بررسی ابعاد مقتدرانه حضور ارتش و سپاه در آب‌های بین‌المللی

در مدار ۱۰ درجه

گروه سیاست / با وجود دستاوردهای عظیم نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، کمتر کسی به طور دقیق از وسعت این دستاوردها خبر دارد و آنچه گاه در رسانه‌ها منتشر می‌شود، تنها بخش کوچکی از این دستاوردها است. به علاوه انتشار اخبار به صورت مقطعی مانع از آن می‌شود تا درک درست و منسجمی از توانمندی دریایی نیروهای نظامی ایران داشته باشیم. به همین خاطر به سراغ یکی از پژوهشگران این حوزه رفتیم؛ علی گلی نام که فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته هوا فضا است، مدتی است که ذیل کلان مسأله «رصد پیشرفت‌های ایران» به پژوهش در حوزه پیشرفت‌های نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران پرداخته است. این پژوهشگر جوان در نتیجه پژوهش‌های خود به تصویری از روند پیشرفت نیروی دریایی در خودکفایی تجهیزات و گسترش مأموریت‌ها دست یافته و آنگونه که خود می‌گوید، در ادامه هم تصمیم دارد به مطالعات خود در زمینه دریا و اقتدار دریایی جمهوری اسلامی ادامه دهد. وی در این گفت‌و‌گو درباره ابعاد حضور ارتش و سپاه در آب‌های بین‌المللی توضیحاتی داده که دانستن آنها درک بهتری از توانمندی دریایی جمهوری اسلامی ایران را برای ما رقم خواهد زد.

در ابتدا چون از اصطلاح ناوگروه زیاد استفاده می‌کنیم، توضیح دهید که این واژه به چه معنا است؟
ناوگروه متشکل از یک ناو رزمی و یک ناو پشتیبانی است. یعنی ناوی که وظیفه پشتیبانی از ناو رزمی را دارد. خدمه این دو ناو یک ناوگروه را تشکیل می‌دهند که اصطلاح انگلیسی آن اسکادران می‌شود.
بسته به اینکه مأموریت ناوگروه چه باشد، عنوان مأموریتی آنها فرق می‌کند. مثلاً ناوگروه‌هایی که اعزام می‌شوند و امنیت را در این دو مسیر که توضیح دادم به عهده دارند، ناوگروه‌های رزمی - اطلاعاتی نام دارند و بعضی وقت‌ها که آموزشی هم باشد می‌گویند رزمی - اطلاعاتی - آموزشی. نوع دیگری از ناوگروه وظیفه تأمین امنیت را ندارند، بلکه مأموریت دارند به کشورهای دیگر بروند و پیام صلح و دوستی ایران را برسانند و با آنها ارتباط برقرار کنند. در زمینه دیپلماسی دریایی نیروی دریایی ارتش ایران خیلی خوب کار کرده و ما ارتباط‌های خوبی با نیروهای دریایی کشورهای دیگر برقرار کرده‌ایم. این دسته از ناوگروه‌ها ناوگروه صلح ودوستی نام دارند.
ناوگروهی که مدتی قبل در دریای سرخ حضور داشت و در رسانه‌ها مورد توجه قرار گرفت، ناوگروه هشتاد و چهارم ما است. از سال 88 اولین ناوگروه اعزام شد و به ترتیب اعزام‌ها ادامه پیدا کرد و در حال حاضر هشتاد وچهارمین ناوگروه هم اعزام شده است. مأموریت این ناوگروه‌ها چند روزه نیست، بلکه معمولاً سه ماه در دریا طول می‌کشد.
ناامنی دریایی که در پاسخ به سؤال اول به آن اشاره کردید، شامل چه تهدیدهایی است؟
در دریا ما با دو تهدید مواجه هستیم. یکی دزدان دریایی هستند که معمولاً اهل سومالی‌اند و دومی تروریسم دریایی است که نمونه‌اش همین مواردی است که در اخبار شنیده می‌شود فلان کشتی در فلان منطقه منفجر شد یا فلان جا بمب‌گذاری شد. معمولاً هم رژیم صهیونیستی در این موارد دست دارد. به این نوع تهدید می‌گویند تروریسم دریایی. نیروی دریایی ما مقابله با این دو تهدید را در مسیرهای پرخطر دریایی برعهده دارد.
