استراحت پرستاران در بخش نوزادان معنا ندارد

چشم‌های بی‌خواب

یوسف حیدری
گزارش نویس

 
« با لبخند نوزاد 7 روزه را در آغوش می‌گیرد و سر نوزاد را روی شانه‌اش قرار می‌دهد. نوزاد بی‌قرار است و گریه‌اش بند نمی‌آید. پرستار آرام برایش آواز می‌خواند و چند دقیقه بعد نوزاد آرام می‌شود. حالا نوبت نوزاد تخت شماره 4 است. آلارم دستگاه نشان می‌دهد ضربان قلب نوزاد بالا رفته است. پرستار خودش را بالای سر او می‌رساند و لوله اکسیژن را داخل بینی نوزاد قرار می‌دهد و چند دقیقه بعد ضربان قلب کنترل می‌شود. لیوان چای را پر می‌کند و می‌گوید پرستاران بخش نوزادان به پرستاران گمشده معروف هستند. کسی ما را نمی‌بیند و با کسی هم ارتباط نداریم. از بخش هم نمی‌توانیم خارج شویم. سر و کار ما هم با نوزاد و کودک است. همین‌هایی که زبان ندارند و باید از صدای گریه و چشم دوختن به مانیتور لحظه به لحظه آنها را زیر نظر قرار بدهیم.»
پرستار پوشک نوزاد را عوض می‌کند. نوزاد بی‌قرار است اما پرستار با صدای بلند مثل یک مادر او را صدا می‌زند و نوازش می‌کند. مانیتورهای بالای سر نوزادان بخش NICU بیمارستان مصطفی خمینی نشان از وضعیت مطلوب نوزادان دارد. نسرین بیانی یکی از قدیمی‌ترین پرستاران بخش نوزادان بیمارستان است. می‌گوید تا چند ماه دیگر بازنشسته می‌شود ولی دلش همیشه اینجا است. «پرستاری بخش نوزادان و کودکان با همه بخش‌های دیگر بیمارستان فرق می‌کند. اینجا هیچ بیماری از تو برای خدمت‌رسانی تشکر نمی‌کند. اینجا فقط صدای گریه نوزاد است و باید مثل بچه خودت از او مراقبت کنی. بچه‌هایی که معمولاً با بیماری به دنیا می‌آیند یا نارس هستند در بخش NICU بستری می‌شوند. بعد از چند مدت در صورتی که خطر برطرف شود و از دستگاه ونتیلاتور جدا شوند به بخش POST NICU منتقل می‌شوند. جنین بعد از به دنیا آمدن تا 28 روز نوزاد است و تا 2 سالگی طفل محسوب می‌شود. اینجا خواب و استراحت معنا ندارد و باید مراقب نوزادان باشی. علاوه بر این خون گرفتن و رگ پیدا کردن نوزاد نیز بسیار سخت و دشوار است. گاهی مجبور می‌شوی از پشت گوش یا سر، رگ برای تزریق یا خونگیری پیدا کنیم. هر شب هم حداقل 5 تا 10 نوزاد‌ داری که باید حس مادری را به آنها تزریق کنی.»
نسرین از لمس وجود خدا در سیمای این نوزادان می‌گوید و نکات لازم برای شیر دادن را به یکی از مادرانی که نوزادش بعد از یک ماه مرخص می‌شد، یادآوری می‌کند. «‌شب‌ها وقتی با این نوزادان تنها می‌شوم ساعت‌ها به چهره معصوم آنها نگاه می‌کنم. باور کنید قدرت و عظمت خدا را در صورت این بچه‌ها می‌بینم. موجود ناتوانی که به دنیا می‌آید ولی خدا قدرت گریه کردن و مکیدن را به او داده است. همین نوزادان ناتوان در آینده می‌توانند کارهای بزرگی انجام دهند.»
این پرستار وقت طلایی برای بازگرداندن نوزاد به زندگی را 3 دقیقه عنوان می‌کند و ادامه می‌دهد: «این زمان در بزرگسالان 5 دقیقه است که همین کار را برای ما سخت می‌کند و باید هر لحظه مراقب باشیم تا نوزاد بدحال نشود. همه نوزادان شب بیدار و روز خواب هستند. شب‌ها هم تنها چیزی که آنها را آرام می‌کند، آغوش مادر است. شب‌ها اگر بی‌تابی کنند آن‌ها را در آغوش می‌گیرم تا آرام شوند. نوزاد بوی مادر خودش را می‌شناسد. اینجا به مادران آموزش می‌دهیم که چطور تماس پوست به پوست با نوزاد برقرار کنند و به او شیر بدهند. اینجا خبری از شیرخشک و پستانک نیست و تلاش می‌کنیم نوزادان حتماً شیر مادر بخورند.»
