فشار افکار عمومی جهان موجب انتقاد بایدن از نخست وزیر رژیم صهیونیستی شد
نتانیاهو در بن بست!
نه ایالاتمتحده و نه رژیم صهیونیستی تصوری از آینده جنگ ندارند و تصمیمگیری آنها بر مبنای تصورات ذهنی و نه واقعیتهای جاری قرار گرفته است.
فائزه ساداتیوسفی
خبرنگار
با تداوم نبرد در سرزمینهای اشغالی و سردرگمی کاخ سفید، مغز متفکر و صحنهگردان اصلی برای ارائه یک راهحل متقن، اختلافات میان نتانیاهو و بایدن نیز وارد مراحل پیچیدهتری شده است.
با وجود شراکت کامل ایالاتمتحده در کشتار جنونآمیز رژیمصهیونیستی علیه مردم فلسطین، اما تارنمای مبهم و غیرقابل پیشبینی آینده جنگ در غزه، سایه سنگینی بر رابطه نتانیاهو و کاخ سفید انداخته است، چنانچه روز سهشنبه جو بایدن به طور غیرقابل منتظرهای از الزام به تغییر کابینه نتانیاهو سخن گفت و دلیل این اقدام را حملات کورکورانه رژیمصهیونیستی به نوار غزه و در نتیجه دشوار شدن حمایت از آن نامید.
پیش درآمد این اظهارات به اختلافات حل نشده فیمابین پیش از 7 اکتبر که علناً به جدال لفظی انجامید و همچنین ظهور اختلافات جدید بعد از آن، مربوط میشود؛ اختلافاتی که منابع غربی روز گذشته خبر از تشدید آن میان کاخ سفید و نتانیاهو بر سر آینده حکمرانی نوارغزه دادند. امریکا مدعی است با خروج صهیونیستها به طور مقطعی کنترل نوار غزه به تشکیلات خودگردان «احیا شده» فلسطین یا گروهی متشکل از چند کشور عرب منطقه واگذار شود اما در مقابل نتانیاهو خود را حاکم فردای جنگ میداند. این در حالی است که ایالاتمتحده از مقطعی بودن و احیاشدگی تشکیلات، رمزگشایی نمیکند و تشکیلات خودگردان نیز اکراه خود را در پذیرش این طرح ابراز و آن را منوط به یک صلح فراگیر کرده است.
می توان گفت با وجود تعهد ایدئولوژیک امریکا برای حمایت از اسرائیل اما اکنون نیاز التیامبخش برای برونرفت از شرایط کنونی، در تغییر کابینه افراطی گنجانده شده است، بویژه که فضای سیاسی داخلی سرزمینهای اشغالی علیه نتانیاهو بوده است و برخی از مقامات ارشد آن خواستار برکناری نخستوزیر هستند. در اصل بایدن تلاش دارد نگاههای انتقادی در جهان را از «ماهیت تجاوزکارانه» رژیمصهیونیستی به «نحوه سیاستگذاری دولتی» این رژیم تقلیل دهد تا با دستکاری در ساختار سیاسی از حجم انتقادات نسبت به خود و صهیونیستها بکاهد.
در مجموع برآیند اختلافات و اظهارات پیرامون آن، چند نکته را خاطرنشان میکند:
سردرگمی در طرحریزی
آنچه مشهود است نه ایالاتمتحده و نه رژیمصهیونیستی تصوری از آینده جنگ ندارند و تصمیمگیری آنها بر مبنای تصورات ذهنی و نه واقعیتهای جاری قرار گرفته است. البته پیچیدگی این امر از ابتدا با غافلگیری عملیات طوفانالاقصی کلید خورد و طبق آن مقامات کاخ سفید مجبور شدند برای ارائه راهحل به طور ضربالاجل وارد سرزمینهای اشغالی شوند. از همان ابتدا راهکار بمباران بیرحمانه و خونین در کشتار مردم که محصول رایزنیهای فشرده غرب و صهیونیستها بود، نشان میداد اتاق فکر مذکور نتوانسته است نقشه راهی برای غلبه بر شرایط شکننده تنظیم کند و با بهانهسازی «حذف حماس در نوار غزه» تلاش دارد سیاست سرزمین سوخته را اجرایی کند؛ سیاستی که با فرامتن «حذف مردم غزه»، مصمم به تخریب زیرساختهای حیاتی، جنایت و کشتار فزاینده بوده تا محل سکونت فلسطینیها را به یک منطقه غیرقابل سکونت تبدیل کند.
اما در برهه کنونی وجود حملات فزاینده جنبش حماس و روند افزایشی تلفات در ارتش صهیونیستی با وجود بمباران و تخریب گسترده، نشان از آن دارد که این سیاست در بنبست قرار گرفته است. علاوه بر آن تداوم لجوجانه کشتار و جنایت، به غایت، نافرجامی تصمیمات اتخاذ شده را اثبات میکند.
حفظ ژست حقوق بشری
در حال حاضر کارنامه ضدحقوق بشری رژیمصهیونیستی نه تنها میان ملتها بلکه در دولتهای جهان نیز به خوبی احراز شده و غیرقابل کتمان است؛ امری که شاید به لحاظ افکار عمومی جهان نفرتانگیز باشد اما صهیونیستها با وجود سازمانهای جهانی، تنها همین راهکار را برای تسکین سردرگمی خود دنبال میکنند.
در این میان امریکا نیز با اتخاذ سیاست دوگانه تلاش دارد، هم وجهه تهاجمی رژیمصهیونیستی را با ارسال نیروهای ویژه و تسلیحات به غایت برساند و هم با تحرکات دیپلماتیک نمای سیاست خارجه خود را در انظار عمومی بر پاشنه حقوق بشری بگرداند. در همین رابطه بود که بایدن تأکید کرد:«در پی بمبارانهای کورکورانهای که صهیونیستها به نوار غزه انجام دادهاند، حمایت جهانی از این رژیم اشغالگر کاهش شدیدی یافته و کابینه کنونی در تلآویو به نحوی رفتار میکند که همراهی جامعه بینالمللی با خود را بسیار دشوار کرده است.»
انزجار افکار عمومی از جنایات رژیمصهیونیستی با برگزاری تظاهرات اعتراضی در جهان که در وتوی طرحهای آتشبس به نهایت رسیده است، میتواند ارزش امریکاییها را میان ملتها مخدوش سازد و از این منظر پیشبرد سیاستهای کلان امریکا را دچار اختلال کند، لذا بایدن در عین کمکرسانی مطلق، خواستار ایجاد کشور فلسطین شد و گفت:«نتانیاهو باید دولت اسرائیل را تقویت کرده و تغییر دهد و نمیتواند بگوید در آینده اصلاً کشور فلسطینی وجود ندارد.»
مصادره تحولات صهیونیستها به نفع کاخ سفید
با وجود آنکه روندهای موجود در صحنه سیاسی و نارضایتیهای مردمی در سرزمینهای اشغالی، کابینه و شخص نتانیاهو را به لبه پرتگاه کشانده است اما بایدن تلاش میکند با تصاحب چنین وضعیت سوختهای، امتیاز این مرحله را به خود اختصاص دهد و زمامداری خود را بر امور سرزمینهای اشغالی اثبات کند؛ موضوعی که پیشتر برخی از مقامات کابینه از آن شاکی بودند و فرماندهی امریکا بر کابینه جنگ را در تعارض با استقلال اسرائیل قلمداد میکردند. لذا چنین شرایطی میتواند اختلافات میان بایدن و کابینه رژیمصهیونیستی را تشدید کرده و اوضاع را در روابط فیمابین پیچیدهتر کند.