 در طول این 13 سال ارتش تجارب متعددی را در زمینه تأمین امنیت راه‌های دریایی داشته؛ آیا این تجارب تدوین هم شده‌اند؟
نه متأسفانه تاکنون کار جدی روی آنها صورت نگرفته است. اگر رسانه‌ها بتوانند به این مأموریت‌هایی که در این 13 سال انجام شده، بپردازند محتواهای خوبی وجود دارد که هم می‌تواند به کتاب تبدیل شود و هم حتی می‌توان درباره آنها فیلم ساخت. اتفاقات عجیب و غریبی افتاده که من اینجا چند نمونه از آنها را بیان می‌کنم؛
زمانی یک کشتی تجاری بار شکر داشت و از برزیل می‌آمد به سمت ایران، در دوهزار کیلومتری کشور ما، دزدان دریایی سومالی به آن حمله می‌کنند و وارد کشتی می‌شوند و کشتی را می‌گیرند. خدمه را مجبور می‌کنند که کشتی را به سمت سومالی هدایت کند. آنها با نیروی دریایی ارتش ما ارتباط می‌گیرند ونیروی دریایی از منطقه یکم دریایی که در منطقه بندرعباس قرار دارد، حرکت می‌کنند وخودشان را به این کشتی می‌رسانند. جالب است بدانید کسی که کشتی را گرفته بود، محمد گاراد، پادشاه دزدان دریایی بود، یعنی همه او را می‌شناختند و اینکه این آدم اگر کشتی‌ای را بگیرد، دیگر امکان نجات برای آن کشتی وجود ندارد. نیروی دریایی ما خودشان را به این کشتی رسانده بودند و آن را آزاد کرده بودند.
جالب است بدانید که در ماجرای این کشتی که به آن اگلانتین (یا ایران گیلان) می‌گفتند، این کشتی را دزدان دریایی گرفته بودند و نیروی دریایی ما این کشتی را سالم نجات می‌دهد. هم کشتی را سالم می‌گیرد و هم دزدان دریایی را دستگیر می‌کند. زمانی که اینها را دستگیر می‌کند، سه هزار کیلومتر از کشور فاصله گرفته بودند و امریکایی‌ها و انگلیسی‌ها می‌آیند و تصویربرداری می‌کنند و سؤال می‌کنند شما اینجا چکار می‌کنید که به آنها گفته می‌شود ما نیروی دریایی ارتش هستیم و کشتی تجاری ما را دزدان دریایی گرفته بودند و ما آمدیم کشتی را نجات دادیم. سؤال می‌کنند دزدان دریایی کجا هستند؟ می‌گویند آنها را دستگیر کردیم. برای آنها سؤال پیش می‌آید که چگونه چنین اتفاقی ممکن است، یعنی نیروی دریایی ما توانسته بود کشتی‌ای را که دزدان دریایی گرفته‌اند، نجات دهد.
یک مورد هم کشتی تجاری چین بود که آن را هم دزدان دریایی به کشتی ورود و کشتی را تصاحب کرده بودند و نیروی دریایی ایران کشتی را سالم از آنها پس می‌گیرد. یعنی اقتدار دریایی ما در این سطح است که واقعاً امریکایی‌ها هم نمی‌توانند این طوری با تهدیدها مقابله کنند.
ما در زمان پهلوی هم نیروی دریایی داشتیم؛ نیروی دریایی در آن زمان چه وضعیتی داشت؟
نیروی دریایی ما در دوره رضاخان تأسیس شد. درآن موقع نیروی دریایی ارتش ایران در منطقه خلیج‌فارس حضور داشت و در سال 1320 که متفقین به کشور ما حمله کرده بودند، کشتی‌های ما که در خلیج فارس بودند غرق می‌شوند و کلاً نیروی دریایی ما فلج می‌شود. بعداً محمدرضا پهلوی هم خریدهای نظامی زیادی انجام داد و ناوشکن‌هایی از امریکا و دیگر کشورها خرید و نیروی دریایی را تجهیز کرد، ولی در تمام این دوران (57 سال حکومت پهلوی)، نیروی دریایی ارتش ما، یک نیروی دریایی ساحلی بود.
