عطا پناهی از تجربه تهیه‌کنندگی سریال «مستوران» به «ایران» گفت

دنبال عاشقانه‌ای ایرانی بودیم که برای همه جذاب باشد

فرهنگی/ فصل دوم سریال «مستوران» در حالی این روزها به روی آنتن شبکه یک رفته است که فصل اول آن با استقبال خوب بینندگان تلویزیون همراه بود. بهره‌مندی از قصه‌ها و ادبیات کهن ایرانی در کنار توجه به معماری، نگارگری و مینیاتورهای باقی‌مانده از گذشتگان از شاخصه‌های فصل اول این سریال بود؛ موضوعی که عطا پناهی، تهیه‌کننده بر آن تأکید دارد و معتقد است این نگاه نو،  براساس نظرسنجی‌های انجام‌شده موفق بوده و تلاش شده با روایت یک داستان عاشقانه ایرانی در کنار خرده‌داستان‌‌ها رضایت مخاطبان را با خود همراه سازد. به بهانه پخش فصل دوم «مستوران» عطا پناهی در گفت وگو با «ایران» از تجربه تهیه‌کنندگی این سریال گفته است.

 ساخت فیلم و سریال تاریخی با محتوای ادبیات و حکایت‌های کهن ایرانی به‌نظر کار آسانی نمی‌آید. چون ظاهراً کمتر سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده‌ای، تمایل دارد برای ساخت محتوای تاریخی-ایرانی ورود کند. چطور شد که شما به‌عنوان یک تهیه‌کننده جوان، سراغ سریال «مستوران» رفتید؟
برای من و تیم استودیو بادبان همیشه پرداختن به قصه‌های کهن در ادبیات ایرانی دغدغه بوده است. از این‌رو همواره به دنبال ایده و طرح‌‌های تازه بودیم تا بتوانیم در این حوزه ورود موفقی داشته باشیم. چند سال پیش نیز احسان محمدحسنی، مدیرعامل سازمان هنری رسانه‌ای اوج به ما پیشنهاد ساخت سریالی را داد که بر اساس قصه‌ها و افسانه‌های کهن ایرانی باشد. سرعت عملکردمان را برای یافتن طرح و ایده‌های جدید بالا بردیم. به دنبال استخراج یکسری قصه‌های قدیمی از دل ادبیات کهن ایرانی بودیم که برای خانواده‌ها و جوان‌های امروز هم جذاب و هم قابل‌فهم باشد. درنهایت تصمیم بر آن شد تا از روش‌های نوین فیلمنامه‌نویسی بهره ببریم و به سراغ فیلمنامه‌نویس‌های جوان و باانگیزه رفتیم.

رضایت فصل اول سریال «مستوران» در حدی بود که شما را ترغیب به ساخت فصل دوم سریال کند؟
سال‌ها بود قصه‌هایی با محتوای ادبیات ایرانی ساخته نشده بود و بسیاری از سریال‌ها اصطلاحاً آپارتمانی بودند. برای همین می‌دانستم بیننده تشنه دیدن سریالی شبیه به «مستوران» است. همین موضوع خودش کار ما را برای فصل دو سخت کرد. چون بعد از «مستوران 1» مسئولان تصمیم گرفتند تا سریال‌هایی به سبک تاریخی و با این حال و هوا تولید کنند. قطعاً در این میان توقع بیننده بالاتر می‌رود. باوجود این در «مستوران 2»، خودمان را رقیب خودمان می‌دانیم. همه سعی‌مان این بود که فصل دو را پرقدرت‌تر از فصل یک به آنتن برسانیم.

