یادداشت

واژگونی پروژه‌های امریکایی

حسام‌الدین برومند
روزنامه نگار

 
سوم شعبان‌المعظم، سالروز ولادت امام حسین(ع) را روز پاسدار نامیده‌اند و این یادداشت می‌کوشد به این مناسبت، گوشه‌هایی از حماسه‌آفرینی‌های پاسداران انقلاب اسلامی را در جمهوری اسلامی روایت کند. از همان روزهای اول که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید بلافاصله قدرت‌های غربی پروژه‌های مختلفی را تعریف کردند تا در نهایت کار این انقلاب بزرگ قرن بیستم را یکسره کنند و نگذارند الگوی حکمرانی مبتنی بر آموزه‌های دینی در ساحت اجتماع و سیاست عرض اندام نماید. ابتدا با کودتا و جنگ نیمه سخت تلاش کردند تا در همان شش ماه نخست به حیات جمهوری اسلامی پایان بدهند ولی این محاسبه غلط از آب در آمد. جنگ نظامی و گزینه سخت را به ایران اسلامی تحمیل کردند ولی یک وجب از خاک کشورمان هم از ایران جدا نشد. این در حالی است که قبل از انقلاب اسلامی، سه و نیم میلیون کیلومتر مربع از خاک ایران را پادشاهان در مقاطع مختلف به دشمن واگذار کردند. در دهه هفتاد و هشتاد، جنگ نرم را علیه ایران اسلامی تدارک دیدند و با تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی و در نهایت ناتوی فرهنگی، امید داشتند ارزش‌های انقلاب اسلامی را مات کنند و با استحاله و بدون اینکه فشنگی شلیک کنند پروژه مهار انقلاب اسلامی را عملیاتی کنند. امروز هم دشمن، «جنگ ترکیبی» را کلید زده و در صحنه‌های مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فناوری و حتی در صحنه منطقه می‌کوشد همچنان پروژه‌های ضدایرانی را اجرایی کند، ولی در همه این سال‌ها و در همه این جنگ نفس‌گیر، یک نیروی استراتژیک و ایدئولوژیک، پروژه‌های امریکایی را واژگون کرده است. انقلاب اسلامی، پاسدارانی را تربیت نمود که در اقتدار و پیشرفت کشور نقش‌آفرین شدند. حسن طهرانی مقدم در روزهایی که در جنگ تحمیلی در تأمین سیم خاردار هم مشکل داشتیم، به موشکی شدن ایران اسلامی فکر کرد و امروز هیچ قدرتی نمی‌تواند قدرت موشکی ایران را نادیده بگیرد. امروز این قدرت موشکی را باید به قدرت پهپادی علاوه کرد و اینجاست که در راه و مکتب شهید طهرانی مقدم، نام سردار حاجی‌زاده می‌درخشد. از سوی دیگر، چاره‌ای نبود که به قدرت هسته‌ای مجهز شویم و اینجا هم نام شهید دانشمند محسن فخری‌زاده ماندگار شده است. در صحنه منطقه و جبهه مقاومت هم حاج قاسم سلیمانی، معادلات امریکا را برهم زد. کار بزرگ او این بود که هم به سیطره داعش پایان داد و هم پروژه خاورمیانه امریکایی را هوا کرد و امروز اخراج امریکا از منطقه واقعیتی است که با قدرت از سوی ملت‌های منطقه دنبال می‌شود. سپاه ثابت کرده است در هر صحنه‌ای که لازم باشد ورود می‌کند و پاسدارهایی دارد که حماسه آفرین و تاریخ‌ساز هستند و اساساً هنر «سپاهی» این است که با سناریوها و پروژه‌های امریکایی مقابله کند. برای همین است که دشمن هر بار که فتنه و توطئه‌ای بزرگ را به میدان می‌آورد و شکست می‌خورد؛ می‌داند که نباید از نقش سپاه و پاسدارانی که جان خود را بر دست گرفته‌اند تا از مردم و نظام دفاع نمایند، غافل شود.
این نیروی استراتژیک و ایدئولوژیک، نه فقط پروژه‌های امریکایی را بر باد داده که حتی توانسته نظم و هژمونی امریکایی را تهدید کند. جیغ امریکا و غرب را در این تقلاهای اخیر ببینید که سناریوی تروریستی اعلام کردن سپاه را کلید زدند ولی در نهایت جوزپ بورل (مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا) اعتراف کرد که امکان تروریستی اعلام کردن سپاه را نداریم. دشمن از دست سپاه و پاسدارانی که در بزنگاه‌های حساس و سرنوشت‌ساز «تولید امنیت و قدرت» کردند و از مردم و نظام و کشور مقتدرانه دفاع کردند، عصبانی بوده و هست و از همین رو، چون در مواجهه در میدان در برابر سپاه، مستأصل است؛ می‌کوشد در هجمه‌ای رسانه‌ای و تصویرسازی‌های خلاف واقع و جعلی، میان مردم و سپاه جدایی بیندازد ولی نمی‌فهمد که مردم ایران، سلیمانی‌ها، طهرانی مقدم‌ها، فخری زاده‌ها و... را با جان و دل شناخته‌اند و هر روز بیشتر به عمق این جمله حکیمانه امام راحل پی می‌برند که «اگر سپاه نبود، کشور هم نبود».