پیش‌بینی جهش قیمت دلار محقق نشد

آل اسحاق: در جنگ اقتصادی، تحریم‌کنندگان به‌دنبال ایجاد محدودیت در مبادلات ارزی هستند، بنابراین باید سیاست تثبیت نرخ ارز ادامه پیدا کند

• اجرای سیاست تثبیت اقتصادی بانک مرکزی به حدود یک سال رسیده است. تحلیل شما از نتایج اجرای این سیاست چیست؟
اگر بخواهیم اجرای سیاست تثبیت اقتصادی را بررسی کنیم، سؤال این است که اجرای سیاست تثبیت نرخ ارز و مدیریت دامنه نرخ‌ها، در برابر این تفکر که عرضه و تقاضا باید نرخ ارز را تعیین کند و نرخ ارز باید آزاد باشد، سیاستی درست است؟ قبل از پاسخ به این سؤال، ابتدا باید این مسأله را توضیح داد که عرضه و تقاضای آزادانه نرخ ارز، یعنی تمام بازیگران قانونی و غیر‌قانونی و مؤثر در بازار اجازه داشته باشند که با نرخ ارز که در تمام شئون اقتصادی و تعادل اقتصادی کشور نقش دارد، تحت‌عنوان آزادی عرضه و تقاضا عمل کنند.  این تعریف درستی نیست، چرا که وقتی ما می‌گوییم قانون عرضه و تقاضا برقرار باشد، یعنی انحصار، احتکار و بازیگر مؤثری که بقیه بازیگران را کنار بزند، در این بازار نباشد. تئوری پیدا کردن قیمت ارز براساس عرضه و تقاضا، مربوط به شرایط آزاد است، نه شرایط انحصاری و غیرعادی.
فضای بازار ارز، در حال حاضر، به نحوی نیست که بگوییم عرضه و تقاضا قیمت را تعیین کند. به دلایل متعدد این فضا در حوزه ارزی نیست. نخستین علت، این است که ما در جنگ اقتصادی هستیم، در این شرایط، تحریم‌کنندگان به‌دنبال ایجاد محدودیت در مبادلات ارزی هستند، بازیگران دیگری در حوزه عرضه و تقاضای ارز هستند که در بازارهای هرات، عمان، امارات، کردستان عراق و... تحت‌تأثیر عوامل دیگری، در حوزه عرضه و تقاضای ارز فعالیت می‌کنند.   در داخل نیز یک تقاضای رسمی برای ارز در حوزه تجارت داریم، بحث دیگر تقاضای ارز برای سوداگری و نقل و انتقال آن به قصد افزایش قیمت است، این تقاضا، تقاضای رسمی و قانونی نیست، این عده اجازه نمی‌دهند بازار ارز به تعادل برسد، عده‌ای نیز برای خروج دارایی خود از کشور متقاضی ارز هستند، عده‌ای هم عوامل بیگانگان در داخل هستند که قصد ضربه‌زدن به امنیت کشور را دارند و در بازار ارز مداخله می‌کنند، به این‌ترتیب بازار ارز تحت‌تأثیر سوداگری، عوامل داخلی و خارجی، سوء‌استفاده و... قرار دارد و این فضا مردم عادی را هم تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و مردم برای حفظ دارایی، سرمایه خود را به ارز تبدیل می‌کنند و تقاضای خرید ارز دارند، از طرفی یک بازار رسمی تجارت داریم که ارز نیمایی و... دریافت می‌کند و عده‌ای نیز در بازار غیر رسمی، ارز تجاری را تأمین می‌کنند. به این ترتیب، بازیگران متعددی بازار ارز را در اختیار خود قرار داده‌اند، بنابراین با این شرایط بازار ارز، بازاری انحصاری و در انحصار است.  در حوزه عرضه نیز انحصار وجود دارد و به دلایل مختلف عرضه ارز به صورت عادی نداریم، بنابراین تئوری عرضه و تقاضا، در بازار انحصاری ارز، نمی‌تواند تئوری درستی باشد.   
• شما معتقدید باتوجه به شرایط حاکم بر اقتصاد ایران و همچنین فضای سیاسی، در حال حاضر سیاست تثبیت اقتصادی مناسب است؟
نرخ ارز در تمام حوزه‌های اقتصادی نقش جدی دارد، بنابراین با شرایطی که توضیح داده شد، نمی‌شود سیاست تثبیت نرخ ارز را مورد اعتراض قرار داد. واقعیت این است که سیاست بانک مرکزی برای حفظ یک دامنه قیمتی برای ارز، سیاست کاملاً درستی است و اگر غیر از این باشد خطرناک است، یعنی آزادانه اجازه می‌دهیم مخالفان در جنگ اقتصادی، فضای اقتصادی کشور را به‌هم بزنند.  برنامه‌ای که بانک مرکزی در سیاست تثبیت ارز اجرا می‌کند درست است و آثار آن را نیز می‌بینیم. کسانی که تأکید دارند ارز باید بر اساس عرضه و تقاضا باشد، پیش‌بینی می‌کردند قیمت ارز تا 70 هزار تومان نیز برسد، اما با سیاست تثبیت بانک مرکزی، باوجود تمام مسائل بین‌المللی مانند جنگ غزه، جنگ روسیه و اوکراین و بسیاری مسائل دیگر، باعث شده قیمت ارز دامنه قیمتی مشخصی داشته باشد و بانک مرکزی توانست تا فضای بازار ازر را آرام نگه دارد.  
• بانک مرکزی معتقد است که از طریق سیاست تثبیت اقتصادی، بازار ارز را نیز مدیریت خواهد کرد و از آن‌سو نیز با رگولاتور بازارها، می‌تواند نرخ تورم را کنترل کند. پیش‌بینی شما از روند نرخ تورم در ماه‌های پیش‌رو چیست؟
نکته دیگر در رابطه با نرخ ارز، ارتباط قیمت ارز و نرخ تورم است که با تثبیت نرخ ارز، نرخ تورم نیز کنترل شده است. به روشنی مشخص است بین نرخ ارز و نرخ تورم رابطه مستقیمی وجود دارد و اگر اجازه بدهیم نرخ ارز غیر کنترل‌شده بالا برود، یعنی اجازه می‌دهیم نرخ تورم نیز بالا برود، در حالی‌که سیاست اصلی نظام کنترل نرخ تورم است که در چند ماه اخیر با حفظ دامنه قیمتی برای ارز، نرخ تورم نیز تغییرات زیادی نداشته است.  با سیاست تثبیت نرخ ارز بانک مرکزی، رشد نقدینگی کاهش یافته و تصمیم بانک مرکزی نیز کاهش سرعت رشد نقدینگی به سطح 25 درصد است. اثر کاهش رشد پایه پولی و رشد تورم در بازار مشخص است، البته در خصوص تورم تأکید می‌کنم که آهنگ رشد تورم کند و رشد آن کنترل شده است، نه اینکه قیمت‌ها کاهش یابد، اما اثر کنُد‌شدن آهنگ رشد تورم، در بازار هم نمایان است.  
• برخی سیاست تثبیت را مساوی با میخکوب کردن نرخ ارز ارزیابی کرده‌اند. شما این دیدگاه را درست ارزیابی می‌کنید؟
سیاست تثبیت نرخ ارز به معنی میخکوب کردن نرخ نیست، تأکید دارم که تثبیت نرخ یعنی ایجاد دامنه برای قیمت ارز، تا شاهد تغییرات یکباره در نرخ نباشیم.