مقصود فراستخواه از برگزیدگان جایزه کتاب سال در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
«کنشگران مرزی» میانجی دولت و ملت
مریم شهبازی
روزنامهنگار
کتاب «کنشگران مرزی» آخرین نوشته مقصود فراستخواه است که در آن به بررسی موانع توسعه و همچنین نقشآفرینی کنشگران مرزی در تاریخ ایران میپردازد، کتابی که عنوان اثر برگزیده بخش علوم اجتماعی چهلودومین دوره جایزه کتاب سال را از آن خود کرده است. فراستخواه در این کتاب، روایتی نو از مفهوم توسعه ارائه داده و با عبور از سرمشق فقدان، به امکانسازی در دل محدودیتها رسیده است. گپوگفت امروز «ایران» را با این نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه میخوانید.
از آنجا که کتاب «کنشگران مرزی» شما طی روزهای گذشته به عنوان اثر برگزیده بخش«علوم اجتماعی» جایزه کتاب سال معرفی شده است، اشارهای به مضمون این کتاب داشته باشید.
مهمترین مسأله من در این کتاب، بحث توسعه است که با روش جامعهشناسی تاریخی به سراغ آن رفتهام و در آن از طریق آشناییزدایی از مسأله ایران درصدد بررسی موانع توسعه در کشورمان برآمدهام. در این مسیر از الگوی «فقدان» به الگوی«امکان» رسیدهام. به این نتیجه رسیدهام که با توجه به شرایط، همهمان در سرمشق فقدان به سر میبریم و به چیزهایی که نداریم، فکر میکنیم. در صورتی که باید به سمت امکان حرکت کنیم و بدانیم که حتی از دل محدودیتها هم قادر به خلق امکانات و موقعیتهایی تازه هستیم.
با این تفاسیر با نگاه آیندهنگرانه به سراغ پژوهشهای تاریخی رفتهاید؟
بله و در این رابطه یکی از صورتهای عمل اجتماعی در ایران، کنشگران مرزی هستند که برای کاهش هزینههای تغییرات میکوشند. اینها عاملانی اجتماعی هستند که برای کاهش شکاف میان دولت و مردم تلاش میکنند. افرادی که در میان طیفهای مختلف جامعه و دولت تردد میکنند و به دنبال ایجاد فضاهایی خلاقیتمحور برای گفتوگو هستند. این افراد برای تقلیل محنت و رنجهای مردم به دنبال برنامهریزی بوده و برای ایجاد ظرفیتهایی که به وفاق اجتماعی و تحقق حقوق فردی و اجتماعی بینجامد، گام برمیدارند. آنان به دنبال تحقق همه اهداف فردی، اجتماعی و حتی ملی هستند. جالب آنکه هیچ میانهای هم با رادیکالیزم و رفتارهای تند و افراطی هزینهساز ندارند. کنشگران مرزی با کمک به رفع شکافها خواهان ایجاد فضاهایی میانی برای بهبود رابطه مردم با دولت هستند. به نوعی میتوان گفت که برای ایجاد فرصتی برای گفتوگو میانجیگری میکنند. کنشگران مرزی در طول تاریخ با چنین نگاه و عملکردی به بهبود شرایط کمک کردهاند. با ایجاد یکسری فرصتها هم به مردم کمک میکنند و هم شرایط فعالیت را برای دولتها بهبود میبخشند.
از این گفتید که این کتاب را بر مبنای مطالعات تاریخی نوشتهاید، چه برههای از تاریخ در پژوهشهای آن مورد توجهتان بوده است؟
تقریبا با ورود اعراب به ایران آغاز کردهام که با دوران شکوفایی مجدد فرهنگ ایرانی در دورانهایی نظیر فردوسی ادامه پیدا کرده است. اما به طور خاص به دوره سقوط اصفهان در اواخر صفویه به بعد با تمرکز بیشتری پرداختهام. دوره پیشامشروطه و بعد از آن هم شرح و بسط زیادی در این کتاب یافته است.
پس مخاطبان کتاب «کنشگران مرزی» به گروه خاصی محدود نمیشود و طیفهای مختلفی را شامل میشود؛ از سیاستمداران و اهالی اقتصاد گرفته تا پژوهشگران حوزه تاریخ، مردمشناسان و جامعهشناسان!
