یادداشت

دولتِ مسئول و ضرورت تحول فرهنگی

محمد مهدی اسماعیلی
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی

 

تمجید کم‌سابقه رهبر معظم انقلاب اسلامی از عملکرد دولت مردمی را می‌توان نقطه عطفی در رابطه میان رهبر انقلاب اسلامی با دولت‌های مختلف دانست؛ نکته‌ای که خود ایشان نیز بر آن تأکید داشته و آن را فراتر از حمایت‌های مرسوم از دولت‌های گذشته عنوان کردند.
تمجیدی که اگر چه مهم‌ترین مهر تأیید بر عملکرد دو ساله دولت و موجب بیشترین مباهات و افتخار است، اما تعهد و مسئولیت دولتمردان را نیز صدچندان می‌کند. وقتی برای نخستین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران دولتی به چنین افتخار بزرگی نائل می‌آید، نشان‌دهنده انتظارات و توقعات متفاوت از جانب این دولت است؛ انتظاراتی که رهبر معظم انقلاب در دو حوزه «اقتصاد» و «فرهنگ» به تبیین آنها پرداختند.
از منظر رسانه‌ای و فرهنگی، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار را می‌توان کامل‌ترین مصداق جهاد تبیین دانست. الگویی که باید سرمشق همه مسئولین برای تحول رسانه‌ای و فرهنگی در دولت مردمی باشد؛ تحولی که اگر چه از دو سال پیش آغاز شده است اما اکنون و با تأکیدات مقام معظم رهبری باید به‌عنوان مهم‌ترین راهبرد فرهنگی دولت با دقت، سرعت و حساسیت‌های بیشتری مورد تداوم و پیگیری قرار گیرد.

تمجید کم‌سابقه رهبر معظم انقلاب اسلامی از عملکرد دولت مردمی را می‌توان نقطه عطفی در رابطه میان رهبر انقلاب اسلامی با دولت‌های مختلف دانست؛ نکته‌ای که خود ایشان نیز بر آن تأکید داشته و آن را فراتر از حمایت‌های مرسوم از دولت‌های گذشته عنوان کردند.
تمجیدی که اگر چه مهم‌ترین مهر تأیید بر عملکرد دو ساله دولت و موجب بیشترین مباهات و افتخار است، اما تعهد و مسئولیت دولتمردان را نیز صدچندان می‌کند. وقتی برای نخستین‌بار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران دولتی به چنین افتخار بزرگی نائل می‌آید، نشان‌دهنده انتظارات و توقعات متفاوت از جانب این دولت است؛ انتظاراتی که رهبر معظم انقلاب در دو حوزه «اقتصاد» و «فرهنگ» به تبیین آنها پرداختند. از منظر رسانه‌ای و فرهنگی، بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در این دیدار را می‌توان کامل‌ترین مصداق جهاد تبیین دانست. الگویی که باید سرمشق همه مسئولین برای تحول رسانه‌ای و فرهنگی در دولت مردمی باشد؛ تحولی که اگر چه از دو سال پیش آغاز شده است اما اکنون و با تأکیدات مقام معظم رهبری باید به‌عنوان مهم‌ترین راهبرد فرهنگی دولت با دقت، سرعت و حساسیت‌های بیشتری مورد تداوم و پیگیری قرار گیرد.

