«ایران» دستاوردهای سفر اخیر رئیس جمهور به سوریه را بررسی می‌کند

نظم جدید خاورمیانه به نفع جبهه مقاومت

معادلات شکست‌خورده واشنگتن

سفر سید ابراهیم رئیسی به دمشق نقطه عزیمتی برای عمق بخشیدن به یکی از دیرپاترین اتحادهای منطقه‌ای جمهوری اسلامی به شمار می‌آید. حضور تاریخی رئیس جمهور در سوریه که اواخر هفته گذشته صورت گرفت، ناظران را به این باور ‌رساند که این حضور حتی اگر در سیر خویش رویدادی با نشان دیپلماتیک به شمار آید اما نتیجه و برآیندی تاریخی برای جبهه مقاومت و منطقه به دنبال خواهد داشت. افزون بر اینکه این هم‌پیمانی در فراز جدید مناسبات ایران و سوریه پساجنگ فصل تازه‌ای از همکاری در عرصه سیاسی، اقتصادی و نظامی- امنیتی را به روی دو طرف گشوده است. از این رو، بسیاری در امضای طلایی رؤسای جمهور ایران و سوریه بر توافقنامه راهبردی دو کشور، آغاز دوره جدیدی از نقش‌آفرینی پررنگ جمهوری اسلامی در عرصه‌هایی فراتر از همکاری‌های نظامی و مستشاری را جست‌و‌جو می‌کنند که ترسیم‌کننده نقشه راه مشارکت کشورمان در بازسازی سوریه بحران‌زده از ویرانه‌های جنگ است. برای سنجش ارزش سفر رئیسی به دمشق در ترازوی قضاوت باید از متن و مفاد توافقنامه‌های رنگارنگی که در این سفر به امضا رسید، عبور کرد و به نتایج عینی و ملموس آن در بستر این رابطه راهبردی اندیشید.

بازسازی در سوریه پساجنگ
رئیس جمهور در جریان سفر اخیر به سوریه یکی از موقعیت‌شناسی‌های ویژه خود را بروز داد. کشورهای عربی در حالی به تماشای اوج گرفتن رابطه ایران و متحد نزدیکش نشستند که تا پیش از آن به نظر می‌رسید، این پیوند بی‌سابقه علی رغم همراهی تنگاتنگ ایران با دولت دمشق در سال‌های مبارزه بی‌امان با گروه تروریستی داعش نتوانسته بود به نقش‌آفرینی پررنگ آن در روند همکاری‌های اقتصادی و مشارکت در بازسازی سوریه پساجنگ بینجامد. چه آنکه تمرکز ویژه دولت پیشین بر به کارگیری همه ظرفیت‌های خود جهت ترمیم رابطه با غرب و حل و فصل پرونده هسته‌ای سبب شد دولتمردان پیشین همه توش و توان خود در عرصه سیاست خارجی را معطوف ورای مرزهای خاورمیانه و آسیا کرده و به این ترتیب با نادیده گرفتن ظرفیت‌های بالقوه اقتصادی متحدان منطقه‌ای خود، یکی از سهل‌الوصول‌ترین بازارهای بین‌المللی یعنی سوریه را به رقیبان واگذار کنند. امری که تنها سهمی 3 درصدی از تجارت خارجی سوریه را تا پایان دولت دوازدهم نصیب کشور ساخت و آن را در جایگاه هفتم در میان صادرکنندگان کالا به سوریه نشاند. این چنین بود که وقتی «بشار اسد» در نشست خبری مشترک با رئیسی درخواست برای مشارکت پررنگ جمهوری اسلامی در روند بازسازی سوریه را تکرار کرد و تلویحاً بر اولویت قرار دادن کشورمان در فهرست متقاضیان حضور در روند همکاری‌های اقتصادی و تجاری سوریه تأکید کرد، انتظار می‌رفت آیت‌الله رئیسی این فرصت را برای تحقق اهداف اقتصادی کشور به کار گیرد.

