نگاهی به مستند «ایساتیس»، پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه

مستندی پیشرو در بیان و روایتگری

 محمد تقی‌زاده
منتقد


مستند 75 دقیقه‌ای «ایساتیس» یکی از خاص‌ترین و متفاوت‌ترین مستندهای این سال‌های سینمای مستند ایران است. خاص و متفاوت از این نظر که علاوه بر کسب عنوان پرمخاطب‌ترین فیلم هنر و تجربه، پربیننده‌ترین مستند سال و کسب جوایز متعدد داخلی و خارجی، مورد تحسین شمار زیادی از تاریخ‌پژوهان، مستندسازان و اهالی فرهنگ و شهرنشینی قرار گرفته است.
چه چیز باعث شده که «ایساتیس» تا این حد دیده و پسندیده‌ شود؟ آیا مضمون و ایده اولیه دراماتیزه‌ کردن یک شهر باستانی و تاریخی سبب این حد از تعریف و تمجید شده یا علاوه برآن، تمهیدات دیگر فرمی و ساختاری نیز در این مستند تعبیه و طراحی شده و به اصطلاح، علاوه بر متریال اولیه، مخلافات و چاشنی‌ نیز به آن افزوده شده است؟
مستند «ایساتیس» نام قدیمی یزد است و جالب است که در طول تماشای مستند به آن اشاره نمی‌شود تا در پایان مستند، مخاطب به این مهم پی‌ ببرد که چشم‌انداز یک ساعت و خرده‌ای فیلم، متعلق به یکی از باستانی‌ترین و قدرنادیده‌ترین شهرهای ایران است. اینکه شاخصه‌های مختلف فرهنگی - تاریخی یک شهر تبدیل به یک اثر مستند شود، اتفاقی است که در مستندهای زیادی شاهد آن بوده‌ایم: مستندهایی که با تصویر‌کردن جاذبه‌های بصری یک جغرافیای تاریخی و حتی نه ‌چندان باستانی، مخاطب خود را سر ذوق می‌آورد و به نوعی جذابیت‌های گردشگری و توریستی آن منطقه را برای تماشاگر خود معرفی و تداعی می‌کند اما جنس روایت و نمایش جغرافیای یزد در «ایساتیس» فراتر از جاذبه‌های گردشگری و شهری یزد است و این شاید نخستین نقطه افتراق و برتری این مستند با آثار مشابه به شمار می‌آید. سازندگان «ایساتیس» از همان ابتدا برای آغاز روایتگری خود به سراغ چهار عنصر مهم طبیعت یعنی آب، باد، خاک و آتش رفته‌اند و از طریق نریشن‌های این عناصر به بافت تاریخی و هنری شهر یزد نزدیک شده و آن را به مخاطب معرفی کرده‌اند. انتخاب 4 صداپیشه کارکشته و صاحبنام برای گفتن نریشن‌های این 4 عنصر، تمهید جالب و جذابی بوده که سازندگان برای هرچه جذاب‌تر شدن مستند به کار برده‌اند تا مستند علاوه بر ارتباط با خواص، از مقبولیت بیشتری از سوی عامه مردم نیز برخوردار شود. این عناصر هر یک به فراخور موقعیت تماتیک و دراماتیک داستان وارد فضای روایتگری می‌شوند و آغاز و پایان مستند، بهترین جلوه‌گاه نمایش این چهارعنصر به طور توأمان است که مخاطب را با نحوه روایتگری کار و همچنین پایان آن آشنا می‌سازد.
انسجام و ارتباط در چنین آثاری که حجم زیادی از تصاویر زمینی و هوایی و همچنین آرشیوی برای آن تهیه و تولید شده از اهمیت زیادی برخوردار است. اینکه کات‌ها معنادار و مرتبط باشند و ریتم و مسیر روایت تماشاگر را گمراه نکند و سبب ملال و خستگی آنها نشود، نکته بسیار مهمی‌ است که سازندگان «ایساتیس» بشدت مدنظر قرار دادند و سازندگان سعی کردند با فیلمنامه منسجم و تدوین ماهرانه به آن برسند.
نتیجه آن شده که «ایساتیس» به دلیل برخورداری از چنین امتیازاتی یعنی داشتن یک فیلمنامه زمان‌بندی شده و ریتمیک و همچنین یک تدوین درست، به ریتمی جذاب و درگیرکننده برسد که نه تنها ملا‌ل‌آور و خسته‌کننده نشود بلکه انتقال لوکیشن‌ها و مضامین و موضوعات چنان در بطن اثر تنیده شده که مخاطب متوجه تغییر فضا و احوالات محتوایی آن نمی‌شود و با اثری یکدست و خوش ریتم مواجه می‌شود.
«ایساتیس» تنها یک مستند تاریخی درباره شهر یزد و بافت تاریخی آن نیست و سازندگان سعی داشتند وجوه مردم‌شناسانه این شهر مهم کویری و مرکزی ایران را هر چند کوتاه و مختصر به تماشاگر معرفی نمایند. نماهای معروف به عبادت مسلمانان و زرتشتیان در کنار آیین‌های مذهبی محرم و عاشورا درخشان‌ترین نمونه‌های بخش مردم‌شناسی مستند هستند که به نوعی می‌تواند برای ارجاع و استناد محققان و پژوهشگران نیز استفاده شود. لحظات شادی و خوشحالی دسته‌جمعی، جمع‌شدن خانواده‌ها و زنان دور سفره و همچنین بخش‌های مربوط به روستاییان و زحمات آنها برای تأمین معاش از دیگر مصادیقی است که می‌توان به وسیله آن به زندگی و معیشت مردم یزد به عنوان یکی از اصیل‌ترین مردم ایران پی برد.
در انتها می‌توان «ایساتیس» را یکی از درخشان‌ترین و نمونه‌ای‌ترین مستندهای ساخته‌شده در چند دهه اخیر سینمای مستند ایران دانست که سازندگان آن توانستند علاوه بر ارتباط با خواص و علاقه‌مندان به آثار تاریخی و پژوهشی، با توده مردم نیز ارتباط برقرار کنند. این مستند همچنین علاوه بر توجه به مضامین و موضوعات تاریخی و فرهنگی این شهر، توانسته در فرم روایی نیز پیشرو و منحصر به فرد عمل نماید و در قالب یک اثر تصویری جذاب و بهره‌گیری از کلیه تمهیدات بصری از تصویر و صدا تا موسیقی و نریشن، اثری جذاب و تماشایی را برای مخاطبان بومی و غیربومی خود پدید آورد. مستند «ایساتیس» یک مستند بومی و مختص مردم داخل کشور نیست و می‌تواند در بخش مارکتینگ نیز معرفی جامعی از یکی از شهرهای ایران و تاریخ و فرهنگ ایران زمین نیز باشد، بخصوص اینکه ساختار روایی و بصری آن نیز برای دوستداران سینمای داستانی، یادآور فیلم‌های ترنس مالیک بخصوص «درخت زندگی» است که بر پایه متون کتاب مقدس، تصاویر چشم‌نواز و موسیقی طراحی و ساخته ‌شده بود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و یک
 - شماره هشت هزار و چهارصد و هشتاد و یک - ۱۹ خرداد ۱۴۰۳