پژوهشگر مسائل قفقاز در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

رد پای تل آویو در بحران قفقاز

اسرائیل از چهل سال پیش و بر اساس دکترین اتحاد پیرامونی و نزدیکی به بزرگترین و مهم‌ترین دشمن خود یعنی ایران سعی کرد گسترده‌ترین روابط را با دولت باکو برقرار کند به شکلی که می‌توان گفت گستردگی سطح روابط این رژیم پس از امریکا با دولت جمهوری آذربایجان برقرار شده است

تنش میان ایروان و باکو در قفقاز بار دیگر بالا گرفته است و مقام‌های جمهوری آذربایجان با گسیل نیروهای نظامی خود به مرزهای مشترک با ارمنستان آژیر جنگی دیگر را به صدا درآورده‌اند. جنگی که جمهوری اسلامی نسبت به اهداف طراحانش هشدار داده و آمادگی تمام قد خود را برای جلوگیری از آن اعلام کرده است. مهدی سیف تبریزی، پژوهشگر مسائل قفقاز در گفت‌و‌گو با «ایران» به بررسی این تحولات تنش‌آمیز در همجواری مرزهای شمالی کشور پرداخته است.
 
به نظر می‌رسد باکو بار دیگر به بهانه تنش در مرزهای مشترک با ارمنستان درصدد راه‌اندازی جنگ دیگری در قفقاز است. چه اندازه این تحرکات را جدی می‌بینید؟
روند تحولات در قفقاز جنوبی بسیار پیچیده است اما برآیند تحولات منطقه و نبرد باکو_ ایروان با همدستی رژیم صهیونیستی و انگلستان، تلاشی برای حذف ایران و روسیه به عنوان دو قدرت حاضر در قفقاز جنوبی است. بازی پیش‌رو تنها دستپخت رژیم «الهام علی‌اف» نیست بلکه سهم عمده تنش در منطقه را طیف‌های غربگرای فعال در حوزه قفقاز و نزدیک به دولت باکو و ایروان به عهده دارند که در پازلی بزرگتر که توسط انگلستان، رژیم‌ صهیونیستی و ایالات متحده طرح‌ریزی شده، در حال انجام بازی هستند. اما در پاسخ به سؤال شما باید بگویم، باتوجه به شواهد موجود و تحرکات میدانی ارتش جمهوری آذربایجان در کنار مرزهای ارمنستان و همچنین تحولات فضای منطقه‌ای و کنشگری ترکیه به علاوه حضور کشورهای فرامنطقه‌ای در قفقاز جنوبی به نظر می‌رسد این‌بار باکو عزم جدی برای ایجاد تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه دارد. البته این نمایش قدرت در کنار مرزها می‌تواند به منظور گرفتن امتیاز از ارمنستان و دولت پاشینیان باشد. به هرحال علی‌اف درحال حاضر یا باید وارد یک جنگ محدود با شدت بالا با ارمنستان شود تا در ادامه با میانجیگری کشورهای ثالث که این‌بار مطمئناً امریکا خواهد بود به اهداف خود که در مقطع کنونی ایجاد یک دالان ترانزیتی به نخجوان است دست پیدا کند، یا به صورت نظامی این هدف خود را عملی سازد.
 
آیا باکو در روند تنش‌های اخیر قصد دارد هدف خود مبنی بر ایجاد دالان «زنگه زور» و تحمیل آن به «ایروان» را عملی سازد؟
بله در شرایط فعلی و ضعف و بی‌عملی دولت ارمنستان در قبال تحولات منطقه، دولت علی‌اف این بار فضا را برای دستیابی به هدف خود که همان ایجاد دالان تورانی ناتو است، مناسب دیده است. البته این خواست نامشروع دولت باکو متکی به بازی و حمایت‌های سیاسی دولت اردوغان بویژه بعد از انتخابات ریاست‌جمهوری در این کشور است. از سوی دیگر حمایت‌های گسترده تسلیحاتی رژیم صهیونیستی در ماه‌های گذشته و ارسال تجهیزات نظامی، تصور برتری نظامی در میان دولتمردان باکو را به وجود آورده است که توانایی انجام تغییرات ژئوپلیتیکی در منطقه طبق خواست خود و ترکیه را دارند.
 این تصور بر مبنای داده‌های واقعی در صحنه میدان تا چه اندازه می‌تواند به واقعیت تبدیل شود؟
عملیاتی کردن دالان تورانی ناتو توسط باکو کاملاً و مستقیماً بستگی به نحوه برخورد و کنش ایران و روسیه دارد. مطمئناً باکو به لحاظ نظامی و ساختار سیاسی به هیچ عنوان توانایی ورود به چنین چالشی را در صورت مخالفت سخت ایران و روسیه حتی با وجود حمایت‌های ترکیه و رژیم صهیونیستی ندارد. اگر شما می‌بینید که این کشور در جنگ دوم قره‌باغ در سال ۲۰۲۰ توانست به پیروزی‌هایی دست یابد از یک سو به دلیل حمایت روسیه و مخالفت پوتین با دولت غربگرایی ارمنستان و از سوی دیگر به واسطه حمایت جمهوری اسلامی از باکو بود زیرا ایران سرزمین‌های قره‌باغ را جزو خاک دولت باکو می‌دانست که توسط نیروهای ارمنی اشغال شده بودند و این کشور در این جنگ سرزمین‌های خود را آزاد کرد. در غیر این‌صورت باکو توانایی دستیابی به یک وجب خاک در قفقاز جنوبی را نداشت.
 
