پیروز نبرد 6 روزه با اعراب، در یک ماه نبرد با مقاومت حماس، ناتوان مانده است

افول صهیونیسم

خاستگاه برتری ارتش رژیم صهیونیستی ذیل جنگ‌های کلاسیک و به اصطلاح نظامی و جنگ‌های متقارن شکل گرفته است، در مقابل گروه‌های مقاومت لبنانی و فلسطینی زمین و شیوه جنگ را تغییر داده و منطق جنگ چریکی، نامتقارن و نامنظم را برای خود تعریف کرده‌اند.

حسین فاطمی
خبرنگار

تقریباً برای تمام محافل رسانه‌ای و کارشناسی مسجل شده است که در یک نگاه تطبیقی و مقایسه‌ای، رژیم صهیونیستی در یک افول جدی و بی‌سابقه نظامی، امنیتی و دفاعی دیگر پتانسیل لازم برای جنگ زمینی علیه گروه‌های مقاومت فلسطینی در باریکه غزه را ندارد. این درحالی است که رژیم صهیونیستی در سال 1967 توانسته بود در جنگ معروف به «جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل» به‌طور همزمان با مصر، سوریه و اردن وارد جنگ شود و ارتش هر سه کشور را شکست دهد.
 با این‌حال اکنون گروه‌های مقاومت، چه در لبنان، چه در سوریه و چه در فلسطین و حتی یمن و عراق با تعریف جدیدی از جنگ نامتقارن و غیرکلاسیک عملاً افسانه ارتش رژیم صهیونیستی را درهم شکسته و به‌وضوح ثابت کرده‌اند که صهیونیست‌ها علی‌رغم تمام حمایت‌های همه‌جانبه اقتصادی، لجستیک، نظامی، دفاعی و امنیتی امریکا و دیگر کشورهای غربی کارایی لازم را در برابر جنگ‌های نامتقارن گروه‌های مقاومت ندارد و این نکته به‌وضوح طی یک ماهی که از عملیات طوفان‌الاقصی می‌گذرد به اثبات رسیده است.
باید این مهم را در نظر گرفت که اساساً خاستگاه برتری ارتش رژیم صهیونیستی ذیل جنگ‌های کلاسیک و به اصطلاح نظامی و جنگ‌های متقارن شکل گرفته است، در مقابل گروه‌های مقاومت لبنانی و فلسطینی زمین و شیوه جنگ را تغییر داده و منطق جنگ چریکی، نامتقارن و نامنظم را برای خود تعریف کرده‌اند. از این رو مقایسه جنگ‌های کلاسیک 1948، 1956، 1967، 1973 و 1982 (به استثنای 1973) که با برتری ارتش رژیم صهیونیستی همراه بود، با آنچه که در 2008، 2012، 2014 و 2021 در غزه روی داد، نوعی تحلیل غلط نظامی است، چرا که حملات ارتش رژیم صهیونیستی به غزه اساساً در قالب جنگ تعریف نمی‌شود، بلکه نوعی از تهاجم هوایی، پهپادی و موشکی با هدف وارد آوردن تلفات و خسارات کور در باریکه غزه بوده است. با این‌حال جنگ کنونی در پی عملیات طوفان‌الاقصی اساساً متر و معیار ارتش رژیم صهیونیستی را به هم ریخت. هرچند که پیشتر در جنگ 33 روزه حزب‌الله هم محاسبات ارتش رژیم صهیونیستی به بن‌بست رسیده بود، اما آنچه که طی یک ماه گذشته توسط حماس در غزه صورت گرفت شکل بی‌بدیل و بی‌سابقه‌ای از نبرد نامتقارن است.