بله. اتفاقاً در نشستهایی که طی یکسال اخیر برای این کتاب برگزار شده، طیفهای مختلفی حضور داشتهاند؛ از اعضای حرفهها و مشاغل مختلف گرفته تا اعضای نهادهای مدنی و تشکلهای مردمنهاد. حتی اعضای شوراهای محلی و شوراهای شهر، مدیران پایههای مختلف میانی و بالایی، سیاستگذاران کشوری و افرادی که در حیطه تاریخ فعالیت دارند هم میتوانند مخاطب این کتاب باشند. به گمانم کتابهایی از این دست به طیف و گروه خاصی محدود نمیشود.
آقای فراستخواه! تألیف این کتاب با پژوهشهای گسترده تاریخی همراه بوده، چند سال تحقیق و پژوهش صرف تألیف این کتاب کردهاید؟
به شکل کلی تألیف این کتاب ریشه در بیش از چهل و اندی سال تحقیق و پژوهش من دارد، اما به طور متمرکز حداقل یک دهه گذشته را مشغول تألیف آن بودهام.
با توجه به موفقیتی که کتاب شما در این دوره از جایزه کتاب سال کسب کرده، در این باره بگویید که این رویداد علمی- فرهنگی میان اهالی کتاب و جامعه دانشگاهی چه جایگاهی دارد؟
کتاب سال، جایزهای است که در روند داوریهای آن به موضوعات مختلفی در عرصه کتاب توجه میشود که خب این اتفاق مهمی است. اما در پاسخ به سؤال شما شاید بهتر باشد که به یکی از مهمترین ضرورتها در چگونگی برپاییاش اشاره کنم؛ بیتعارف روند داوریهای آن هرچه اصولیتر انجام شود، موفق به کسب اعتبار بیشتری میان اهالی کتاب و جامعه کتابخوان و دانشگاهی میشود. یکی از مهمترین نکات در اعتباربخشی به این رویداد فرهنگی را باید در جمع هیأت داوران و از سویی سیاستگذاران آن جستوجو کرد.
چه پیشنهادی برای برگزاری مؤثرتر دورههای بعد جایزه کتاب سال دارید؟
همانطور که اشاره شد، متولیان برپایی این جایزه هرچقدر از حضور چهرههای علمی و دانشگاهی بیشتری در جمع هیأت داوران بخشهای مختلف بهره بگیرند، بیشک اثرگذاری بیشتری را شاهد خواهیم بود. مجریان برپایی آن باید به دنبال افزایش مشارکت جامعه علمی در بررسی آثار باشند. از جلب همراهی تشکلها و انجمنهای علمی نیز نباید غفلت کنند. اگر مسئولان جایزه کتاب سال خواهان جلب اعتماد هرچه بیشتر اهالی کتاب و از سویی افزایش نقشآفرینی فهرست منتخب خود در میان جامعه کتابخوان هستند، باید بیش از پیش از همراهی اهالی کتاب در روند فعالیتهای خود کمک بگیرند. همین حالا که چند روزی است مراسم اختتامیه چهل و دومین دوره جایزه کتاب سال برپا شده، بهترین فرصت برای آغاز برنامهریزیها جهت برپایی هرچه اصولیتر این جایزه در سال آینده است تا کار به چندماه پایانی منتهی به اختتامیه محدود نشود.
به نقش تشکلها و انجمنهای علمی اشاره کردید؛ اینها به چه طریقی قادر به نقشآفرینی هستند؟
آنطور که دبیر علمی جایزه کتاب سال در مراسم اختتامیه عنوان کرد، در مرحله اول داوریهای امسال، در مجموع ۱۷ هزار و ۵۶۷ اثر ارزیابی و داوری شده است. در صورتی که این کار را میتوان با صرف زمان و هزینه مالی و انسانی بسیار کمتری انجام داد. مسئولان برگزاری دورههای آینده کتاب سال با بهرهمندی بیشتر از همراهی تشکلها و انجمنهای علمی میتوانند به شکلی گزیدهتر به سراغ آثار بروند، آنان میتوانند مرحله اول داوری را به نوعی به خود تشکلها واگذار کنند و از تشکلها و انجمنهایی که صلاحیت لازم را کسب کردهاند، بخواهند که آثار شاخص مرتبط با زمینه کاری خود را به دبیرخانه جایزه معرفی کنند. به این شکل هم همه آثار شاخص به داوری جایزه راه پیدا میکنند و هم اینکه داوریها با صرف زمان و هزینه کمتری انجام میشود.
