مهدی سیف تبریزی، پژوهشگر مسائل روسیه و قفقاز در گفتوگو با «ایران» مطرح کرد
تهران قاطعانه مخالف ایجاد کریدور زنگزور است
جدیدترین موضعگیری «رجب طیب اردوغان» رئیسجمهور ترکیه در روند تحولات اخیر قفقاز و سخن گفتن از احتمال عبور دادن دالان «زنگزور» از ایران، بر ابعاد چندوجهی و پیچیده تحولات تنشآمیز میان باکو و ایروان افزوده است. مهدی سیفتبریزی، پژوهشگر مسائل روسیه و قفقاز در گفتوگو با «ایران» به این تحولات پرداخته است.
قفقاز باز هم شاهد تنش است و ناظران از عزم باکو برای عملی کردن اهداف خاص خود در این منطقه ذیل جنگ نظامی با ارمنستان میگویند. چه اندازه بستر را برای تنش جدی دوباره بین دو کشور مهیا میبینید؟
دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول قائل به این امر است که با توجه به شواهد و قرائن میدانی، دولت علیاف در نهایت در صورت عدم پذیرش واگذاری کریدور زنگزور از سوی ارمنستان، حمله نظامی را به خاک سرزمینی این کشور بخصوص منطقه سیونیک ارمنستان انجام خواهد داد. این دیدگاه مبتنی بر شواهد میدانی بسیاری است از جمله نحوه جابهجایی نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان در کنار مرزهای مشترک با ارمنستان و بخصوص سه نقطه ویژه از جمله آنها منطقه جرموک در نزدیکترین منطقه جغرافیایی خاک جمهوری آذربایجان به منطقه خودمختار نخجوان است. از سوی دیگر انتقال تجهیزات و سامانههای نظامی و تهاجمی در حجم بسیار بالا از طرف ترکیه، رژیم صهیونیستی و پاکستان است که مطمئناً برای درگیری و عملیات در منطقه قرهباغ مورد استفاده ارتش باکو نخواهد بود.
دیدگاه دوم قائل به یک بازی هماهنگ میان ترکیه، باکو و ارمنستان است و جنگ یک روزه در قرهباغ را در روزهای گذشته بخشی از این پازل میداند. عملیات نیروهای علیاف در منطقه قرهباغ از دیدگاه جامعه ارامنه با انفعال و بیعملی از سوی پاشینیان نخستوزیر این کشور در دفاع از جان و مال و حقوق ارامنه ساکن در قرهباغ همراه بوده به شکلی که در حال حاضر در کشور ارمنستان شاهد یک بیثباتی سیاسی در نتیجه اعتراضات مردمی و نیروهای اپوزیسیون در این کشور هستیم.
به نظر میرسد در ادامه این طرح مشترک دولت مستقر ارمنستان، به بهانه عدم توانایی ورود به جنگ با آذربایجان و ترکیه و تنهایی استراتژیک این کشور، طرح اهدای دالان ترانزیتی یا همان کریدور زنگزور به جمهوری آذربایجان را بپذیرد تا هم از تجاوز رژیم علیاف به دور باشد و هم به گفته اردوغان از مزیتهای اقتصادی این کریدور استفاده کند، که در نهایت بعید به نظر میرسد ارمنستان از هیچکدام از این مزایا برخوردار شود.
باکو برای احداث دالان زنگزور از چه سیاستی برخوردار است؟
براساس شواهد میدانی و اظهارنظر مقامات سیاسی و نظامی باکو، خواسته این کشور که البته تحت تأثیر کشورهای منطقهای و فرامنطقهای است کاملاً جدی است. این را باید گفت که باکو در این ارتباط فعال مایشاء نیست و تنها مهرهای است که باید سیاستهای انگلستان، رژیم صهیونیستی و ترکیه را در منطقه اجرا کند. در خصوص اینکه کدام کشورها جزو حامیان دولت علیاف در اقدامات تهاجمی این کشور در منطقه قفقاز جنوبی هستند باید گفت دولت ترکیه به عنوان مهمترین حامی جمهوری آذربایجان در عرصه سیاسی و بینالمللی و بعضاً نظامی است. رژیم صهیونیستی به لحاظ امنیتی و نظامی از حامیان بزرگ دولت علیاف است و انگلستان به عنوان ایدهپرداز و طراح سیاستهای تهاجمی علیاف برضد ایران و روسیه است.
«اردوغان» در نخجوان موضع تازهای را مطرح و اعلام کرده «زنگزور» میتواند از ایران عبور کند. این موضعگیری در شرایط کنونی چه معنایی دارد و تا چه حدی جدی است؟
معتقدم موضعگیری جدید اردوغان نشاندهنده تغییر چندانی در سیاستهای پیشین این کشور در قبال ایجاد دالان تورانی ناتو ایجاد نکرده است بلکه این اظهارنظر را میتوان از دو منظر مورد بررسی قرار داد؛ اول اینکه اردوغان با توجه به شرایط میدانی و فشاری که روی دولت ارمنستان است خواسته به نوعی به پاشینیان این سیگنال را بدهد که در صورت تعلل در ایجاد کریدور زنگزور و دستیابی به تفاهم سهجانبه با ترکیه و باکو، دولت ارمنستان از مزایای اقتصادی و انرژی که میتواند این کریدور برای ارمنستان داشته باشد به طور کل محروم میشود.
