در گفتوگوی «ایران» با مدیرکل دفتر برنامهریزی آموزش عالی وزارت علوم بررسی شد
تحصیل هدفمند با سنجش بازار برای ایجاد شغل
دولت در حوزه مهارتی و اشتغالپذیری برای فارغ التحصیلان اهتمام ویژه دارد
غزل رضایی ثانی
روزنامهنگار
از نظر شما به عنوان یک مسئول در آموزش عالی، آموزش هدفدار باید به چه شکلی باشد که منجر به اشتغال مناسب و متناسب با رشته دانشجو و مانع از بیهدفی و بیکاری بخشی قابل توجهی از دانشجویان پس از فارغالتحصیلی شود؟
دو مسأله در بحث اشتغال دانشجویان وجود دارد. یک مورد بحث اقتصاد کلان کشور است که وضعیت بازار کار در آن مدنظر است. در وضعیت بازار کار مسألهای که مطرح میشود این است که چه میزان فرصت شغلی برای استفاده دانشجویان وجود دارد که عمدتاً این در اختیار وزارت علوم نیست و تابع اقتصاد کلان کشور است. اما بخش دوم میزان توان مهارتی و اشتغالپذیری دانشجویان خواهد بود که برای همین مشاغل ایجاد شده است. این از وظایف وزارت علوم است و این وزارتخانه یکی از مسئولیتهای خودش را پرداختن به مسأله توان مهارت و اشتغالپذیری دانشجویان میداند. از این رو باید تلاش کند که این مهارتها منطبق با بازار کار باشد.
وزارت علوم برای این موضوع که سالهای سال مورد بحث بوده چه اقدامی کرده که اکنون بتواند به عنوان طرح قابل اجرا از آن دفاع کند؟
برای این امر در دو سال اخیر یک برنامه ویژه تحت عنوان آموزش هدفمند در وزارت کار پیشبینی شده که اجزای مختلفی دارد؛ بخش اول بحث تعریف رشتهها و گسترش آموزش عالی است. در تعریف رشتهها برای اولین بار در آییننامه تدوین و بازنگری برنامههای درسی، پیوست اشتغال پیشبینی شده است. یعنی هر رشتهای که از این لحظه بازنگری یا تعریف میشود باید پیوست اشتغال داشته باشد. گام دوم این بود که این رشتهها وقتی تصویب و بازنگری میشود توسط دانشگاه اجرا و یک ظرفیتی به آنها اختصاص داده میشود. همچنین پیشبینی شده که در گسترش این رشتهها، همچنان پیوست اشتغال وجود داشته باشد. به این دلیل که شاید در یک استان یک رشته دارای وضعیت اشتغال خوبی باشد اما همان رشته در یک شهرستان دیگر وضعیت اشتغال خوبی نداشته باشد و نتوانند برای آن دانشجویی جذب کنند. این بخش از مسأله در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اجرایی و امسال هم در دفترچه آزمون سراسری درج شد. گام بعدی این است که ما از همان ابتدا با صنایع، دستگاهها و سایر بخشها صحبت کنیم تا در آن زمانی که مشغول جذب دانشجویان در مقاطع مختلف تحصیلی هستیم وضعیت اشتغال او را بعد از فارغالتحصیلی مشخص کنیم.
آیا این اقداماتی که به آن اشاره کردید برای کاهش بیکاری کفایت میکند؟
یکی از کارهای دیگری که برای حل معضل بیکاری انجام شده، تخصیص بورسهای تحصیلی است. در سال گذشته به صورت پایلوت این بورسیه در استان یزد اجرایی شد ولی امسال به صورت گستردهتر در دفترچه آزمون سراسری پیشبینی شد و ۳۳ صفحه دفترچه آزمون برای این کار تخصیص پیدا کرد. بالغ بر ۵ هزار نفر از دانشجویان کارشناسی که در آزمون سراسری شرکت کرده بودند از بورس شغلی استفاده کردند.
برای این بورسیه سه برابر ظرفیت معرفی میشوند و از بین آنها افرادی انتخاب خواهند شد که مجموعه افراد پذیرش شده بیش از ۵ هزار نفر است. این اقدام حرکت بسیار مثبتی است.