ورودی بخش نوزادان عکس‌هایی از نوزادانی که نارس به دنیا آمدند، جلب توجه می‌کند؛ نوزادانی که زمان تولد 800 گرم یا یک کیلوگرم بیشتر وزن نداشتند ولی با مراقبت پرستاران بخش به سلامت ترخیص شدند و سال‌هاست با بدن سالم زندگی می‌کنند. این تصاویر برای آرامش مادرانی است که نوزادشان در بخش بستری می‌شود و فرزندشان را به مادر دوم یعنی همان پرستار می‌سپارند. نسرین تلخ‌ترین لحظات کار پرستار این بخش را مرگ ناگهانی نوزاد می‌داند و می‌گوید: «با وجود تلاش زیاد گاهی اوقات نوزاد به خاطر شدت بیماری یا دلایل دیگر می‌میرد و این تلخ‌ترین لحظه زندگی یک پرستار است. البته شرایط کار در بخش کودکان به مراتب سخت‌تر از بخش نوزادان است. در بخش کودکان شما با یک کودک بیمار و پدر و مادر بی‌قرار سر و کار دارید. اگر برای تزریق سرم مجبور باشید دو بار سوزن به دست کودک بزنید با برخورد تند والدین کودک  مواجه می‌شوید. کودکان بیمار معمولاً همکاری نمی‌کنند و بی‌قرار هستند و به سختی می‌توان از آنها رگ گرفت. گاهی اوقات مجبور می‌شوی با کمک چند نفر از کودک برای آزمایش، خون بگیریم. از طرف دیگر وقتی کودک به حرف زدن می‌افتد یا می‌تواند راه برود وابستگی پدر و مادر به او چند برابر می‌شود و این کار پرستار بخش کودکان را سخت می‌کند. پرستارانی که در بخش نوزادان و کودکان کار می‌کنند، انسان‌های عاشقی هستند؛ عشقی که هرگز دیده نمی‌شود ولی همیشه جاری است و چیزی کمتر از حس مادر به فرزندش نیست. پرستار بخش نوزادان وقتی وارد بخش می‌شود باید همه مشکلات زندگی‌اش را پشت در زمین بگذارد چون اینجا باید یک فرشته باشی.»
بخش نوزادان بیمارستان مادران شلوغ‌تر از همیشه است. چند دختر و پسر 5 و 6 ساله با دسته گل برای قدردانی از پرستارانی که زندگی‌شان را مدیون آنها هستند، آمده‌اند. دانیال پرستار را در آغوش می‌کشد و دسته گل را به او می‌دهد. آرزو خدادادی مدیر قسمت پرستاری بیمارستان 16 سالی است در بخش نوزادان و مادران فعالیت می‌کند. او می‌گوید، بهترین روز برای پرستاران این بخش وقتی است که بچه‌ها روز تولدشان با دسته گل برای تشکر و قدردانی می‌آیند. «پرستاری در بخش نوزادان عشق و علاقه و صبر می‌خواهد. اینجا کودکانی که در 26 یا 29 هفته به دنیا می‌آیند در بخش بستری می‌شوند. گاهی اوقات تا دوماه اینجا می‌مانند و در تمام این مدت پرستاران شبانه‌روز از آنها مراقبت می‌کنند. حالا همان بچه‌هایی که نارس به دنیا آمده بودند بعد از سال‌ها روز تولدشان برای قدردانی اینجا می‌آیند. حتی گاهی اوقات لباس‌های نوزادی‌شان را هم می‌آورند و خاطرات برای همه ما دوباره زنده می‌شود. آرزو در ادامه می گوید: برای دوره طرح پرستاری بخش نوزادان را انتخاب کردم چون همیشه کار کردن در این بخش و بودن کنار مادرانی که صاحب فرزند می‌شوند، برای من جذاب است. اینجا اگر حس مادری نداشته باشی، نمی‌توانی کار کنی. نوزادی که تازه به دنیا آمده فقط در آغوش مادرش آرام می‌گیرد. کار کردن در این بخش سختی‌های زیادی دارد. اینجا از خواب و استراحت خبری نیست و نوری که برای نوزادان دارای زردی استفاده می‌شود برای پرستاران ضرر دارد ولی همه این سختی‌ها را به جان می‌خرند. خوشبختانه مادرانی که نوزادشان اینجا بستری می‌شوند به ما اعتماد می‌کنند. اما همه این سختی‌ها وقتی یک نوزاد در آغوش تو آرام می‌گیرد و بعد از مدتی با سلامتی به خانه می‌رود، فراموش می‌شود. لحظه ترخیص با بچه‌ها عکس یادگاری می‌گیریم تا وقتی بزرگ شدند با دیدن‌شان خاطرات آن روزها دوباره برای ما زنده شود؛ خاطراتی از جنس عشق و ایثار.»

 

بــــرش

پرستاری بخش نوزادان و کودکان با همه بخش‌های دیگر بیمارستان فرق می‌کند . اینجا هیچ بیماری از تو برای خدمت‌رسانی تشکر نمی‌کند. اینجا فقط صدای گریه نوزاد است و باید مثل بچه خودت از او مراقبت کنی