14  سند همکاری در بخش‌های کلان اقتصادی
امضای ۱۴ سند همکاری‌ در حوزه‌ همکاری‌های تجاری، نفت‌ و انرژی، فنی - مهندسی، مسکن، حمل‌و‌نقل ریلی‌ و هوایی، مناطق آزاد و بخش خصوصی، ارتباطات و فناوری، زلزله و امدادرسانی و تأسیس بانک‌ و بیمه مشترک میان ایران و سوریه نشانی از بهره‌گیری همه جانبه رئیس جمهور از فضای شکل گرفته در جریان سفر به سوریه بود. علاوه بر این برنامه‌ بلندمدت در عرصه تقویت راه‌های ارتباطی همچون اتصال شبکه خط ‌آهن ایران از طریق عراق به بندر لاذقیه سوریه در دریای مدیترانه از دیگر طرح‌هایی بود که در این سفر مورد مذاکرات ویژه هیأت ایرانی در سوریه قرار گرفت. طرحی که در صورت تحقق و حمایت بالقوه چین می‌تواند ابتکار کمربند و جاده آن برای اتصال بازارهای جهانی را تقویت کند. امضای این توافقنامه‌ها در روند فعال‌سازی دیپلماسی و به خدمت درآوردن برای تحقق توسعه مراودات تجاری و اقتصادی با کشورهای منطقه در روند سیاست‌های اصولی دولت سیزدهم قابل ارزیابی است و در حالی که هنوز عمر دولت رئیسی به نیمه نرسیده این هدف تا حدود زیادی در هر دو حوزه سیاسی و اقتصادی عینیت یافته است.

توافق راهبردی؛ نخستین بار
در تاریخ رابطه
توافق جامع راهبردی میان تهران و دمشق که به امضای رئیسی و «بشار اسد» رسید، فارغ از ترسیم نقشه راه همکاری‌های اقتصادی، چشم‌انداز جدید برای دو کشور در عرصه همکاری‌های دیپلماتیک، امنیتی و نظامی گشوده است. چشم‌اندازی که زیر سایه عقب‌نشینی تدریجی امریکا از منطقه می‌تواند حلقه جدیدی از مانورهای دیپلماتیک و نظامی – امنیتی را با محوریت جبهه مقاومت شکل دهد.
چه آنکه ذیل به نتیجه رسیدن رویکردی که جمهوری اسلامی توأمان در عرصه میدان و دیپلماسی به کار گرفته، امروز منطقه فروپاشی جبهه ائتلافی غربی- عربی - عبری تحت هدایت مستقیم امریکا، دستیابی به توافق ایران و عربستان، خروج دمشق از انزوا و شتاب کشورهای عربی برای ترمیم و تقویت رابطه با تهران و دمشق را به نظاره نشسته است.
از این رو امضای سند برنامه جامع همکاری‌های مشترک ایران و سوریه را که برای اولین بار در تاریخ روابط دو کشور رخ داد، نباید تنها رویدادی در روند رابطه دوجانبه تهران و دمشق دید که می‌توان آن را نقطه عزیمت برای ورود به دورانی ارزیابی کرد که امریکا در آن بازنده‌ای تمام‌عیار به شمار می‌آید و به نظر می‌رسد راه گریزی جز خروج از خاورمیانه برای خود نمی بیند.

 

