کار آفرین خراسان شمالی چگونه برند شیرینی اش را ثبت جهانی کرد
جاده شیرینی از «مایوان » تا «عمان»
ایران واشقانی فراهانی
گزارش نویس
غبار گذشت عمر در 72 سالگی روی موهایش نشسته اما میگوید «شور و انرژی 40 سالگی را دارم» این را میگوید و لبخند میزند. سرگذشتش طولانی و گفتنیهایش زیاد است؛ درست مثل سرنوشت همین شیرینیها که از روستایی در خراسان شمالی آغاز شد و حالا شهرتش به کشورهای حاشیه خلیج فارس رسیده است. شاید 44 سال پیش که «یاعلی» گفت و با راهاندازی یک مغازه کوچک بستنیفروشی برای جوانهای روستایش اشتغالزایی کرد، تصورش دور از ذهن بود که برکت این کار پرخیر از روستای «مایوان» در حوالی فاروج آنقدر گسترش یابد که کشورهای عربی نیز طعم شیرینیهای کم نظیرش را بچشند و یادش کنند؛ که رسم لقمه حلال این است...
پیرمرد بیریا از خودش میگوید و انگیزهای که حالا زمینهساز اشتغال مستقیم دهها جوان بیکار روستا شده است. اینکه کار خود را با یک مغازه 12 متری و یک دستگاه بستنی سنتی از روستای مایوان در خراسان شمالی آغاز کرده و همراه با تلاش و پشتکار هماکنون با یک شرکت تعاونی و کارگاه تولیدی در همان روستا، محصولاتش را به دورترین نقاط کشور میفرستد. او 72 سال است که پایبند آب و خاک این روستاست و با وجود شهرت و ثروتش، حاضر نشده سرزمین پدری را ترک کند و مهرش را به همان روستای زادگاهش، پیوند زده است؛ که ریشه در خاک این روستا دارد.
«علی محمد ژاله»، از سالهای دور میگوید؛ از همان روزهایی که در طبقه دهم ساختمان پلاسکو در یک تریکوبافی شاگردی میکرد تا استادکار حرفهای شد. اما همیشه به موطن و زادگاهش فکر میکرد و اینکه ایکاش روزی آنقدر توانمند شود که برای آن خاک و مردمش، کاری انجام دهد: راستش غربت را دوست نداشتم. دلم هوای زادگاهم را کرده بود. سال 1356 تهران را ترک کردم و به اصرار برادرم یک مینیبوس خریدم چون اهالی روستا برای آمد و رفت به شهر وسیلهای نداشتند. سه سال بعد، برق به روستایمان آمد و با فروش مینیبوس، یک مغازه کوچک با ماهانه 30 تومان اجاره راهاندازی کردم. کارم با خرید یک دستگاه بستنیساز و یک فریزر 14 فوت شروع شد. میخواستم اشتغالی پایدار برای خودم ایجاد کنم و در کنار آن زمینه اشتغالزایی برای چند نفر دیگر را نیز فراهم کنم.
آقای «ژاله» بیریا از خودش میگوید و انگیزهای که حالا به عرضه شیرینیهای رنگارنگش به چند کشور خارجی انجامیده است: سرگذشتم زیاد است. آنقدر شوق داشتم که یک زمین 50 متری گرفتم و ساختم و با دستگاههایی که سوختشان نفت بود، تولید شیرینی را هم آغاز کرده و کارگاه شیرینیپزی راه انداختم. 50 متر شد 70 متر، بعد 160 متر در سه طبقه و سپس 320 متر در سه طبقه با حدود هزار متر زیربنا که فروشگاه بزرگی هم کنار کارخانه است تا از تولید به مصرف بدون واسطه به دست مشتری برسد. با دریافت وام، شرکتم را نیز ثبت کردم و کارمان آنقدر رونق گرفت که برای تولید و فروش با کمبود جا مواجه شدیم. بدین ترتیب از سراسر کشور برای بستنی و شیرینیهایمان سفارش میرسید. بنابراین مجوز احداث کارخانه بستنی در سه هزار و 700 متر زمین با 1550 متر زیربنای سوله در شهرک صنعتی فاروج را گرفتم که اگر حمایت کنند، پیشبینی کردهام در سال آینده کلنگ کارخانهام بر زمین زده شود. همچنین قطعه زمین 360 متری در مرکز استان برای این کار در نظر گرفتهام تا اشتغال 100 نفر را فراهم کنم.
