اسامه حمدان مسئول دفتر جنبش حماس در لبنان، در گفتوگو با کاروان رسانهای جمهوری اسلامی ایران عنوان کرد
پیام محمد ضیف به حامیان مقاومت در نبرد با اسرائیل
عملیات طوفان الاقصی از سوی بسیاری از کارشناسان، اندیشمندان و رصدکنندگان تحولات فلسطین به عنوان یک پیشرفت چشمگیر و یک تحول بزرگ در عرصه مقاومت به حساب آمد. از دید شما به عنوان یکی از اعضای ارشد حماس که بنیانگذار این تحول بود، چه ویژگیهایی سبب این موفقیت شد؟
در طول 15 سال گذشته مقاومت، نبردهای متعددی را با دشمن صهیونیستی داشت و در هر مرحله هم پیشرفتهایی بهدست آورد و رو به جلو حرکت کرد. معرکه یا نبرد «سیفالقدس» که دو سال پیش اتفاق افتاد، مقاومت را وارد یک مرحله جدید کرد و آن مرحله اقدام پیشدستانه علیه رژیم صهیونیستی و حرکت به سمت آزادسازی بود.
تا پیش از معرکه سیفالقدس مقاومت بیشتر مشغولسازی دشمن و عملیات فرسایشی را در دستورکار داشت اما به مرور طراحیها به این سمت رفت که الگوی نبرد به سمت آزادسازی تغییر کند. البته تحولات سیاسی و منطقهای نیز به این تغییر طراحی نبرد کمک کرد. چنانکه در سایه جنگ اوکراین و تحولات بینالمللی شرایطی فراهم آمد و بستری ایجاد شد که بتوانیم روی این موضوع کار کنیم.
تحول مساعد اول این بود که دولتی در رژیم صهیونیستی روی کار آمد که افراطیترین دولت به حساب میآید و شعار خودش را از بین بردن مقاومت فلسطین و پاکسازی کل منطقه مقاومت مطرح کرده بود. آنها با همین شعار مشغول برنامهریزی برای سلطه کامل بر مسجدالاقصی و قدس بودند. سلطه بر بیش از 60 درصد از زمینهای کرانه و ایجاد شهرکهای جدید و آوردن هزاران نفر از شهرکنشینان از خارج برای سکنی در این شهرکهای جدید هم از برنامههایشان بود. دولت نتانیاهو همچنین به دنبال مدیریت امنیتی بر کلیه مناطق فلسطینی و ادامه دادن سیاست محاصره غزه برای مجبور کردن مردم به خروج از آن بود. تشدید کار بازداشتشدگان فلسطینی و تصویب قانون اعدام برای اسرای جدید هم ازجمله سیاستهایی بود که در دستورکار قرار دادند. دولت جدید اسرائیل تصور میکرد که با این رفتارها و سیاستها میتواند مسأله فلسطین را به کلی از بین ببرد.
تحول دوم حرکت بعضی از دولتهای منطقه به سمت عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بود. اگر چه امارات و بحرین از چند سال قبل وارد فرایند عادیسازی روابط شده بودند اما تأثیر آنچنانی بر مسأله فلسطین برجای نگذاشتند. اما طراحی دشمن، حرکت به سمت عادیسازی روابط با تعداد بیشتری از دولتهای عربی در منطقه بود به نحوی که یک «محور عادیسازی» در برابر «محور مقاومت» شکل بدهد و از این طریق تأثیر عادیسازی را بر مسأله افزایش دهد. امریکا هم از این طرح پشتیبانی کرد. امریکا تصور میکرد با پشتیبانی از این طرح، محور عادیسازی شکل بگیرد؛ بهنحوی که اسرائیل در داخل این محور به عنوان یک رژیم کاملاً طبیعی و عادی به حساب بیاید و از این طریق بتواند به سمت پروژه اصلیاش در منطقه یعنی از بین بردن مسأله فلسطین و همچنین مواجهه با محور مقاومت حرکت کند زیرا برآورد درست امریکاییها این است که قدرت محور مقاومت روز به روز و سال به سال افزایش پیدا میکند پس باید طرحی پیگیری شود و محور مقابلی شکل بگیرد که بتواند منافع امریکا در منطقه را تأمین کند. طراحی رژیم صهیونیستی هم این بود که در لحظه مناسب حمله کند و نوار غزه را نیز دوباره به اشغال خود درآورد. بر اساس این واقعیات عملیات طوفان الاقصی یک عملیات پیشدستانه علیه طرح اسرائیلیها و امریکاییها درخصوص مسأله فلسطین به حساب میآید.
