به مناسبت روز جهانی عصای سفید

ارتباط صحیح، گامی امیدبخش در تلفیق اجتماعی نابینایان

دکتر حمد‌الله خواجه‌حسینی
روانشناس

تلاش همه‌جانبه ما برای شناخت استعدادها و ظرفیت‌های فردی، رمز موفقیت ما در دنیای پرشتابی است که با سرعتی وصف‌ناپذیر، مرزهای ناآگاهی را درمی‌نوردد و آنچه که ارزش این موفقیت را دوچندان می‌سازد، مشاهده افرادی است که با وجود معلولیت بینایی، از این محدودیت، فرصتی ساخته‌اند برای معنا بخشیدن به واژه توانمندی و صعود به قله‌های آگاهی.
امروز، بیست و چهارم مهرماه، مصادف با پانزدهم اکتبر، روزی است که آن را به نام روز جهانی عصای سفید می‌شناسیم؛ روزی که می‌بایست دامنه توجه ما را نسبت به ظرفیت‌ها، محدودیت‌ها و مشکلات افراد نابینا و کم‌بینا و هموارسازی مسیر مشارکت اجتماعی آنان وسیع‌تر سازد.
مشاهده فردی نابینا که با عصای سفید یا همراه با فردی غیر نابینا در حال حرکت است، برای بسیاری از افراد ممکن است موقعیتی ناآشنا باشد و تصورات مختلفی را در ذهن آنان ایجاد کند. هنوز هم کم نیستند افرادی که نابینایی را به معنای پایان زندگی تصور می‌کنند و بر این باورند که ندیدن یعنی نقطه بن‌بست در مسیر تحقق آرزوها. اما مواجهه با فرد نابینایی که با وجود مشکلات بسیار، در نقش یک استاد برجسته دانشگاه، با بیانی تأثیرگذار، شوق آموختن را در دانشجویان خود دوچندان می‌سازد یا ورزشکار نابینایی که با غلبه بر محدودیت‌هایش در رقابت‌های بین‌المللی می‌درخشد، حاکی از این حقیقت است که نابینایی نه‌تنها نقطه پایان زندگی نیست بلکه فرصتی است برای کشف ظرفیت‌های نهفته و شکوفایی استعدادهای ناشناخته.
با این حال سؤال اینجاست که چرا با وجود پیشرفت‌های علمی و ارتقای فرهنگ عمومی، هنوز موضوع نابینایی و کم‌بینایی، ارتباط صحیح با افراد نابینا و طریقه کمک و راهنمایی آنان برای بسیاری از افراد جامعه ناشناخته است و بخش قابل توجهی از مردم مایل به کسب اطلاعات در این رابطه نیستند؟ جدا از بی‌توجهی رسانه‌ها بویژه رسانه ملی در آگاه‌سازی جامعه، به نظر می‌رسد وجود پاره‌ای پیش‌فرض‌ها و پیش‌داوری‌ها نسبت به افراد نابینا و کم‌بینا، مانع ارتباط صحیح ما با آنان و شناخت توانمندی‌ها و محدودیت‌های آنها می‌شود.
یکی از رایج‌ترین پیش‌داوری‌هایی که نسبت به افراد نابینا وجود دارد این است که تصور می‌کنیم این افراد از آنچه در اطراف‌شان می‌گذرد آگاه نیستند و چون قادر به دیدن ما نیستند، متوجه حضور ما نخواهند شد. همین پیش‌فرض نادرست باعث می‌شود این حقیقت را نادیده بگیریم که فرد نابینا برای جبران محدودیت حس بینایی، از سایر حواس خود به نحو مطلوب بهره می‌گیرد و محیط‌ها و وقایع اطراف خود را با دقت بررسی می‌کند. بنابر این با آگاهی از این واقعیت و غلبه بر پیش‌فرض نادرست می‌توانیم به جای آنکه با فرد همراه شخص نابینا ارتباط برقرار کنیم، مستقیماً با خود فرد نابینا صحبت کنیم تا ارتباطی صحیح بر اساس اصل مودت و احترام بین ما ایجاد شود.
از دیگر تصوراتی که مانع ارتباط صحیح ما با فرد نابینا می‌شود وجود این باور نادرست است که نابینایان از اینکه بخواهیم به آنان کمک یا آنها را راهنمایی کنیم رنجیده خاطر می‌شوند و واکنش غیرقابل پیش‌بینی نشان خواهند داد. باید توجه داشته باشیم که افراد نابینا نیز مانند سایر اقشار جامعه از لحاظ ویژگی‌های شخصیتی و رفتاری، از تفاوت‌های فردی بسیاری برخوردارند و مشاهده رفتارهای دور از انتظار از تعداد انگشت‌شماری از این افراد نباید موجب تعمیم این مسأله به اکثریت جامعه نابینایان شود. افراد نابینا و کم‌بینا از کمک و راهنمایی ما به گرمی استقبال می‌کنند مشروط بر اینکه از خود آنان بپرسیم که در چه زمینه‌ای به کمک ما نیاز دارند و چگونه می‌توانیم آنها را راهنمایی کنیم.
شاید تصور کنیم که راه رفتن با فرد نابینا و هدایت وی در محیط‌های مختلف، تنها از عهده نزدیکان آنان برمی‌آید و ما با راهنمایی آنان، ناخواسته به آنها آسیب می‌رسانیم. باید توجه داشته باشیم که قدم زدن با افراد نابینا و راهنمایی آنان در مسیرهای مختلف به هیچ وجه کار دشواری نیست. کافی است اجازه دهیم فرد نابینا بازوی ما را بگیرد و یک قدم عقب‌تر از ما حرکت کند و ما هم موانع را به طور دقیق برای وی توضیح داده و به او فرصت دهیم تا با آرامش از آنها عبور کند. تشریح دقیق پدیده‌های طبیعی مانند درختان و گیاهان، ساختمان‌ها و اماکن عمومی برای دوست نابینای ما به او امکان می‌دهد از سایر حواس خود برای تصویرسازی ذهنی و لذت بردن از این امکانات بهره گیرد.
افراد نابینا و کم‌بینا هم مانند ما از توانایی‌ها و محدودیت‌های خاصی برخوردارند و چنانچه به خودباوری و دانش لازم دست یابند می‌توانند نقش خود را در حوزه‌های تصمیم‌گیری و اجرایی، فعالیت‌های علمی و فرهنگی، مناسبات خانوادگی و اجتماعی به بهترین نحو ایفا کنند مشروط بر اینکه جامعه نیز نقش خود را در ایجاد فرصت‌های رشد و شکوفایی استعدادهای آنان به شایستگی ایفا کند.
اینجاست که تلاش فرد فرد ما به عنوان اعضای این جامعه اهمیت می‌یابد؛ تلاش برای آنکه پیش‌داوری‌های نادرست خود را کنار بگذاریم، با افراد نابینا و کم‌بینا ارتباطی توأم با مودت و احترام برقرار کنیم و با آنان همگام شویم تا بستر توانمندسازی و تلفیق اجتماعی آنان در مسیری آکنده از جوانه‌های امید و نشاط مهیا شود.