حماس اعلام کرد در مذاکرات روز پنجشنبه دوحه شرکت نمیکند
فریب آتش بس نگرفت
اوایل تابستان امسال، نظرسنجیها نشان داد که 72 درصد از اسرائیلیها خواهان استعفای نتانیاهو هستند. آنها او را نه تنها به خاطر ناکامی در حمایت از اسرائیلیها در 7 اکتبر، بلکه به خاطر به تأخیر انداختن، تضعیف و رد مذاکرات آزادسازی اسرا که اکثریت 56 درصد خواهان آن هستند مسئول میدانند
فائزه سادات یوسفی
خبر نگار
شرایط بغرنج اسرائیل
در برهه کنونی بسیاری از رسانههای دنیا از انتظار کشنده صهیونیستها از ترس مجازات سخت ایران و مقاومت گزارش داده و اعلام کردهاند که برخی در اسرائیل از ترس حمله تا صبح خواب ندارند. «وحشت صهیونیستها در سرزمینهای اشغالی از ترس حمله ایران»، «فرار صهیونیستها از فرودگاه بن گوریون»، «سایه وحشت در سرزمینهای اشغالی»، «تبدیل شدن پارکینگهای صهیونیستها به پناهگاه و اورژانس»، «تخلیه چند مقر امنیتی» و... اینها بخشی از تیترها و عناوین این روزهای رسانههای دنیا به خصوص رسانههای داخلی رژیم صهیونیستی است.
با گذشت نزدیک به یک سال از جنگ غزه، احساس ناامنی و ترس از تشدید تنش در منطقه در اسرائیل همه چیز را فرا گرفته است. بویژه که نه نخستوزیر بنیامین نتانیاهو و نه هیچ یک از رهبران دیگر اسرائیل به طور علنی به نگرانیهای شهروندان اشاره نکرده و چگونگی واکنش به پاسخ ایران و مقاومت را بیان نکردهاند.
با وجود آنکه مردم به شرایط جنگی در طول 10 ماه تقریباً عادت کردهاند، اما شرایط وخیم جدید موجب شده برخی از ساکنین شروع به احتکار مواد غذایی و ژنراتور کنند.
اکثر پروازها به مقصد و از اسرائیل لغو شدهاند و از خروج مردم جلوگیری شده و بسیاری از اسرائیلیها در خارج از کشور سرگردان ماندهاند. رسانههای اسرائیل تقریباً از هر جهت مملو از گمانه زنیها و سناریوهایی برای جنگ همه جانبه بوده اند: حزبالله در شمال، ایران در شرق، حوثیها در جنوب شرقی و حماس در جنوب.
یک نظرسنجی اخیر نشان میدهد که اکثریت اسرائیلیها میخواهند این کشور اقدامات نظامی تهاجمیتری علیه حزبالله انجام دهد، حتی در شرایطی که از رهبری ناراضی هستند. بسیاری از شهرداران و رهبران شهرداری از ارتش خواستهاند تمرکز خود را به لبنان معطوف کند، همچنین دولت نتانیاهو را به دلیل ناکامیهای اطلاعاتی و امنیتی و ناتوانی در طرحریزی برنامهای برای بازگرداندن امنیت به شمال اسرائیل محکوم کردهاند.
به گزارش میدانی اینترسپت اکنون جامعه اسرائیل گرفتار ناامیدی شده و از چگونگی یافتن راهی برای خروج رنج میبرد. ازاین رو میتوان گفت افکار عمومی اسرائیل در تضاد دائمی قرار گرفته است. اوایل تابستان امسال، نظرسنجیها نشان داد که 72 درصد از اسرائیلیها خواهان استعفای نتانیاهو هستند. آنها او را نه تنها به خاطر ناکامی در حمایت از اسرائیلیها در 7 اکتبر، بلکه به خاطر به تأخیر انداختن، تضعیف و رد مذاکرات آزادسازی اسرا که اکثریت 56 درصد خواهان آن هستند مسئول میدانند. حتی بیش از 62 درصد اظهار داشتند که بازگرداندن اسرا مهمتر از شکست دادن حماس است. در حال حاضر با توجه به شرایط موجود و بحرانهای چند وجهی در حال ازدیاد، اسرائیل در مخاطره آمیزترین لحظه خود در امنیت ملی از زمان تأسیس خود قرار گرفته است و اعتماد عمومی به رهبران سیاسی و نظامی در پایینترین حد خود قرار دارد.
