دو طرح جدید توسعه زیرساختهای سوخت پاک بررسی شد
چرخش سبد سوخت به حمل و نقل سبز
در بسیاری از کشورهای دنیا، وابستگی شدید به یک نوع سوخت سالهاست کنار گذاشته شده و تنوع سبد سوخت بهعنوان یک اصل مدیریتی پذیرفته شده است. استفاده از گاز طبیعی بهعنوان سوخت جایگزین در خودروها اگر با استقبال همراه باشد، به صرفهجویی قابلملاحظهای در ابعاد فردی و ملی در مصرف سوختی منجر میشود.
زوزان نقشبندی
گروه اقتصادی
امروزه که مصرف بنزین در کشور از مرزهای قابل پیشبینی عبور و بخش قابل توجهی از منابع کشور را درگیر کرده است، تنوعبخشی به سبد سوخت امری ضروری به نظر میرسد. بنزین نهتنها هزینه سنگینی بر بودجه ملی تحمیل میکند، بلکه آلایندگی را تشدید میکند. در چنین شرایطی بهرهگیری از گاز طبیعی بهعنوان سوختی در دسترس، کم آلاینده و اقتصادی، میتواند راهی برای متعادلسازی مصرف و کاستن از فشار مضاعف بر سیستم تأمین انرژی کشور باشد.
در بسیاری از کشورهای دنیا، وابستگی شدید به یک نوع سوخت سالهاست کنار گذاشته شده و تنوع سبد سوخت بهعنوان یک اصل مدیریتی پذیرفته شده است. دولتها برای کاهش هزینههای سوخت، مهار آلایندگی و بالابردن امنیت انرژی، مسیرهای متنوعی را دنبال میکنند؛ از گسترش ناوگان گازسوز و ایجاد مشوقهای مالی گرفته تا توسعه زیرساختهای سوخت پاک در حملونقل عمومی و ترانزیت و افزایش تولید خودروهای برقی و هیبریدی که آسیبهای ناشی از تکیه بیش از حد بر بنزین را کاهش میدهد.
بنابراین استفاده از گاز طبیعی بهعنوان سوخت جایگزین در خودروها اگر با استقبال همراه باشد، به صرفهجویی قابلملاحظهای در ابعاد فردی و ملی در مصرف سوختی منجر میشود. افزون بر این، افزایش سهم این سوخت پاک میتواند منجر به کاستن ردپای کربنی شود و آلایندههای خطرناک شهری ناشی از سوخت خودروها را کاهش دهد. در همین راستا در ماده ۴۶ برنامه هفتم توسعه آمده است: «بهمنظور رفع ناترازی بنزین، ایجاد تنوع در سبد سوختی کشور و اجرای تکالیف پدافند غیرعامل و قانون هوای پاک مصوب، دولت مکلف است با همکاری وزارتخانههای نفت، کشور و صنعت، معدن و تجارت، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان ملی استاندارد ایران، برنامه جامع تأمین و تخصیص حاملهای انرژی شبکه حملونقل کشور را شامل بنزین، نفتگاز، گازمایع، برق و گاز طبیعی فشرده به تصویب هیأت وزیران برساند.»
در ادامه تلاش دولت چهاردهم بهمنظور توسعه سوخت پاک، شاهد اعلام دو طرح مهم از سوی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران بودیم؛ طرحهایی که در صورت فراهمکردن زیرساختهای لازم به تنوعبخشی و بهینهسازی سوخت در زمینه حملونقل کمک خواهند کرد.
در کنار این دو برنامه مهم، طرح برقیکردن موتورسیکلتها و سرعتبخشی به اسقاط موتورهای آلاینده و هیبریدی کردن خودروها در دستور کار دولت قرار دارد. اما باید توجه داشت که موفقیت این برنامهها با ساختار فعلی مدیریت انرژی کافی نخواهد بود و لازم است که تمام ابعاد آن بهصورت تخصصی بررسی شود.