این عملیات همانطور که همگی میدانیم، در روز اول موفقیت بسیار بزرگی را محقق کرد و شوک بزرگ به دشمن وارد کرد. تا این لحظه خود رژیم صهیونیستی به کشته شدن 400 نفر از سربازان و نیروهای امنیتی خودش اعتراف کرده و هزار و 200 نفر هم در اثر جراحاتی که برداشتند، به طور کامل از خدمت خارج شدند. رژیم صهیونیستی همچنین سرنوشت صدها نفر از نیروهای خود را پنهان کرده و هیچ اطلاعاتی نمیدهد که اینها چه بلایی سرشان آمده است. این عملیات نشان داد که ارتش رژیم صهیونیستی یک ارتش تجاوزگر است اما اگر در مقابلش بایستیم، هیچ کاری نمیتواند بکند و ناتوان است. عملیاتی که در روزهای اخیر در حال اتفاق افتادن است، نشان میدهد و ثابت میکند که اگر یک مقاومت واقعی در مقابل این ارتش شکل بگیرد، این ارتش قادر به ادامه حرکت نیست و نمیتواند هیچ هدفی را محقق کند.
یکی دیگر از مسائلی که عملیات هفتم اکتبر ثابت کرد، این بود که محور مقاومت از توان بسیار بالایی برخوردار است و رژیم صهیونیستی قدرت مواجهه با این محور را ندارد. این عملیات مسأله فلسطین را به جایگاه اصلی و درست خودش برگرداند و آن اینکه مسأله فلسطین، مسأله آزادسازی سرزمینهای فلسطین است و نه مسأله مذاکرات بدون فایده. ما معتقدیم که ملت فلسطین امروز در آستانه یک مرحله جدید ایستاده و آن مرحله، مرحله آزادسازی کامل فلسطین است. حتماً دردهای زیادی در این مرحله جدید وجود خواهد داشت اما آنچه که مهم است، این است که پایان این مرحله جدید حتماً پیروزی نهایی خواهد بود. آنچه که در 25 روز گذشته اتفاق افتاده، این است که رژیم صهیونیستی نشان داد یک رژیم غاصب است اما یک رژیم پیروز نیست.
امروز در همه جهان ملتها در دفاع از ملت فلسطین راهپیمایی میکنند و حتی یک ملت وجود ندارد که در دفاع از رژیم صهیونیستی دست به تظاهرات و راهپیمایی بزند. نکته پایانی اینکه ما معتقدیم امریکا شریک جرم همه جنایاتی است که رژیم صهیونیستی مرتکب میشود. در همه خونهای پاک زنان و کودکان و بیگناهانی که در فلسطین ریخته میشود، امریکاییها شریکند و این چیزی است که باعث میشود امریکا در افکار عمومی مردم فلسطین و مردم منطقه به عنوان یک کشور و دولت تروریستی شناخته شود و منافع امریکا امکان ثبات و پابرجایی در منطقه نخواهد داشت تا زمانی که امریکاییها از رژیم صهیونیستی پشتیبانی میکنند و اروپاییها اگر دلشان میخواهد که ارتباطاتشان با این منطقه پابرجا بماند، باید روی ملتهای منطقه حساب کنند و نه روی رژیم صهیونیستی. ما همه تلاشها و زحماتی را که همپیمانانمان در محور مقاومت مخصوصاً دوستانمان در لبنان متحمل میشوند، قدر میدانیم؛ حزبالله لبنان که تا این لحظه در این معرکه جدید بیش از 50 شهید تقدیم کرده و برادرانمان در یمن که صراحتاً از لحظه اول خودشان را در این معرکه ضدرژیم صهیونیستی اعلام کردند و مقاومت اسلامی در عراق که آنها هم موضع شفافی را اتخاذ کردند و علیه امریکاییها که از رژیم صهیونیستی حمایت میکنند، وارد معرکه شدند و بدون شک مواضع جمهوری اسلامی ایران در رأس همه اینهاست. چه مواضعی که آیت الله خامنه ای فرمودند و چه مواضعی که رئیسجمهور ایران و سایر مسئولان جمهوری اسلامی اعلام کردند و همچنین واکنشهای مثبت مردم ایران در طول این مدت نسبت به مردم فلسطین همه اینها جای تقدیر و تشکر و قدردانی دارد. ما معتقدیم که انشاءالله موعد پیروزی نزدیک است و همه ما آن روز را خواهیم دید.
