گفت‌و‌گو ی «ایران» با سید هادی سیدافقهی کارشناس مسائل منطقه

نقش ریاض در پیشگیری از حواشی ضد ایرانی

بهار رابطه ایرانی-سعودی سرآغاز تحولات سازنده‌ای در منطقه شده که جدیدترین آن در بازگشت دمشق به جهان عرب پدیدار شده است؛ رویدادی که با دعوت رهبران سعودی از بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه برای حضور در سی‌ودومین اجلاس اتحادیه عرب در شهر جده رقم خورد و موج نگرانی‌ها در تل‌آویو و واشنگتن را نسبت به تغییرات پرشتاب در معادلات خاورمیانه بالا برد. سید‌هادی سید‌افقهی، کارشناس مسائل منطقه در گفت‌و‌گو با «ایران» فضای حاکم بر نشست اخیر را تشریح کرده و از تغییرات صورت گرفته در مواضع کشورهای عربی حاضر در این اجلاس درباره جمهوری اسلامی سخن گفته است.

 نشست اتحادیه عرب چند روز پیش، پس از یک دهه از آغاز بحران سوریه، با دعوت از این کشور برگزار شد. بسیاری از ناظران حضور بشار اسد رئیس‌جمهور سوریه در گردهمایی کشورهای عربی را زیر سایه تحولات سازنده‌ای ارزیابی می‌کنند که در رابطه میان ایران و عربستان در حال وقوع است. نظر شما چیست؟
قطعاً مصالحه ایران و عربستان و بازگشت این دو کشور به روابط گذشته در بسیاری از پرونده‌های باز منطقه تأثیر مثبتی داشته و در برخی موارد هم بازخورد امیدبخشی از خود بر جای گذاشته است. یکی از مهم‌ترین پرونده‌های منطقه‌ای که در توافق بین ایران و عربستان پس از موضوع یمن که ویژگی منحصربه فرد خود را دارا است مورد بحث قرار گرفت، سوریه بود. 12 سال پیش چندین کشور به رهبری ایالات‌متحده امریکا دست به دست هم دادند تا با سرنگونی حکومت سوریه، منجر به تجزیه آن شوند. این تصمیم هزینه زیادی را برای سوریه رقم زد. زمانی که در سوریه حضور داشتم به یاد دارم  75 درصد از مناطق حساس این کشور در اختیار تروریست‌ها قرار داشت، آن‌هم در حالی که از هر طریق و به هر نحوی از سوی کشورهای بزرگ حمایت می‌شدند، اما با وجود روش‌های طراحی شده دشمن و به‌رغم تشکیل اتاق عملیات مشترک، پیروزی حاصل نشد. از همان زمان مسأله سوریه به طور راکد باقی ماند تا اینکه ازسرگیری روابط ایران و عربستان وضعیت را به نحو دیگری تغییر داد.
9 جلسه مذاکره میان ایران و عربستان که 4 جلسه از آن درعمان و 5 جلسه آن‌ هم در بغداد برگزار شد، در نهایت در پکن به توافق با سعودی‌ها انجامید. یکی از پرونده‌های سنگین این مذاکرات، سوریه بود. طرفین به این نتیجه رسیدند که مسأله سوریه باید به شکل مسالمت‌آمیز ولی جدی حل شده و به فرجام خوبی برسد. در همین میان سعودی‌ها هم اعلام آمادگی کردند که حاضر به بازگشت روابط عادی خود با سوریه هستند. بنابراین مصالحه ایران با عربستان را می‌توان پیشرانی برای بازگشت سوریه به کشورهای عضو اتحادیه عرب دانست که طی روزهای گذشته در جده برگزار شد. در آستانه تشکیل این جلسه، فیصل بن فرحان وزیر خارجه عربستان حامل نامه‌ای از ملک سلمان برای بشار اسد بود و او نیز آن را پذیرفت و بدین طریق سوریه بعد از 12 سال کرسی نمایندگی خود را تحویل گرفت. بشار اسد ستاره این محفل بود. حال باید دید بعد از این نشست اقدامات عملی، هم به نفع سوریه و هم جامعه عرب رقم خواهد خورد یا خیر؟