سیدظفر مهدی
خبرنگار

ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران بامداد پنجشنبه در توئیتی با، به کار بردن جمله مشهور «عصبانی باش و از عصبانیت بمیر» خطاب به همتای امریکایی خود ودانت پاتل اشاره کرد. پاتل روز چهارشنبه به خبرنگاران در واشنگتن گفت که «تعمیق روابط» میان تهران و دمشق باید «نگرانی بزرگی» نه تنها برای ایالات متحده و شرکایش، بلکه برای جهان ایجاد کند. کنعانی هم در ادامه پاسخ به اظهارات پاتل نوشت: البته خشم رژیم منحوسی که شاخ آن در سوریه و کل منطقه توسط ایران و محور مقاومت شکسته شده و باید به حضور تهاجمی خود در سوریه پایان دهد، طبیعی است. اما سؤال اینجا است که چرا امریکایی‌ها نسبت به سفر ابراهیم رئیسی رئیس‌جمهور به سوریه عصبانی و ناراحت هستند؟
پاسخ ساده است؛ مجتمع نظامی-صنعتی امریکا پس از سال‌ها حمایت از گروه‌های تروریستی و مزدوران با هدف سرنگونی بشار اسد، با شکستی ننگین در سوریه مواجه شده است. روز چهارشنبه، رئیس‌جمهور اسلامی ایران در دمشق، 13 سال پس از سفر قبلی رئیس‌جمهور ایران به این کشور عربی، مستقیماً برای دیدار با همتای سوری خود رفت. اسد نه مانند صدام حسین از چاله زیرزمینی بیرون آمد و نه مانند معمر قذافی از لوله تخلیه بیرون کشیده شد. وی میزبان این مقام بازدیدکننده در کاخ زیبای ریاست جمهوری خود بود.
برخلاف صدام و قذافی، «متحدان» غرب که در نهایت سرنگون شدند، اسد از حمایت ایران و محور مقاومت برخوردار بود تا در مقابل قدرت‌های غربی و مزدوران آنها ایستادگی کند. ایران به دوستان و متحدان خود خیانت نمی‌کند؛ موضوعی که اسد نیز روز چهارشنبه به آن اذعان کرد.
اسد در دیدار با رئیس جمهور با تشکر از حمایت قاطع و تزلزل‌ناپذیر ایران گفت: «شما نه تنها از ما حمایت سیاسی و اقتصادی کردید، بلکه با خون خود از ما حمایت کردید». رئیس‌جمهور نیز در پاسخ، از سوریه به‌دلیل «دستیابی به پیروزی (در جنگ) با وجود تهدیدها و تحریم‌ها» تمجید و در عین حال بر ادامه حمایت ایران از دمشق تأکید کرد. چنین رخدادهایی برای امریکایی‌ها سنگین و غیرقابل هضم است و به همین علت نفرت آنها را برمی‌انگیزد؛ زیرا آنها تلاش زیادی برای پروژه سرنگونی دولت سوریه کردند و در این راستا سرمایه‌گذاری زیادی را هم انجام دادند.
کشورهای عربی که بعضی از آنها روابط پررنگی هم با ایالات متحده دارند، برای عادی‌سازی روابط خود با سوریه در صف ایستاده‌اند. این در حالی است که پاتل روز چهارشنبه به خبرنگاران گفت دولت بایدن به شرکا و متحدان خود در منطقه به وضوح گفته است که از عادی‌سازی روابط با دمشق حمایت نمی‌کند. یک روز پیش از آن، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه امریکا به همتای مصری خود گفته بود کسانی که با دولت اسد ارتباط برقرار می‌کنند، باید به دقت بررسی کنند که این تلاش‌ها چه نسبتی با نیازهای مردم سوریه دارد.
این واقعیت که «همپیمانان عرب واشنگتن»، از جمله مصر، در ماه‌های اخیر مجموعه‌ای از اقدامات را با هدف نزدیک شدن به سوریه انجام داده‌اند، بلینکن و دوستانش را عصبانی کرده است.
هفته آینده هم ترکیه، سوریه، ایران و روسیه برای پیشبرد گفتمان عادی‌سازی با تمرکز بر احیای کامل روابط دیپلماتیک بین دمشق و آنکارا در مسکو ملاقات خواهند کرد. در حال حاضر صحبت‌هایی در مورد برنامه‌ریزی اقتصادهای بزرگ خلیج فارس از جمله عربستان سعودی برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های زیرساختی مهم در کشور ویران شده از جنگ به‌عنوان بخشی از تلاش‌های بازسازی وجود دارد.
ایران پیش از این به دولت بشار اسد در راستای بازسازی کشور ویران شده از جنگ تحمیلی یک دهه‌ای امریکا و متحدان دولتی و غیردولتی‌اش متعهد شده است. کنعانی روز دوشنبه در نشست خبری هفتگی خود گفت: سوریه در حال ورود به مرحله بازسازی است و ایران در این مرحله نیز در کنار سوریه خواهد بود. هنگامی که ایران و سوریه در روز چهارشنبه مجموعه‌ای از توافقنامه‌های همکاری، از جمله یک پیمان استراتژیک بلندمدت را امضا کردند، ناراحتی و ناامیدی در کریدورهای قدرت واشنگتن به طور چشمگیری افزایش یافت.
رئیس‌جمهور روز چهارشنبه در دیدار با بشار اسد از سهم بزرگ شهدای بزرگی چون سردار قاسم سلیمانی در رهایی کشور از چنگال داعش یاد کرد و خطاب به اسد گفت: روابط ایران و سوریه با خون شهدای عزیز ما به‌ویژه شهید حاج قاسم سلیمانی گره خورده است و این نام نماد ثبات و استحکام روابط دو کشور است؛ این یعنی اگرچه سردار شهید حاج قاسم سلیمانی با توطئه‌های امریکایی‌ها به شهادت رسید، اما تأثیر اقداماتش هنوز هم ادامه دارد و در موضوعات مختلف خود را نشان می‌دهد؛ موضوعی که امریکا از درک و تحلیل آن ناتوان بوده است.