سنگینی نگاههای حزبی و سیاسی چه تأثیری در کاهش دامنه نفوذ نتایج جوایزی از این دست دارد؟
سنگینی نگاههای حزبی و سیاسی، موجب نادیده گرفته شدن برخی آثار و چهرهها میشود. دخالت نگاههای ایدئولوژیکی بر روند داوریها، نهتنها سبب حذف آثار شاخص از دایره داوریها میشود، بلکه امکان معرفی همگانی کتابهای خوب را هم میگیرد. البته منظورم این نیست که جوایزی نظیر کتاب سال با چنین شرایط برگزار میشوند، تأکیدم بر مسائلی است که باید از آنها پرهیز کرد. مسائل ایدئولوژیک و سیاسی نباید جایی در داوری جوایز علمی و فرهنگی داشته باشد.
فهرست آثار برگزیده و شایسته تقدیر جوایزی نظیر کتاب سال چقدر به معرفی آثار شاخص به مخاطبان کمک میکند؟
به نکته خوبی اشاره کردید، بخش مهمی از اثربخشی این جوایز به معرفی آثار برگزیده بازمیگردد، البته به آن شرط که موفق به جلب اعتماد مخاطبان شده باشند. سیاستهای علمی و فرهنگیمان نباید فقط به نخبگان محدود شود. به جای نخبهگرایی صرف، باید برای نخبهپروری تلاش کرد. فهرست برگزیدههای جوایز باید به جامعه کتابخوان و به میان مردم راه پیدا کند. مسأله مهم آن که مسئولان باید تدبیری برای باقی ماندن کتاب در سبدخانوار بیندیشند. وقتی کتابی پژوهشی به قیمت هشتصد هزار تومان و حتی بیشتر از آن روانه کتابفروشیها میشود، مطالعه برای بسیاری از علاقهمندان کاری دشوار و حتی غیرممکن میشود. این یعنی حذف کتاب از سبدخانوار خانوادههای ایرانی. حتی اگر بگوییم که کتاب هنوز جایی در سبدخانوار دارد اما واقعیت آن است که روزبهروز نحیفتر میشود. شرایط اقتصادی نباید به سمتی برود که تأمین نیازهای اولیه به نیاز مطالعه ارجحیت پیدا کند. دولت باید فکر چاره باشد. زمینههای بهبود اوضاع اقتصادی را فراهم کند تا مخاطبان کتاب حفظ شوند.
وگرنه مردم در پله اول هرم مازلو و تلاش برای تأمین نیازهای فیزیولوژیکی باقی میمانند!
بله و همین است که معتقدم معرفی کتابهای شاخص خوب است اما کافی نیست. امیدوارم مسئولان با کنار زدن شرایطی که مانع پیشرفت اقتصادی میشود، شرایط بهبودی وضعیت معیشتی مردم را فراهم کنند. اگر این مسائل حلنشده باقی بمانند، دیگر جایی برای کتاب و کتابخوانی باقی نمیماند. متولیان دولتی باید چارهای برای بهبود شرایط مالی بیندیشند. اگر هر یک از ما برای گذران زندگی ناچار به اضافه کار بیشتر یا روی آوردن به شغل دوم و سوم بشویم، دیگر فراغتی برای کتابخوانی پیدا نمیکنیم. برای بهبود نظام عاطفی جامعه هم باید تلاش شود تا مردم حوصله و فرصت مطالعه داشته باشند. روند سیاسی و اقتصادی جامعه باید به مسیری هدایت شود که مردم به فکر خودشکوفایی باشند. ما به رغم برخورداری از سابقه تمدنی و فرهنگی دیرینه، آنطور که باید و شاید کتاب در زندگیمان جایی ندارد. کتابها باید در تیراژ بالا و با تجدیدچاپهای بیشمار روانه کتابفروشیها شوند. مرکز آمار سالهاست که هر سه ماه یکمرتبه، فهرستی درباره شیوه گذران وقت افراد طی بیست و چهار ساعت شبانهروز منتشر میکند، آماری که مسئولان باید درنگی بر آن داشته باشند و ببینند که مردم تا چه اندازه زمان خود را صرف فعالیت در تشکلها و انجمنها میکنند و کتابخوانی و فعالیتهای اینچنینی چه جایگاهی در فعالیتهای روزمره آنها دارند. با چنین نگاهی، بیشک موفق به طی مسیر بهتری برای بهبود وضعیت کشور در همه حوزهها خواهند شد.