درباره حال و هوای حاکم بر این نشست هم ارزیابی‌های مختلفی مطرح شده؛ برخی گفته‌اند این نشست نسبت به دوره‌های قبل از منظر موضع‌گیری درباره ایران تغییرات زیادی داشته است. مهم‌ترین آن‌هم مربوط به مالکیت جزایر سه‌گانه ایران است که پیش‌تر در بندهایی از بیانیه پایانی سران اتحادیه عرب به چشم می‌خورد. همچنین به نظر می‌رسد عربستان زیر سایه توافق ازسرگیری روابط با کشورمان سعی کرده است از طرح موضوعات تنش‌زا در مورد ایران خودداری کند. درباره این فضا چطور فکر می‌کنید؟
بله، همین‌طور است. در بیانیه اصلی برخلاف ادوار گذشته، هیچ بندی علیه ایران و حق مالکیتش بر جزایر سه‌گانه مطرح نشده است. شاید هم همین امر باعث شد «محمد بن زائد» رئیس امارات متحده عربی در این جلسه شرکت نکند. البته برای عدم حضور بن زائد دو دلیل وجود دارد؛ بعضی از تحلیلگران سیاسی منطقه بخصوص اعراب، معتقد بودند از آنجا که بیانیه پایانی را وزرای خارجه تدوین می‌کنند و آن را به ریاست اجلاس برای قرائت می‌دهند، اماراتی‌ها متوجه پرهیز سعودی‌ها شده‌اند تا کسی متعرض مسأله جزایر سه‌گانه در بیانیه نشود. لذا محمد بن زائد از ابتدا در جریان قرار گرفته که قرار است هر بندی که علیه ایران باشد، حذف شود. آنها که همواره و به طور سنتی در اجلاس اتحادیه عرب این مسأله را مطرح می‌کردند، این‌بار از این خواسته کوتاه آمدند. گویا محمد بن سلمان مطرح کرده بود چون با ایران در حال مصالحه هستیم و قصد توسعه روابط داریم، بهتر است دیگر به موضوعات چالش‌زای گذشته باز‌نگردیم. محمد بن زائد هم از این موضوع ناراحت شده و حضور نیافته است. گمانه‌زنی دوم هم این است که محمد بن زائد مطرح کرده حالا که می‌خواهید چنین موضوعی را در نظر بگیرید، حرفی نداریم، ما هم برای آرام کردن منطقه در حال تلاش بوده و با ایران در حال مذاکره هستیم و سفیر هم فرستاده‌ایم، ولی اگر من حضور نداشته باشم بهتر است. اینها بحث‌هایی است که در مورد نشست اتحادیه عرب وجود دارد. حالا خیلی‌ها این اتفاق را به فال نیک گرفته‌اند. سعودی‌ها پس از توافق با ایران توانسته‌اند در دو مورد به دفاع از کشورمان بپردازند؛ آنها، هم زیر فشار امریکا برای بازنگری در رابطه با ایران و عربستان نرفتند و هم برای جلوگیری از غبارآلود کردن فضا در برابر طرح مسأله جزایر سه‌گانه در بیانیه پایانی، مقاومت کردند.

