محمد قره‌باغی
خبرنگار

طوفان الاقصی هیمنه اشغالگران را شکست
جهان امروز شاهد فروپاشی رژیم جنایتکاری است که در قرآن کریم نمونه‌های آن با عنوان «لانه عنکبوت» توصیف می‌شوند. رژیمی که تا به امروز از هیچ جنایت و قساوتی علیه مردم مظلوم فلسطین، از کشتار زنان و کودکان گرفته تا قطع آب، برق، مواد غذایی و دارویی و بمباران جنون‌آمیز کلیساها، مساجد و بیمارستان‌ها فروگذار نکرده اما در نهایت طوفان الاقصی آخرین میخ بر تابوت این رژیم جنایتکار بود.
در تبیین این اضمحلال و فروپاشی عوامل گوناگونی دخیل است که به بررسی تک‌تک آنها می‌پردازیم.
نخستین دلیل تهی شدن اصل بازدارندگی صهیونیست‌ها است. (بازدارندگی فرایندی است که طی آن یک طرف، طرف مقابل خود را با نشان دادن عزم و تهدید از انجام کاری منصرف و بازمی‌دارد). به این معنا که از یکسو دولت‌های استکباری حامی این رژیم و همچنین توان علمی و تخصصی که خود این رژیم داشت، توانسته بود به آخرین تجهیزات و امکانات نظامی، امنیتی و اطلاعاتی دسترسی پیدا کند. از جمله این تجهیزات در اختیار داشتن انواع موشک‌ها، هواپیماهای مدرن جنگی، ادوات نظامی و امنیتی بوده که شاخص‌ترین امکانات آنها برخورداری از بزرگترین زرادخانه سلاح‌های اتمی و شیمیایی است. از سوی دیگر با اقدامات سلبی این رژیم جنایتکار، به نوعی تلاش می‌کرد یک بازدارندگی را در مقابل طرف‌های خود ایجاد کند. از جمله این اقدامات سلبی می‌توان به تخریب و نابودی امکانات و همچنین ترور افراد و عناصر مؤثر اشاره کرد. این دو مقوله در اصل بازدارندگی رژیم صهیونیستی بود و در نبرد طوفان الاقصی شکست مفتضحانه‌‌ای را متحمل شد، چراکه شاید تجهیزات و امکانات نقش بسزایی در هر جنگی دارد اما مهمتر از تجهیزات، عزم و اراده طرفین جنگ است. از سوی دیگر محور مقاومت نشان داده با ترور هر فرمانده ده‌ها نفر را جایگزین او می‌کند. به بیان دیگر هیمنه رژیم صهیونیستی فرو ریخته و امروز دیگر هیچ توان بازدارندگی در مقابل محور مقاومت ندارد.
دومین دلیل بسیج افکار عمومی جهان علیه رژیم صهیونیستی است. رژیم صهیونیستی در طول تأسیس جنایتکارانه خود با توسل به حمایت قاطعی که دولت‌های استکباری از آنها داشتند و با بهره‌گیری از بازوی گسترده رسانه‌ای، سعی می‌کردند تا یک چهره مظلوم و مورد ستم واقع شده به افکار عمومی جهان مخابره کنند. این دوره از جنگ هم صهیونیست‌ها با حداکثر توان از این دو اهرم فشار بهره گرفتند. به‌طوری که سران کشورهای استکباری یکی پس از دیگری به سرزمین‌های اشغالی سفر کردند تا به نوعی حمایت خود را اعلام کنند و بارها در سازمان ملل هرگونه قطعنامه‌ای را که علیه این رژیم بود «وتو» کردند و تا امروز مانع برقراری هر گونه آتش بسی در نوار غزه شده‌اند. سپر رسانه‌ای و تبلیغاتی هم دو اقدام مهم را همزمان پیش برد. نخست اخبار جنگ را یک سوی منتشر کرد و همچنین هرگونه خبر و اطلاعاتی را که از نوار غزه منتشر شد آگاهانه سانسور کردند. این حمایت همه جانبه باعث شده است رژیم صهیونیستی عقوبتی برای هر جنایتی که انجام می‌دهد، نبیند. به همین سبب دو حرکت حماقت بار مرتکب شد. اولین حرکت تولید اخبار جعلی بود که اوج این جعل واقعیت انتشار خبر سراسر دروغ «سربریدن ۴۰ کودک اسرائیلی از سوی حماس» بود و دوم استفاده از سلاح‌های ممنوع‌ مانند بمب‌های فسفری و خوشه‌ای و هدف قرار دادن «بیمارستان المعمدانی» بود. این حجم از وحشیگری و جعل واقعیت سبب شد که افکار عمومی جهان نسبت به وقایع فلسطین حساس‌تر شده و در پی واقعیت‌های جنگ باشد که ماحصل آن برپایی تظاهرات‌های گسترده مردم در سراسر جهان علیه صهیونیست‌ها شد که ترمیم این مسأله بی‌تردید غیر ممکن است.
سومین دلیل از هم گسیختگی و اختلافات گسترده در داخل صهیونیست‌ها است. سرزمین‌های اشغالی طی شش سال گذشته وارد گردابی از مشکلات و منازعات سیاسی داخلی شده است. در این شش سال، سرزمین‌های اشغالی شاهد ناکارآمدی سیاسی مقامات صهیونیستی و ناتوانی در تشکیل یک دولت مقتدر و پایدار و عموماً دولت‌های ائتلافی بوده است؛ مسأله‌ای که شرایط اجتماعی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی ساکنان سرزمین‌های اشغالی را تحت تأثیر قرار داده است. به‌طوری که پیش از طوفان الاقصی هزاران نفر از ساکنان سرزمین‌های اشغالی 38 هفته متوالی در شهرهای مختلف علیه «بنیامین نتانیاهو» نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی تظاهرات کردند. در این اثنا نبرد طوفان الاقصی هم آخرین میخ به تابوت صهیونیست‌ها بود، چراکه این نبرد نه تنها باعث وخامت شرایط سیاسی و اقتصادی ساکنان سرزمین‌های اشغالی شده بلکه موجی از ترس و ناامنی در دل آنها به وجود آورده است. در این شرایط موج مهاجرت‌های معکوسی که پیشتر کلید خورده بود در روزها و هفته‌های اخیر شدت معنا‌داری گرفته و با همین روند طی سال‌های آتی هیچ صهیونیستی در اسرائیل باقی نخواهد ماند.