«ایران» قطع همکاری با برخی اساتید جنجالآفرین حوادث سال گذشته را بررسی میکند
دانشگاه در برابر ترویج خشونت
«موج اخراج اساتید»، «پاکسازی دانشگاهها»، «امنیتیسازی»، «پازل خالصسازی» و ...؛ تعابیر ادعایی است که این روزها برخی رسانهها و چهرههای سیاسی در همسویی سؤالبرانگیز با رسانههای معاند با هدف فضاسازی علیه کشور به کار میبرند.
«موج اخراج اساتید»، «پاکسازی دانشگاهها»، «امنیتیسازی»، «پازل خالصسازی» و ...؛ تعابیر ادعایی است که این روزها برخی رسانهها و چهرههای سیاسی در همسویی سؤالبرانگیز با رسانههای معاند با هدف فضاسازی علیه کشور به کار میبرند. این قلب واقعیت و وارونهنمایی در حالی است که دانشگاهها و مراکز آموزش علمی کشور با نزدیک به 87 هزار عضو هیأت علمی خود را برای حضور دانشجویان در سال جدید تحصیلی آماده میکنند. اما قطع همکاری با معدودی از اساتید پیمانی که در اجرای قوانین حاکم بر جذب اعضای هیأت علمی و مراعات استانداردهای علمی – پژوهشی و البته در معدود مواردی نیز برای جلوگیری از تکرار رویه خشونتبار و ترویج درگیری در حوادث سال گذشته، بهانه این هیاهوگری و اتهامزنی شده است و به این ترتیب مدعیان دفاع از آزادی و غیرامنیتی بودن دانشگاه، آن را وجهالمعامله مطامع سیاسی خود قرار دادهاند.
دفاع دولت از استقلال دانشگاه
بر اساس آماری که سخنگوی وزارت علوم از تعداد و دلایل قطع همکاری با اساتید دانشگاه اعلام کرده از تعداد 38 استادی که در دولت سیزدهم همکاریشان در دانشگاههای زیرمجموعه وزارت علوم پایان یافته، 3 استاد به سن بازنشستگی رسیده بودند، ۳ نفر پرونده قضایی خارج از وزارت علوم دارند و تا حل پرونده از تدریس تعلیق شدهاند، ۷ نفر در اغتشاشات سال گذشته کنشگری مجرمانه داشتهاند و تعدادی صلاحیتهای علمی و عمومیشان برای تدریس رد شده و 7 استاد هم اصولاً عضو هیأت علمی نبودهاند و صرفاً قرارداد حقالتدریسشان تمدید نشده است. علی شمسیپور در حالی این آمار در اثبات دروغ بودن ادعای «پاکسازی دانشگاه از اساتید منتقد» را مطرح کرد که با یادآوری آمار سه هزار نخبهای که قرار بود به اعضای هیأت علمی دانشگاهها افزوده شوند و در دولت گذشته با اغراض سیاسی اخراج و از حق خود محروم شدند؛ میزان سیاسی و نمایشی بودن ادعاهایی نظیر تأکید حسن روحانی رئیسجمهور سابق بر حفظ حرمت دانشگاه و اساتید را نشان داد.
این در حالی است که دولت سیزدهم چنانکه آیتالله رئیسی رئیسجمهور نیز در نشست خبری هفته گذشته تصریح کرد، خط قرمز خود را «حفظ آرامش و نشاط علمی دانشگاهها» قرار داده است و بیش از هر چیز بنا دارد از دانشگاه در مقابل جریانی دفاع کند که میخواهد این محیط را به صحنه «خشونت»، «درگیری به جای گفتوگو» و «التهابآفرینی برای عملیات روانی» تبدیل کند.
ادعای اخراج و تصفیه اساتید که این روزها به لقلقه زبان برخی سیاسیون مخالف دولت تبدیل شده در حالی است که به گفته مدیرکل دفتر بازرسی و پاسخگویی به شکایات وزارت علوم حتی یک مورد شکایت از هیأتهای جذب درباره اخراج یا تعلیق استاد به این دفتر ارجاع نشده حال آنکه طبیعی بود اساتید در صورت ناحق دانستن دلایل قطع همکاریشان استیفای حق خود را با شکایت به این دفتر آغاز کنند.
