پرچم ضد علم در شبکه‌های اجتماعی بالاست

متخصصان کف « اینستا»

ترانه بنی یعقوب
گزارش نویس

 
«خانم دکتر! راحت‌ترین اختلالی که می‌تونی درمان کنی؟ وسواس فکری. بهترین قرصی که برای درمان افسردگی پیشنهاد می‌کنی؟ فلوکستین. بهترین کتاب روان درمانی...» خانم دکتر پا روی پا انداخته و خونسرد با ناخن‌های مانیکورشده و یک کتاب در دستانش نسخه قطعی صادرمی کند. چنان علم و دانش برایش فانتزی است که باورت نمی‌شود. او در همان دنیایی زندگی می‌کند که بقیه ما هم زندگی می‌کنیم. در ادامه این ویدیو او چنان درباره اختلال‌های مهم روانپزشکی که سال‌ها درباره‌اش تحقیق شده بی‌محابا نظرات تخصصی می‌دهد که آدم می‌ماند. مصاحبه‌شونده درباره یکی از اختلال‌های جدی روانپزشکی سؤال می‌کند و باز خانم دکتر بدون ثانیه‌ای تردید و فوت وقت جواب می‌دهد که این اختلال در پنج- شش جلسه درمان می‌شود. بماند از فالوورهای زیادش و کسانی که برایش کف و هورا می‌کشند، اما دربرخی شبکه‌های اجتماعی از این ویدیو این‌طور هم استقبال نمی‌شود و خیلی‌ها سابقه به اصطلاح این خانم دکتر را درمی‌آورند؛ اینکه ایشان دانشجوی ترم یک روانشناسی یا روان‌درمانی است. پزشکان زیادی درباره نظرات قطعی و اشتباهش صحبت می‌کنند. اینکه چقدر این‌گونه نظرات می‌تواند به ضررعلم باشد و تولید اشتباه کند و آدم‌های زیادی را به بیراهه بکشاند. آدم‌هایی که با تصور درست بودن این گفته‌ها به ته چاه ضدعلم سقوط می‌کنند.
یک روانپزشک درباره این ویدیو می‌گوید: «اغراق نیست اگر این ویدیو را وحشتناک توصیف کنم. این ویدیو و امثال آن همچون پرچمی است که به علامت استیلای ضدعلم بر بام مرجعیت دانش این مملکت برافراشته شده است.»
یک کاربر دیگر می‌نویسد: «آدم درباره سرماخوردگی هم این طوری نظر نمی‌دهد که این به اصطلاح خانم دکتر نظر می‌دهد.»
 دیگری هم می‌نویسد: «ای وای، من وسواس فکری دارم و سال‌هاست تحت درمان جدی‌ام. چطور جرأت می‌کند، بگوید وسواس فکری با شش جلسه درمان می‌شود. اتفاقاً این اختلال فوق‌العاده سخت و اذیت‌کننده است و خیلی هم درمانش آسان نیست. نمی‌دونم رو چه حسابی این حرف‌ها را می‌زند این‌ها خیلی‌ها را گمراه می‌کند. تصور کن بعد از این هر بیماری از روانپزشکش توقع دارد چهار -پنج جلسه‌ای اختلال وسواسش را درمان کند.» یکی دیگر هم می‌نویسد: «من مطمئنم این خانم دکتر از اینهایی است که بروی پیشش و بگویی استرس دارم می‌گوید عزیزم خب استرس نداشته باش! یا از این‌هاست که می‌گویی وسواس دارم می‌گوید به ظرف کثیف دست بزن خوب می‌شوی! نگذاریم این افراد این‌طور علم را در معرض عموم به آتش بکشند.»
