آژانس از افزایش 10 درصدی ذخایر اورانیوم غنی شده ایران در سه ماه گذشته خبر داد

راستی آزمایی وعده‌های «گروسی»

جدیدترین گزارش «رافائل گروسی»، مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در حالی از افزایش 10 درصدی ذخایر اورانیوم غنی شده ایران در سه ماه گذشته خبر داده که از تفاهم اخیر تهران و آژانس برای حل و فصل موضوعات اختلافی کمتر از یک ماه می‌گذرد و «گروسی» تفاهمات جدید را موجد قرار گرفتن رابطه دو طرف در مسیر جدید همکاری خوانده است. با این حال او فقدان رئیس جمهور و وزیر امور خارجه ایران را عاملی برای وقفه در اجرای تفاهمات چند هفته پیش خوانده و اعلام کرده که این نهاد بین‌المللی مرجع اطلاعاتی خود درباره تولید و فهرست سانتریفیوژها در ایران را از دست رفته می‌بیند.
 
موضوع ایران، دستورکار آتی شورای حکام
این گزارش در حالی منتشر شده است که نشست شورای حکام آژانس 14 خردادماه برگزار می‌شود و بر مبنای آنچه در روند تفاهم تهران و آژانس در پی سفر ماه گذشته «گروسی» به ایران صورت گرفت، احیای بیانیه مشترک 1401 به مثابه یک طرح لازم الاجرا در دستور کار دو طرف قرار گرفته است؛ طرحی که در اسفندماه دو سال پیش، زمینه حل و فصل اختلافات باقیمانده میان مقام‌های ایران و آژانس را ممکن کرد که می‌توانست در کوتاه مدت به پرونده اختلافی روی میز پایان ببخشد. در چهارچوب همین سند مشترک بود که راهکارهایی برای حل و فصل چالش مکان‌های ادعایی که بسیاری پیش‌بینی می‌کردند، در آن مقطع حل و فصل نخواهد شد و همچنین دوربین‌های نظارتی آژانس پیش‌بینی شده بود. اما اجرای این سند تفاهم که سه ماه بعد زیر سایه همکاری رو به جلوی ایران در حل مسأله سایت «مریوان» پدیدار شد، متأثر از بازی سیاسی کشورهای غربی عضو آژانس و محافل اسرائیلی در دست‌انداز قرار گرفت و تهران را به تغییراتی در رویکرد خود وادار کرد؛ تغییراتی که هرچند موضوعات اختلافی ایران و آژانس را به دو مکان ورامین (تورقوزآباد) و سایت «شیان» تقلیل داد اما تداوم مانع تراشی بازیگران پیدا و پنهان آژانس، اجرای این تفاهم را در بلند مدت در هاله‌ای از ابهام فرو برد.
 
وقفه در اجرای تفاهم جدید
غبار حاکم بر اتمسفر حاکم بر رابطه ایران و آژانس در پی سفر چند هفته پیش مدیر کل به تهران زدوده شد و توافق جدید بر مبنای احیای بیانیه مشترک 1401 تعیین تکلیف اختلاف درباره دو مکان ادعایی باقی مانده و پیشبرد همکاری ایران برای دسترسی نظارتی آژانس در چهارچوب مقررات «ان پی تی» و برداشتن موانع سیاسی در مسیر همکاری را پیش‌بینی کرد. اما وقوع سانحه سقوط بالگرد و شهادت مقام‌های عالی رتبه اجرایی ایران موجب بروز وقفه‌ای کوتاه مدت در اجرای این تفاهم شد تا سه کشور اروپایی عضو توافق هسته‌ای فرصت را مناسب ببینند و بکوشند قطعنامه جدید علیه ایران را به مطالبه‌ای عمومی در شورای حکام تبدیل کنند. اما آنطور که خبرگزاری رویترز چند روز پیش در گزارشی ادعا کرده است، ایالات متحده با پیش‌بینی این مهم که صدور قطعنامه جدید، ایران را به برداشتن اقدامات پرشتاب‌تری در صنعت هسته‌ای‌اش ترغیب خواهد کرد، به مخالفت با تصویب قطعنامه جدید برخاسته است. روزنامه امریکایی «وال استریت ژورنال» هم در گزارش دیگری نگرانی ایالات متحده نسبت به تندتر شدن روند همکاری ایران و آژانس در صورت تصویب قطعنامه جدید را مورد توجه قرار داده و یادآور شده که ایالات متحده بر خلاف دفعات قبل و فشاری که پیش از هر نشست شورای حکام اعمال می‌داشت، شماری دیگر از کشورها را برای رأی ممتنع درباره قطعنامه احتمالی در این نشست تحت فشار قرار داده است.