سیاسیکاری مدافعان التهاب دانشگاه
بر خلاف تصور اما انتقادهایی که به بهانه قطع همکاری با معدودی از اساتید از سوی رسانههای منتقد دولت و نیز برخی چهرههای زاویهدار همسو با حملات رسانههای بیگانه انجام شد، مشمول همه این اساتید نیست. اینکه «محمدحسین گرگیج» امام جمعه برکنارشده آزادشهر و معروف به بیان مواضع تفرقهافکنانه مدعی «اخراج گسترده اساتید دانشگاه» و «مرگ فرهنگی کشور» به این واسطه شود و رسانههایی همچون بیبیسی و اینترنشنال با ادعای امنیتی کردن فضای دانشگاه به تبلیغ کارزار جمعآوری امضا برای بازگشت اساتید قطع همکاری شده بپردازند، اتفاقاً به نحو آشکاری متمرکز بر انگشتشمار استادانی است که در آلوده کردن محیط دانشگاه به نفرت و درگیری، سهیم بودند. چنانکه یکی از اساتید دانشگاه شریف به عنوان استاد دانشگاهی که در جریان حوادث سال قبل خشونتآمیزترین تحرکات را در قلب خود شاهد بود، بیشترین این حمایتها را متوجه خود ساخته است.
به این ترتیب استادی که بیش از تدریس مشغول مخالفخوانی در توئیتر است و خواسته یا ناخواسته یک روز ارتباط آشکار دو دانشجوی دستگیر شده شریف با سازمان منافقین را منکر میشود و روز دیگر در بحبوحه درگیریهای فیزیکی میان جریانهای مختلف دانشجویی گرای امکان انتقال سلاح از طریق نردههای دانشگاه شریف را میدهد حالا همان استادی است که به نمادی برای مطرح کردن ادعای دروغین پاکسازی اساتید تبدیل شده است. حال آنکه هیأت جذب دانشگاه شریف مستنداً در همین مصداق، پایان مدت پیمان و عدم ارائه درخواست تمدید قرارداد و مهمتر از آن انجام ندادن بخشی از تکالیف آموزشی و پژوهشی را دلیل حکم قطع همکاری با او اعلام کرده است.
دانشگاه سنگر آزادی
دانشگاه بهرغم همه تلاش جریانهای معاند برای سوءاستفاده از شور و هیجان دانشجویان، سنگر آزادی است. نهاد دانشگاه جایی است که در تمام سالهایی که از عمر انقلاب گذشته، مرجعیت سیاسی داشته و این مرجعیتش با حمایت کشور از فعالیت تشکلهای دانشجویی مختلف تثبیت شده است.
دانشگاه در ایران همان جایی است که دانشجویانش هر ساله در دیدار با عالیترین مقامات کشور تندترین انتقادات و مهمترین مطالبات را برای حل مسائل مردم مطرح میکنند. این سیاسی بودن همان رویهای است که توسط دولت سیزدهم هم بهرغم همه التهابآفرینیهای رخ داده، حمایت شده است. دانشگاه سیاسی اما جایی نیست که به جای تضارب عقاید و حاکمیت کرسیهای آزاداندیشی، رویه خشونت فیزیکی، توهین یا تخریب اموال عمومی اجازه عرض اندام داشته باشد.
قطعاً عاملان اتفاقات تلخی که سال گذشته با پنجه بوکس و چاقوی ضامندار و حتی حمایت از قاتل مسلح دو دانشجوی مشهدی در ساحت علمی و فرهنگی دانشگاه صورت گرفت و از سوی برخی نهتنها محکوم نشده و حتی تبلیغ شد، نمیتوانند با غوغاسالاری و بیانصافی و سیاسیکاری جریانهای منتقد دولت به مطامع خود دست پیدا کنند؛ دولت سیزدهم نیز براساس قانون و بر مبنای معیار موضع اخیر رئیسجمهور عمل خواهد کرد که: «دولت نشاط علمی دانشگاهها، برقراری کرسیهای آزاداندیشی و ارتباط با دانشجویان و محیطهای دانشگاهی را دنبال میکند.»