شاید شما هم این روزها از این دست ویدیوها در شبکه‌های اجتماعی زیاد دیده باشید نه فقط در حوزه روانشناسی و روانپزشکی یا علم پزشکی که حتی در حوزه عکاسی، روزنامه‌نگاری و حوزه‌های دیگر. پیام‌هایی که معلوم نیست منتشرکنندگانش چه هدفی دارند، اما هرهدفی هم پشت انتشار این ویدیوها باشد چیزی جزتولید مفاهیم ضدعلمی نیست. مثلاً به اصطلاح یک عکاس جلوی دوربین نشسته و چند لنز را برای بهترکردن مهارت عکاسی معرفی می‌کند یا تجربه‌های شخصی‌اش را به عنوان علم عکاسی معرفی می‌کند درحالی که اهل فن می‌دانند که چقدر حرف‌های این عکاس اشتباه است و به دور از واقعیت علم عکاسی؛ اما خیلی‌ها فریب این حرف‌ها را می‌خورند و به جای آموزش درست و علمی و چه می‌دانم شرکت در کلاس یا گذراندن دوره‌های دانشگاهی این صفحه‌ها را دنبال می‌کنند.
یکی دیگر از رایج‌ترین تولیدات غیرعلمی شبکه‌های اجتماعی مدیریت کانال‌ها و صفحات متعدد به نام پروفسور سمیعی است. مطالب غیرعلمی به نام ایشان تولید می‌شود. درحالی که بسیاری‌شان جز دروغ محض چیز دیگری به خواننده‌شان نمی‌دهد و از نظر علمی هیچ و پایه اساسی ندارد. اصلاً دیگر حتی کسی نمی‌داند پروفسور سمیعی واقعی که بوده!؟ الان چه می‌کند و واقعاً چه نقطه‌نظراتی دارد. حالا بماند صفحاتی که با نام طب سنتی کلی مطالب غیرعلمی به خورد خواننده می‌دهد. اگر دوره کرونا را هم به یاد بیاورید می‌توان از این دوره به عنوان یکی از دوره‌هایی که شاهد بیشترین انتشار خبرهای شبه‌علم وضدعلم بودیم نام برد. مثلاً می‌گفتند اگر واکسن بزنید بدن‌تان آهن‌ربایی می‌شود و یا میکروچیپ وارد بدن‌تان می‌شود. البته که همان موقع ضدعلم‌ها در همه جای دنیا دست به کار تولید این حرف‌ها می‌زدند و بویژه در شبکه‌های اجتماعی کاملاً فعال بودند. ضدعلم‌ها معمولاً از اطلاعات معمولی، شایعات بزرگی می‌سازند.
به گفته یک پزشک، گسترش هرگونه شایعه و موارد ضدعلم و شبه‌علم باعث تزلزل در افکارعمومی می‌شود و مسئولیت اجتماعی را از یاد می‌برد و تلاش‌های اهل علم را نابود می‌کند. مثل زمان کرونا که ما پزشکان بر طبل علم و دانش می‌کوبیدیم و ضدعلم‌ها شایعه درست می‌کردند. مثلاً روغن بنفشه علم می‌کردند و ضدماسک و واکسن بودند که نتیجه‌اش هم از دست رفتن جان‌های بیگناه بود. این شایعات و حرف‌های ضدعلمی در زمان بیماری‌های ویروسی واگیردار خیلی خطرناکند و به رشد سریع‌تر آن کمک می‌کنند. ضدعلم‌ها همیشه در همه دوران‌های تاریخی فعال بوده‌اند، مثل دوره امیرکبیر که مایه‌کوبی آبله شروع شد و عده‌ای شایعه درست کرده بودند اگر کسی واکسن بزند روح خبیث وارد بدنش می‌شود.»
 دکتر زهرا نیکزاد، روانشناس هم در گفت‌و‌گو با ما درباره علم روانشناسی و روانپزشکی حرف می‌زند که این روزها هدف بزرگترین حمله ضدعلم‌ها است و در واقع با این روند دیگر روانشناسی علیه روانشناسی می‌شود و همه چیز علمی این رشته نابود می‌شود: «این روزها حرف‌های ضدعلمی زیادی درباره این علم می‌شنویم. مثل همین ویدیویی که از آن حرف زدیم که با قطعیت درباره قرص و درمان اختلال حکم صادر می‌کند. درحالی‌که هر بیمار در علم روانپزشکی شرایطش