تحرکات تروئیکای اروپایی
تحرکات در حال وقوع از سوی تروئیکای اروپایی علیه ایران که به رغم تفاهم جدید ایران و آژانس به جریان افتاده، یادآور اتفاقاتی است که سال گذشته در شورای حکام و به رغم همکاری تهران با آژانس روی داد و در تصویب چند قطعنامه و بیانیه ضدایرانی بازتاب پیدا کرد؛ رویدادهایی که باعث شد لحن مدیرکل در قبال فعالیت‌های هسته‌ای ایران بتدریج تندتر شود و آژانس فارغ از آنچه ذیل سناریونویسی غرب جریان داشت، ایران را در یک جدال نابرابر برای تحقق خواسته‌های زیاده‌طلبانه خود تحت فشار بگذارد. اما این در حالی بود که بسیاری از این مطالبات، خارج از تعهدات پادمانی ایران و صرفاً بر اساس توافق هسته‌ای تکرار می‌شد؛ امری که نشان می‌داد آژانس بدون توجه به آنچه درپی خروج یکجانبه ایالات متحده از برجام و ناکامی تروئیکای اروپایی برای جبران منافع از دست رفته ایران روی داده، نقطه کانونی توجه خود را به طور یکجانبه بر پافشاری جهت تحقق خواسته‌های خود از ایران در چهارچوب توافق هسته‌ای قرار داده است.

 هشدار ایران
چنین پیشینه‌ای سبب شد تهران یکی از وجوه تفاهم اخیر خود با مدیر کل آژانس را در دوری جستن از بازی سیاسی غرب تعیین کند. به این معنا که افق مذاکرات اخیر در ایران تنها در این صورت روشن می‌نماید که «گروسی» مانع از بهره‌گیری از آژانس به محملی برای اجرای سناریوی غرب و در رأس آنها ایالات متحده و تروئیکای اروپایی شود و این مهم در لحن، موضعگیری‌ها و و گزارشات او قابل راستی‌آزمایی باشد. از سوی دیگر وجه دیگری که در روند احیای بیانیه مشترک 1401 مورد توجه دو طرف قرار گرفت، تعیین این مهم بود که طرح و اجرای هر تفاهمی میان ایران و آژانس تنها به مقررات پادمانی این نهاد نظارتی منحصر بماند و دیگر امکانی برای تکرار خواسته‌های فراپادمانی آژانس از ایران باقی نماند؛ امری که به این معنا بود تفاهم بر سر احیای بیانیه مشترک، اصول مصرحه پادمانی و نه برجامی را به عنوان مبنای همکاری ایران و آژانس در آینده پیش رو پیش‌بینی کرده و پافشاری برای اجرای خواسته‌های برجامی در حالی که غرب کمترین اقدامی برای اجرای تعهدات برجامی خود انجام نداده، نمی‌تواند محلی از اعراب داشته باشد. همه اینها در حالی است که خبرهای در حال مخابره از وین مبنی بر تلاش برای تصویب قطعنامه ضد ایرانی، خلاف همکاری‌های شکل گرفته در جریان سفر «گروسی» به ایران است. بنابراین گام نخست مدیر کل برای اجرای آنچه خود در ایران تفاهم کرده می‌تواند در ممانعت از تصویب هر قطعنامه ضد ایرانی و پایان بخشیدن به تحرکات سیاسی کشورهای غربی آژانس باشد. چه همان طور که در مواضع و رویکرد مقام‌های امریکایی بازتاب یافته، هر گام اشتباه در قبال ایران می‌تواند به واکنش متقابلی از سوی کشورمان منجر شود که دیگر آژانس و کشورهای منظومه غرب فرصتی برای جبران آن نداشته باشند.