با وجود آنکه این نخستین بار نیست که رژیم صهیونیستی حمله زمینی علیه غزه را در پیش می‌گیرد و در سال‌های 2009 و 2014 حملات زمینی محدودی علیه حماس در پیش گرفته که در نهایت منجر به کشته شدن 260 نفر ازجمله کودکان و زنان بسیاری شد، اما به گفته کنت فرانک مکنزی جونیور، ژنرال بازنشسته نیروی دریایی امریکا طی گفت‌و‌گویی با واشنگتن پست در ارتباط با تهاجم زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به غزه تصریح کرد که «این یک حمام خون برای همه خواهد بود.» وی درعین‌حال این جنگ را طولانی‌تر از آنچه به نظر می‌رسد، پیش‌بینی و اضافه کرد: «اسرائیلی‌ها درگیر یک جنگ شهری پرهرج‌ومرج و نامشخص می‌شوند که تاکنون سابقه نداشته است.»
 
ارتش رژیم صهیونیستی در بن‌بست غزه
باتوجه به نکاتی که طرح شد، طی یک ماه گذشته تمام محافل کارشناسی حوزه نظامی در گزارش‌های متعددشان اذعان کرده‌اند که زمین غزه می‌تواند باتلاقی برای ارتش رژیم صهیونیستی باشد. تنها در یک مورد گاردین نوشته، علی‌رغم آنکه رژیم صهیونیستی از نظر ابعاد نظامی، فناوری، سیستم‌های تسلیحاتی و لجستیکی خود از مزیت بزرگی برخوردار است، حماس در طول سالیان اخیر به‌طور قابل‌توجهی خود را برای فعالیت و جابه‌جایی در محیط شهری متراکم غزه سازگار ساخته است.
گاردین به جغرافیای غزه برای عملیات ارتش رژیم صهیونیستی هم می‌پردازد که جغرافیایی بشدت محدود و بسته دارد و به همین دلیل نیرو‌های نظامی ارتش رژیم صهیونیستی تمایل دارند از مسیر‌های مشابه استفاده کنند. مناطق روستایی زمین‌های کشاورزی در کنار گذرگاه اریز در شمال غزه، اطراف بوریج در جنوب شهر غزه که در آن خط‌ الرأس مشرف به مرکز غزه وجود دارد و در شرق خان‌یونس در جنوب که تانک‌ها و خودرو‌های زرهی‌ می‌توانند راحت‌تر حرکت کنند و در موقعیت شلیک قرار بگیرند. نقطه دسترسی دیگر در اطراف مسیر فیلادلفیا در نزدیکی رفح است. ارتش رژیم صهیونیستی در گذشته از مواضع مشرف به مرکز غزه برای قطع ارتباط بین شهر غزه و جنوب و نقاط دیگر استفاده کرده است.
حماس و دیگر گروه‌های فلسطینی در غزه می‌دانند که این مسیر‌هایی است که نیرو‌های رژیم صهیونیستی می‌توانند از آن استفاده کنند و اغلب اولین خطوط دفاعی خود را در این مناطق خواهند داشت که در گذشته صحنه درگیری‌های سنگین بوده است. همزمان با آن که تپه‌های شنی آن منطقه به مناطق شهری تبدیل می‌شوند عرصه زمینی برای اقدام اسرائیل دشوارتر می‌شود. بلوک‌های مسکونی مرتفع در مکان‌هایی مانند جبالیا و بیت‌لاهیا مشرف به مسیر‌های شمالی به سمت شهر غزه هستند درحالی که جاده اصلی شمال به جنوب با مناطق صنعتی هم‌مرز است که حماس در گذشته از آن برای دفاع استفاده کرده است. زمین در مرکز غزه و شرق خان‌یونس بازتر است، اما روستا‌ها و ساختمان‌های بلندتر در امتداد جاده‌های نزدیک آنجا پوششی برای حماس فراهم کرده‌اند.