ما برنامه داریم این عدد را برای سالهای آتی چند برابر کنیم. دانشجویانی که به این شکل پذیرش شدهاند کیفیت آموزشی خوبی داشتهاند بنابراین این اقدام میتواند موجب ایجاد امید، هدفمندی و کیفیت آموزشی بالا شود.
یک بحث دیگر مربوط به نخبگان و استعدادهای درخشان میشود که برای آنها برنامههای دیگری را پیشبینی کردهایم. با همکاری بنیاد ملی نخبگان به صورت ویژه از رتبههای برتر کنکور و دارندگان مدال در المپیادها تا مقطع دکتری حمایت میکنیم. این موضوع هم در بحث پذیرش بدون آزمون و هم در بحث حمایتهای مالی انجام میشود. در نتیجه اگر ما بتوانیم هدفمندی آموزش را به خوبی اجرا کنیم، میتوانم بگویم که ما تا حد زیادی میتوانیم حداقل در کاهش نرخ بیکاری نقش خوبی داشته باشیم. البته از بهار سال گذشته تا بهار امسال یک درصد کاهش نرخ بیکاری در میان دانش آموختگان طبق آمار مرکز آمار گزارش شده است.
از نظر شما ریشه بیکاری دانشآموختگان چیست؟
در مورد نرخ بیکاری این مسأله مورد توجه است، هر چقدر فرصتهای شغلی که به واسطه شرایط کلان اقتصادی ایجاد میشود بیشتر باشد، مطمئناً به کارگیری دانش آموختگان هم بیشتر خواهد شد و هر چقدر شرایط اقتصادی دچار مشکل شود، بیکاری نیز بیشتر میشود.
در این میان وزارت علوم نیز نقشهایی دارد و باید بتواند برای همین فرصتهای شغلی موجود، افرادی را که توانایی و مهارت کافی دارند به بازار کار معرفی کند. بنابراین اگر بخواهیم بگوییم ریشه بیکاری کجاست میتوانیم بگوییم که ریشه آن، هم در اقتصاد کلان است و هم نیروها باید به اندازه کافی آماده باشند تا وقتی وارد بازار کار میشوند بتوانند با آموزشهایی که دیدهاند شغل مورد نظر خود را انتخاب کنند و مشغول به کار شود. ما معتقدیم نظام آموزش عالی در ایران یکی از بخشهای بسیار موفق کشور و حتی در سطح بینالمللی بوده است. به عنوان مثال میبینیم دانشجویان ما که در سایر کشورها ادامه تحصیل میدهند از لحاظ پایههای دانشی و توان دانشی در نقطه خوبی قرار دارند اما در زمینه بحث مهارت و اشتغالپذیری شاید تمرکز محدودی انجام شده بود.
از این رو کاری که برای اولین بار انجام گرفت این بود که دروس مهارتی اشتغالپذیری در کنار دروس پایه عمومی و تخصصی برای اولین بار در نظام آموزش عالی کشور در مقطع کارشناسی پیشبینی شد. از حالا دانشجویان با توجه به نوع رشته خود میتوانند ۳ تا ۱۵ واحد درسی را در دانشگاه به صورت الزامی به عنوان دروس مهارتی و اشتغالپذیری که شامل دروس کاربینی، کارآموزی، کارورزی، مهارتهای نرم شغلی و کارآفرینی میشود، انتخاب کنند.