در ادبیات دریایی آب‌ها را به سه دسته تقسیم می‌کنند؛ آب قهوه‌ای (Brown water)، آب سبز (green water) و آب آبی (blue water). آب‌های قهوه‌ای آب‌های رودخانه‌ای هستند که قایق‌های گشتی در آنها تردد می‌کنند. آب‌های سبز هم آب‌های ساحلی هستند. اما آب‌های آبی، آب‌های آزاد بین‌المللی هستند؛ یعنی اقیانوس‌ها. بسته به اینکه شما در کدام یک از این آب‌ها دریانوردی می‌کنید، دارید قدرت خودتان را نشان می‌دهید و کشوری که بتواند در آب‌های آزاد دریانوردی کند، یک نیروی دریایی بسیار قوی‌ دارد. الان الحمدلله نیروی دریایی ارتش ما براحتی در آب‌های آزاد دریانوردی می‌کند و عملیات انجام می‌دهد و یگان‌های خودش را به مأموریت‌های چندین ماهه می‌فرستد. این وضعیت در دوره پهلوی وجود نداشت و نیروی دریایی ما نهایتاً یک نیروی دریایی ساحلی بود. مثل نیروی دریایی عربستان، بحرین، قطر، امارات و کشورهایی که در حاشیه خلیج‌فارس هستند. حتی همین الان هم نیروی دریایی این کشورها در دسته نیروی دریایی ساحلی است؛ یعنی در ساحل‌های خودشان اگر مأموریتی باشد انجام می‌دهند.
 نیروی دریایی ما در کل دوران پهلوی ساحلی بود. یعنی اصلاً نیروی دریایی ما نه می‌توانست و نه این همت را در خودش می‌دید و آن هم کاملاً به خاطر نوع فرماندهی بود که محمدرضا و رضاخان در فرماندهی کل قوا داشتند. محمدرضا کلاً در انتخاب فرماندهان، افراد قوی‌ انتخاب نمی‌کرد؛ چون می‌ترسید تهدیدی برای قدرت خودش باشند و اجازه نمی‌داد فرماندهان نیروهای مختلف با هم جلسه داشته باشند؛ چون می‌ترسید که علیه او توطئه کنند.
نیروی دریایی در آن زمان نه توان این را داشت که در آب‌های آزاد دریانوردی کند و نه همت این را داشت. یعنی اصلاً به این موضوع فکر نمی‌کرد که برود و در آب‌های آزاد دریانوردی کند و خودش را در این حد نمی‌دید.
نیروی دریایی بعد از انقلاب با قبل از انقلاب چه تفاوتی دارد؟
بعد از انقلاب، وضعیت کاملاً فرق کرد و آن هم کاملاً برمی‌گردد به فرماندهی فرمانده کل قوا. رهبر معظم انقلاب در فرماندهی و مدیریتشان در کل قوا چند مؤلفه دارند. یکی از مؤلفه‌های مدیریتی ایشان، همت بلند ایشان است. یعنی ایشان در افقی که برای فعالیت‌های نیروی نظامی تعریف می‌کنند به هیچ حدی متوقف نمی‌شوند. یعنی اگر نیروی نظامی توانست به اهدافی که ایشان تعیین کرده برسند، نمی‌گویند به اینجا رسیدیم خیلی خوب همین جا بایستیم، بلکه هدف بعدی و هدف‌های بعدی را درنظر می‌گیرند. افق‌گشایی ایشان برای نیروی نظامی بسیار کارگشا بوده و پیشرفت‌های ما یکی از دلایل عمده آن افق‌گشایی‌های خوب ایشان بوده است.
