فرهنگ غلطی که در خیابان‌ها ماندگار شده است

مکالمه با زبان «بوق»

هر بار که صدای شدیدی به گوش وارد می‌شود یک کم‌شنوایی خفیف در گوش ایجاد می‌شود اما چنانچه آسیب‌های موقتی ادامه یابد به مرور زمان بر روی هم انباشته شده و در نهایت باعث کم‌شنوایی دائم می‌شود

حمیرا حیدریان
گزارش نویس


 
راننده برای متوجه‌کردن مسافر و پرسیدن مسیر، یک «بوق» کوتاه می‌زند؛ اگر مسیر مسافر با او همخوانی داشته باشد با یک «بوق» دیگر به او می‌گوید: «بیا بریم.»
برخی از رانندگان تاکسی و مسافرکش‌های شخصی که در یک مسیر خاص و مشخص کار می‌کنند، هر بار که یکدیگر را در حال رفت‌وآمد ببینند، چند «بوق» می‌زنند که معانی متفاوتی دارد: «سلام، چطوری؟ خسته‌نباشی و...».
 وقتی چراغ سبز می‌شود رانندگان، ناخودآگاه «بوق» می‌‌زنند تا نفر جلویی را برای حرکت‌کردن آماده کنند! ‌در ترافیک‌ نیز چنین «بوق»‌زدن‌هایی رایج است یعنی با اینکه مسیر بسته است اما تعدادی از رانندگان فکر می‌کنند با «بوق»‌زدن، راه باز خواهد شد.
زمانی که راننده‌ای خیابان یکطرفه و ورود ممنوع را می‌آید؛ رانندگان دیگر با «بوق»‌زدن، به او می‌فهمانند که باید به تابلواحترام بگذارد.
 این زبان تردد در خیابان هاست. فرقی نمی‌کند جلوی یک بیمارستان باشد یا وسط ترافیک.هر اتفاقی که بیفتد دستمان را روی بوق می‌گذاریم.
یکی برای آدرس گرفتن، راننده تاکسی‌برای سوارکردن مسافر، دیگری پشت چراغ قرمز، ابراز شادی و... مدام بوق می‌زند. بوق‌ زدن در کلانشهرها یکی از عوامل اصلی آلودگی‌های صوتی به شمار می‌آید، «بوق‌هایی» با صداهای متفاوت؛ «بوق‌هایی» با قیمت‌های متفاوت و «بوق‌های» دیوانه‌کننده که خارج از نشان دادن رفتار ناخوشایند، بر سلامت شهر و شهروندان تأثیر منفی دارد و حق داشتن آرامش را از سایر شهروندان سلب می‌کند.
  هنگامی که بخش پایانی خدا حافظی میهمانان همسایه به کوچه کشیده می‌شود، به منظور قدردانی و تشکر، بوق ممتدی به جای دست تکان دادن در نیمه شب نواخته می‌شود؛ غافل از این موضوع که همین صداهای ناهنجار چه تأثیر نامطلوبی بر اعصاب و روان‌ دیگران می‌گذارد. به بیان کارشناسان اجتماعی، فرهنگ شدن ضدفرهنگ‌ها درحقیقت بروز نوعی خودخواهی است که پیامدهای اخلاقی را گاهی با خود به همراه دارد.
 آیدین احمدی یکی از شهروندان تهرانی است که هر روز صبح برای رفتن به سر کار از تاکسی استفاده می‌کند و می‌گوید: این روزها بوق زدن نوعی ارتباط برقرار کردن است، بوق کوتاه نشانه سلام، بوق طولانی و کش‌دار نشانه اعتراض و... است.انگار بوق زدن زبان دوم راننده هاست. از اینکه مدام صدای آن را در می‌آورند هیچگونه حس ناراحتی ندارند و انگار با این زبان سال‌ها است که خو گرفته‌اند.
