کتاب سازی آیا همان کتاب دزدی است ؟

کتاب‌های یک صفحه‌ای

ترانه بنی‌یعقوب
گزارش نویس

«جامعه‌شناسی مواد مخدر، تیکه‌های پشت کامیونی، چرا دختر کوچولوها از موش‌های سفید کوچولو می‌ترسند، آی‌پی چیست، نکات مهم در نرم‌افزار، آشپزی و خواص غذاها، چاقوی همه کاره و...» اینها عناوین تعدادی از کتاب‌هایی است که در یک بروشور با دو سی‌دی به مشتری فروخته می‌شود. البته فکر نکنید اینها همه کتاب‌های موجود در این بروشور است بلکه در همین مجموعه 7 هزار عنوان کتاب به خواننده ارائه می‌شود. اگر شما هم مثل من به کتاب خواندن علاقه‌مند باشید، حتماً عناوین این هفت هزار جلد کتاب جذب‌تان می‌کند و می‌خواهید بدانید در آن چه می‌گذرد. اصلاً چه بهتر از اینکه دو سی‌دی بخرید و خرج زیادی هم نکنید و هفت هزار جلد کتاب داشته باشید. شاید هم با خودتان فکر کنید به یک مجموعه با ارزش دست پیدا کرده‌اید؟ اما نتیجه کاملاً ناامید کننده است، شما در واقع با یک کتاب‌سازی حرفه‌ای مواجه شده‌اید. کتاب‌هایی که ممکن است در مترو تهران یا در بساط دستفروش‌های میدان انقلاب یا هر جای دیگری به شما فروخته شود. چه در قالب دیجیتال و چه در قالب افست یا چاپی. حالا بیایید درباره پدیده کتاب‌سازی بیشتر دقیق شویم.