چه وزنی را می‌توان برای اثرگذاری بازیگران پشت صحنه تحولات جاری در قفقاز قائل بود؟
در تنش‌های قفقاز جنوبی کشورهای فرامنطقه‌ای و منطقه‌ای به شکل ویژه‌ای دخیل هستند. مطمئناً مهم‌ترین دلیل حضور رژیم صهیونیستی در قفقاز جنوبی دسترسی به سرزمین‌هایی در کنار مرزهای بزرگ‌ترین دشمن خود یعنی جمهوری اسلامی تعریف می‌شود تا از این طریق بتواند ضربات امنیتی و بعضاً نظامی را به ایران وارد کند. حضور ترکیه به عنوان یک قدرت منطقه‌ای در تقابل و به منظور تضعیف رقیب خود، ایران به لحاظ اقتصادی و همچنین دستیابی به توهم پروژه ایجاد جهان ترک تعریف می‌شود. ایالات متحده، منطقه قفقاز جنوبی را موقعیتی مناسب برای ایجاد تنش در کنار مرزهای دو دشمن خود یعنی ایران و روسیه به ‌منظور تضعیف و ایجاد تنش در لایه اول امنیتی دو کشور می‌بیند و از سوی دیگر با گسترش سازکارهای ناتو در این منطقه می‌خواهد جای پای خود را برای تنش آفرینی دائمی برای ایران و روسیه محکم کند.
به طور مشخص‌تر تل‌آویو چه سناریویی را در روند ضدیت با جمهوری اسلامی در قفقاز جست‌و‌جو می‌کند؟
اسرائیل از چهل سال پیش و بر اساس دکترین اتحاد پیرامونی و نزدیکی به بزرگترین و مهم‌ترین دشمن خود یعنی ایران سعی کرد گسترده‌ترین روابط را با دولت باکو برقرار کند به شکلی که می‌توان گفت گستردگی سطح روابط رژیم پس از امریکا با دولت جمهوری آذربایجان برقرار شده است. این رژیم از چند سال پیش به این سو مشخصاً بر اساس استراتژی هزار ضربه چاقو سعی کرده با حضور در کنار مرزهای ایران به لحاظ امنیتی ایران را تهدید کند. فرستادن چندین تروریست و ترور دانشمندان هسته‌ای کشور در چندین نوبت، ارسال پهپادهای جاسوسی از خاک کشور آذربایجان به عمق خاک ایران، تحریک گسل‌های قومیتی در کشور با ارتباط‌‌گیری و آموزش سرشاخه‌های در باکو- آنکارا و داخل کشور و همچنین مواردی همچون اعزام تروریست‌های شاهچراغ از خاک آذربایجان و تسلیح نیروهای واگرا و قوم‌گرا در اغتشاشات سال گذشته کشور تعدادی از اقدامات ضد امنیتی رژیم صهیونیستی با همکاری سرویس‌های جاسوسی دولت علی‌اف بر ضد ایران است.
 در این میان موضع تهران را در قبال این تحولات چطور می‌بینید؟ ایران بارها بر عدم تغییر مرزهای جغرافیایی تأکید کرده آیا نشانه‌هایی دیده می‌شود مبنی بر اینکه باکو این هشدارها را جدی بگیرد؟
عدم تغییر در مرزهای جغرافیایی در شمال‌غرب کشور جزو معدود دستورات مستقیم وعلنی رهبر معظم انقلاب به سران سیاسی و نظامی کشور است که بارها هم از سوی ایشان در مناسبت‌های مختلف و هم از سوی رئیس‌جمهور، وزیرخارجه و سران نظامی کشور اعلام شده است. اما اینکه این دستور صریح رهبری در حوزه سیاسی و نظامی چگونه در میدان به آن عمل شده جای بحث دارد. در حوزه میدانی و آنجایی که به نیروهای نظامی کشور مربوط می‌شود بارها با اقدامات سنجیده و بموقع خود به طرف‌های مقابل فهماندن که نظام جمهوری اسلامی در حوزه میدانی کاملاً بر اساس منویات رهبر انقلاب عمل خواهد کرد.
اما در حوزه سیاسی و دیپلماتیک، سیستم تصمیم‌سازی باید پیام خود به طرف‌های مقابل را متناسب با آمادگی نیروهای نظامی برای هرگونه مواجهه احتمالی تنظیم و ارسال کند.
انتظار می‌رود در شرایط کنونی و پر‌چالش فعلی منطقه قفقاز جنوبی شاهد اتخاذ تصمیمات درستی از سوی دستگاه دیپلماسی و عدم مماشات با تهدید کنندگان منافع ملی کشور باشیم تا منافع ملی تحت تأثیر لابی‌های پنهان فعال و مرتبط با باکو و آنکارا با خطر روبه‌رو نشود.

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و هفت
 - شماره هشت هزار و دویست و هفتاد و هفت - ۲۰ شهریور ۱۴۰۲