دوم هم اعتقاد به اصل «ما می‌توانیم» است. ایشان کاملاً معتقدند که نیروی داخلی می‌تواند و این اعتقاد فقط در حد شعار نمانده و میدان هم داده‌اند که بروید و کار کنید. این مؤلفه‌ها باعث شد که نیروی دریایی ما کاملاً تغییر کند. در دوره بعد از انقلاب، قدرت دریایی را از دو جنبه خودکفایی و مأموریت‌ها می‌توان مورد توجه قرار داد.
در 57 سال حکومت پهلوی‌، آنها راحت می‌توانستند تجهیزات بخرند و تحریم هم نبودند، امریکایی‌ها می‌آمدند و به اینها آموزش می‌دادند و کلاً نیروی دریایی ما در خارج از کشور آموزش می‌دیدند؛ ما دانشگاهی در داخل کشور برای آموزش نیروی دریایی نداشتیم و با همه حمایت‌هایی که از بیرون می‌شد، یک نیروی دریایی ساحلی بودیم. اما در این 40 سال بدون کمک کشورهای دیگر که نه تنها کمکی نکردند، بلکه در مقابل ما بودند و ما را تحریم کردند، توانستیم پیشرفت‌های زیادی داشته باشیم. این موضوع قابل تأمل است که چطور نیروی دریایی ما از یک نیروی دریایی ساحلی به نقطه کنونی رسیده است؛ در زمینه آموزش از نیروهای بومی خودمان استفاده کردیم و آموزش را تقویت کردیم؛ توانمندی‌های نظامی نیروی انسانی خودمان را تقویت کردیم و در خودکفایی در مدت این چهل سال با وجود تحریم‌ها توانستیم با توکل به خداوند متعال، یک مسیر شگفت‌انگیز و جهش‌گونه را طی کنیم و الان شدیم نیروی دریایی راهبردی که در آب‌های آزاد براحتی دریانوردی می‌کند و کابوسی شده برای امریکایی‌ها. الان هم که جلوتر می‌رویم، تجهیزات ما جدیدتر می‌شوند و می‌توانیم راهبردهای جدیدتری را در پیش بگیریم.
در اینجا با توجه به تحریم‌هایی که ما داشتیم، بحث خودکفایی خیلی مهم بود؛ بویژه هم در حوزه تجهیزات دریایی که پروژه‌های آن بزرگ است؛ به حدی که مثلاً اگر یک ناوشکن را کشورهای دیگر بخواهند بسازند، چند کشور با هم این کار را انجام می‌دهند، ولی ما باید تنهایی می‌ساختیم و این، کار را برای ما بسیار سخت می‌کرد.
در واقع قصه خودکفایی ما و ساخت تجهیزات بومی در حوزه نظامی دریایی، از دهه هشتاد شروع می‌شود؛ زمانی که روس‌ها  از ایران دعوت می‌کنند تا در رزمایشی که در دریای خزر در منطقه آستاراخان روسیه انجام می‌دهند شرکت کند؛ اما ما در آن زمان امکانات مناسب برای این حضور نداشتیم. در این زمان رهبر معظم انقلاب ساخت ناوشکن را در دستور کار نیروی دریایی قرار می‌دهند؛ از این زمان به بعد ناوهای توپدار و بعداً ناوهای موشک‌انداز ساخته می‌شود. در سال 82 ناو پیکان و بعدها بتدریج ناوشکن ساخته می‌شود. ناوشکن‌های کلاس موج که کلاس معکوس ناوشکن‌های امریکایی بود که خریداری شده بودند.
اولین ناوشکنی که ساخته شد، جماران بود؛ درست است؟
بله اولین ناوشکن، جماران بود که سال 88 آماده شد و در الحاق آن به نیروی دریایی، خود فرمانده کل قوا در منطقه دریایی حضور پیدا کردند و این الحاق انجام شد.
ناوشکن‌های ما به اسم کوه‌های کشور ما هستند. مثلاً ناوشکن سهند، دنا، سبلان، ولی نام اولین ناوشکنی را که ساختیم، جماران گذاشتیم؛ به این خاطر که به ما یادآوری شود که این امام خمینی ( ره ) بود که باعث شد ما به فکر خودکفایی بیفتیم؛ کسی که به ما گفت شما می‌توانید و به ما اعتماد کرد و به ما میدان داد.