 افشین میرزایی که بتازگی خودروی خود را اسپورت کرده و چندین بوق با صداهای مختلف روی آن نصب کرده است هم می‌گوید: این یک نوع سرگرمی برای ما جوانان است و هیجان خودمان را با بوق زدن تا حدی خالی می‌کنیم. البته بین دوستان خود هم یک جوری رقابت و خودی نشان دادن و حس برتری داشتن است که با این کار کمی آن حس را به آرامش می‌رسانیم.
 آیدا 38 ساله که هرروز صبح برای رفتن به سر کار از خودروی شخصی خود استفاده می‌کند از حجم ترافیک و زدن بوق‌های ممتد خودروها در ترافیک بخصوص پشت چراغ قرمز وقتی مدت آن طولانی می‌شود انتقاد می‌کند و می‌گوید: وقتی از خانه خارج می‌شوم، انواع و اقسام صداهای بوق را می‌شنوم که بشدت اعصابم را تحریک می‌کند تا جایی که وقتی به محل کار می‌رسم برای چند دقیقه حاضر نیستم با هیچ کسی صحبت کنم. این روزها بوق زدن به یک عادت و فرهنگ غلط میان مردم تبدیل شده است؛عادتی که پیامدهای ناخوشایندی را به همراه دارد. وقتی از خانه بیرون می‌آییم و تقریباً نیمی از وقت شبانه‌روز خود را در جامعه برای کار کردن سپری می‌کنیم با انواع آلودگی‌های صوتی از جمله بوق سرو کار داریم و این موضوع به اینجا ختم نمی‌شود و وقتی داخل خانه هم هستیم این صدای ناهنجار بوق است که گاهی در ساعاتی از شب توسط رانندگان - چه آن فردی که در پشت ترافیک مانده و چه همسایه‌ای که برای صدا کردن فرزند خود از بوق استفاده می‌کند - اعصاب و روان آدم را برهم می‌زند.
 اکرم پوربخت، عضو هیأت علمی دانشکده علوم توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی ایران هم آلودگی ناشی از صدای بوق را یکی از انواع آلودگی‌هایی می‌داند که تأثیر مخرب و بسزایی در حس شنوایی افراد دارد و می‌گوید: در ترافیک‌های شهری زمانی که شدت صدا از 100 دسی بل بالاتر باشد و با آلاینده‌های شیمیایی هوا همراه شود اثر مخربی بر سیستم شنوایی افراد می‌گذارد. شدت صدا در مکان‌های پر سر و صدا اگر بالای 100 دسی‌بل باشد به تنهایی باعث آسیب بر سیستم شنوایی می‌شود ولی اگر این آلودگی صوتی در کنار آلودگی هوا قرار گیرد اثر تقویت کننده‌ای روی هم می‌گذارند که شدت مخرب بودنش بر سیستم شنوایی بیشتر خواهد بود و این تحقیق در دانشگاه علوم پزشکی ایران انجام و ثابت شده است.
این متخصص شنوایی سنجی به مشکلات ناشی از آلودگی صوتی اشاره دارد و می‌افزاید: آلودگی صوتی از جمله بوق که گاهاً به صورت ممتد و در طول شبانه‌روز به طور متوالی در سطح شهرها به گوش شهروندان می‌رسد باعث می‌شود مشکلاتی بر سیستم شنوایی افراد وارد شود. این مشکلات باعث آسیب سلول‌های مویی شنوایی که در واقع گیرنده اصلی صدا هستند می‌شود و اگر شدت بسیار زیاد باشد می‌تواند عصب شنوایی را دچار آسیب جدی کند.
 وی با بیان اینکه آلودگی‌های صوتی به تدریج و طی سالیان متمادی باعث کم شنوایی در افراد می‌شود بیان می‌کند:هر بار که صدای شدیدی به گوش وارد می‌شود یک کم‌شنوایی خفیف در گوش ایجاد می‌شود اما چنانچه آسیب‌های موقتی ادامه یابد به مرور زمان روی هم انباشته شده و در نهایت باعث کم‌شنوایی دائم می‌گردد.