این طرح را از چه سطحی شروع کردید؟
ما برای اولین بار بحث اشتغال را در لایههای پیشین یا اولیه آموزش عالی قرار دادیم یعنی مشخص باشد این رشته در بازار کار دولتی یا خصوصی تعریف میشود و یا در هر دو بازار کار دولتی و خصوصی جایگاه دارد و چه شغلهایی مدنظر است. مثلاً اگر در بازار شغلهای دولتی است، آیا در دفترچه اشتغال سازمان اداری استخدامی تعریف شده است یا خیر. بسترهای اشتغال برای رشتهها تعریف شده است و اگر رشتهای بستر اشتغال نداشته باشد یا آن رشته اصلاً تعریف نخواهد شد یا اگر تعریف شد در خود رشته توضیح داده میشود که این رشته برای اشتغال تعریف نشده است. بخش دوم و بسیار مهمی که پیشبینی شده این است که وقتی رشته تأیید، تصویب و در سامانه آموزش عالی بارگذاری میشود، حالا دانشجویان برای انتخاب آن تقاضا میدهند. در آن مرحله هم یک پیوست اشتغال پیشبینی شده و براساس آمارهایی که از اشتغال رشتههای مختلف در شهرستانها و استانهای مختلف وجود دارد (که به صورت رسمی گردآوری شده است)، پیشبینی میشود که در چه رشتههایی چه شهرها و استانهایی شغل دارند. در آن شهرستانهایی که شغل ندارد، چراغ آن رشته برای مدتی در آن شهرستان خاموش میشود تا زمانی که دوباره اعلام نیاز شود. پس اگر شغل آن رشته ایجاد شود و پیوست اشتغال مشخص باشد، رشته مجدداً در دانشگاه راهاندازی خواهد شد. در نتیجه ما در شورای گسترش، یک رفتار پویا در ارتباط با رشته و شغل خواهیم داشت. به نسبتی که شغل وجود دارد دانشجو پذیرفته میشود اما اگر شغل افت کند، آن موقع ما از فرایند عادی خارج میشویم و رشته را تا زمانی که شغل برای آن باشد حذف خواهیم کرد.
چرا جذب دانشجویان در بازار کار در رشتههای پزشکی به شکل صددرصد است؟
به صورت خاص در رشتههای پزشکی چون نیازها توسط وزارت بهداشت شناسایی میشود و وزارت بهداشت خود مجری و پذیرنده دانشجو است، پس راحتتر میتواند این نیاز را تطبیق دهد. اما وزارت علوم با تعدد رشتهها و نوع مختلف رشتهها روبهرو است. وزارت علوم از رشتههای کاملاً نظری تا رشتههای کاملاً کاربردی را پوشش میدهد و بنابراین شرایط ما با وزارت بهداشت متفاوت است و ما هم تلاش داریم با همکاری دستگاههای مختلف بتوانیم کاری کنیم پذیرش دانشجویان به شکل هدفمندی انجام شود تا بخش قابل توجهی از دانشجویان در شغل مورد نظر خودشان به کارگرفته شوند. اما نباید رویه وزارت بهداشت با وزارت علوم مقایسه شود زیرا وزارت علوم با دستگاههای گوناگون زیادی کار میکند و شرایط مختلفی حاکم بر شرایط آن
است.
برنامههای آموزشی هم در این میان سهم دارند چون آنچه به دانشجو آموخته میشود باید مبتنی بر علم و مهارت روز باشد تا بتواند در بازار کار از آن استفاده کند. برنامه وزارت علوم در این زمینه چیست؟
ما یک برنامه بسیار گستردهای را با بحث توان مهارتی و اشتغالپذیری دانشجویان به کار گرفتهایم. خبر جدید اینکه طبق ابلاغیه ۱۴ شهریور که مربوط به مصوبه شورای عالی اشتغال است و رئیسجمهور آن را ابلاغ کردند، وزارت علوم مکلف شده با همکاری وزارت کار، وزارت صنعت و سازمان برنامه و بودجه، شرایط برگزاری خوب دروس مهارتی اشتغالپذیری را در دوره کارشناسی فراهم کنند. این یک گام بزرگ است تا دانشجویان بتوانند رشتههایی انتخاب کنند که بازار کار دارد. ما فکر میکنیم اگر بتوانیم راهبردهای آموزشی وزارت علوم را در حوزه اشتغال که عمدتاً مرتبط با آموزش هدفمند هستند، به خوبی پیاده کنیم، به این نقطه نزدیک میشویم تا دانشجویانی که فارغالتحصیل میشوند مطابق رشته تحصیلی خود که تمایل به اشتغال در آن دارند، وارد بازار کار شوند.