از منظر دوم پس از موضعگیری قاطع جمهوری اسلامی ایران در خصوص عدم اجازه تغییرات ژئوپلیتیکی در مسیر سنتی ترانزیتی خود، اردوغان قصد ایجاد اشتباهات محاسباتی در میان سیاستمداران و تصمیمگیران کشور را داشته است. نیت اردوغان از فرستادن اینگونه سیگنالها ایجاد اختلاف یا کاهش سطح حساسیت به اقدامات آنکارا و باکو در جنوب ارمنستان در میان سیاسیون ایران است. مطمئناً دست کشیدن از سیاستهای تهاجمی و ایجاد جهان ترک که مستلزم تصرف منطقه جنوب ارمنستان است، از برنامههای دو کشور آنکارا و جمهوری آذربایجان خارج نشده است. مؤید این صحبت اظهارنظرهای اردوغان و علیاف در چند روز گذشته پس از شروع جنگ در قرهباغ کوهستانی است، همچنین باید به گفتههای اردوغان در دیدار وی از نخجوان هم اشاره کرد که به صراحت از خواست این کشور در ایجاد دالان تورانی ناتو یا همان کریدور زنگزور از خاک ارمنستان سخن به میان آورد. همچنین میتوان به خطآهن مرز رازی اشاره کرد که بیش از پنجاه سال است به خطآهن وان ترکیه وصل شده ولی دولت ترکیه اجازه اتصال این خط به شبکه ریلی به سمت اروپا را نمیدهد. نمیتوان تکرار این خواست را در سخنان دو رئیسجمهور ندید و تنها به یک اظهارنظر که واکنش خاصی هم از سوی مقامات ایران به آن نشد اکتفا کرد و آن را معیار تغییر سیاستهای ترکیه و باکو دانست.
تلآویو در روند حمایتی خود از باکو چه هدفی را دنبال میکند؟
شاید بتوان برای حمایت رژیمصهیونیستی از باکو چندین دلیل برشمرد، اما اصلیترین و مهمترین برنامه سران این رژیم از حمایت همهجانبه از علیاف مطمئناً ضربه زدن به امنیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. مهمترین ابزار استراتژی هزار ضربه چاقوی رژیمصهیونیستی در قبال ایران، حضور همهجانبه اطلاعاتی، امنیتی و نظامی در محدوده جغرافیایی جمهوری آذربایجان با چراغ سبز علیاف است. این یک ادعا نیست بلکه در سالهای گذشته بارها شاهد حملاتی به ساختار امنیتی جمهوری اسلامی از سوی مأموران مستقر در رژیمصهیونیستی در باکو بودهایم. ترور دانشمندان هستهای از جمله شهید فخریزاده، عملیات پهپادی از خاک جمهوری آذربایجان و... نمونههایی از این دست است.
همه اینها در حالی است که به نظر میرسد عزم ایران در جلوگیری از احداث دالان زنگزور از طریق جنوب ارمنستان بسیار جدی است. نظر شما چیست؟
این موضوع باید در میان اکثر جامعه جا بیفتد و این پرسش پاسخ داده شود که چرا جمهوری اسلامی با ایجاد کریدور زنگزور به هر طریقی مخالف است و اجازه انجام چنین تغییر ژئوپلیتیکی را چه در کنار مرزهای ایران و ارمنستان یا در عمق خاک ارمنستان نمیدهد. تا قبل از جنگ دوم قرهباغ در سال 2020 به هیچعنوان صحبت از ایجاد چنین کریدوری در منطقه به منظور دسترسی جمهوری آذربایجان به خاک جمهوری خودمختار نخجوان وجود نداشت، چون در طول 30 سال گذشته این ارتباط از طریق خاک ایران میان دو منطقه به سهولت و با امتیازات فراوان برقرار بود، اما پس از جنگ و در راستای طرحهای بلندپروازانه ترکیه که دولت باکو را هم دنبالهرو خود کرده بود، صحبتها درباره ایجاد چنین دالانی مطرح شد. پس از شروع جنگ اوکراین و درگیری روسیه و غرب و همچنین راهاندازی کریدور
شمال-جنوب، این دولت انگلستان بود که به منظور ضربه زدن به منافع جمهوری اسلامی و روسیه و عدم بهرهبرداری از منابع کریدور شمال-جنوب، طرح کریدور زنگزور را مجدداً کلید زد و اینبار با همکاری باکو و آنکارا طرح فوق را پیگیری کردند. در پایان جنگ دوم قرهباغ در سال 2020 در پیمان صلحی که میان دو کشور و با وساطت روسها منعقد شد، در یکی از بندها آمده که دولت ارمنستان موظف است راه ارتباطی میان خاک اصلی سرزمین آذربایجان و نخجوان را تحت نظارت صلحبانان روسی برای استفاده در اختیار قرار دهد اما مالکیت و حاکمیت این مسیر در اختیار دولت ارمنستان قرار داشت. موضوعی که در حال حاضر باکو و آنکارا به دنبال آن هستند و جمهوری اسلامی با آن مخالفت میکند، ایجاد کریدور است، نه در اختیار قرار دادن جاده ارتباطی. در حقوق بینالملل کریدور دارای حقوق خاصی است. در اصل حق مالکیت سرزمینی را از کشور میزبان سلب میکند و در اختیار کشور استفادهکننده میگذارد و این کریدور و مسیر جزوی از خاک کشور استفادهکننده میشود. با ایجاد این کریدور در نزدیکی مرزهای ایران، راه ارتباطی ایران و ارمنستان که در اصل ایران را به اروپا وصل میکند به طور کل از حاکمیت ارمنستان خارج میشود و در اختیار جمهوریآذربایجان قرار میگیرد که این موضوع میتواند با توجه به مسائلی که میان دو کشور است و همچنین نفوذ رژیمصهیونیستی در این کشور، مسیر ارتباطی ایران با اروپا را کامل به مخاطره بیندازد و این مسیر قطع شود که خطرات امنیتی و اقتصادی بیشماری برای جمهوری اسلامی در پی خواهد داشت.