در همان موقع هم برای بعضی کشورها خیلی عجیب بود که ایران توانسته است ناوشکن بسازد. البته یک‌سری از قسمت‌ها ایراد پیدا کرد و کم‌کم مشکلات برطرف شد، اما در حال حاضر ما ناوشکن‌ساز هستیم. براحتی ناوشکن می‌سازیم؛ هم در دریای خزر و هم در خلیج‌فارس و الان داریم به سمت ساخت ناوشکن‌های سنگین حرکت می‌کنیم. یعنی ناوشکن‌های سبک را راحت می‌توانیم بسازیم. در واقع می‌توانیم بگوییم نقطه عطف ما در تجهیزات دریایی، از دهه هشتاد شروع شد.
پس ما به طور مشخص دهه هشتاد را باید نقطه عطف فعالیت نیروی دریایی بدانیم.
بله. در سال 84 دزدی دریایی شدت می‌گیرد و فعالیت‌های دزدان دریایی هم بیشتر در تنگه باب‌المندب و خلیج عدن است. همان موقع رهبر انقلاب می‌آیند و مأموریت‌ها را بین سپاه و ارتش تقسیم می‌کنند؛ بدین ترتیب نیروی دریایی سپاه وظیفه تأمین امنیت در خلیج‌فارس را به عهده می‌گیرد که در حال حاضر با پنج منطقه دریایی این کار را انجام می‌دهد؛ ایشان به نیروی دریایی ارتش، مأموریت ویژه‌ای می‌دهند و می‌گویند نیروی دریایی ارتش باید نیروی دریایی راهبردی و در ‌شأن ملت ایران باشد.
نیروی دریایی راهبردی یعنی نیروی دریایی بتواند در آب‌های دوردست حضور پیدا کند و مأموریت و عملیات انجام بدهد؛ این اقدام از سال 88 که رهبری این موضوع را مطرح کردند شروع شد. اینگونه نبود که از همان روز اول بتوانیم به نیروی دریایی راهبردی برسیم؛ این افق گشایی کم‌کم اتفاق افتاد. ایران در سال 88 این مأموریت را پیدا کرد که در ‌آب‌های آبی و آب‌های آزاد بین‌المللی حضور پیدا کند و اولین اعزام ما به منطقه مأموریتی هم در 20 /2 / 88 اتفاق می‌افتد.
می‌توان گفت همان طور که اوایل دهه 80 نقطه عطف ما در خودکفایی تجهیزات دریایی بود، سال 88 هم نقطه عطف در مأموریت‌ها و سطح نیروی دریایی بود. یعنی نیروی دریایی از سطح نیروی دریایی ساحلی به سطح نیروی دریایی راهبردی ورود می‌کند. که از سال 88 تا الان که ناوگروه هشتاد و هشتم کار خودش را انجام می‌دهد، همچنان ما در آب‌های آزاد حضور داریم و مأموریت‌های بسیار ویژه‌ای به انجام رسانده‌ایم.
مهم‌ترین مأموریت‌های نیروی دریایی سپاه و ارتش در طول این سال‌ها کدام بوده اند؟
اجازه بدهید من گل این مأموریت‌ها و حضور در آب‌های بین‌المللی را برای شما توضیح بدهم. نقطه درخشان آنها در فتح اقیانوس‌ها به سال 1400 برمی‌گردد؛ زمانی که ناوگروه اطلس که قرار بود در رژه دریایی روسیه در بندر سن‌پترزبورگ شرکت کند؛ این مأموریت یک شاهکار بود و در آن، نیروی دریایی ایران رکورد دریانوردی نظامی، نه فقط در تاریخ جمهوری اسلامی، بلکه در تاریخ نظامی کشور تا به حال را رقم زد. ایران در هیچ دوره‌ای نتوانسته بود این مسافت را دریانوردی کند؛ ما توانستیم 45هزار کیلومتر دریانوردی کنیم بدون اینکه در ساحل کشورهای دیگر پهلو بگیریم.