کشورهای غربی در مواجهه با مسأله فلسطین یا سکوت کردهاند یا مجدداً راهحل دو دولتی را مطرح میکنند. با توجه به تحولاتی که حماس در دو- سه دهه اخیر داشته، موضع حماس نسبت به این موضوع یعنی پذیرش مرزهای 1948 و راهحل دو دولتی چیست؟
اعتقاد و ایمان ما این است که همه زمین فلسطین برای ماست و مقاومت ما هدفش آزادسازی همه این سرزمین است. پذیرش راهحل دو دولتی و پذیرش اینکه رژیم صهیونیستی بر بیش از 70 درصد از سرزمینهای ما تسلط داشته باشد را هیچ انسانی عاقلی نمیتواند قبول کند. این راهحل همچنین با توجه به تجربه تاریخی پیمان اسلو قابل قبول نیست. مطلوب نهایی ما پایان یافتن رژیم صهیونیستی است. با توجه به این نکته که ما هیچ وقت به عنوان مسلمانان در مقابل یهودیان هیچ موضع منفیای نداشتهایم. مشکل ما با یهودیت نیست مشکل ما با اشغالگری است و اشغال هر جزئی و هر قطعه کوچکی از سرزمین فلسطین تا پایان اشغالگری با مقاومت مواجه خواهد شد.
آیا به باورتان با توجه به اتفاقاتی که افتاده تغییری در مواضع مصر، اردن و عربستان نسبت به سیاست عادیسازی ایجاد خواهد شد؟
همچنین آیا پیشبینی میکنید که در ادامه نبرد اسرائیل به سمت آتشبس برود یا اینکه محور مقاومت وارد عملیاتهای زمینی شود؟
من از پاسخ به سؤال دوم شروع میکنم. بدون شک این نبرد با توجه به وسعت و اهمیتش با یک حکمت و تدبیر رهبری میشود. ما معتقدیم که نهایتاً دشمن مجبور خواهد شد که به سمت آتشبس برود بهخاطر اینکه خوب میداند که اگر محور مقاومت بخواهد درگیر این ماجرا شود، حجم خسارتهایی که به دشمن وارد خواهد شد، بسیار زیاد خواهد بود. اگر رژیم اشغالگر به این تجاوز ادامه دهد، ما به عنوان محور مقاومت گزینههای بسیار زیادی را در اختیار داریم. درخصوص سؤال اولتان و مواضع کشورهایی که نام بردید، بدون شک معتقدیم که مقاومت و حوادثی که اتفاق افتاد، این کشورها را به این سمت میبرد که مواضع بهتر از گذشته اتخاذ کنند. ما از مصر به واسطه اینکه نپذیرفت که فلسطینیها را به صحرای سینا مهاجرت دهد قدردانی میکنیم. این پروژهای بود که ما قبول نداشتیم و موضع رسمی مصر هم کمک کرد برای اینکه این اتفاق نیفتد. ولی به هر حال نقش مصر میتواند بهتر از این باشد. موضع اردن هم رد مسأله آوارهسازی و مهاجرتدهی ساکنان غزه است. اردنیها حتی تصمیم گرفتند سفیر خودشان را از رژیم صهیونیستی فرا بخوانند و مانع ورود سفیر رژیم صهیونیستی به کشور خودشان شوند و این گام بسیار درستی است. ما امیدواریم که گام بعدی قطع روابط بین اردن و رژیم صهیونیستی باشد. موضع سعودیها هم تا این لحظه فقط پایبندی به پیگیری مبادله اسرا بوده است. این مواضع رسمی این دولتهاست اما خب مواضع مردمی این دولتها را همه شاهد بودیم که همه این ملتها با مقاومت همسو بودند.
ابهامی هنوز در بخشی از افکار عمومی ایران مطرح است. اینکه به نظر میآید حماس برای بعد از ورود به سرزمینهای اشغالی پیشبینی نکرده بود یا پیشبینی این نبود که تا این حد گسترش پیدا کند؛ قرار بود یک ضربهای وارد شود، امتیازی گرفته شود و بعد برگردند و با این امتیاز بازی کنند. تقریباً بعد از اینکه نیروهای حماس به غزه برگشتند همه منتظر بودند نسلکشی رژیم آغاز شود. بعد حماس در همان روزهای اول بیانیه داد که اگر بمبارانها ادامه پیدا کند جان اسرای اسرائیلی هم در خطر میافتد اما این کار هم نشد. اگر ممکن است در این باره توضیح بفرمایید.
به نظرم باید کمی صریحتر اهداف عملیات طوفانالاقصی را بیان کنیم. شما نمیتوانید بنشینید تماشاگر این صحنه باشید که فلسطین را عملاً دارند از بین میبرند. درست است که این عملیات جانفشانیها و فداکاریهای زیادی را منجر شد اما نتیجهای که به دست آمد این بود که مسأله به جایگاه طبیعی و اصلی خودش برگشت و مشخص شد که مسأله فلسطین، مسأله آزادسازی است.