 روزبهانی درباره اثرات آلودگی صوتی گفت: آلودگی صوتی یکی از مهم‌ترین آلاینده‌های زیست محیطی است که می‌تواند ابعاد مختلفی از سلامت انسان را به خطر بیندازد؛ این نوع آلودگی بی‌شک می‌تواند هم بر سلامت جسم و هم بر سلامت روان اثر بگذارد و اثرات مخرب و منفی زیادی به دنبال داشته باشد.
وی ادامه می‌دهد: طبق تحقیقات به عمل آمده افرادی که در معرض آلودگی‌های صوتی زیادی قرار دارند با مشکلاتی مانند اضطراب، اختلال در تمرکز، اختلال در خواب، ضعف در تعامل و گفت‌وگو و... دست و پنجه نرم می‌کنند. حتی ثابت شده آلودگی صوتی با احساس افسردگی هم ارتباط مستقیمی دارد. همچنین این نوع آلودگی باعث سردرد، سرگیجه، فرسودگی و خستگی هم می‌شود.
 روزبهانی درباره تأثیر آلودگی بر استرس نیز افزود: هورمون کورتیزول که به هورمون استرس هم شناخته می‌شود تحت تأثیر آلودگی‌های صوتی قرار می‌گیرد. زیرا چنانچه آلودگی صوتی زیاد باشد در برخی افراد سبب ترشح هورمون کورتیزول بیشتری می‌شود و حس استرس و اضطراب را در آنها ایجاد می‌کند.
این روانشناس ادامه داد: طبق پژوهش‌ها و تحقیقات انجام شده، آلودگی صوتی نه تنها می‌تواند بر سلامت فیزیولژیک و جسمانی اثر مخرب بگذارد، بلکه می‌تواند بر روح و روان افراد هم اثرات زیانباری بگذارد، زیرا همان‌طور که قبلاً اشاره کردم کورتیزولی که به خاطر فشارهای آلودگی صوتی ترشح می‌شود استرس فراوان را به‌دنبال دارد.
  حسین روزبهانی روانشناس هم آلودگی صوتی در کوتاه مدت را باعث کم شدن شنوایی عنوان می‌کند و می‌گوید: در بلندمدت هم ممکن است که شنوایی بر اثر سر و صدای زیاد از دست برود و اصطلاحا کری ادراکی یا عصبی به وجود بیاید. یا ممکن است فشار خون بالا برود که منجر به سکته قلبی می‌شود و وزوز گوش را هم گاهی به دنبال دارد. در کل همه اینها به این معنی است که آلودگی‌های صوتی اثرات جبران ناپذیری روی افراد می‌گذارد.
این روانشناس، آلودگی‌های صوتی از جمله بوق زدن در شهرهای بزرگ و کلانشهرها را عوامل ایجاد استرس در افراد می‌خواند و می‌افزاید: آلودگی صوتی یکی از عوامل استرسزای بیولوژیک است که باعث تحریک دستگاه اعصاب مرکزی می‌شود و روی دستگاه غدد هیپوفیز و اختلالات هورمونی تأثیر می‌گذارد. قاعدتا کسی که دچار این مشکلات شود نمی‌تواند به راحتی با افراد جامعه ارتباط برقرار کند. در نتیجه سلامت روان و کیفیت زندگی‌اش پایین می‌آید و در نهایت از جامعه هم دور می‌شود.
 به اعتقاد این روانشناس ۱۰ دقیقه در معرض صدای حدود ۱۰۰ دسی بل قرارگرفتن تأثیر مستقیم درمیزان یادگیری دارد، اظهار می‌کند: کاهش شنوایی به دلیل آلودگی صوتی روی عملکرد ما تأثیر می‌گذارد. انواع آلودگی صوتی بالا در نهایت می‌توانند روی تمرکز، حافظه و تصمیم‌گیری ما هم مشکل ایجاد کنند. حتی ممکن است رشد شناختی کودکان هم کند شود. همچنین آلودگی‌های صوتی گاهی به افزایش ضربان قلب منجر می‌شود و فشار بیشتری به بدن وارد می‌کند. این تغییرات متابولیسمی احساس خستگی و فرسودگی ایجاد می‌کنند که در کلانشهرها به وفور دیده می‌شود.