در سال 1390، امیرسیاری که فرمانده وقت نیروی دریایی ارتش بود، اظهارنظری می‌کند در این باره که ایران کشتی‌های نظامی‌اش را وارد اقیانوس اطلس خواهد کرد و حضوری قدرتمند در نزدیکی مرزهای آبی امریکا خواهد داشت. یعنی دو سال بعد از اینکه ما اعلام کردیم که قصد داریم در آب‌های آزاد حضور پیدا کنیم. این اظهارنظر آنقدر جنجالی بود که امریکایی‌ها فوراً به آن واکنش نشان دادند؛ جی‌کارنی، سخنگوی وقت کاخ‌سفید گفت ما این حرف‌ها را جدی تلقی نمی‌کنیم، چون به هیچ وجه با توانایی‌های دریانوردی ایران همخوانی ندارد! سی‌ان‌ان یک گزارش تحلیلی پخش کرد و گفت ناوگروه ایران باید بیش از 15هزار کیلومتر را پشت سر بگذارد تا بتواند به ساحل امریکا برسد، اگر این مسیر را بخواهد برود، باید در بندر کشورها پهلو بگیرد و ایران در این مسیر کشور دوست و هم پیمانی ندارد که بخواهد در بندر آنها پهلو بگیرد و گفتند که اصلاً ایران در این حد و اندازه نیست. اما 10 سال بعد ما این مأموریت را انجام دادیم؛ این در حالی بود که امریکایی‌ها می‌گفتند شما پانزده هزار کیلومتر را نمی‌توانید دریانوردی کنید، ولی ما این بار 45هزار کیلومتر دریانوردی کردیم، یعنی سه برابر آن چیزی که امریکایی‌ها فکر می‌کردند!
در جریان این سفر اتفاقات عجیب و غریبی افتاد. اول امریکایی‌ها فکر کردند که ایرانی‌ها می‌خواهند سلاح ببرند برای کشور ونزوئلا؛ لویی‌ داستن، وزیر دفاع امریکا می‌گفت من کاملاً نگران اشاعه تسلیحاتی از هر نوع از همسایگی ایران هستم. ایران یک‌سری قایق‌های تندرو روی ناوبندر مکران داشت که با خودش می‌برد و فکر می‌کرد ایران اینها را به ونزوئلا می‌برد که در منطقه دریایی کارائیب برای امریکایی‌ها مشکل ایجاد کنند. بعد دیدند به سمت ونزوئلا نمی‌رود و به سمت اطلس شمالی می‌رود.
اطلس شمالی یک اقیانوس وحشی است و جریان‌های عجیب اقیانوسی بسیار بالایی که آنجا دارد، می‌تواند ناوشکن‌های سبک را غرق کند و این هم جزو شاهکارهای نیروی دریایی ما بود که با یک ناوشکن سبک توانست از آنجا عبور کند. به اقیانوس اطلس شمالی می‌گویند حیاط خلوت امریکا چون امریکا و فرانسه و انگلیس در آنجا حضور دارند و کشورهای دیگر آنجا نیستند. ما از آنجا عبور کردیم و بعد وارد دریای بالتیک اروپا شدیم؛ آنجا را هم حیاط‌ خلوت ناتو می‌گویند. آنجا را هم گرفتیم و موقع برگشت از دریای مدیترانه رفتیم. دریای مدیترانه جایی است که اسرائیلی‌ها حضور دارند و ما از کنار آنها عبور کردیم، آن هم  زمانی که درگیر ماجرای تروریسم دریایی اسرائیلی‌ها بودیم. بدون ترس از کنار آنها عبور کردیم و همه چالش‌ها را پذیرفتیم. امریکایی‌ها به کشورهای مسیر گفته بودند که اگر ایران خواست در ساحل شما پهلو بگیرد اجازه ندهید. ما ناوبندر مکرانی را داشتیم که با وجود آن، نیازی به ساحل کشورها نداشتیم و این 45هزار کیلومتر را بدون پهلوگیری در ساحل کشورها طی کردیم و کابوسی شدیم برای امریکا. اینجا بود که کشورهای دنیا فهمیدند که حد و اندازه نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران چقدر است.
