نگاهی به فعالیت زنده‌یاد قاسم نظیفی مدیر انتشارات اسلامی

ناشر انقلابی با قدمت شصت سال

 از اوضاع و احوال زمانه‌اش غافل نبود
 قاسم تبریزی، پژوهشگر تاریخ معاصر که آشنایی‌اش با زنده‌یاد قاسم نظیفی به دهه‌ها قبل بازمی‌گردد، درباره سابقه این دوستی دیرینه به «ایران» می‌گوید: «حول‌وحوش سال 47، شاید هم 48 بود که برای نخستین مرتبه زنده‌یاد نظیفی را دیدم. آن زمان در بازار بین‌الحرمین مغازه و انتشارات کوچکی داشت که با همراهی برادرش، حاج‌ابوالفضل آن را اداره می‌کردند. برای خرید کتاب به کتاب‌فروشی‌شان می‌رفتم و عجیب اینکه هنوز اولین کتاب‌هایی که از این دوست قدیمی خریده‌ام به یادم مانده. چند سالی که گذشت پس از  آنکه مشغول کار در انتشارات بعثت شدم، در بحث مبادله کتاب علاوه بر آن آشنایی ابتدایی، ارتباط کاری هم پیدا کردیم.»
این پژوهشگر تاریخ ادامه می‌دهد: «بعدتر کتابفروشی بسیار خوبی در ناصرخسرو دایر کرد و فعالیت‌ در عرصه نشر را با جدیت بیشتری دنبال کرد. طی همان سال‌ها کتاب «اقتصاد ما»ی سیدمحمدباقر صدر را منتشر کرد که آن زمان مورد توجه جامعه کتابخوان، بویژه سیاسیون و افراد علاقه‌مند به مباحث ایدئولوژیک بود. «شرح مثنوی» علامه جعفری یکی دیگر از کتاب‌های شاخص آن زمان این انتشاراتی بود. همچنان ارتباط مستمری با زنده‌یاد نظیفی و برادرش داشتم. بعدتر در سال 55 خودم نیز در همراهی با چند نفر از دوستان مؤسسه نشر راه‌اندازی کردیم. از آن به بعد هرازگاهی به دیدار دوستانی همچون زنده‌یاد نظیفی می‌رفتیم یا در برخی مجالس یکدیگر را می‌دیدیم.»
تبریزی در ادامه می‌گوید: « در اواسط دهه شصت با آنکه کار نشر را ترک کردم، از آنجایی که خانه‌هایمان نزدیک هم بود همچنان ارتباط داشتیم، حتی بیشتر از قبل. در محفل‌های دوستانه جمع می‌شدیم و از تاریخ و خاطرات گذشته صحبت می‌کردیم. در یکی از آن دیدارها زنده‌یاد نظیفی از سال‌های دستگیری‌اش گفت و اینکه مجموعه‌ای از اسناد را در دست دارد که شامل اطلاعات خوبی برای تاریخ شفاهی، بویژه در حوزه انقلاب می‌شود. من که در آن دوران با مرکز بررسی اسناد تاریخی همکاری داشتم، گفتم خواسته‌اش را بنویسد تا پیگیری‌اش کنیم. او هم نوشت و احتمالاً حالا که خودش از دنیا رفته، به همت فرزندانش دنبال می‌شود.»
به گفته این پژوهشگر تاریخ، طی یک‌دهه اخیر زنده‌یاد قاسم نظیفی به دلیل ابتلا به بیماری به تدریج توان جسمی‌اش را از دست می‌دهد؛ تبریزی می‌گوید: «بیماری‌اش تا جایی گسترش پیدا کرد که دیگر حتی نمی‌توانست صحبت کند. از آن به بعد بیشتر در منزل بود و کار انتشارات و کتاب‌فروشی را پسرانش دنبال کردند. هرازگاهی به دیدنش می‌رفتم تا اینکه خبر درگذشت او را شنیدم. آنچه فعالیت‌های این دوست قدیمی را مهم می‌کرد، توجهی بود که به اوضاع و احوال سیاسی زمانه‌اش داشت. او از جمله مبارزانی بود که بینش سیاسی و فکری داشت؛ ماهیت واقعی استبدادی پهلوی را می‌شناخت و رسالت خود را هم در مبارزه با رژیم شاهنشاهی گذاشته بود. دیگر اینکه ارتباط تنگاتنگی هم با افراد مذهبی، بویژه مبارزان سیاسی داشت. در انتخاب کتاب‌ها به سراغ آثار مؤثر در فضای فکری و ایدئولوژیک جامعه، چه از لحاظ سیاسی و چه از بابت دینی می‌رفت. اگر کتاب‌های علامه جعفری را منتشر می‌کرد، شناخت خوبی هم از او داشت و با هم ارتباط داشتند. شهید مطهری هم کتاب‌های خود را در اختیار ایشان گذاشته بود. انتشار کتاب آیت‌الله صدر نیز به همین دلیل بود.»
 به جای مال‌اندوزی، باور قلبی‌اش را دنبال می‌کرد
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه می‌دهد: «ارتباط خوبی نیز با علما و چهره‌های شاخص فرهنگ داشت؛ به‌خصوص نویسندگانی که دارای پایگاه دینی-سیاسی و موقعیت اجتماعی بودند. مسأله دیگر اینکه اهل گذشت و ایثار بود. دنبال مال‌اندوزی نبود. به محض آنکه می‌شنید کسی مشکل مالی پیدا کرده، از همان داشته‌های خودش برای کمک به او استفاده می‌کرد. حتی بارها شنیده بودم به ناشری کمک کرده بود که امکان توزیع آثارش را نداشت؛ در شرایطی که می‌توانست از موقعیت‌های اینچنینی به نفع خود و برای ایجاد انحصار استفاده کند. در فعالیت‌های سیاسی و انقلابی‌اش هم یک مرزبندی جدی با جریان‌های ناسیونالیستی و مارکسیستی داشت. به کاری دست نمی‌زد مگر وقتی که باور قلبی‌اش بود و به آن ایمان داشت. اهمیت زیادی برای این قائل بود که بداند فلان کتابی که قرار است روانه بازار کند، چه تأثیری روی مخاطبان می‌گذارد؛ اصلاً تأثیری بر تعالی و رشد جامعه دارد یا نه. از همین بابت بود که اغلب آثاری که به همت وی منتشر شده‌اند، کتاب‌های ارزشمندی هستند.»این پژوهشگر تاریخ درباره اهمیتی که زنده‌یاد نظیفی پیش و پس از انقلاب به جریانات سیاسی و اجتماعی قائل بوده، ادامه می‌دهد: «قبل از انقلاب ازجمله ناشران انقلابی بود و در فعالیت‌های حمایتی از نهضت امام خمینی(ره) شرکت داشت. بعد از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی هم ازجمله افرادی بود که در پشتیبانی کردن از دفاع مقدس حضوری جدی داشت. بعدتر رسالت خودش را بالا بردن فرهنگ اجتماعی می‌دانست. تا آخر هم بر سر این اعتقاد ماند و هرکاری از عهده‌اش برمی‌آمد، انجام داد.»

 

صفحات
آرشیو تاریخی
شماره هشت هزار و سیصد و چهارده
 - شماره هشت هزار و سیصد و چهارده - ۰۷ آبان ۱۴۰۲