توسعه پایدار، کندوان را در فهرست بهترین دهکده‌های گردشگری دنیا قرار داد

جان‌پناهی سنگی که جهانی شد

زهرا کشوری
دبیر گروه زیست‌بوم


پیش از آنکه خبر از تاجیکستان به خانه‌های صخره‌ای دستکند برسد، عاشیق‌ها در ابتدای ورودی روستای «کندوان» بزم گرفته‌اند. مراسم کوچکی هم از سوی وزارت میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی کشور در دست تدارک است که «علی‌اصغر شالبافیان» معاون گردشگری از سمرقند خبر می‌دهد. کندوان در بیست و پنجمین مجمع عمومی، از بین ۲۰۰ روستای جهان در فهرست بهترین دهکده‌های گردشگری سازمان جهانی گردشگری قرار گرفت.  
 آن چیزی که کندوان را در فهرست بهترین دهکده‌های جهان قرار داد؛ توسعه پایدار است؛ دستاورد گردشگری سبز. در این صنعت سبز و در رهگذر گردشگری مسئولیت‌پذیر، محیط زیست حفظ می‌شود، فرهنگ می‌بالد، مهاجرت معکوس رقم می‌خورد. توسعه با کمترین هزینه و بیشترین بازدهی اتفاق می‌افتد.
جمعی از گردشگران چینی همزمان با ورود خبرنگاران و گردشگران داخلی مشغول عکس گرفتن از دهکده هستند. درِ بسیاری از خانه‌‌های حومه کندوان(آن طور که خودشان آدرس می‌دهند) به روی گردشگران باز است. خانه‌های حومه کندوان سهم گردشگران شده‌اند و مرکز آن یا بازهم آن‌طور که محلی‌‌ها می‌گویند «آن پایین» محل زندگی اهالی است. البته تقسیم‌بندی صددرصدی نیست. به گفته علی‌اصغر شالبافیان، هشت روستای کشورمان از جمله کندوان آذربایجان شرقی، بیشه لرستان، میمند کرمان، سهیلی قشم، پالنگان کردستان، قاسم‌آباد گیلان، کندلوس مازندران و ابیانه اصفهان برای شرکت در این رقابت از سوی معاونت گردشگری معرفی شده بودند که از این بین روستای کندوان توانست با کسب امتیازها و شاخصه‌های لازم در جایگاه روستاهای جهانی ثبت شود. محیط زیست و فرهنگ بومی شاخصه اصلی انتخاب بهترین دهکده گردشگری است. معاون گردشگری می‌گوید: «انتخاب بهترین دهکده گردشگری از سال 2021 توسط سازمان جهانی گردشگری(UNWTO) دنبال می‌شود و هدف از این اقدام تبدیل گردشگری به محرک توسعه روستایی و رفاه روستاییان است.»