 از نظر حضور نظامی ایران در دریاها، جایگاه جمهوری اسلامی ایران در نسبت با سایر کشورهای جهان کجاست؟ مهم‌ترین دستاوردها را توضیح دهید؟
ما یکی از قدرت‌های برتر نظامی جهان در حوزه دریا هستیم، البته باید به این نکته مهم دقت کنیم که خیلی دیر شروع کردیم، یعنی در 57 سال پهلوی، ما خیلی می‌توانستیم جلو برویم؛ همان موقعی که کشورهای دنیا داشتند جلو می‌رفتند.
من یک مثالی بزنم؛ فیلمی ساخته شده از حمله نیروی دریایی ژاپن به نیروی دریایی امریکا در جزیره هاوایی که نیروی دریایی ژاپن با ناو هواپیمابر نزدیک می‌شود تا یک جایی و بعد هواپیماها بلند می‌شوند از روی ناو و می‌روند بندر پرل ‌هاربر در جزیره هاوایی را مورد حمله قرار می‌دهند. این حمله چه زمانی اتفاق افتاده؟ سال 1320 شمسی، یعنی همان موقعی که رضاخان دارد از کشور اخراج می‌شود، یعنی سال 1320 آخر حکومت رضاخان ژاپن ناو هواپیمابر دارد. الان عظیم‌الجثه‌ترین ناو نظامی که در دریا حضور دارد، ناو هواپیمابر است. فاصله را می‌بینید؟ ژاپن در سال1320 ناو هواپیمابر داشت و ما اینقدر فاصله داشتیم. درست است که فاصله ما زیاد بود، اما با همت و تلاش و کمک خداوند متعال، خودمان را به این نقطه رساندیم. ما جهش کرده‌ایم و یک مسیر عادی را طی نکردیم. پیشرفت ما معمولی نبود، بلکه پیشرفتی جهشی بود. در حوزه مأموریتی به نیروی دریایی راهبردی تبدیل شده‌ایم که افق مطلوب نیروهای دریایی همین است که به نیروی دریایی راهبردی تبدیل شوند. در حوزه خودکفایی هم خیلی خوب عمل کرده‌ایم. در نیروی دریایی سپاه، ساخت شناورهای تندرو با سرعت‌های بسیار بالا هم کار خیلی بزرگی بود. نیروی دریایی سپاه، راهبرد نظامی را عوض کرد و جنگ نامتقارن را در پیش گرفت. امریکایی‌ها با ناو هواپیمابر و ناوشکن و امثالهم در خلیج‌فارس حضور دارند و ما با قایق‌های تندرو. یک موقعی جان‌کری می‌گفت ایران تقارن جنگ را در خلیج‌فارس تغییر داده و برهم زده است. این تغییر راهبرد نظامی از نقاط قوت ماست، در نیروی هوایی هم همین اتفاق افتاده است. دشمن ما اگر با جنگنده می‌آید و به جنگنده‌های خودش متکی است، ما هم به موشک‌ها و پهپادهای خودمان متکی هستیم. آن موقعی که ما شروع کردیم، ساخت جنگنده به این راحتی نبود و تجربه دانشی بالایی می‌خواست که ما نداشتیم، لذا سرمایه‌گذاری کردیم روی موشک و پهپاد و خوب هم عمل کردیم و یک راهبرد نظامی جدید به وجود آوردیم.
جمهوری اسلامی در ایجاد راهبرد نظامی خیلی خوب عمل کرده است. امریکایی‌ها الان جنگ را در خلیج‌فارس باخته‌اند و اگر اطلاع داشته باشید امریکایی‌ها با ناوهای هواپیمابر خودشان در دریای کشورهای عربی حضور دارند، یعنی 900 کیلومتر از مرزهای ساحلی ما فاصله می‌گیرند که بتوانند اگر جنگی شد از آن فاصله با ما بجنگند. چون می‌گویند موشک کروز ایران تا 900 کیلومتر بیشتر بُرد ندارد و اگر ما اینجا باشیم از موشک‌های کروز ایران در امان هستیم. البته به نظر می‌رسد که الحاق ناو شهید سلیمانی باز هم معادلات آنها را برهم زده است.