بایدن سال گذشته گفت که دولت فلسطینی در کار نخواهد بود مگر وقتی که مسیح دوباره برگردد. اما الان بایدن میگوید که حتماً باید دولت فلسطین به وجود بیاید صرفنظر از اینکه تعریفش از دولت فلسطین چیست. رئیس جمهور امریکا باید میفهمید که باقی ماندن اشغالگری هیچ پایان خوشی در منطقه نخواهد داشت.
هدف دوم این عملیات شکست دادن لشکر صهیونیستی مستقر و فعال در هجوم به غزه بود. پیشبینی مقاومت این بود که ما به 24 ساعت زمان نیاز داریم برای اینکه بتوانیم پایگاههای این لشکر را تحت تصرف خودمان دربیاوریم. عملیات ساعت 6:10 صبح شروع شد و ساعت 10 صبح همه کار تمام شد. این شگفتیای بود که ما اصلاً توقع و پیشبینیاش را نداشتیم. بنابراین ما در دستیابی به این هدف موفق شدیم. همین طور شما میدانید شهرکهایی که در اطراف غزه ساخته شده، همگی زمینهای مردم غزه بوده که اشغال شده و این شهرکها ساخته شده در ملک مردم غزه. این شهرکها نقاط تمرکز اصلی ارتش اشغالگر است. نتیجه این عملیات طوفانالاقصی این است که هیچ کدام از شهرکنشینها به این شهرکها بازنخواهند گشت. نقطه پایانی در این بخش این است که این عملیات این پیام را به همه در صف منطقه رساند که ما هیچ نیازی به امریکاییها برای بازطراحی نقشه منطقه نداریم و فرزندان این منطقه خودشان میتوانند این کار را انجام دهند و مشکل اصلی این منطقه وجود اسرائیل است. بعد از تحقق این اهداف خیلی طبیعی است که شما برگردید سر مواضع دفاعی خودتان چون پیشبینی شده است که بالاخره دشمن حمله خودش را شروع کند و این حمله هم تازه خودش یک شکست تازه برای دشمن خواهد شد.
اتفاقی که 7 اکتبر افتاد یک پیروزی بسیار بزرگ و بیسابقه بود. شاید ما از خیلیها شنیدیم که در این 70 تا 75 سال چنین فتح و ظفری وجود نداشته و تفسیر آیت الله خامنهای اینچنین بود که تاکنون چنین ضربهای به رژیم صهیونیستی وارد نشده است. تصاویر شهدا و کودکان و زنان مظلوم فلسطینی واقعاً قلب را به درد میآورد. با این حال صبر و تحمل مردم غزه و فلسطین ستودنی و بینظیر است. سؤالم این است که حد و تحمل مردم غزه و فلسطین چقدر است و این مردم تا چه حد در برابر دشمن مقاومت میکنند؟
بدون شک این درد، درد بزرگی است و ما هم انسان هستیم و درد را حس میکنیم اما اگر انسان با خدا صادق باشد، خدای متعال به او صبر میدهد طوری که خودش هم تصورش را نمیکند. دیروز یکی از برادرانمان همه خانوادهاش یعنی 50 نفر را از دست داد. اولین جملاتی که بعد از شنیدن این خبر بر زبان آورد این بود که الحمدلله؛ خدایا از خونهای ما آنقدر بگیر تا راضی شوی. صبری در بین ما و مقاومین وجود دارد که با معیارها و استانداردهای بشری قابل وصف نیست و من مطمئنم که این صبر انشاءالله تا پایان این معرکه و رسیدن به پیروزی ادامه پیدا خواهد کرد.