تاکنون طرحها و برنامههای متعددی برای اینکه دانشجو پس از فارغالتحصیلی بیکار نباشد، عنوان شده است اما کدام یک از آنها اکنون جواب داده؟ به نظر میرسد طرحی که بتوان گفت در این مورد موفق عمل کرده، نداشتهایم.
در مورد طرحها و برنامههایی که اجرا شده باید بگوییم که برخی از برنامهها موفق بوده، اما شاید برخی از برنامهها هم موفقیت لازم را به دست نیاوردند. جمعبندی تجربیات منجر به تصویب دروس مهارتی و اشتغالپذیری در جلسه ۹۵۴ و ۹۵۹ شورای عالی برنامهریزی آموزشی و تدوین شیوهنامه اجرای دروس مهارتی و اشتغالپذیری در دوره کارشناسی، میتواند یک تحول جدی در بحث افزایش توان مهارتی و اشتغالپذیری دانشجویان باشد.
مجدد تأکید میکنم که اشتغال تابع دو محور اقتصاد کلان و مهارتآموزی است. در بخش اقتصاد کلان فرصتهای شغلی ایجاد میشود و در بخش دوم که به وزارت علوم مربوط میشود، به مهارت و اشتغالپذیری پرداخته میشود. ما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، میتوانیم بگوییم وزارت علوم در بحث آموزش به نسبت امکانات و شرایطی که داشته، موفق بوده است. در حال حاضر دانشگاههای ما به نسبت دانشگاههای بینالمللی و پیشرو فاصله زیادی ندارند. در حوزه مهارتی و اشتغالپذیری هم که چالشهایی پیشبینی شده، به همین خاطر وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت آموزشی در دوره اخیر اهتمام ویژه داشتهاند و در برنامه هفتم توسعه نیز موادی برای این مسأله پیشبینی شد. ما انتظار داریم امسال و سالهای پیش رو سالهایی باشد که در بحث اشتغال دانشآموختگان نتیجه بهتری داشته باشیم.
بــــرش
مشکل طرح های موجود که برای رفع چالشهای فارغالتحصیلان ارائه شده، چیست و چطور باید این طرحها را به اجرای مثبت رساند؟
شاید اگر در اینجا به جای مشکل، بگوییم چالش بهتر باشد. برای مهارت و اشتغالپذیری مهمترین چالشهایی که با آن روبهرو هستیم، این است که وزارت علوم بر خلاف وزارت بهداشت، دستگاههای مجری که در اختیار خودش باشد، ندارد. وزارت بهداشت بیمارستانها و مراکز درمانی زیادی در اختیار دارد اما وزارت علوم مراکزی در اختیار ندارد. بنابراین نیازمند یک هماهنگی گسترده با دستگاهها است. از این رو وزارت علوم سعی کرده به صورت جدی وارد این مقوله شود و مصوبه اخیر شورای عالی اشتغال هم همین را نشان میدهد که وزارت علوم به خوبی وارد این مسأله شده است.
مصوب شده که طرح پیشنهادی سریعاً به هیأتوزیران ارسال شود. برای همین من میتوانم بگویم مهمترین چالشی که الان داریم، در وهله اول این است که باید یک هماهنگی ملی مانند کشور آلمان ایجاد کنیم تا دانشجویان ما دروس مهارتی و اشتغالپذیری را به خوبی طی کنند. دوم اعتبارهای مالی را برای اجرای دروس مهارت و اشتغالپذیری در قالب بودجههای ملی پیشبینی کنیم. ما امیدواریم با همکاری مجلس شورای اسلامی در سال ۱۴۰۳ یک مبلغ ویژه برای این کار در نظر گرفته شود. نکته سوم که بسیار مهم است، این است که آزمایشگاه یا کارگاههای آموزشیمان را به خوبی تجهیز کنیم. در حال حاضر یک عقبماندگی در تجهیز آزمایشگاهها و کارگاههای آموزشی داریم که امیدواریم با طرحهای پیشبینی شده و منابع تخصیص یافته، کمکم به سمت بهبود شرایط حرکت کنیم زیرا بالاخره پرورش مهارت و اشتغالپذیری به سطح و نحوه ارائه درسهای عملی و کارگاهی به دانشجویان مرتبط است.