این در حالی است که بر خلاف جغرافیای محدود و بسته غزه برای ارتش رژیم صهیونیستی، اگر مشخصاً به جنگ 1967 اعراب و اسرائیل بازگردیم نقطه برتری رژیم صهیونیستی، در استفاده مؤثر از نیروی هوایی و جنگنده‌های خود بود چرا که به گفته کارشناسان در جنگ ۶ روزه بزرگ‌ترین عاملی که باعث پیروزی صهیونیست‌ها در دو جبهه سینا و کرانه باختری رود اردن شد، نیروی هوایی این رژیم بود؛ تا جایی که این نیرو (هوایی) در عرض 4 ساعت نیروی هوایی مصر را نابود کرد. اما در صحنه نبرد غزه عملکرد نیروهای هوایی رژیم صهیونیستی کارا نخواهد بود چرا که توان اصلی حماس زیر زمین است که با بمباران هوایی از بین نخواهد رفت.
در همین باره رون بن یشای، تحلیلگر امور نظامی پایگاه عبری «یانت» اذعان کرده که، «طبق تحقیقات به عمل آمده و گزارش‌های واصله، حماس خطوط دفاعی چند لایه‌ای دارد. بحث فقط از خطوط دفاعی محکم نیست بلکه دفاع‌های چندلایه است که با کمین‌های ضدزره تقویت می‌شود. این تحلیلگر صهیونیست از کمین رزمندگان مقاومت فلسطین در روی زمین و زیر زمین علیه نظامیان صهیونیست خبر داد و اینکه مناطق کاملاً بمبگذاری و مین‌گذاری شده است و برخی تله‌های انفجاری در خاک کاشته شده و برخی دیگر در دیوار کار گذاشته شده‌اند.»
رون بن یشای که از مناطق جنگی بازدید داشته، گفته که «نظامیان اسرائیلی خیلی کند و بااحتیاط حرکت می‌کنند؛ آن‌هم تحت پوشش آتش سنگین هوایی و زمینی. در برخی مواقع نیروی هوایی بمب یک‌تُنی را صدها متر دورتر از نظامیان پیشروی‌کننده می‌ریزد تا به پیشروی‌کننده کمک کند.» وی اذعان می‌کند که پیشروی آرام نظامیان صهیونیست با وجود حمایت کامل پهپادها در نزدیکی خطوط مقدم و نیز آتش توپخانه و تجهیزات پیشرفته نظامیان واحد زرهی این رژیم است. از سوی دیگر «عاموس هارئیل»، تحلیلگر رسانه صهیونیستی هاآرتص هم گفت: بسیاری از افسران اسرائیل تأیید می‌کنند که برآوردهای اسرائیلی درباره کشته شدن صدها نفر از افراد حماس در روز، برآوردهایی است که با واقعیت همخوانی ندارد. این تله‌جنگی شناخته شده است که در مناطق شلوغ رخ می‌دهد و از این رو اسرائیل باید احتیاط کند.
 
حماس چگونه پاسخ خواهد داد؟
در مقابل آنچه طرح شد، گاردین در ادامه گزارش خود اعتراف می‌کند که حماس سال‌ها تجربه مبارزه با ارتش رژیم صهیونیستی را دارد و به یک نیروی شهری سازگار و مؤثر تبدیل شده است. این گروه دارای هسته‌ای از رهبران رزمی باتجربه است که از نزدیک با شیوه نبرد اسرائیل آشنا هستند، برخی از آنان زبان عبری را آموخته‌اند و همین موضوع سبب شده تا بتوانند ارتش رژیم صهیونیستی را به طور عمیق مورد بررسی و مطالعه قرار دهند. مشکل اصلی صهیونیست‌ها در هرگونه تلاش برای حمله زمینی آن است که باید با مواضع آماده شده حماس از جمله تونل‌های جنگی که به طور گسترده در طول سالیان گذشته توسعه یافته و در برخی موارد مجهز به سیستم‌های ارتباطی هستند، مقابله کنند.