رواج کتاب‌های یک صفحه‌ای یا گردآوری اطلاعات
در خیابان انقلاب تهران و بیشتر کتابفروشی‌هایش از پدیده کتاب‌سازی دل پرخونی دارند و می‌گویند کتاب‌هایی که کاملاً کپی‌برداری از آثار چاپ شده ناشرهاست معمولاً در بساط دستفروش‌های این خیابان پیدا می‌شود.
یکی از کتابفروشان میدان انقلاب می‌گوید: «این روزها هر چیزی را به عنوان کتاب به خواننده می‌دهند. کتاب‌هایی که در روزگار دانشجویی ما جزوه درسی به‌شمار می‌آمدند، امروزه به‌خاطر پیشرفت تکنولوژی و صفحه‌آرایی به عنوان کتاب ارائه می‌شوند. اما در واقع کتاب نیستند. کتاب حاصل سال‌ها پژوهش و تعمق نویسنده کتاب است نه اینکه چند تا جزوه یا چند مطلب موجود در روزنامه‌ها را جمع کنی و رویش یک اسم بزنی و به عنوان کتاب بفروشی. در همین خیابان انقلاب که قدم بزنی کلی از همین به اصطلاح کتاب‌ها می‌بینی تازه ترجمه که بدتر است. کتاب‌های ترجمه شده و چاپ شده را تعدادی ناشر گمنام برمی‌دارند و بالا و پایین می‌کنند و بعد هم به عنوان خودشان در بازار نشر رواج می‌دهند، این هم دقیقاً مصداق کتاب‌سازی است.»
بعضی از کتاب‌هایی که در سی‌دی دیجیتال هفت هزار جلدی کتاب می‌بینم کتاب‌هایی یک صفحه‌ای یا دو صفحه‌ای‌اند. مثلاً آموزش نرم‌افزار است کتابی است یک صفحه‌ای. یا کتابی به عنوان چگونه می‌توان مرد جذابی بود یا چگونه زن‌ذلیل باشیم؟ جوک‌های جمع‌آوری شده در شبکه‌های مجازی است که به عنوان یک کتاب روانه بازار شده و بعید نیست دو روز دیگر کپی و افست شود و در بازار کتاب هم به فروش برسد.»
یکی دیگر از فروشنده‌های کتاب میدان انقلاب که اتفاقاً دل پر خونی از کتاب‌سازی دارد، تأکید می‌کند نگویید کتاب‌سازی بگویید، کتاب دزدی چون این کار کم از دزدی کتاب ندارد: «اینها دزدان بی‌نام و نشانی هستند چون کتاب نوشتن این‌گونه نیست اینکه اسنادی را جعل کنی و یا مطالب تکراری را به عنوان کتاب به خواننده بدهی. درواقع کتاب‌سازها با کنارهم چیدن زحمات یک فرد دیگر، بدون کمترین نوآوری یا بدون افزودن نکاتی تازه با یک عنوان جدید اثر را به نام خودشان یا دیگران منتشر می‌کنند. کتاب‌هایی که معمولاً هیچ محتوای قابل قبولی ندارد یا ترجمه‌هایی که بارها تکرار می‌شوند اما در واقع رونویسی از یک ترجمه‌اند. بعضی کتاب‌ها اکنون در بازار بیش از ۱۵۰ ترجمه متفاوت دارند مثل شازده کوچولو، بربادرفته یا قلعه حیوانات اما در واقع همه آنها رونویسی‌هایی از یک ترجمه خوب و پرمخاطب هستند و درنتیجه برای ناشران مشکل ایجاد می‌کنند. اگر در همین راسته انقلاب قدم بزنید، کلی کتاب می‌بینید که دستفروشان به همین شکل می‌فروشند و خیلی‌ها هم به‌خاطر قیمت کمتر تهیه‌اش می‌کنند. اما درواقع باید بدانند کتاب جدیدی نمی‌خرند.»
مقاله‌سازی یا مجله سازی
اما کتاب‌سازی این روزها شکل‌های جدیدی هم پیدا کرده و از آن جمله می‌توان به مقاله‌سازی و مجله‌سازی هم اشاره کرد. مقاله‌سازی که با چسباندن چند مقاله از آثار دیگران ایجاد می‌شود، یعنی از اندیشه چند نفر استفاده می‌کنند یا با ذکر منبع یا بدون ذکر منبع مقاله‌ای ارائه می‌دهند. یک اقدام رایج دیگر اینکه عده‌ای مقالات چاپ شده دیگران را بدون اینکه از صاحبان اثر اجازه بگیرند جمع می‌کنند و بعد به عنوان کتاب منتشر می‌کنند. گاهی حتی ادبیات موضوع را عوض می‌کنند و مقاله‌ای جدید به خواننده ارائه می‌دهند.
مجله‌سازی هم که اتفاقاً مصداقش را می‌توان در مجلات محلات دید اینکه آثار چاپ شده در مطبوعات را جمع می‌کنند و با یک صفحه‌بندی جدید به عنوان مجله به دست مخاطب می‌رسانند. هرچقدر این مجلات را ورق می‌زنی یک مطلب نو و غیرتکراری در آنها نمی‌بینی. مجله‌سازی اگر برای خواننده فایده‌ای ندارد، اما برای سازنده حتماً نان دارد.
یکی از کتابفروش‌ها که حسابی از بازار نشر کتاب ناامید است، می‌گوید: «فروش کتاب این روزها کم شده، کتاب‌های پرفروش را کپی می‌کنند و به‌عنوان چاپ افست می‌فروشند و این‌طوری به ناشرها لطمه می‌زنند. متأسفانه برخی ناشرها هم حاصل دسترنج ناشری دیگر را کپی می‌کنند که این موضوع در ترجمه بیشتر اتفاق می‌افتد و تا زمانی که این‌طور باشد، نمی‌توان در مقابل کتاب‌سازی ایستاد. مگر اینکه قوانین خاصی تدوین شود.»
یکی دیگر از کتابفروش‌های میدان انقلاب کتاب‌های نفیس دیوان اشعار شاعران بزرگ پارسی را عرضه می‌کند. صاحب کتابفروشی می‌گوید: «کتاب‌های نفیس هم دیگر خریداری ندارد بس که کتاب‌های حافظ و سعدی را هم کپی کرده‌اند و می‌فروشند. این در مورد کتاب‌های انگلیسی زبان هم مصداق دارد الان هر کتاب انگلیسی اصل حدود هفت یورو است و اگر بخواهید آنقدر پول بدهید و یک کتاب چاپ اصلی داشته باشید باید حدود 400 هزار تومان خرج کنید. خب این کار را نمی‌کنند و زیراکس انگلیسی را به قیمت 20 تا 30 هزار تومان می‌خرند. کتاب‌سازی خیلی گسترده‌تر از چیزی است که می‌بینید، پرینت و کپی گرفتن بلای جان حوزه کتاب شده. خواننده‌هایی هم که حرفه‌ای نیستند و نه به نویسنده کتاب کار دارند نه به مترجم.»

 

 

بــــرش

کتاب سازی این روزها شکل های جدیدی هم پیدا کرده و از آن جمله می توان به مقاله سازی ومجله سازی هم اشاره کرد.مقاله سازی که با چسباندن چند مقاله از آثار دیگران ایجاد می شود، یعنی از اندیشه چند نفراستفاده می کنند یا با ذکرمنبع یا بدون ذکر منبع مقاله ای ارائه می دهند. یک اقدام رایج دیگراینکه عده ای مقالات چاپ شده دیگران را بدون اینکه از صاحبان اثر اجازه بگیرند جمع می کنند و بعد به عنوان کتاب منتشر می کنند