آیا شرکت فولاد تنها سکوی اشکانی کشف شده در شمال غرب ایران را تهدید میکند؟
ذوب عصر آهن در کوره سازه فولادی
نیلوفر منصوری
خبرنگار
تکهای از تاریخ کهن در محوطه باستانی قره حسنلو قرار دارد. محوطهای که راز یک بنای خشتی و چهار گور کشف شده را در خود نهفته دارد که بیشک، حکایتهای زیادی از عصر آهن و دوره اشکانیان برای ما روایت خواهد کرد.
محوطه باستانی قره حسنلو، تاریخ و تمدن ایران را به عصر آهن I و II و دوران اشکانی میبرد. محوطهای که هر چند به صورت موقت یا محدود مورد استفاده قرار گرفته اما مکانی برای برگزاری آیینها بوده و تعاملات فرهنگی با سایر محوطههای منطقهای و فرامنطقهای را بیان میکند. این یافتهها که به سرپرستی فریبرز طهماسبی رئیس هیأت کاوش نجاتبخشی محوطه تاریخی قره حسنلو شکل گرفت، نشان از پیریزی و ساخت سکوی خشتی در دوران اشکانی است. طهماسبی میگوید: بیشینه سفالینههای قرهحسنلو، تاریخ سه هزار ساله دارد. با ایشان درباره اهمیت محوطه باستانی قرهحسنلو گفتوگو کردیم که میخوانید.
چرا تپه باستانی قره حسنلو مهم است؟
قرهحسنلو به واسطه قرارگیری در میانه دشت اردبیل، از اهمیت و ارزش زیادی در مطالعات باستانشناسی منطقه برخوردار است. این میراث باستانی را میتوان گنجینه دوره تاریخ اشکانی در ایران و اردبیل دانست. سؤالات مبهم زیادی از دوره تاریخی اشکانی بیپاسخ مانده که این محوطه میتواند به آنها پاسخ دهد و بسیاری از زوایای مبهم و تاریک این دوره را مشخص کند. با توجه به مطالعات باستانشناسی صورت گرفته در این دشت، قلعهها و گورستانها با نهشتهها و لایههای فرهنگی یافت شده است. کاوش روی این تپههای باستانی میتواند بخش بیشتری از خلأهای مطالعاتی موجود، خصوصاً در ارتباط با ادوار پیش از تاریخی، در عصر آهن و دوران تاریخی در منطقه را جبران کند. این محوطه، با توجه به وسعت و دارا بودن انباشتهای زیادی از لایههای باستانی، همچنین با توجه به اینکه آثار سطحی و نهشتههای فرهنگی آن، هر دو دوره آهن و دوران اشکانی را دربرمیگیرد، میتواند در ارتباط با روشن شدن ویژگیهای فرهنگی، الگوهای استقراری، میزان تفاوتهای فرهنگی این منطقه (دشت اردبیل) با دیگر نواحی، خصوصاً حوزه دریاچه ارومیه و... کمک شایانی کند.
در صحبتهای خود از کشف سازه یا سکوی عظیم خشتی گفتید، این سازه چه بوده و چه استفادهای از آن میشد؟
این سازه یا سکوی عظیم خشتی، تنها نمونه موجود از آثار معماری و سنت سکوسازی در شمال غرب ایران است، کشف این سکو بر ارزش و اهمیت محوطه باستانی قرهحسنلو بیش از پیش افزوده و شاید بتوان آن را مهمترین و زیباترین یافته فرهنگی غیرمنقول محوطه دانست. این سازه عظیم با سه رج سنگی در زیر و هفت رج خشتی روی بدنه بیرونی، به همراه پشت بندها ساخته شده است. میانه و سطوح اصلی این سازه نیز با 12رج متوالی خشتی بالا آمدهاست. سکوی خشتی به دست آمده را میتوان در ادامه سنت سکوسازی عصر آهن III از جمله در سیلک کاشان، صندل شمالی جیرفت، نوشیجان ملایر، پاسارگاد و تخت جمشید، دهنو خوزستان، قلیدرویش جمکران و غیره دانست.