امریکا تا اینجا واکنش‌های شتابزده‌ای را نسبت به تحولات مثبت در رابطه با ایران از خود نشان داده است. چه دلایلی را در بروز نگرانی این کشور مؤثر می‌دانید؟
تاکنون عکس‌العمل امریکایی‌ها نسبت به مصالحه ایران با سعودی‌ها منفی بوده است. اسرائیلی‌ها هم بشدت از این اتفاق عصبانی شده و مواضع تندی اتخاذ کرده‌اند. مقامات امریکا و رژیم صهیونیستی که سال‌ها برای رسیدن منطقه به نظمی که مدنظرشان بوده تلاش کرده‌اند، حالا اوضاع جدید را برنمی‌تابند. اما برخلاف اسرائیلی‌ها، امریکایی‌ها مقداری هوشمندانه‌تر و دیپلماتیک‌تر برخورد کرده‌اند. حرف آنها این بود که عربستان به طور کامل به سوی ایران نرود چرا که به ادعای آنها، ایران قابل اعتماد نیست. حتی در سفری که جیک سالیوان مشاور امنیتی کاخ سفید به عربستان داشته، یکی از خواسته‌های محوری شان همین مسأله بازنگری عربستان در خصوص توافق و کاهش شتاب توسعه روابط همه جانبه مخصوصاً اقتصادی و تجاری با ایران بود. اما سعودی‌ها پاسخ منفی داده‌اند. واقعیت این است که سعودی‌ها هم تمایل ندارند که تمام روابط خود را قطع کنند و با یک چرخش 180 درجه‌ای سیاست‌های مخالف امریکا را در پیش بگیرند.
اما شاید این سؤال پیش آید که اگر سعودی‌ها به خواست امریکایی‌ها تن نمی‌دهند پس دعوت از زلنسکی رئیس جمهور اوکراین، در این نشست که هیچ تناسبی هم با آن نداشته به چه معناست؟ و عربستان چه انگیزه‌ای از این کار داشت؟ آیا به وقت جلسه اتحادیه اروپا، محمود عباس هم می‌تواند با حضور در آنجا، از فلسطین صحبت کند؟ یک عده معتقد هستند که دعوت رئیس جمهور اوکراین با فشار امریکا صورت گرفته است. دلیل این دعوت از فیصل بن فرحان پرسیده شد و او گفت که ما خواستیم با حضور زلنسکی در این اجلاس، شرح حالی از ماوقع بدست آوریم.

پس دلیل واقعی این دعوت چه بود؟
شاید این حضور مقدمه‌ای برای میانجیگری عربستان بین روسیه و اوکراین باشد. چرا که در حال حاضر سعودی‌ها با هر دوی این کشورها در رابطه خوبی به سر می‌برند. هرچند، عده‌ای هم معتقدند که این کار به نوعی رقابت با ایران است. آنها می‌خواهند همچون ایران نقش خود در بازیگری در منطقه و همچنین محیط بین‌الملل را به خوبی ایفا کنند. اگر این مصالحه بین دو کشور روسیه و اوکراین فراهم شود افتخار کمی نیست که نصیب سعودی‌ها می‌شود. چرا که قدرت نفوذ سعودی را در منطقه و بین‌الملل افزایش خواهد داد.

اگر این نقش را برای عربستان قائل باشیم آیا می‌توان گفت ترمیم رابطه آن با ایران نیز می‌تواند مقدمه‌ای جدی برای حل موضوعات حل نشده منطقه‌ای همچون یمن نیز باشد؟
موضوع یمن لاینحل نیست. طرفین اعلام آمادگی کرده‌اند اما بحث بر سر جزئیات و شرط و شروطی است که دو طرف منازعه مطرح می‌کنند. حق هم با یمنی‌ها است. یمنی‌ها 8 سال در محاصره گورستانی به سر می‌بردند و پس از آن سعودی‌ها به این نتیجه رسیدند که موضوع یمن از طریق نظامی لاینحل است. در همین چهارچوب یکی از نفسگیر‌ترین موضوع‌های مذاکره ایران با سعودی‌ها، مسأله یمن بود که البته طرفین بر سر کلیاتی به توافق رسیدند و ایران تأکید کرد که موضوع باید یمنی-یمنی حل شود. نتیجه آنکه اگر دو طرف می‌خواهند بحران یمن حل شود باید به سوی گفت‌و‌گوی یمنی- یمنی بروند. در همین مدت کوتاه هم پیشرفت‌هایی حاصل شده است. تبادل اسرا، رفع نسبی محاصره دریایی، گشایش فرودگاه صنعا و توقف عملیات جنگی از جمله این پیشرفت‌هاست. ملاقات‌هایی هم هیأت‌های عمانی و سعودی با سران یمن داشته‌اند که آن را خوب توصیف کرده‌اند اما به حدی این زخم عمیق است که نمی‌توان فرصت کوتاه چندماهه را برای حل آن در نظر گرفت. ولی احساس می‌شود که سعودی‌ها بعد از توافق با ایران و رفع مشکل خود با سوریه می‌خواهند بحران یمن را هم حل و فصل کنند.