سعید راد در ۷۹ سالگی درگذشت

اواخر شهریورماه سال گذشته وقتی خبر بروز سانحه برای سعید راد بازیگر سرشناس و قدیمی سینما منتشر شد در بدبینانه‌ترین حالت هم کسی فکرش را نمی‌کرد این سقوط از پلکان به فرجامی تلخ منتهی شود. شکستگی کمر در آستانه هشتاد سالگی برای هر شخصی مصایب‌ بسیار به همراه دارد، اما برای بازیگری که در ذهن عموم مردم اصل زندگی‌اش سلامت و ورزش بود و رفتن به باشگاه‌های ورزشی جزو برنامه‌های روزانه‌اش بود این خبر چندان نگران‌کننده به نظر نمی‌رسید. در حالی که سکوت خبری در رسانه‌های رسمی پس از این واقعه نشانه‌هایی دال بر صحت همین باور بود در روزهای پایانی تیرماه زمزمه‌های ناامیدکننده از وضعیت این بازیگر شنیده شد. خبرهایی که گویای آن بود که ‎انجام عمل‌های جراحی و به جا ننشستن درست پروتزها روی کمر این بازیگر و طول درمان نامحدود، سعید راد را اسیر تخت بیمارستان کرده و در ادامه عفونت ریه و مثانه و جراحی دوباره بازیگر سرحال سینمای ایران را از پا درآورده است.
تشریح آخرین وضعیت درمانی این هنرمند از زبان دخترش در یکشنبه 31 تیرماه مقدمه خبرهای ناامیدکننده درباره سعید راد بود و در ادامه اطلاعاتی که شامگاه همان روز هوشنگ گلمکانی در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد حاوی نکاتی غمبار بود. این منتقد قدیمی سینما از بستری شدن سعید راد در خانه سالمندان در وضعیت بی‌اطلاعی خودش خبر داد و درباره شرایط او نوشت: «روز پنجم فروردین که با جواد طوسی به عیادتش رفتیم، بیش از شش ماه از آغاز وضعیت وخیمش می‌گذشت و تازه رضایت داده بود که دخترش به ما خبر بدهد. بس که مغرور است و دلش نمی‌خواست کسی او را در آن حال ببیند. تا پیش از آن، صبح‌ها (سحرخیز بود) روزی یک ساعت می‌دوید و می‌کوشید سلامت و تناسب اندامش را حفظ کند. به‌سختی می‌پذیرفت نقش یک پدر را بازی کند و همیشه به کارگردان‌ها اصرار می‌کرد یک سکانس اکشن برایش در نظر بگیرند. آن روز در یک خانه سالمندان به عیادتش رفتیم و اکنون هم در همان جا بستری است. بعید می‌دانم این را خودش بداند، وگرنه حاضر نیست ساکن یک «خانه سالمندان» باشد. سعید رادی که آن روز روی تخت دیدم، شباهتی با آنچه که حتی از سال‌های اخیرش به یاد داریم، نداشت. دلم نمی‌خواهد وضعیت او را در آن روز توصیف کنم، حتی اگر نتوانم فراموش کنم. پس از آن، چندبار در تماس با آن آسایشگاه حالش را پرسیدم که شاید به عنوان یک پاسخ کلیشه‌ای گفتند «خوب است، بد نیست.» اما هفته گذشته که مسعود کیمیایی و جواد طوسی به عیادتش رفته بودند، از جواد خبر حال سعید راد را گرفتم. گفت از آن روزی که با هم به دیدارش رفتیم بدتر است! این توصیفات از آخرین وضعیت بازیگر قدیمی سینما، خاطره‌بازی و مرور نقش‌آفرینی‌های سعید راد با آن شمایل متفاوتش در سینمای ایران را در فضای مجازی داغ کرد تا آنکه صبح دوشنبه اول مردادماه خبر تلخ درگذشت او بر پیشانی اخبار حوزه سینما نشست. سعید راد ساعت 9 و نیم صبح چشم از جهان فروبست؛ بازیگری که تصویر او در سینمای قبل از انقلاب با فیلم‌های «خدا حافظ رفیق» امیر نادری، «صادق کرده» ناصر تقوایی، «تنگنا» امیر نادری، «سفرسنگ» مسعود کیمیایی و... در حافظه علاقه‌مندان سینما به شکل پررنگ‌تری ثبت شده است. پس از فیلم اکران نشده «خط قرمز» مسعود کیمیایی حضور او در سینمای پس از انقلاب با پرتماشاگرترین فیلم سینمای ایران، «عقاب‌ها» ساموئل خاچیکیان رقم خورد و پس از وقفه چند ساله به دلیل مهاجرت و ممنوعیت کاری، این بازیگر قدیمی بار دیگر با یک فیلم جنگی به سینما بازگشت. «دوئل» احمدرضا درویش آغاز فصل تازه کارنامه کاری سعید راد بود و اعتماد به حضورش را در سریال‌ها و فیلم‌های سینمایی تضمین کرد. مهم‌ترین نقش او در قاب تلویزیون ایفای نقش رضاخان در سریال «در چشم باد» بود و آخرین همکاری این هنرمند با تلویزیون به نام سریال «گیلدخت» ثبت شد. جاودانه‌ترین حضور سعید راد در میان آثار متأخر سینمایی او که دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای بازی در «گیرنده» مهرداد غفارزاده در کارنامه دارد، نقش سرتیپ ولی‌الله فلاحی در فیلم «چ» ابراهیم حاتمی‌کیاست.
صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و پانصد و شانزده
 - شماره هشت هزار و پانصد و شانزده - ۰۲ مرداد ۱۴۰۳