سکو متعلق به دوره اشکانی است یا عصر آهن؟
حضور بیشینه دادههای سفالی محوطه متعلق به عصر اشکانی و همچنین تدفینهای موجود روی سکو به طوری که در دهان یکی از آنها سکهای از این دوره موجود بوده، گاهنگاری نسبی این سازه عظیم را به عصر اشکانی مرتبط می کند.
علاوه بر آن با دادههای دیگر فرهنگی به دست آمده از این محوطه باستانی، میتوان گفت که این محوطه در عصر آهن I و II به احتمال زیاد برای نخستین بار مورد استقرار قرار گرفته است و پس از یک دوره گپ زمانی، مردمان پارتی(اشکانی) با بنا کردن سکوی خشتی روی این تپه، این مکان را به محلی آیینی تبدیل کردند که به صورت موقت یا در برخی از فصول، در آنجا مستقر شدهاند.
چه چیزهای دیگری در این محوطه کشف شده است؟
طی پژوهشها و کاوشهای صورت گرفته در این محوطه 4 گور به دست آمده که اسکلتهای آنها را با ایجاد چاله روی سکوی خشتی دفن کردهاند. از نظر شیوه تدفین به دو گونه طاق باز و جنینی قابل دستهبندی است. این تدفینها متعلق به یک مرد و سه زن است. در کنار این تدفین شده ها هدایایی نیز قرار داده شده بود.
هدایای درون گورها به ما چه میگویند؟
در یکی از گورها که به عنوان گور شماره 3 از طرف هیأت کاوش محوطه قرهحسنلو نامگذاری شده و مهمترین گور از نظر یافتههای فرهنگی است، تعداد 8 اشیای فرهنگی شناسایی و مستندنگاری شده است. این اشیا شامل گردن آویز نقرهای، گوشواره نقرهای و طلایی، آیینه آهنی و یک عدد قیچی همراه با بقایایی از پارچه است. این یافتهها بعد از پاکسازی و مرمت تحویل موزه باستانشناسی مجموعه شیخ صفی شد.
در گور دیگری که با عنوان گور شماره 4 نامگذاری شد، در دهان شخص متوفی که به صورت دهان باز مدفون شده، سکهای قرار داده شده که ارتباط آن را به دوره اشکانی اثبات میکند. از جمله هدایایی که معمولاً در برخی از گورهای دوره اشکانی وجود دارد، سکه است. سنت قرار دادن سکه در گورهای عصر اشکانی احتمالاً یک شیوه و سنتی است که از دوره پیشین به ارث اشکانیان رسیده که طبق آن سکه را در دهان شخص متوفی قرار میدادند.
علت این کار برای باستانشناسان معلوم است؟
یکی از آداب مراسم تدفین، که ظاهراً از یونانیها به سلوکیان و از آنها به ایرانیان انتقال یافت، قرار دادن سکهای در دهان متوفی بود تا بتواند هنگام عبور از رود اسطورهای ستوکس (styx) به قایقران کرایه بپردازد. از جمله گورستانهای عصر اشکانی که در آن سکهها را درون دهان متوفی قرار داده بودند؛ گورخمرههای گرمی است. از طرف دیگر با توجه به اینکه بخش بیشتر سفالهای این محوطه متعلق به دوره اشکانی بوده و همچنین با توجه به نمونههای قابل مقایسه از تدفینهای نوع گودالی یا چالهای عصر اشکانی در سایر نقاط دیگر؛ این تدفینها متعلق به دوره اشکانی است.