در حالی که شبکه‌های تونل حماس زمانی ابتدایی بودند ولی مهندسان حماس اکنون تجربه قابل‌توجهی در ساختن مکان‌های زیرزمینی سخت و به‌خوبی پنهان‌شده دارند تا از آن مناطق به عنوان مراکز فرماندهی و استقرار جنگجویان استفاده کنند. در حالی که اسرائیل زمانی مزیت نظارتی آشکاری نسبت به غزه داشت، پهپاد‌های غیرنظامی ارزان‌قیمت و در دسترس که توسط حماس خریداری شده، زمین بازی را مساوی کرده و به آن گروه اجازه داده تا خطوط حرکت اسرائیل را رصد کند.
در همین راستا اسحاق بریک، ژنرال سابق ارتش رژیم صهیونیستی در تحلیلی برای نشریه هیل نیز هشدار داده است که نیروهای مسلح تل‌آویو از دست‌کم سال 2018 آماده یک جنگ تمام‌عیار نیستند. تجربه اکثر سربازها در خدمت اجباری ارتش اسرائیل محدود به گشت‌زنی در کرانه باختری و مرزهای غزه بوده است. نیروهایی که برای جلوگیری از خروج حماس از غزه اختصاص یافته بودند، در هفتم اکتبر (۱۵ مهر) در عرض چند ساعت از هم پاشیدند. کل لشکر ارتش اسرائیل در غزه شکست خورد و فرماندهی جنوبی یوآو گالانت وزیر جنگ را شرمسار کرد.
نویسنده این تحلیل با بیان اینکه رژیم اسرائیل از زمان جنگ اردوگاه پناهجویان جنین در سال 2002، هیچ کارزار زمینی بزرگ موفقی نداشته است، می‌افزاید که در سال 2006، رژیم صهیونیستی در پیشرفت چهار کیلومتری از اسرائیل به سمت لبنان برای تسخیر شهر «بنت جبیل» و حتی در تسخیر کامل مارون الرأس (یک روستای کوچک در دو کیلومتری مرز جنوبی لبنان) شکست خورد. در اسرائیل درباره درس‌های جنگ لبنان در سال 2006 دست‌نوشته‌های زیادی وجود داشت، با توصیه‌های بسیاری که ظاهراً توسط ارتش اسرائیل اجرا می‌شد. با این‌حال مسأله مزبور این حقیقت را تغییر نداد که رژیم اسرائیل به سختی قادر به ورود به محله شجاعیه شهر غزه در سال 2014 بود. نویسنده در پایان اینطور نتیجه‌گیری می‌کند که اگر راه روشنی برای پیروزی و نابودی حماس و ایجاد بازدارندگی وجود داشت، سران سیاسی برای پیوستن به نخست‌وزیر بنیامین نتانیاهو صف می‌کشیدند، نه‌اینکه اجازه دهند او به‌تنهایی یا فقط با چند ژنرال دیگر در جنگ پیروز شود.

آیا تل‌آویو می‌تواند غزه را دوباره تحت اشغال خود درآورد؟
در حالی که ارتش رژیم صهیونیستی احتمالاً پس از عملیات طوفان‌الاقصی دارای ظرفیت نظامی و اراده است، اما هزینه اشغال غزه احتمالاً برای صهیونیست‌ها و غیرنظامیان فلسطینی سنگین خواهد بود و خطری جدی برای اسرا که در غزه نگهداری می‌شوند به همراه خواهد داشت. لذا اشغال مجدد و کامل غزه عمیقاً چالش‌برانگیز خواهد بود و احتمالاً فراتر از ظرفیت ارتش رژیم صهیونیستی برای اداره در درازمدت است. اگر ارتش رژیم صهیونیستی دست به تهاجم کامل بزند به احتمال زیاد هدفش شکست دادن همه‌جانبه حماس خواهد بود.
