هفت برگ برنده، هفت شرط پیروزی، هفت اصل اساسی

دکتر محمدرضا حسنی آهنگر
رئیس دانشگاه جامع امام حسین(ع)

 
 «دشمن با همه محاسبات به ظاهر مستحکم و قدرت نظامی خود، قابل شکست دادن است»؛ این جمله کلیدی را رهبر معظم انقلاب اسلامی اواخر فروردین ماه در دیدار با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح بیان کردند. در شرایطی که دشمن جنگی ترکیبی و تمام عیار را علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته، مقابله با آن نیازمند هوشمندی و قابلیت‌های متعددی است. برنامه‌های دشمن برای تضعیف، مهار و ضربه زدن به ایران دارای ابعاد مختلف و متنوعی است و برخورد با هر کدام از آنها در سطح تاکتیکی، به شناخت و مهارت در همان زمینه نیازمند است. اما به طور کلی و در سطح راهبردی، شکست دادن دشمن به ویژگی‌ها و عواملی کلان و زیربنایی نیازمند است که باید به صورت همزمان و در هم تنیده به آنها توجه شده و به کار گرفته شوند.
این اصول و عوامل هشتگانه از این قرارند؛ 1- مقهور نشویم؛ مروری بر سیاست‌ها و اقدامات دشمن و در رأس آنها امریکا علیه سایر کشورها و بازیگران در عرصه بین‌الملل، استفاده از عنصر رعب و تهدید است. این تهدید و رعب آفرینی خود را به اشکال مختلف بروز می‌دهد؛ از مواضع تند و تهدیدآمیز سیاسی گرفته تا برخی تحرکات نظامی. نکته جالب توجه آنکه در گذشته، اغلب این عنصر به تنهایی کارآیی داشته و کشورها یا بازیگران هدف تحت تأثیر قرار گرفته و به خواسته عامل تهدید تن داده‌اند. اگر چه حتی توانایی تهدید و رعب افکنی امریکا طی سال‌های اخیر کاهش یافته اما هنوز هم این یکی از مهم‌ترین ابزار جعبه سیاست خارجی امریکاست. نظام جمهوری اسلامی نشان داده ترسی از تهدیدات امریکا ندارد و این نهراسیدن را به دیگران نیز منتقل کرده است.
2- عقلانی عمل کنیم؛ در مواجهه با دشمنی که اهل برنامه‌ریزی‌های پیچیده و گاه طولانی مدت است، عقلانیت نقشی اساسی بازی می‌کند. در اینجا عقلانیت به معنای ژرف اندیشی و اقدام با حساب و کتاب و دوری از شتابزدگی و هیجان زدگی است. نکته ظریف و مهمی که در این میان وجود دارد آن است که باید مراقب مرز باریک میان عقلانیت و محافظه کاری بود. با محافظه کاری نمی‌توان دشمن را شکست داد.
 3- وحدت را گسترش دهیم؛ یکی از چیزهایی که دشمن از آن استفاده بسیار کرده و می‌کند، اختلاف داخلی است. این اختلاف می‌تواند مربوط به داخل یک کشور یا فرضاً میان سایر کشورها باشد. شکاف‌ها و گسل‌ها، فضای خوبی برای حرکت و مانور دشمن هستند. با تمام قوا باید در راستای وحدت آفرینی و کاهش شکاف و اختلاف در همه سطوح و میان همه بازیگران اردوگاه خودی حرکت کرد. گاهی لازمه این کار انعطاف پذیری و گذشت است. هر بار کشور در داخل دچار تشتت و اختلافات شده، طمع و فشار دشمن نیز افزایش یافته است.
4- هوشیار باشیم؛ آمادگی و عدم غفلت، یکی دیگر از عوامل مهم برای شکست دشمن است. آمادگی کامل و اطمینان بخش باید در همه سطوح و اشکال فیزیکی و غیرفیزیکی خود را نشان دهد؛ از هوشیاری فکری و ذهنی گرفته تا طرح‌ها و سناریوهای از پیش فکر و تمرین شده برای وضعیت‌های احتمالی پیش رو و سعی در خواندن ذهن حریف و پیش‌بینی حرکات بعدی او.
5- دچار اختلال محاسباتی نشویم؛ دشمن از هر طریقی می‌کوشد در دستگاه محاسباتی ما -اعم از مردم و مسئولان- اختلال ایجاد کند. این اختلال گاهی از طریق تهدید دنبال می‌شود که در بند اول به آن اشاره شد اما گاهی اختلال محاسباتی با ابزار ایجاد سراب و خوشبینی نابجاست. برای مثال سعی می‌کنند این‌گونه القا کنند که اگر در فلان موضوع کوتاه آمده و امتیاز دهیم، دشمنی‌ها کم می‌شود و می‌توان به یک رابطه مسالمت‌آمیز رسید.
6- استقامت بورزیم؛ مقابله با دشمن نیازمند صبر و استقامت است. صبر به معنای منفعل و تماشاگر بودن صحنه نیست. نباید در مسیری که اصولی و عقلانی به سمت آرمان‌هاست، موانع و دشواری‌ها ما را دچار خستگی کند. دشمن همین را می‌خواهد که احساس کنیم استقامت بی‌فایده است و با تردید و تزلزل از خود بپرسیم تا کی می‌خواهیم مقاومت کنیم. صبر و استقامت باید همراه با امیدواری و امیدبخشی باشد.
7- از محاسبات معنوی غافل نشویم؛ و بالاخره اینکه با همه تلاش‌ها، برنامه‌ریزی‌ها و تدارکات، نباید فراموش کرد که ما برگ برنده‌ای داریم که معنویت است. تعیین کنندگی عنصر معنویت کارکرد بی‌بدیل خود را در دوران جنگ تحمیلی به خوبی نشان داد و به اثبات رساند. دشمن که درکی درست و واقعی از این عنصر ندارد می‌کوشد معنویت را مقابل عقلانیت و محاسبه نشان داده و به طرق مختلف آن را تضعیف کرده و از دایره محاسبات ما خارج سازد.  در بیش از چهار دهه‌ای که با دشمن درگیر بوده‌ایم، هیچ پیروزی و ظفری را نمی‌توان نام برد که عنصر معنویت در آن نقشی کلیدی نداشته است.