طرح ملی تبدیل رایگان سوخت
خودروهای شخصی به سیانجی
ورود گاز طبیعی فشرده (CNG) به سبد سوخت حملونقل کشور از سال ۱۳۸۱ نقطه عطفی در سیاستهای انرژی ایران به شمار میآید؛ مسیری که آغاز آن به سال ۱۳۷۹ بازمیگردد و با راهاندازی اولین جایگاههای عرضه CNG در تهران رسمیت یافت. اما رشد و استفاده از جایگاههای CNG در سالهای اخیر با کندی مواجه شده بود و بنا بر تحلیل مرکز مطالعات زنجیره ارزش، به عواملی همچون نبود تولید خودروهای پایه گازسوز باقیمت مناسب، فاصله کم قیمت بنزین و CNG و کمبود جایگاههای عرضه بویژه در کلانشهرها بازمیگردد.
بااینحال برای تسهیل و تشویق افراد برای استفاده از گاز سیانجی، شرکت ملی پخش و فرآوردههای نفتی در اطلاعیهای طرح ملی تبدیل خودروهای شخصی مدل ۱۳۹۴ و بالاتر به CNG را اعلام کرده است. این طرح که باهدف کاهش مصرف بنزین، بهبود کیفیت هوا و حمایت از خانوارها اجرا میشود، کاملاً رایگان بوده و متقاضیان بابت تجهیزات از جمله مخازن و نصب هیچگونه هزینهای پرداخت نمیکنند.
دعوت از سرمایهگذاران برای ساخت جایگاههای LPG
یکی دیگر از طرحها، انتشار فراخوانی از سوی شرکت ملی پخش و فرآوردههای نفتی برای جذب سرمایهگذاران بهمنظور احداث جایگاههای عرضه گاز مایع (LPG) در شعاع ۱۰۰ کیلومتری هشت پالایشگاه کشور است.
ورود رسمی گاز مایع LPG به سبد سوخت خودروها یکی از سیاستهای تازه و مهم وزارت نفت محسوب میشود. ایران بهعنوان یکی از تولیدکنندگان بزرگ LPG در منطقه، همواره بخشی از تولید خود را صادر کرده است. اما LPG بهعنوان سوختی کم آلایندهتر نسبت به بنزین، چگالتر از CNG و دارای توان پیمایش بالاتر، میتواند مکمل مناسبی برای سبد سوخت کشور باشد. بااینحال، بهرهگیری از این سوخت پاک در حملونقل نیازمند استانداردهای دقیق ایمنی، زیرساخت مناسب و نظارت مستمر است؛ موضوعی که باید در دستور کار سازمان ملی استاندارد قرار گیرد.
بنابراین چنانچه توسعه این زیرساختها بهدرستی مدیریت شود، LPG میتواند نقش مکملی در کنار CNG ایفا کند و انعطافپذیری بیشتری در سیاست سوخترسانی کشور ایجاد کند.
افزایش خودروهای گازسوز به معنای تضمین تأمین مطمئن سوخت نیست
مرتضی بهروزیفر، کارشناس انرژی، در گفتوگو با «ایران» به بررسی طرحهای جایگزینی سوخت در کشور پرداخته و نقش آنها در کاهش مصرف بنزین را تحلیل کرده است. به گفته او طرحهای گازسوز کردن خودروها فشار روی مصرف بنزین را تا حد زیادی کاهش میدهد؛ اما جایگزین راهحلهای بلندمدت نیست.
بهروزیفر توضیح داد: «افزایش تعداد خودروهای CNG و LPG سوز میتواند فشار روی بنزین را کاهش دهد، اما محدودیتهایی وجود دارد. در واقع، LPG از سبد سوخت کشور تا حد زیادی حذف شده بود و اگرچه درگذشته بهصورت محدود مورد استفاده قرار میگرفت، اکنون عمدتاً در استفادههای غیررسمی باقیمانده است. او اشاره میکند که اگر سرمایهگذاری برای احداث جایگاههای LPG انجام شود، باید در همه مسیرهای تردد خودروها وجود داشته باشد.»
