انسجام کامل ارکان کشور در روزهای حساس منطقه ثمره سیاست وفاق
یک صدا از ایران شنیده میشود
روایتی از آغاز دولت چهاردهم در شرایط بحران پیش رونده در غرب آسیا
مرتضی گل پور
روزنامه نگار
دولت مسعود پزشکیان کار خود را همزمان با یک بحران تشدید شونده آغاز کرد. اما در دولت پزشکیان اثری از این بحران دیده نشد. دولت چهاردهم به ازهمگسیختگی، تشتت گفتار و تزلزل رفتار، ضعف در تصمیمگیری یا انفعال در عمل، دچار نشد. این درحالی است که درست چند ساعت پس از برگزاری مراسم تحلیف پزشکیان در مجلس شورای اسلامی، یک میهمان عالی رتبه رئیس جمهور و جمهوری اسلامی ایران، شهید اسماعیل هنیه در تهران به شهادت رسید. این امر شایان توجه است، اما بیش از همه برای ناظران خارجی و البته دشمنان. در پس هر اقدام خصمانه، از جمله ترور میهمان جمهوری اسلامی ایران در تهران، یکی از دستاوردهای دشمن میتواند سردرگمی، سستی و افزایش اختلافات سیاسی در طرف مقابل باشد. چه بسا برای همین بود که ترور شهید هنیه در آن زمان و آن ساعت طراحی شد. دشمن در جنایت خود موفق بود، اما در دستیابی به بقیه اهداف خود ناکام ماند. چرایی این ناکامی شایسته بررسی و تأمل بیشتر است.
«وفاق» و انسجام کار میکند
میدانیم که انتخاب مسعود پزشکیان به ریاست جمهوری، خود نتیجه فرآیندهایی است که پس از یک بحران بزرگ رخ داد؛ بحران سقوط بالگرد شهدای خدمت، پایان زودهنگام دولت سیزدهم به دلیل شهادت آیتالله رئیسی و در نهایت برگزاری یک انتخابات زودهنگام. مشی سیاسی پزشکیان و بیشتر افرادی که بعداً با او کابینه را تشکیل دادند، متفاوت از مشی سیاسی دولت شهید رئیسی بود. از این رو هیچ بعید نیست که طرف متخاصم، هم روی بحران خلأ قدرت در ایران، برگزاری شتابزده اما قانونمند انتخابات و هم واگذاری قدرت به فرد یا گروهی با دیدگاه سیاسی متفاوت، حساب باز کرده باشد. طرف متخاصم در خلال این فرآیندها روی ایجاد اختلال، نه فقط در اداره کشور، بلکه در تصمیمگیریهای کلان مرتبط با امنیت ملی و ایجاد تنشهای سیاسی جدی میان جناحها حساب باز کرده بود. اما تدابیر رهبر معظم انقلاب، همراهی اعضای دولت سیزدهم بویژه مدیریت معاون اول وقت دولت زمینه عبور امن و آرام از این مرحله را فراهم کرد. در مرحله واگذاری قدرت و پس از آن، این «وفاق» مورد تأکید پزشکیان، به مثابه گفتمان دولت چهاردهم بود که همچون چسب نگهدارنده اجزای مختلف عمل کرد. این وفاق که مشخص شد نه صرفاً در سخن، بلکه اساساً در عمل پزشکیان نمود دارد، باعث نزدیکی دولت چهاردهم و ارکان دیگر همچون مجلس شورای اسلامی، قوه قضائیه، نیروهای مسلح و احزاب و جریانها شد. طمأنینه، حفظ آرامش درعین صلابت و ارائه یک نوع پیوستگی در سیاستگذاری و تصمیمگیری در همان روزهای نخست فعالیت دولت چهاردهم، محصول چنین شرایطی بود.
نشانههای میدانی
شروع دولت با یک جنایت و ترور که جز به معنای اعلان جنگ نیست، اتفاق سادهای نیست. کمتر دولت نوپایی توان آن را دارد که از دل چنین بحرانی به سلامت عبور کند. دولت رئیس جمهور پزشکیان بخوبی از عهده این کار برآمد. علت این توفیق، حاصل حرکت پزشکیان و دولتش در چهارچوب گفتمانی است که منادی آن است. بزرگترین نشانه این توفیق، تأمل در پاسخ دادن به جنایت صهیونیستها با هدف تحقق آتشبس در غزه و لبنان بود و نشانه دیگر، همصدایی، همرأیی و یکپارچگی دولت، شورای عالی امنیت ملی، نیروهای مسلح و سایر ارکان کشور بود. همه بخشهای کشور و نظام در راستای همین سیاست مصوب عمل کردند. آن زمان که ضربه موشکی ضروری شد، باز هم همه بخشها یک تصمیم گرفته و در راستای همین تصمیم حرکت کردند. سفر پزشکیان به مجمع عمومی سازمان ملل، سفر عراقچی وزیر امور خارجه به لبنان در بحبوحه بمباران و سفر منطقهای او، گویی بخش مکمل عملیات «وعده صادق2» بود. چه بسا بخش دیگری از این سفر با هدف زمینهسازی دیپلماتیک برای عملیات «وعده صادق3» باشد؛ عملیاتی که جمهوری اسلامی ایران وعده داده درصورت خطای راهبردی رژیم صهیونیستی، گریزناپذیر خواهد بود.
پختگی و درایت مانع تشتت
بیگانه، چه بسا گمان میکرد با روی کارآمدن پزشکیان، شاهد چندصدایی در ایران باشد. این چندصدایی که اغلب به معنای نبود یک رویکرد واحد در مقابل بیگانه بود، پیشتر در ایران دیده شده بود و هزینههایی را به کشور بار کرده بود. اما پزشکیان درست از همان ابتدای کار دولتش و درحالی که انتظارها متوجه بروز نوعی ناپختگی بود، پختگی و درایت را از خود به نمایش گذاشت. حرکت در چهارچوب سیاستهای کلی، اعم از سیاستهای بخش دفاعی، یا خارجی و تلاش برای حل اختلاف نظرها در جلسات و جلوگیری از عیان شدن اختلافات در عرصه عمومی، عواملی بود که به تثبیت این وضعیت کمک کرد. پس از ضربههایی که صهیونیستها با جنایتهای خود وارد کردند، اما هیچ کس جز یک صدای واحد از جمهوری اسلامی ایران نشنید. ایرانیان و جهان، شاهد نوعی تقسیم کار میان ارکان کشوری و لشکری، در چهارچوب قانون اساسی بودند. این تقسیم کار، هم درایتها را بالا برد و هم صلایت و استواری ساختاری جمهوری اسلامی ایران را به نمایش گذاشت. جمهوری اسلامی به مثابه ساختاری که با تکانههای بیرونی به لرزش درنمیآید. همه اینها محصول این حقیقت است که از ایران یک صدا شنیده میشود.