بله از زمانی که همین ناو شهید سلیمانی به نیروی دریایی سپاه الحاق شد دامنه مأموریتی ما از سمت خلیج‌فارس را به سمت دریای عربی افزایش داده و باعث شده که بتوانیم با امریکا در دریای کشورهای عربی هم تقابل داشته باشیم، البته واقعاً یک بدسلیقگی در رسانه‌ای کردن این دستاورد بزرگ انجام شد. ناو شهید سلیمانی شناوری است که قابلیت‌های بسیار بالایی دارد، ولی آن طور که باید به آن پرداخته نشد و خیلی حیف است که ما نمی‌توانیم حق مطلب را در رسانه ادا کنیم.
شرکت‌های دانش‌بنیان زیادی در این کشور وجود دارند و می‌توانند کمک کنند که کار سرعت بگیرد و ما می‌توانیم توانایی‌های عملیاتی خودمان را در دریا افزایش بدهیم. در پیشرفت ما نقطه توقف وجود ندارد و ما می‌توانیم توانایی‌های خودمان را گسترش بدهیم و باید هم این کار را بکنیم. هرچند الان هم جزو یکی از قدرت‌های برتر نظامی در حوزه دریایی هستیم. اگر نبود 57 سال عقب‌ماندگی دوره پهلوی و عقب‌ماندگی که در دوره قاجار داشتیم، الان وضع ما خیلی بهتر از اینها بود.
زمانی که رهبر انقلاب مأموریت حضور در آب‌های آزاد را برای نیروی دریایی ارتش تعریف کردند، به آنها مأموریت دادند که در مدار ده درجه بتوانند دریانوردی کنند که حدود دو هزار کیلومتر از ساحل ما فاصله داشت. مدار ده درجه مدار بسیار مهمی است. این مدار بین سه تنگه مهم است؛ تنگه هرمز، تنگه باب‌المندب و تنگه مالاکا. تنگه هرمز در کشور خودمان است، تنگه باب‌المندب بین یمن و جیبوتی است و تنگه مالاکا هم بین اندونزی و مالزی است و یک سوم اقتصاد دنیا وابسته به این سه تنگه است و نیروی دریایی ما الان کاملاً اشراف دارد به این مدار ده درجه؛ یعنی امنیت را در چنین منطقه‌ای براحتی برقرار کرده است.
دستاوردهای ما از نظر عملیاتی و مأموریتی، در حوزه نیروی دریایی سپاه امنیت کامل خلیج‌فارس و در حوزه نیروی دریایی ارتش، امنیت خطوط مواصلاتی است که سبب می‌شود ما بتوانیم براحتی اجناس و کالاها را به سواحل موردنظرمان برسانیم. پشت پرده این قضیه همان مأموریت‌هایی است که نیروی دریایی دارد بخوبی انجام می‌دهد. اگر نیروی دریایی ارتش نبود، معلوم نبود وضعیت اقتصادی ما و امنیت اقتصادی ما چگونه می‌شد و چند کشتی از ما به دست دزدان دریایی می‌افتاد.
نیروی دریایی ارتش ما به حدی از توانمندی رسیده که کشورهای مطرح دنیا در حوزه نظامی دریایی، مثل چین و روسیه با ما مانور مشترک برگزار می‌کنند. این نیروی دریایی می‌خواهد برود در ونزوئلا در بیخ گوش امریکا و آنجا مانور نظامی برگزار کند. این قصه نیروی دریایی ما بود که این مسیر  پر پیچ و خم و پر از مسأله را طی کرد و توانست خودش را در این قرن از یک نیروی دریایی ساحلی که اصلاً هیچ حساب نمی‌شد، به یک نیروی دریایی راهبردی و دارای توانمندی حضور در آب‌های آزاد تبدیل کند.