دولت مردمی؛ دولتی در تراز انقلاب اسلامی
دولت مردمی از همان نخستین روزها مهم‌ترین هدف خود را تحول در ماهیت دولت در راستای ایجاد دولتی در تراز انقلاب اسلامی قرار داد. «دولت مردمی» تنها یک نام برای تمایز بخشیدن با دولت‌های گذشته نبود، بلکه نشان‌دهنده تفاوت ماهوی این دولت در رفتار، عملکرد و جهتگیر‌ی‌های اصلی خود با سایر جریان‌های سیاسی و روندهای حاکم بر دولت‌های گذشته نیز بود. وابستگی و تعلق فکری و نظری عمیق آیت‌الله رئیسی در مقام سکاندار و هدایتگر اصلی این دولت، به جریان اصیل و اصلی انقلاب اسلامی که حضرت امام(ره) و مقام معظم رهبری در کنار چهره‌هایی نظیر شهید مظلوم دکتر بهشتی، استاد شهید مطهری و بزرگانی چون حضرت آیت‌الله جوادی آملی از مهم‌ترین نمایندگان آن هستند، موجب شده است تا دولت مردمی بر مبانی مستحکم فکری و عقیدتی استوار باشد.
گفتمان نواندیش که امام خمینی(ره) نقطه اوج و رهبر بلامنازع این گفتمان است، شارحان قدرتمندی بعد از انقلاب داشت که هر کدام این گفتمان را قدم‌هایی به پیش بردند و هر یک نوآوری و تحولی در آن ایجاد کردند. شهید مطهری در خلق ادبیات نظری برای این گفتمان و دکتر بهشتی در ساختارسازی و تربیت نیرو، ستارگان پرنور فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی هستند، اما بدون‌شک قدرت این گفتمان در قرن جدید نتیجه پرچمداری آن در سه دهه گذشته توسط حضرت آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان رهبر حکیم انقلاب اسلامی است. در نتیجه رهبری ایشان، امروز گفتمان فرهنگی انقلاب اسلامی از حالت پدافندی به حالت آفندی در حال تغییر ماهیت است.
همین چهارچوب گفتمانی و فکری، جهتگیری‌های اصلی این دولت در عرصه فرهنگی را نیز در تمایز با سایر جریان‌های سیاسی و فرهنگی کشور رقم زده است؛ تمایزی که بیش از هر چیز خود را در «احیای فرهنگی انقلاب» یا بازگشت به ارزش‌های فرهنگی انقلاب اسلامی از طریق تغییر در الگوی مسلط مدیریت فرهنگی کشور نشان می‌دهد. ایجاد یک مدیریت فرهنگی در تراز انقلاب اسلامی از طریق بازسازی و حتی تجدید ساختار مدیریت فرهنگی کشور، مهم‌ترین رویکرد فرهنگی دولت مردمی در دو سال گذشته بوده است؛ رویکردی که در چهارچوب گفتمان فرهنگی کلان انقلاب اسلامی، مهم‌ترین وظایف و مسئولیت‌های دولت در عرصه فرهنگ را تلاش برای ارتقای سطح عمومی و بینش اسلامی در جامعه از طریق فعالیت‌های فرهنگی-هنری می‌داند و این وظیفه را از طریق مشارکت دادن به گروه‌های مردمی، کاهش تصدی‌گری دولت در کنار نظارت و تسهیل‌گری، احترام و تعهد به آزادی‌های قانونی در حوزه بیان و قلم و به رسمیت شناختن تنوع سلایق دنبال می‌کند.

تحول فرهنگی در راستای مسئولیت‌پذیری دولت
اما آنچه تغییر ساختار مدیریت فرهنگی در این دولت را به سمت تحقق اهداف عالیه فرهنگی انقلاب اسلامی هدایت کرده و ضمانت اجرایی «تحول» در حوزه فرهنگ کشور خواهد بود، تداوم پایمردی بر چهارچوب گفتمانی و عقیدتی این دولت -یعنی همان گفتمان فرهنگی اصیل انقلاب اسلامی- است؛ گفتمانی که ریشه در تنازعات فرهنگی این کشور-خصوصاً از مشروطه تا انقلاب اسلامی- داشته و در تقابل با دو جریان غرب‌گرا و واپس‌گرا، برآمده از مکتب فکری و فقهی نواندیش شیعه با محوریت امام خمینی(ره) است. تنازعی که همچنان در اشکال نوپدید به حیات خود ادامه داده و محورهای اصلی نزاع فرهنگی در ایران امروز و ضرورت تقویت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در این میدان منازعه را تبیین و مشخص می‌کند. این نزاع فرهنگی اگر چه ریشه‌های تاریخی عمیقی دارد، اما در ادوار گوناگون بعد از انقلاب اسلامی به اشکال متفاوت بازسازی و تجدید حیات یافته است.
در یک دهه اخیر این نزاع فرهنگی بیش از هر چیز خود را در تعیین جایگاه دولت و میزان نقش یا مسئولیت آن در عرصه فرهنگ نشان داده است. از یک‌سو با جریانی روبه‌رو هستیم که متأثر از برخی رویکردهای غربی به دنبال رهاسازی عرصه فرهنگی کشور و سلب مسئولیت کامل از دولت در این عرصه است؛ رویکردی که در تقابل صریح با قانون اساسی، گفتمان امامین انقلاب اسلامی و سایر اسناد بالادستی به دنبال خلع ید کامل دولت از صحنه فرهنگ بوده است. تجارب گذشته نشان داده عواقب تسلط چنین رویکردی، خصوصاً در میانه نزاع فرهنگی همه‌جانبه غرب، چیزی جز گسترش نفوذ فرهنگی دشمن و فراموشی و نابودی تدریجی همه ارزش‌های فرهنگی انقلاب اسلامی نبوده است. سلب مسئولیت از دولت در این عرصه و بی‌اعتنایی دولت به مسئولیت‌هایش در این حوزه، قدرت تأثیرگذاری و هدایت این حوزه مهم و راهبردی کشورمان را در اختیار بازیگران خارجی و داخلی متعددی قرار می‌دهد که نتیجه‌ای جز وادادگی و تسلیم فرهنگی برای جمهوری اسلامی نخواهد داشت؛ اتفاقی که در سال‌های گذشته بارها رخ داده است و نتایج آن را در عرصه‌های گوناگون شاهد بوده‌ایم.
در واقع در دهه گذشته شاهد تلاش برای نوعی «کودتای فرهنگی» در کشور بودیم که وجود جایگاه ولایت فقیه در ساختار سیاسی نظام جمهوری اسلامی و حضور گروه‌های مردمی علاقه‌مند به انقلاب اسلامی، مانع موفقیت این کودتا شد.
در تقابل با چنین رویکردی، دولت مردمی به دنبال احیای مسئولیت‌پذیری دولت در عرصه فرهنگ کشور بوده است. آیت‌الله رئیسی و همکاران ایشان در دولت، با همان روحیه مسئولیت‌پذیری و تکلیف‌محوری که موجب ایفای نقش جدی‌تر دولت در عرصه‌های اقتصادی، سیاست داخلی و خارجی شده است و شاهد دستاوردهای درخشان آن نیز بوده‌ایم، به عرصه فرهنگی نیز وارد شده و با جدیت به دنبال عمل به وظایف و مسئولیت‌های مصرح قانونی و انقلابی خود در این حوزه بوده است.
آیت‌الله رئیسی از شاخص‌ترین افراد پرورش‌یافته در گفتمان فکری و فرهنگی نواندیش حضرت امام خمینی(ره) است. دولت مردمی هم براساس چهارچوب این گفتمان سر کار آمده است. تغییر مدیریت فرهنگی به سمت تراز فرهنگ انقلاب اسلامی مهم‌ترین اتفاقی بود که در دولت مردمی رخ نمود و مورد تحسین رهبر معظم انقلاب قرار گرفت.
اگر امروز و بعد از گذشت دو سال از عمر این دولت، شاهد رونق اقتصاد فرهنگ، گسترش مشارکت‌های مردمی در عرصه فرهنگ، حضور مؤثر جریان‌ها و نیروهای جبهه انقلاب در عرصه فرهنگ، جوان‌گرایی، استعدادیابی و پرورش نیروها، تغییر محتواهای فرهنگی، برگزاری جشنواره‌ها بر اساس زیست‌بوم ایرانی و... هستیم، همگی از برکات و نتایج تغییر گفتمان و رویکرد فرهنگی دولت در راستای در اختیار گرفتن «مرجعیت حکمرانی فرهنگی کشور» و پایمردی بر مسئولیت‌ها و تعهدات فرهنگی دولت بوده است.