در حال حاضر نیم نگاه جدی ارتش رژیم صهیونیستی به قطع پیوستگی جغرافیایی شمال و جنوب نوار غزه دوخته شده تا به تبع آن از طریق اعمال فشار بیشتر به حماس برای خود دستاورد‌سازی میدانی داشته باشد. این در حالی است که روزنامه فایننشال تایمز تاکتیک جنگ زمینی رژیم صهیونیستی را دشوار و زمانبر توصیف کرد و اذعان داشت که عوامل پیچیده‌ای مانع از تحقق اهداف ادعایی این رژیم در این جنگ شده است. این روزنامه انگلیسی طبق تأکید یک دیپلمات غربی می‌نویسد، به نظر می‌رسد هدف رژیم صهیونیستی، پاکسازی کامل حماس در غزه نیست، بلکه می‌خواهد زیرساخت‌های نظامی را تخریب و در عین حال رهبری این گروه را نابود کند. اما پاسخ صادقانه این است که صهیونیست‌ها هنوز هدف نهایی خود را مشخص نکرده‌اند و ممکن است به این خاطر باشد که واقعاً آن را بررسی نکرده‌اند.
در ادامه گزارش مذکور، یاکوف امیدرور (Yaakov Amidror) کارشناس ارشد مؤسسه امنیت ملی امریکا و مشاور امنیتی سابق رژیم صهیونیستی، حمله محدود اولیه رژیم صهیونیستی را بازتاب تعهد نتانیاهو برای نابودی حماس و پاکسازی نیروهای این گروه در نوار غزه عنوان کرد، اما گفت اوضاع تاکنون نشان داده این یک هدف بزرگ است که بسرعت محقق نمی‌شود. وی اظهار داشت، این تاکتیکی نیست که همین فردا محقق شود و انتظار می‌رود این عملیات بین شش ماه تا یک سال طول بکشد. این کارشناس افزود، آنچه که اکنون مشاهده می‌کنیم احتیاط درباره سطح این تاکتیک است، چرا باید بیش از حد ضروری نیرو از دست بدهیم؟ باید این موضوع را درک کرد که این هدف بزرگ‌تر از آن است که همین هفته آینده عملی شود.
فایننشال تایمز جنگ در غزه را شدید می‌داند، چرا که حماس برای نبردهای شهری آموزش دیده است و شبکه عظیمی از تونل‌ها تحت عنوان «متروی غزه» ساخته است که به جابه‌جایی جنگ‌افزارها و سلاح‌ها کمک می‌کند. این گروه همچنین دارای زرادخانه سلاح‌های ضدتانک و بمب‌های دست‌ساز است. این روزنامه به نقل از ایال هولاتا، مشاور امنیت ملی رژیم صهیونیستی که تا اوایل سال‌جاری این سمت را برعهده داشت، نوشت که بدترین چیز در جنگ شهری جنگیدن در ویرانه‌هاست. برخی اماکن وجود دارند که نیروهای حماس می‌توانند با اختفا در آنها، عملیات کمین را انجام دهند.
مایکل نایتز از اعضای ارشد اندیشکده واشنگتن در تحلیلی در این خصوص نوشت، حماس 15 سال فرصت داشته تا یک موضع تدافعی در عمق تونل‌ها ایجاد کند. ضمن آنکه در استفاده از میدان‌های مین، بمب‌های دست‌ساز، مین‌های ضد‌زره قابل نفوذ و ساختمان‌هایی که به عنوان تله‌های انفجاری ساخته شده‌اند نیز کوتاهی نکرده است.
با توجه به مجموعه نکات یاد شده و در مقام نتیجه‌گیری باید عنوان داشت که در حقیقت، شکل پایان جنگ، تعیین‌کننده برنده و بازنده خواهد بود؛ اینکه یک‌طرفه و با اشغال نوار غزه پایان یابد یا از طریق انعقاد توافق آتش‌بس. احتمال دومی بیشتر است که در این صورت به معنای عدم تحقق غایت جنگ خواهد بود. احتمالاً هم رژیم صهیونیستی معطوف به این مقوله پیچیده و دشوار، می‌خواهد از طریق تخریب تمامی زیرساخت‌های غزه، کشتارهای هولناک و تضعیف حداکثری قدرت نظامی حماس، سطحی از بازدارندگی را خلق کند.