یکی از خبرهایی که این روزها مطرح شد این بود که تانکهای رژیم صهیونیستی محور صلاحالدین را قطع کردند. آیا آنها این موقعیت را حفظ کردند یا عقب رانده شدهاند و چقدر احتمال میدهید که بتوانند در امتداد این قطع کردن به ساحل برسند؟ سؤال دوم اینکه آیا موشکهایی که برادران یمنی شلیک کردند، توانستهاند به اهداف اصابت کنند؟
این تصاویری که نشان میدهد که یک تانک اسرائیلی تا خیابان صلاحالدین رسیده، تصاویر درستی است اما 20 دقیقه بعدش عقبنشینی کردند. ورود این تانکها یک عملیات شناسایی بود. فاصله از دیوار غزه تا دیوار صلاحالدین 4 کیلومتر است. وقتی عملیات زمینی شروع شد تانکهای دشمن بیشتر از یک کیلومتر و نیم نتوانستند پیش بیایند. برادران در مقاومت عمداً اجازه دادند که این تانک وارد شود برای اینکه ظرفیتهای خودشان در این منطقه را لو ندهند چون میدانستند که این تانک برای شناسایی میآید و میخواهند ببینند که مقاومت چه چیزی را برای آنها تدارک دیده؛ لذا اجازه دادند تا پیش بیاید. مقاومت دیشب در واقع تصاویر نابود کردن سه تا از تانکها در همان منطقه را منتشر کرد. بنابراین نبرد در این منطقه بسیار شدید است و انشاالله حتماً به خیابان صلاحالدین نخواهند رسید چه برسد که بخواهند از آن عبور کنند. من به شما اطمینان میدهم که روحیه برادران در میدان نبرد، روحیهای بسیار خوب است. پیامی که برادرمان فرمانده عزیز مقاومت در غزه «محمد ضیف» به فرماندهان مقاومت در خارج از فرماندهی جنبش حماس فرستاده این است که حال ما خوب است مهم این است که شماها خوب باشید. بدون شک کاری که یمنیها انجام دادند کاری بسیار بزرگ است که جای تقدیر و تشکر دارد. با اینکه این همه فاصله دارند از فلسطین و با وجود همه این مسافت طولانی، اصرار داشتند که حتماً مشارکت عملی و میدانی داشته باشند. برای اینکه اهمیت اقدام یمنیها را متوجه شوید، کافی است که بدانید امریکاییها همه سامانههای پاتریوتشان را در این منطقه فعال کردهاند. با وجود این به اعتراف خود دشمن یکی از موشکها در منطقه ایلات اصابت دقیق داشته است. من بدون هیچ تردیدی این را به شما میگویم که پایان این نبرد، خیر خواهد بود. قصد ما و قصد همه مجاهدان در این منطقه از این نبرد، پیروزی و در واقع یاری دین خداست. ما بیش از 40 سال است که وارد این چالش شدیم و همواره پیروز و سربلند بیرون آمدیم و انشاءالله پیروزی نهایی ما در فلسطین نزدیک است.
بــــرش
یکی از سؤالاتی که در میان توده مردم مطرح است این است که حماس با علم به اینکه رژیم صهیونیستی در اقدامات تلافی جویانه از هیچ جنایت و وحشیگری فروگذار نخواهد بود چرا این عملیات را کلید زد؟
این سؤال شما انگار در دل خودش این پیام را دارد که رژیم صهیونیستی تا پیش از این عملیات اصلاً هیچ آزار و اذیتی نسبت به فلسطینیها نداشته است. این در حالی است که این رژیم اساساً برمبنای کشتار و جنایت شکل گرفته. در سال 1974 اسرائیلیها 500 روستا از هزار روستایی را که در فلسطین بود از بین بردند و در طول تاریخ جنایتهای بیشماری را همچون جنایات دیر یاسین و قانا مرتکب شدند. در فاصله هزار متری همین نقطهای که ما الان نشستیم، مقبره شهدای صبرا و شتیلاست. 3 هزار فلسطینی و لبنانی را در اردوگاههای صبرا و شتیلا ظرف مدت دو روز به شهادت رساندند. در تجاوز سال 2014 به غزه هم 2 هزار و 700 زن و کودک را به شهادت رساندند. تجاوز سال 2006 این رژیم به لبنان هم تجاوزی بدون هیچ توجیهی بود. سال گذشته در منطقه کرانه باختری که اصلاً آنجا حماس حضور ندارد 500 فلسطینی را شهید کردند. در همین سالی که هستیم تا پیش از عملیات طوفانالاقصی بیش از 200 نفر را که اکثرشان هم از افراد کم سن بودند شهید کردند. بنابراین چه مبارزه کنید چه مبارزه نکنید، این رژیم شما را خواهد کشت. بنابراین خیلی طبیعی است که شما با این رژیم به مبارزه برخیزید حتی اگر مستلزم فداکاریها و جانفشانیها باشد. این شهدای غیرنظامی که در غزه دارند به شهادت میرسند فکر میکنید کی هستند؟ اینها همان فرزندان ما، همسران ما، پدران و مادران فرماندهان مقاومت هستند و همانها هستند که اصرار دارند مقاومت ادامه پیدا کند و ما معتقدیم که رژیم اشغالگر نخواهد توانست اراده ملت فلسطین مبنی بر مقاومت را بکشند.