تداوم مسئولیت‌پذیری فرهنگی با عزم و انگیزه مضاعف
معتقد هستیم جنگ امروز ما با جبهه غرب بیش از هر چیز جنگ فرهنگی است و کانون درگیری‌ها هم در عرصه فرهنگ مستقر است. جنگ ترکیبی سال گذشته مهم‌ترین و گسترده‌ترین هجمه علیه باورهای فکری و فرهنگی جامعه و تلاشی برای به شکست کشاندن رویکردهای فرهنگی دولت مردمی بود. دشمن به این تحلیل روشن رسیده است که بدون تضعیف ریشه‌ها و ستون‌های فرهنگی جامعه ایران، دولت و جامعه همدیگر را بازتولید می‌کنند و امکان شکست نظام جمهوری اسلامی وجود ندارد. بنابراین با راهبرد «تضعیف جامعه» به دنبال تضعیف حکومت است.
در دو سال گذشته اگر چه تحولات چشمگیری در تغییر جهت‌گیری‌های فرهنگی دولت رخ داده و ثمرات و برکات فراوانی هم برای نظام اسلامی و ملت ایران به همراه داشته است، اما بی‌تردید انتظار و توقع ملت بزرگ ایران از دولت مردمی در عرصه فرهنگ همانند سایر عرصه‌ها، بسیار فراتر از آن چیزی است که تاکنون رخ داده است؛ انتظاراتی که رهبر معظم انقلاب نیز در فرمایشات اخیرشان با اشاره به دو حوزه فرهنگ و اقتصاد بر آن تأکید داشتند. در همین راستا تأکید بر ضرورت افزایش کمی و کیفی فعالیت‌های فرهنگی به‌عنوان مهم‌ترین تأکید رهبر معظم انقلاب در این حوزه، مهم‌ترین راهبرد فرهنگی دولت در سال پیش‌رو خواهد بود. رویکرد «تحول مستمر» که اگر چه از دو سال قبل و با حضور میدانی دولت در عرصه فرهنگ و گسترش عدالت فرهنگی در تمام کشور با جدیت دنبال شده است، اما از این پس با تأییدات و تأکیدات رهبر معظم انقلاب با عزم و انگیزه بیشتری مورد پیگیری قرار خواهد گرفت. در همین راستا حمایت فرهنگی از حوزه اقتصادی کشور با تأکید بر تدوین و اجرای پیوست‌های فرهنگی و رسانه‌ای کارآمد، از دیگر اولویت‌های فرهنگی دولت در سال‌های آینده است.
امید آنکه تحت هدایت‌ها و حمایت‌های رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران و با مشارکت و همراهی همه دلسوزان فرهنگی انقلاب اسلامی، شاهد توفیق بیشتر دولت در عمل به مسئولیت‌های فرهنگی و انقلابی‌اش باشیم.