با بیمار دیگر فرق می‌کند به خاطر اینکه شرایط خانوادگی، تاب‌آوری فرد، قدرت حل مسأله، همراهی‌اش با درمانگر و پروتکل درمانی هر فرد با شخص دیگر متفاوت است. پس ببینید چقدر قطعیت دادن اشتباه است و خیلی از درمان‌ها هم در روانپزشکی قطعی نیست و احتمالی است. روانشناس یا روانپزشک تکنیک‌هایی به کار می‌برد اما اینکه بیمار از در می‌رود بیرون چقدر به آنها متعهد است را نمی‌دانیم. تلاش‌های خانواده هم بسیار در درمان این بیماری‌ها مهم است و گاه هم درمانگر و هم مراجع تعهد دارند، اما اطرافیان خراب می‌کنند و ملاحظه فرد بیمار را نمی‌کنند و چون وسواس را مثال زدید می‌گویم مثلاً فردی وسواس آلودگی دارد. برخی خانواده‌ها در این روند خود را دخالت می‌دهند. مثلاً فرد را هول می‌دهند تا با آلودگی مواجه شود درحالی‌که ما پله پله فرد وسواسی را با ترسش مواجه می‌کنیم. حالا برعکس خانواده‌ای که همراه و هم‌جهت با فرد درمانگر است مطمئناً این فرد بهتر درمان می‌شود.»
 نیکزاد ادامه می‌دهد: «درباره طول درمان هم که بینش فرد به درمان بسیار مهم است و چطور می‌شود فردی که نسبت به بیماری‌اش بینش ندارد با چند جلسه درمان شود؟ ببینید چقدر این حرف‌ها ضدعلم است. یا بیمار سطح طبقاتی مناسبی دارد یا از نظر مطالعاتی و هوش اجتماعی فرد خیلی قوی‌ای است یا نیست. حتی شرایط اقتصادی وضعیت درمان را تغییرمی دهد. از آنجایی که درمان‌های روانپزشکی تحت پوشش بیمه نیستند، بنابراین بسیاری از کسانی که چنین درمانگرهایی انتخاب می‌کنند و اتفاقاً متأسفانه بیشتر هم درهمین پلتفرم‌های شبکه‌های اجتماعی انتخاب می‌کنند درون چاله می‌افتند و آسیبش را مردم می‌بینند و داخل چاه عمیقی می‌افتند. چون این افراد ضدعلم و دانش تبحری ندارند و صرفاً سخنوران حاذقی هستند. درنتیجه این افراد پیش این درمانگران می‌روند اما نتیجه‌ای نمی‌گیرند یعنی در این پروسه در واقع درمانی رخ نمی‌دهد در حوزه علم پزشکی هم قطعیت وجود ندارد. یک متخصص قهار هم درباره نتیجه قطعی حرفی نمی‌زند وقتی کسی از قطعیت حرف می‌زند در علمی بودن حرف‌های آن روانپزشک و پزشک و حکیم شک کنید.»
 اگر یک بار دیگر در شبکه‌های اجتماعی با چنین ویدیوهایی مواجه شدید یا خواستید درمانگر، روان درمانگر، پزشک یا متخصص هر حوزه دیگری را از میان پلتفرم شبکه‌های اجتماعی انتخاب کنید یادتان باشد آن کسی که حرف‌هایش را می‌شنوید شاید سخنور خوبی باشد یا ظاهر مناسبی داشته باشد اما ممکن است هیچ چیز از علم و دانش روز نداند.

 

بــــرش

شاید شماهم این روزها از این دست ویدئوها در شبکه های اجتماعی زیاد دیده باشید نه فقط در حوزه روانشناسی و روانپزشکی یا علم پزشکی که حتی در حوزه عکاسی، روزنامه نگاری و حوزه های دیگر. پیام هایی که معلوم نیست منتشرکنندگانش چه هدفی دارند، اما هر هدفی هم پشت انتشار این ویدئوها باشد چیزی جزتولید مفاهیم ضد علمی نیست