مرتضی بهروزیفر ادامه داد: «در مورد CNG نیز اقداماتی انجام شده، اما تجربه سالهای گذشته نشان میدهد که در اوج سرما، ایستگاههای CNG به دلیل مشکلات تأمین گاز تعطیل میشوند؛ بنابراین افزایش خودروهای گازسوز به معنای تضمین تأمین مطمئن سوخت نیست و باید این نکات را در نظر بگیرند.»
محدودیتهای فنی خودروهای گازسوز
تبدیل موتور بنزینی به گازسوز مزایا و معایب خاص خود را دارد. از جمله مزایا میتوان به کاهش هزینه سوخت به دلیل ارزانتر بودن گاز، کاهش آلودگی و تولید ذرات معلق کمتر، افزایش طول عمر موتور به دلیل سوخت تمیزتر، صدای کمتر و امنیت بالاتر در ذخیرهسازی اشاره کرد. با این حال، معایب قابل توجهی هم دارد؛ کاهش توان موتور معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ درصد، هزینه اولیه تبدیل شامل کیت، نصب و تنظیمات، راهاندازی دشوار بویژه در هوای سرد، مشکلات جابهجایی به دلیل حجم و وزن بالای مخزن گاز، محدودیت دسترسی به گاز در برخی مناطق و نیاز به تنظیمات دقیق برای ترکیب صحیح گاز و هوا از جمله آنها هستند. این کارشناس انرژی به محدودیتهای فنی خودروهای گازسوز اشاره کرد و گفت: «تبدیل موتورهای بنزینی به گازسوز با کاهش بهرهوری، افزایش استهلاک و هزینههای نگهداری همراه است. علاوه بر این، خودروهای CNG سوز به دلیل محدودیت مسافت طی شده با هر بار سوختگیری برای سفرهای طولانی مناسب نیستند.»
همچنین بهروزیفر درباره ظرفیت جایگاههای CNG گفت: «در حال حاضر ایستگاههای CNG اغلب با ۳۰ تا ۴۰ درصد ظرفیت کار میکنند و باوجود مقرونبهصرفه بودن این سوخت، استقبال عمومی از آن محدود بوده است؛ بنابراین، این مسائل باید در برنامهریزیهای سوخترسانی مدنظر قرار گیرد.»
صنعت خودروسازی و حذف خودروهای پرمصرف
از طرف دیگر قیمت LPG در سطح جهانی تفاوت چندانی با بنزین ندارد، بنابراین جایگزینی آن از منظر اقتصادی شاید اثر قابلتوجهی نداشته باشد؛ اما یکی از گزینههای مناسبی است که به بحران بنزین در ایران و کاهش آلایندگی کمک خواهد کرد. بهروزیفر بر ضرورت نگاه بلندمدت تأکید کرد و گفت: «راهحلی که در کنار این طرحها به کاهش وابستگی به بنزین منجر میشود، ارتقای صنعت خودروسازی کشور و حذف خودروهای پرمصرف است. همچنین باید امکان واردات خودروهای هیبریدی و برقی با قیمت مناسب فراهم شود. این راهبرد، هم اقتصادیتر است و هم نیازمند زیرساخت کمتر نسبت به جایگزینی با LPG یا CNG است.
چشمانداز سوخت پاک
شاید تمرکز صرف بر جایگزینی سوخت خودروها به LPG یا CNG بهتنهایی منجر به صرفهجویی و بهینهسازی انرژی یا کاهش آلایندگی خودروها نشود، اما در کنار این طرحها، توسعه خودروهای برقی و هیبریدی با زیرساخت مناسب در شهرها و روستاها میتواند چشمانداز پایدارتری برای کاهش مصرف انرژی در کشور ایجاد کند.