یکی از دلایل این توفیق احتمالاً در کنار توجه به ادبیات و قصه‌های کهن ایرانی، نحوه بازیگردانی و دیالوگ‌هایی است که در مقایسه با آثار تاریخی دیگر متفاوت است. برای رسیدن به این سبک ذائقه‌سنجی و تحقیق داشتید؟
در فصل نخست زمانی که در حال نگارش فیلمنامه بودیم این نگرانی از طرف بسیاری از دوستان، همکاران و سرمایه‌گذاران مطرح بود که ممکن است این مدل ادبیات را مخاطب دوست نداشته باشد و از دنبال کردن سریال فاصله بگیرد. برای همین تصمیم گرفته شد که 20 دقیقه از قسمت اول فیلمنامه تبدیل به نمایشنامه رادیویی شود تا آن را در اختیار قشرهای مختلف جامعه قرار دهیم. پرسشنامه‌ای تهیه شد و به سراغ اقشار گوناگون رفتیم تا پس از گوش‌دادن به این نمایشنامه به سؤالات پرسشنامه پاسخ دهند. از مدارس شمال تهران گرفته تا دانشگاه، خانم‌های خانه‌دار و دستفروش‌ها، اساتید دانشگاهی و کارمندان؛ حتی به سراغ یکسری مشاغل آزاد گوناگون نیز رفتیم تا به یک جامعه آماری متنوع برسیم و همه اقشار به‌نوعی پوشش داده شوند. برای اکثر آنها سبک دیالوگ‌ها جذاب بود و دوست داشتند. برای همین خوشبختانه از طریق این پرسشنامه نگرانی ما برطرف شد. وقتی به تحلیل پرسشنامه‌ها رسیدیم متوجه شدیم مردم دوست دارند ادبیات کهن را با زبان محاوره نبینند و نشنوند و مشکلی با ادبیات آن نداشتند. از این‌رو سریال «مستوران» را ادامه دادیم و با آن فرم خاص فیلمنامه‌ها نوشته شد.

به نظر می‌رسد ساخت این سریال با چالش‌هایی همراه بوده که فصل اول، دو کارگردان داشته و این فصل کارگردان دیگری دارد. بیشترین چالشی که برای ساخت فصل دوم داشتید چه بوده؟
خوشبختانه به دلیل آنکه در مقایسه با فصل اول در فصل دوم سریال «مستوران» تجربه بیشتری داشتیم؛ حضور سیدعلی هاشمی به عنوان کارگردان نیز باعث شد تا با کمترین چالش و تنش مواجه باشیم و ساخت سریال پیش برود؛ اما به‌طور کلی ساخت سریال تاریخی پرماجراست و با سریال‌های تاریخ معاصر کاملاً متفاوت است. از جغرافیا، لوکیشن، دکور، صحنه، لباس و گریم گرفته تا انتخاب هنرورها، تمرین بازیگرها و... همه سخت‌تر و پیچیده‌تر از سریال‌هایی است که قصه آنها در زمان حال اتفاق افتاده است. شاید به همین علت است که کمتر سرمایه‌گذار و تهیه‌کننده‌ای سراغ ساخت سریال‌های تاریخی می‌رود. چون به هرحال زحمت بیشتری دارد و حوصله بیشتری را می‌طلبد.

مراجعه به منابع تاریخی و بازتاب مینیاتورها و نقاشی‌های آن دوران اتفاق ارزشمندی است و به رنگ و لعاب این سریال از نظر بصری افزوده است.
بله در انتخاب رنگ پارچه‌ها، طراحی صحنه و دکور توجه به رنگ‌های زنده در اولویت قرار داشت. در پس‌تولید نیز زمان اصلاح رنگ و نور کارهایی انجام شد تا به اصطلاح خروجی کار چشم‌نواز باشد. این اتفاق نیز الهام گرفته از نگارگری‌ها، نقاشی‌ها و اسناد موجود از گذشته ایران است و سعی شد با ژاله زکی‎زاده، طراح لباس، فرامرز بادرام‌پور، طراح صحنه، امید گلزاده، طراح گریم و مسلم تهرانی، مدیر فیلمبرداری بتوانیم از نظر رنگ آمیزی، زیباشناسی و ترکیب بندی کار قابل‌قبولی ارائه دهیم تا بیننده از تماشای قاب‌‌هایی که می‌بیند لذت ببرد.