جان‌پناه
 کندوان یکی از سه روستای صخره‌ای جهان است اما تفاوت بزرگی با «گورمه» ترکیه و «داکوتای» امریکا دارد. آن دو روستا خالی از سکنه‌اند. کندوان داستان زیاد دارد اما داستانی که بیشتر روی آن تأکید می‌شود، آن است که وقتی مغول‌ها به ایران حمله می‌کنند، اهالی از روستای زیرزمینی «حیله‌ور» در نزدیکی کندوان به صخره‌های کندوان پناه می‌آورند. حالا بخشی از آن جان‌پناه‌ها تبدیل به فروشگاهی برای دست‌ساخته، دستپخت و دسترنج آنها شده است؛ رنجی که برای کاشت، داشت و برداشت می‌برند تبدیل به خشکبار، عرقیجات، انواع مرباها و خوراک‌ها می‌شود. آنچه در دل این خانه‌های سنگی می‌فروشند، محصول باغ‌های کندوان و روستاهای اطراف است. همین که گردشگر از پیچ کوچه‌ای پلکانی پا به داخل بافت روستا می‌گذارد، زنی یا مردی فروشنده او را دعوت می‌کنند تا وارد فروشگاه‌ها شوند. فروشنده‌هایی که سن بالاتری دارند، معمولاً دست و پا شکسته می‌گویند که فارسی بلد نیستند. برخلاف دو دهه گذشته که در خانه‌ها به راحتی به روی مسافر باز نمی‌شد حالا سر در مغازه‌های دستکند نوشته‌اند:«عکسبرداری و فیلمبرداری آزاد است.» البته فضای شخصی را از فضای کسب و کار جدا کرده‌اند. گردشگری باعث مهاجرت معکوس اهالی شده‌‌ است. نزدیک به ۲۰۰ خانوار ساکن کندوان هستند. مدرسه روستا تنها تا کلاس ششم دارد. تعداد دانش‌آموزان مدرسه نیز کم است و هزینه ماهانه سرویس مدرسه بیش از یک میلیون تومان می‌شود. بنابراین برخی از خانواده‌ها فصل مدرسه را به اسکو می‌روند. البته کسب و کارشان در روستا تعطیل نمی‌شود. آن که مسئول فروش در خانواده است،  صبح به مغازه می‌آید و شب به اسکو برمی‌گردد. اهالی می‌گویند، خیلی دلنگران نبود مدرسه در روستا نیستند. هر کس بخواهد درس بخواند، از کندوان تا اسکو تنها 20 دقیقه فاصله است. فصل مدرسه که تمام می‌شود همه اهالی به کندوان برمی‌گردند. زنی فروشنده است که خبر ندارد در ابتدای روستا مراسم جشن جهانی شدن کندوان در حال برگزاری است. می‌گوید: «فارسی کم بلد است.» دست و پا شکسته می‌گوید که گرانی‌ها باعث شده تا گردشگران مثل قبل از او و اهالی خرید نکنند. البته فقط گرانی نیست. بعضی از محصولات کهنه شده‌اند و گردشگر تمایلی برای خرید آنها ندارد. این موضوعی است که برخی راهنمایان تور هم پیش از آمدن خبرنگاران گوشزد می‌کنند و از آنها می‌خواهند که حواسشان به تازگی برگ آلوها، قیسی‌ها و خشکبارها باشد. لازم است که دهیار و شورای دهکده روی آن فرهنگ‌سازی کنند. زنی، فروشگاه سنگی‌اش را آخرین خانه مخروطی روستا معرفی می‌کند که هم‌ نشیمن دارد و هم کرسی، ۴۷ سال دارد و می‌گوید: «از وقتی یادش می‌آید کندوان توریستی بوده است.»
اهالی روستا می‌دانند زنده ماندن روستا در گرو حضور گردشگر است؛ این آن اتفاق قشنگی است که باعث شده تا کندوان نخستین روستای ایران باشد که در کنار 76 روستا دیگر از 40 کشور جهان عنوان بهترین دهکده جهان را به خود اختصاص می‌دهد. معاون گردشگری می‌گوید:«سازمان جهانی گردشگری ۹ شاخصه از جمله دارا بودن منابع فرهنگی، ترویج و حفاظت از آن، پایداری اقتصادی، محیطی، اجتماعی، پتانسیل گردشگری و توسعه و یکپارچگی زنجیره ارزش، حاکمیت و اولویت‌بندی گردشگری و نیز امور بهداشت، ایمنی و امنیت را به‌عنوان معیارهای انتخاب روستاهای جهانی اعلام کرده است که روستای کندوان توانست امتیاز قابل قبولی را از موارد مذکور کسب کند.»