برای او که بیش از 7 دهه از عمرش را پشت سر گذاشته و زندگیش در یک سراشیبی آرام و بیهراس ادامه دارد، که فراز و فرود این سالها را پشت سر گذاشته و میتواند با فراغت خاطر، کار را به آنها بسپارد که هنوز راه طولانی پیش رو دارند، احداث کارخانهای نو با ایدههای نوین، فراتر از بلندپروازی برای رسیدن به سود یا شهرت بیشتر است. هنوز خللی در ارادهاش نمیبیند وقتی محکم و بدون تردید میگوید: آدم کارآفرین عادت دارد اشتغال ایجاد کند. دائم به این فکر میکند کجا سرمایهگذاری کند تا چند نفر نان سرسفرهشان ببرند. من هم دغدغهای ندارم جز اینکه حمایت کنند و کارشکنی نکنند، تا حرفهام را توسعه دهم.
30 نفر از اهالی روستا در دو شیفت مشغول به کار هستند و شیرینیهای روستای مایوان که حالا در کانتینرهای مخصوص بار شدهاند تا مسیر پر پیچ و خم این راه روستایی تا مقصد هرمزگان را طی کنند، همانطور که شیرینیها و بستنیهایش نیز جادههای شمالی را به مقصد گیلان و مازندران و آنسوتر در کشورهای همسایه خزر میپیمایند تا عطر و طعم دلنشینشان به کشورهای همسایه جنوبی و شمالی هم برسد.
به گفته کارآفرین فاروجی، نه فقط شیرینیهای خشک و عسلی که در همه جا به طور مشترک دیده میشوند، که حتی شیرینیهای مخصوص برخی شهرهای کشور مثل نان برنجی و کاک کرمانشاه و قطاب یزد هم در اینجا سفارش تولید دارند؛ از کیکهای عروسی گرفته تا شیرینیهایی برای مجالس، همایشها و اعیاد. هتلها هم پای ثابت این بازار شلوغ هستند و همین الان که او در حال مصاحبه است، 600 کیلو شیرینی زبان از روستا به مقصد تهران راهی فرودگاه مشهد شده است.
«هیچوقت تبلیغ نکردم، اصلاً برای بازاریابی برنامهای نداشتهام و به تیم تبلیغاتی فکر نکردم. اما از شهرهای دیگر درخواست زیادی برای نمایندگی دارم که نپذیرفتهام. فقط دو شعبه دیگر در شیروان و بجنورد دارم که فرزندان و نوههایم اداره میکنند. اما آوازه شیرینی و بستنیهایم همه جا پیچیده است و حتی چند مستند تلویزیونی ساختهاند و در اخبار سراسری هم پخش شده است. با وجود آن که 200 کیلومتر تا مشهد فاصله داریم، اما برای عروسیها و مراسمها سفارش شیرینی میدهند و از این روستا تهیه میکنند.
چهل سال تجربه کارآفرینی در روستای فاروج، تولید روزانه بیش از 500 کیلوگرم شیرینی از مواد نوع یک با قیمت مناسب و به صرفه است. آنطور که میگوید همیشه به کارگرانش سفارش میکند کیفیت و نظافت هنگام تولید شیرینی و بستنیها را مثل دو چشم خود عزیز بشمارند و همین هم رمز موفقیت او شده است: همیشه از محصولات لبنی با بالاترین قیمت و کیفیت استفاده میکنم و عطر خوش شیرینیها به همین خاطر است. مثلاً آرد را از استان گلستان تهیه میکنم که تفاوت قیمت با آردهای بیکیفیت دارد و هزینهام بالاتر میرود. اما صحبت سر این است که مشتری، خوب و بد را میفهمد و تشخیص درست میدهد.
پیرمرد لبخند شیرینی میزند: نه فقط برای تولید شیرینی و بستنی که در هر کاری که تصمیم به انجامش دارید، کیفیت، درستی و پشتکار لازمه آن است و باید تمام و کمال برای کارتان وقت و انرژی بگذارید.
نام «مایوان»، کام را شیرین میکند وقتی علامت تجاری شیرینیهای این روستای دور، ثبت جهانی میشود و در کشور عمان تنها شعبه آبمیوه و بستنی مایوان، مورد استقبال اعراب قرار میگیرد که در زبان انگلیسی به معنای «تک من» است. نخست صداقت و بعد کیفیت شیوه و چراغ راه 40 ساله این قناد پیر است که همچنان به اشتغال جوانها میاندیشد و میگوید: کشور نیاز شدید به تولید و اشتغالزایی دارد.
بــــرش
روزگار غربت در تهران را دوست نداشتم، میخواستم به روستایم برگردم و برای خانواده و هم روستاییهای خودم کار و اشتغالی ایجاد کنم الان هم همه آرزویم تولید بیشتر و اشتغال بیشتر است.