چه در فصل اول و چه در فصل دوم با بازیگرهایی همکاری داشته‌اید که کمتر در آثار تاریخی و جدی دیده شده‌اند. در کنار آنها از حضور بازیگران توانمند و کمتر دیده‌شده تئاتر بهره برد‌ه‌اید. چطور شد سراغ چنین ترکیبی رفتید؟
در فصل اول با سیدجمال سیدحاتمی به انتخاب بازیگرهایی مانند رابعه اسکویی و بیژن بنفشه‌خواه رسیدیم. شاید در ابتدا تصمیم پر‌ریسکی بود اما وقتی اولین سکانس بازی این بازیگرها را مقابل دوربین دیدیم متوجه شدیم از پس کار برمی‌آیند و نگرانی‌ها برطرف شد. بیژن بنفشه‌خواه واقعاً درخشید. برای همین این اعتماد به‌نفس را به تیم سازنده داد که می‌توان در انتخاب بازیگرها آزادانه‌تر فکر کرد. در فصل دوم نیز بازیگرهایی داریم که شاید قبلاً برای نقش‌های جدی کمتر انتخاب می‌شدند اما با بازی در این سریال بیننده متوجه می‌شود آنها به‌عنوان بازیگر قابلیتی فراتر از آن دارند که فقط در یک ژانر بازیگری مقابل دوربین قرار گیرند. خوشبختانه در فصل دوم در زمینه انتخاب بازیگر سلیقه من با سلیقه علی هاشمی بسیار نزدیک بود و لذا با کمترین چالش به انتخاب بازیگرها رسیدیم. از روزی که محمد حنیف در رمان مستوران _ که بزودی رونمایی خواهد شد_ درباره کاراکتر کیاوش نوشت محمدصادق ملک به ذهنم رسید. او بازیگر خوشنام و خوش‌ذوق تئاتر است. ملک به خوبی از پس نقش منفی فوق‌العاده جذابی که چند‌وجهی و کاملاً پیچیده است برآمده است. در کنار ایشان بازیگران تئاتر دیگری همچون علی باقری حضور دارد که آنها نیز به باور من، انتخاب‌های درستی هستند. ضمن اینکه سعی شد تا ترکیبی از بازیگران پیشکسوت مانند فرهاد آییش و ثریا قاسمی و بازیگران محبوب و بنام تلویزیون مانند بهنام تشکر و بازیگرهای تئاتر را کنار هم داشته باشیم که ترکیب بسیار خوبی شد. این موضوع قدرت و اهمیت تلویزیون را نشان می‌دهد که وقتی سریالی خوب ساخته شود بازیگرها می‌توانند در آن دیده شوند.

با‌توجه به شرایط حال حاضر تلویزیون، چطور می‌توان مخاطب حداکثری را با این رسانه آشتی داد؟
تلویزیون همچنان رسانه‌ای جدی و بااهمیت است، حتی در دوره‌ای که ریزش شدید مخاطب داریم، باز از اهمیت این رسانه کم نمی‌شود. درست است برخی از هنرمندان با تلویزیون قهر هستند اما همچنان هر برنامه‌ای در تلویزیون با هر کیفیتی می‌تواند بیننده خودش را پیدا کند. تعداد تماشاچی سریال «مستوران» قابل‌مقایسه با پلتفرم‌ها نیست. برای همین است که می‌گویم تلویزیون همچنان جدی است و مختص به شهر خاص، محله خاص یا مردم خاص نیست. به شخصه ساخت سریال برای تلویزیون را بسیار دوست دارم. چون بازخوردی که بعد از ساخت سریال می‌گیرم قابل‌مقایسه با رسانه‌‌های دیگر نیست. اگر مدیران سازمان روی کیفیت ساخت نظارت بیشتری داشته باشند و از برنامه‌ساز و تهیه‌کننده متوقع باشند آنها محصول با کیفیت تحویل شبکه‌های تلویزیونی خواهند داد. مخاطب هم به‌دنبال محتوای تمیز، مطمئن و درجه‌یک است. از همین طریق قاعدتاً آنهایی که تلویزیون را کنار گذاشته‌اند به تلویزیون برمی‌گردند. راهی جز این نیست که کیفیت تولیدات بالا برود تا پاسخگوی توقع بیننده باشد. کم‌کاری‌ این سال‌ها را می‌توان با ساخت سریال‌های خوب جبران کرد.