ساخت و سازها
 اما آن اتفاقی هم که نباید بیفتد، افتاده است؛ ساخت وسازهای آجری و سیمانی که هیچ سنخیت با آنچه اهالی در زمان حمله مغول ساخته‌اند، ندارد. خانه آجری و سیمانی در همان بدو ورود به صورت گردشگر می‌خورد. یکی از فروشنده‌های جوان روستا عکس قدیمی روستا را نشان می‌دهد که کندوان است با خانه‌های صخره‌ای و باغ‌های اطراف. هیچ خبری از ساخت و سازهای ناهمگون نیست. می‌گوید: «چقدر زیبا بود.»
پدر مهدی قاسمی هم صاحب یکی از همین خانه‌های آجری است. قاسمی می‌گوید: «قبلاً باید جلوی این ساخت‌ وسازها را می‌گرفتند. همان اول پول زمین پدرم را می‌دادند و می‌گفتند جای دیگری خانه‌ات را بساز.»
او ناراحت است که کابل‌های برق و ساخت و سازها اجازه نداد تا کندوان در فهرست جهانی یونسکو هم ثبت شود. خودش را داخل مغازه‌اش با پیک‌نیک گرم می‌کند و می‌گوید:«اگر از ابتدا برنامه داشتند، خانه‌های آجری را جای دیگری می‌ساختیم و خانه‌های صخره‌ای را به سوئیت و بوم‌گردی تبدیل می‌کردیم. گردشگر هم می‌آمد اینجا زیر کرسی می‌نشست و چای می‌خورد.» او وضعیت ساخت و سازهای ناهمگون را از چشم تبریز می‌بیند. اعتقاد دارد صنعتی بودن استان باعث شده تا مسئولان اهمیتی به گردشگری ندهند. او می‌گوید: «برای همین است آذربایجان شرقی مسافر کمی دارد.»
به گفته قاسمی، کندوان علاوه بر هتل کندوان، نزدیک به ۷۰ سوئیت و بومگردی دارد. هزینه اقامت در آنها از شبی ۵۰۰ هزارتومان شروع می‌شود و به یک میلیون تومان هم می‌رسد. یکی دو سوئیت‌ هم جکوزی دارند که قیمتشان شبی 2 میلیون ونیم است.
اهالی می‌گویند تا قبل از این گرانی‌ها و کرونا هم گردشگران خارجی خوب از آنها خرید می‌کردند هم داخلی‌‌ها. الان اما بیشتر نگاه می‌کنند و کمتر می‌خرند‌. گردشگری شغل دوم ساکنان خانه‌های سنگی است. برخی باغدارند و برخی زنبوردار. علاوه بر تولیدات خودشان، محصولات روستاهای اطراف را هم می‌فروشند. یکی از فروشنده‌های نمد می‌گوید: «علاوه بر تولیدات روستا، نمدهای روستاهای‌ دیگر را هم در کندوان می‌فروشند». کندوان در هیچ فصلی بی‌مسافر نیست. هتل کندوان به گفته اهالی همیشه گردشگر دارد و اتاق‌‌های آن را حتماً باید از قبل رزرو کرد.
شاکی از همه
برخی از اهالی از وجود زباله در روستا ناراضی هستند. البته روستا نسبتاً تمیز است و زباله معضل جدی آن نیست اما در کوچه‌های تنگ و پلکانی آن هم یک سطل زباله پیدا نمی‌شود. یکی از فروشندگان می‌گوید: «دهیاری برای گردشگران سطل زباله گذاشت ولی اهالی استفاده کردند. سطل‌ها مدام پر بود و به گردشگر نمی‌رسید. حتی یکی از اهالی خاکستر آتش را در سطل زباله ریخت و سطل آتش گرفت. دهیاری هم سطل‌ها را جمع‌آوری کرد.» حالا او، هم از اهالی شاکی است هم از دهیاری و شورای روستا ،هم از برخی اهالی و هم از مسافرانی که قوطی آبمیوه و جای آب‌معدنی را در روستا می‌‌گذارند و می‌روند؛ روستایی که حالا در فهرست بهترین دهکده‌های جهانی قرار دارد و باید حرمتش را داشت.