آیا فعالیت کارخانه فولاد در نزدیکی محوطه باستانی قرهحسنلو، آثار به جا مانده از تمدن اشکانی را با خطر تخریب مواجه نکرده است؟
به هرحال هر اقدام عمرانی در جوار آثار باستانی بدون ایجاد مشکل برای محوطهها نخواهد بود؛ ولیکن در این مکان سعی ما بر این بوده هرگونه آسیب به محوطه در آینده را به حداقل برسانیم و فعالیتهای کارخانه به گونهای باشد که به بنیان اثر آسیب نرسد. به همین جهت پس از اتمام آخرین روز کاوش محوطه و زمانی که سازه عظیم خشتی آن نمایان شد، عملیات حفظ و حراست از این اثر بینظیر شروع شد.
هرچند که کارخانه فولاد در اطراف محوطه ساخت و سازها و پیکنیهای خود را همچنان ادامه داده؛ اما باید گفت که به همت اداره کل میراث فرهنگی اردبیل حریم این محوطه با نظر پژوهشگاه میراث فرهنگی مشخص شده و اقدامات لازم برای حفظ و صیانت از این محوطه باستانی کاملاً صورت گرفته است. همچنین اداره کل میراث فرهنگی استان اردبیل، یک نفر را به عنوان کارشناس باستانشناسی و یک نفر به عنوان ناظر جهت نظارت بر عملیات خاکبرداری به صورت شبانهروزی در محل مستقر کرده است.
وضعیت این محوطه باستانی در حال حاضر چگونه است؟
در دو فصل کاوش باستانشناختی در محوطه، بیش از 80درصد سطح آن خواناسازی شده و محوطه با داربست فلزی محصور شده و تردد کارکنان و سایر افراد به سطح محوطه ممنوع و از تخریب آن جلوگیری میشود. در نظر داریم سطح آثار با کاهگل پوشانده و در صورت تأمین اعتبار، سازه سقف به وسیله سوله پوشانده شود.
در این زمینه با چه مشکلات و مسائلی مواجه بودید؟
با توجه به اینکه مهمترین اثر و یافته فرهنگی، سازه یا سکوی عظیم خشتی است، بنابراین ما در این محوطه با یک اثر معماری بینظیر سر و کار داریم که همانند سایر آثار دیگر، امکان انتقال آن به موزه نیست. بنابراین شاید بتوان گفت که از مهمترین مسائل و مشکلات این محوطه، غیرمنقول بودن اثر باستانی آن است که شرایط ویژه خود را برای حفظ و حراست دائمی میطلبد. در واقع ساختارها و سازههای معماری یکی از مهمترین یافتههای فرهنگی در ضمن کاوش محوطههای باستانی است که در مقایسه با آثار غیرمنقول همچون سفال، سکه و اشیای دیگر کمتر قابل توجه قرار میگیرند و تنها به معرفی و توصیف آنها بسنده میشود.
برای رفع این مشکلات چه اقداماتی صورت گرفته است و شما به عنوان سرپرست کاوش چه انتظاراتی دارید؟
باید گفت که این فرهنگ و تاریخ فرهنگی است که به ملتها هویت میبخشد و آثار باستانی به مثابه هویت، شناسنامه و تاریخ کهن ماست. بنابراین نه تنها جامعه باستانشناسی و سازمانها و نهادهای دولتی، بلکه وظیفه آحاد مردم عزیز کشورمان است که در حفظ و حراست این میراث گرانبها تلاش کنند و آن را به دست آیندگان بسپارند. ظرفیت میراث فرهنگی در رسیدن به اقتصادی کلان و بینظیر و توسعه پایدار بر کسی پوشیده نیست. بنابراین زمانی میتوان به این مهم دست یافت که حفاظت همهجانبه و جامعی از میراث فرهنگی صورت بگیرد.
آیا این محوطه به ثبت ملی رسیده است؟
بله. برای ثبت این اثر در فهرست آثار ملی ایران، پرونده ثبتی شامل نقشه، توضیحات کامل محوطه، آثار مکشوفه به همراه طرح فنی و عکس، تبیین گاهنگاری محوطه، مقایسه آثار و تمامی موارد برای تعیین پرونده انجام و قره حسنلو در مورخ 19 مرداد 1401 محوطه قره حسنلو به شماره 33804 در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد.