سرشکنجه‌گر معروف ساواک از مخفیگاه خود بیرون آمد و در تجمع ضدانقلاب حاضر شد

دموکراسی خواهی ساواکی!

ایلیا داوودی
روزنامه نگار

تصاویر منتشر شده جدید نشان می‌دهد که «پرویز ثابتی» رئیس امنیت داخلی و سرشکنجه‌گر ساواک بعد از سال‌ها زندگی در انزوا و دوری از رسانه‌ها در تجمع اخیر ضدانقلاب در لس‌آنجلس به‌ همراه خانواده‌اش شرکت کرده است. پردیس ثابتی، دختر پرویز ثابتی عکسی از او در تجمع اپوزیسیون در امریکا منتشر کرده است. از پرویز ثابتی هیچ تصویر جدیدی پس از انقلاب منتشر نشده بود، نه در کتاب خاطراتش «در دامگه حادثه» و نه در گفت‌وگویی که سال ۱۳۹۰ با «صدای امریکا» داشت و زندگی وی در تمام طول این سال‌ها در خارج از کشور نیز به خاطر جنایاتی که در زمان مسئولیتش در ساواک انجام داده، با ترس و نگرانی ادامه داشته است. ثابتی از چهره‌های معروف ساواک و رئیس اداره یکم این سازمان به‌شمار می‌رفت که زندان کمیته مشترک ضدخرابکاری (موزه عبرت فعلی) هم از زیرمجموعه‌های آن بود. نام ثابتی به واسطه اقدامات وحشیانه‌اش در ساواک به قدری معروف است که هنوز هم جامعه ایرانی او را از یاد نبرده است. با این حال برای آنکه مخاطبان با شخصیت منفور وی و کارنامه سیاه عملکردش بیشتر آشنا شوند، در ادامه معرفی کوتاهی از وی می‌آید.

آشنایی با جعبه سیاه ساواک
ثابتی به جعبه سیاه ساواک مشهور است و شکنجه زندانیان و مبارزان پیش از انقلاب زیر نظر وی صورت می‌گرفت. بعد از کودتای امریکایی- انگلیسی 28 مرداد 1332، ‌محمدرضا پهلوی در صدد تثبیت پایه‌های حکومت دیکتاتوری خود برآمد و از سوی دیگر، دولت‌های استعمارگر انگلیس و امریکا که منافع عمده‌ای در ایران داشتند، حفظ امنیت و تثبیت دیکتاتوری محمدرضا پهلوی را امری بسیار ضروری می‌دانستند. در این زمان امریکایی‌ها تصمیم گرفتند ایران را به عنوان پایگاه اصلی خود در منطقه حفظ کنند. لذا ساواک براساس طرح امریکایی‌ها در سال 1336 با یک صفحه قانون و یک دنیا اختیارات، با ریاست تیمور بختیار به عنوان اولین رئیس آن پا به عرصه وجود گذاشت و بتدریج توانست بر کلیه امور مملکت تسلط یابد. تشکیل این سازمان آغاز اختناق، استبداد و سانسور یک ملت بود. سازمان امنیت که از جهت سازمان اداری زیر نظر نخست وزیری بود، رسماً در رأس حکومت قرار گرفت. تمام اعمال مأموران دولت تحت نظارت مأموران این سازمان قرار داشت. هیچ یک از نمایندگان مجلس بدون تصویب این سازمان نمی‌توانستند در انتخابات شرکت کنند. به طور خلاصه، ایرانی زندانی همیشگی سازمان اطلاعات و امنیت کشور شد. در این سازمان که ‌هارولد ایرنبرگر آن را دوست شکنجه‌گر غرب لقب داده بود، عناصر بسیاری فعالیت می‌کردند که از هیچ جنایتی برای حفظ منافع اربابان خود فرونگذاشتند. یکی از این افراد پرویز ثابتی عضو شماره دو ساواک بود.
محمود طلوعی در جلد دوم کتاب «بازیگران عصر پهلوی، از فروغی تا فردوست» ثابتی را یکی از گردانندگان اصلی ساواک و از عناصر مرتبط این سازمان با موساد معرفی می‌کند و در مورد عملکرد وی می‌نویسد: «ثابتی در تمام عملیات پرسر و صدای ساواک در سال‌های 1352 تا 1356 نقش اصلی را به عهده داشت و شبکه‌ ساواک در وزارتخانه‌ها و سازمان‌های دولتی و حتی بخش خصوصی زیر نظر مستقیم او عمل می‌کردند. گزارش‌هایی که از طریق نصیری به شاه داده می‌شد عمدتاً از طرف ثابتی و دار و دسته‌ او تنظیم می‌گردید و نصیری که بیشتر سرگرم سوء‌استفاده‌های مالی و خوشگذرانی بود، بخش اعظم کارهای ساواک را به ثابتی و عوامل او سپرده بود. ثابتی در انتصاب مقامات دولتی و انتخاب نمایندگان مجلس نقش اساسی داشت و گزارش منفی ساواک درباره‌ هرکس که نامزد احراز یک مقام دولتی یا نمایندگی مجلس می‌شد برای جلوگیری از انتصاب یا انتخاب وی کافی بود. عده‌ای از مقامات دولتی هم مستقیماً با ساواک کار می‌کردند و به این ترتیب ثابتی در مقام مدیر کل اداره‌ سوم ساواک بیش از هر مقام دیگر دولتی بر امور کشور تسلط داشت...» ثابتی در ساواک پس از نصیری جایگاه مهمی داشت، چنان که در اسناد سفارت امریکا وی جزو اعضای  محفل خصوصی شاه معرفی شده است.
وی از مهره‌های اصلی ساواک بود و در تحکیم رژیم پهلوی آنچه در قدرت داشت، به کار می‌برد. همین امر باعث شد در طول خدمتش در ساواک شش بار از سوی شاه و دربار مورد تقدیر قرار گیرد و علاوه بر تقدیر‌های ذکر شده، نشان‌های درجه چهار و پنج تاج، سه همایون، کوشش دو، سپاس یک و دو و همچنین مدال جشن دوهزار و 500 ساله طلایی شهر و مدال نقره یادبود جشن‌های دوهزار و 500 ساله را دریافت کند. پرویز ثابتی قرار بود چهره رسانه‌ای ساواک باشد. او را پیش از انقلاب مقابل تلویزیون ملی نشاندند تا به سؤالات خبرنگاران درباره ساواک پاسخ دهد و نماد اُبهت ساواک باشد. ثابتی بارها به خاطر گزارش فساد هویدا و اشرف به شخص شاه تا مرز دادگاهی شدن رفت. خود او در مقدمه کتابش که در فرانسه چاپ کرد، می‌گوید: «من از فساد و ضعف پهلوی اطلاعاتی دارم که به دلیل سوءاستفاده نکردن دستگاه تبلیغاتی جمهوری اسلامی از بیان آن معذورم!»
کارگردان بزرگِ سریال‌های سانسور، خفقان و جوخه اعدام!
اقدامات ثابتی در مبارزه با مخالفان رژیم پهلوی شدید بود؛ وی در کنار تعطیل کردن بسیاری از مجامع مذهبی اقدام به دستگیری، شکنجه، تبعید یا حتی مرگ مبارزین می‌کرد. به عنوان یکی از جنایات وی می‌توان به شکنجه آیت‌الله سعیدی اشاره کرد. ایشان وقتی برای آخرین بار در یازدهم خرداد 1349 توسط مأموران ساواک دستگیر شد، پس از 10 روز براثر شکنجه‌های وحشیانه‌ای که ثابتی از آن به عنوان بازجویی تخصصی نام می‌برد، به شهادت رسید.
سانسور کتاب‌ها بویژه سانسور سیاسی به قول کریستین دلانوآ نویسنده کتاب ساواک، کسب و کار ساواک بود. این کار از سال 1345 در زمان نخست‌وزیری امیرعباس هویدا به شیوه سانسور پس از چاپ و پیش از پخش برقرار گردید. با وجود این، هویدا همیشه در مقابل اعتراض نویسندگان نسبت به سانسور کتاب اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد. وی در سمیناری که در سال 1345 درباره کتاب برگزار شد، در پاسخ به سؤالی در مورد اینکه مسئول سانسور کیست، گفته بود ساواک؛ و در سمینار دیگری در حضور پرویز ثابتی نماینده ساواک و رضا قطبی، پسردایی شهبانو فرح و مدیرعامل رادیو و تلویزیون در پاسخ به سؤالی مشابه می‌گوید: مرد شماره دو ساواک پرویز ثابتی.
در طول سال‌های دهه‌ 1340 و 1350 ده‌ها نفر از فعالان سیاسی مخالف حکومت پهلوی، پس از تحمل شدیدترین شکنجه‌های جسمی اعدام و به جوخه‌های مرگ سپرده شدند. از جمله جنایات هولناک ساواک در طول دهه 1350 به گلوله بستن 9 نفر از زندانیان سیاسی زندان اوین (گروه جزنی) در تپه‌های مشرف به این زندان بود. در پی افشاگری‌ها و اعترافات برخی از عوامل ساواک پس از پیروزی انقلاب اسلامی از جمله بهمن نادری‌پور معروف به تهرانی آشکار شد که این جنایت با تأیید و اصرار شخص شاه و هدایت نصیری رئیس وقت ساواک و کارگردانی پرویز ثابتی مدیر کل اداره سوم ساواک صورت گرفته بود.

دموکراسی سلطنت‌طلبان با طعم شکنجه!
در سال 91 کتاب خاطرات وی با نام «در دامگه حادثه» منتشر شد که بسیاری از فعالان سیاسی داخل و خارج کشور به مطالب آن انتقاد کردند و ثابتی را به تطهیر ساواک و تحریف تاریخ جنایات ساواک متهم کردند. 198 نفر از زندانیان ساواک نیز در نامه‌ای با استناد به «عهدنامه بین‌المللی منع شکنجه و مجازات‌های اهانت‌آمیز و غیرانسانی» (مصوب مجمع عمومی سازمان ملل متحد در دهم دسامبر 1984)، خواستار پیگرد حقوقی ثابتی و اخراج وی از امریکا شده بودند.
مدیر امنیت داخلی مخوف‌ترین دستگاه اطلاعاتی منطقه در اورلاندو به‌عنوان یک سه‌ملیتی ایرانی، اسرائیلی و امریکایی زندگی می‌کند و شرکتی اقتصادی به‌نام Paris Enterprises دارد. او از حامیان مالی کمپین انتخاباتی جرج بوش و کمیته ملی جمهوری‌خواهان بوده‌ است. طنز روزگار آنجاست که پرویز ثابتی سرشکنجه‌گر ساواک که در گزارشی به شاه، معتقد بود مردم ایران آمادگی دموکراسی ندارند و دادن آزادی دست حکومت را می‌بندد، در تجمع اخیر ضدانقلاب در لس‌آنجلس شرکت کرده و برای دموکراسی شعار می‌دهد! معنای این حضور روشن است: نخست اینکه جریان سلطنت‌طلب بیش از همیشه به وقایع اخیر دل بسته و امیدوار است تا به نتیجه دلخواه برسند! پس باید همه حتی آنان که سال‌ها در سکوت بودند دست و پا بزنند تا فردا محکوم به انفعال نشوند و سهمیه‌ها برای فردای پیروزی خیالی(!) از همین الان مشخص شود! دوم اینکه جریان سلطنت‌طلب با حمایت خارجی‌ها، پول، رسانه اقماری و لشکرکشی سلبریتی‌ها با تمام توان به میدان آمده و این نوبت را فرصت آخر می‌دانند. شاید هیچگاه دیگر امکان تجمیع چنین فرصت‌هایی وجود نداشته باشد؛ پس می‌بایست تیر آخر را هدر ندهند.