از سوی دیگر، همزمانی ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران، ترور یکی از مهمترین فرماندهان حزبالله در ضاحیه بیروت و نیز حمله به یگانهای حشد الشعبی عراق موجب شد که موجی از انگیزه برای انتقام از رژیم صهیونیستی در بین گروههای مقاومت ایجاد شود. بویژه آنکه مقاومت این پاسخ را بسیار سهمگینتر و عمیقتر از حملات قبلی خود عنوان کرد. امری که نگرانیهای جدی را برای کاخ سفید و تل آویو برانگیخت و از این رو امریکا تلاش کرد با گسیل نیروها، ادوات و ناوهای جنگی به منطقه توازن قوا به نفع مقاومت را بههم بزند و به طور ضمنی آمادگی خود را در برابر هر گونه حمله اعلام کند.
با وجود این دست اقدامات ایالات متحده اما آنچه فرامتن تحرکات نشان میدهد این است که امریکا برای طرحریزی برون رفت از وضعیت به وجود آمده ناتوان است و هیچ برنامه روشنی را تعبیه نکرده است.
این عدم برنامه سبب شده که این کشور در مرحله واکنش قرار بگیرد و به گفته صاحبنظران غربی تمام سیاست خارجه خود را به طور محاسبه نشده خرج رژیم صهیونیستی کند.
شکست
در نقطه شروع آتش بس
ایالات متحده با توجه به شرایط مذکور با به میان آوردن گزینه آتش بس در ازای امکان عدم حمله ایران تلاش میکند که پاسخ ایران به رژیم صهیونیستی را تحتالشعاع قرار داده و از آن ممانعت به عمل آورد. درحالی این ادعاها توسط کاخ سفید در فضای رسانهها پمپاژ میگردد که ترور هنیه نشان داد رژیم صهیونیستی به دنبال آتشبس نیست.
امری که برخی دولتمردان منطقهای چون اردوغان، رئیسجمهور ترکیه نیز بر آن تأکید داشتهاند. نماینده جنبش حماس در تهران نیز در خصوص مذاکرات آتش بس گفت: «بعد از پیشنهاد بایدن در ۲ ژوئیه سالجاری حماس هم پیشنهاد خود را مطرح کرد. تیم موساد و اسرائیل، قطر را ترک کردند و نتانیاهو هم قبل از رفتن به امریکا گفت تیمی را برای مذاکره اعزام میکند ولی دیدیم که بعد از سفر وی به امریکا، هنیه را ترور کردند، با این حال شما از کدام مذاکره حرف میزنید؟!»
آنچه مسلم است، امریکا که بارها به حمایت آهنینش از رژیم صهیونیستی تأکید کرده و هماکنون نیز مسئولیت تأمین مالی و تسلیحاتی رژیم را عهدهداری میکند، خود نه یک ناظر بلکه بازیگر اصلی در جنگ غزه و به تبع آن مذاکرات آتش بس است. اما این کشور با پنهان کردن نقش خود در لفظ تلاش میکند که حماس را تحت فشار تبعیت از سازکارهای جدید در طرح آتش بس قرار دهد. این درحالی است که حماس رضایت خود را در مذاکرات قبلی از آتش بس بیان داشته و رژیم صهیونیستی نیز در آن سوی میز مذاکره، در مرتبه پاسخگویی قرار داشت.
بنابراین اکنون توپ در زمین رژیم صهیونیستی و امریکا قرار دارد و این گونه موضعگیریها تنها برای طفره رفتن از عدم پایبندی و بهانه جوییهای نتانیاهو در آتش بس است. رقم زدن وضعیت جدید برای آتش بس تنها راهکاری است که ایالات متحده برای خرید زمان برای اسرائیل اجرایی میکند و میکوشد که منافع رژیم را به تناسب شرایط تحمیل شده در مذاکرات جدید به طور حداکثری تأمین نماید.
به همین لحاظ بود که روز گذشته یحیی سنوار، رهبر حماس یک پیام خطاب به میانجیگران در جریان مذاکرات دستیابی به آتش بس در نوار غزه مخابره و اعلام کرد که تنها در صورت توقف عملیات نظامی ارتش اشغالگر در غزه، تیم مذاکره کننده حماس حاضر است در مذاکرات حضور یابد. جنبش حماس نیز روز گذشته تصریح کرد در مذاکرات روز پنجشنبه که قرار است در دوحه با نمایندگانی از قطر، مصر و امریکا برگزار شود، شرکت نمیکند.
این جنبش پیشتر در واکنش به «بیانیه سهجانبه» مصر، قطر و امریکا تأکید کرد میانجیها باید طرحی ارائه کنند که مبتنی بر مذاکرات قبلی باشد، نه اینکه مذاکرات جدیدی آغاز شود. حماس از واسطهها خواست که مفاد مورد توافق در مذاکرات دوم جولای (12 تیر ماه) اجرایی شود. حماس همچنین تأکید کرد که آغاز دورهای جدیدی از مذاکرات یا طرح پیشنهادهای تازه، فقط پوششی برای تجاوزگریهای اسرائیل است.