تدوین نقشه ملی توانمندسازی زنان در آی سی تی

عاطفه فرازمند
پژوهشگر برتر حوزه فاوا

با توجه به روند سریع رشد و تحول فناوری، یکی از چالش‌های توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات و به کارگیری ظرفیت‌های فناوری بویژه در کشورهای درحال توسعه، برقراری توازن جنسیتی است. موانع موجود بر سر راه گروه‌های مختلف جامعه برای دسترسی و استفاده از فناوری دیجیتال، می‌تواند به بی‌عدالتی اجتماعی و به حاشیه راندن گروه‌های کمتر برخوردار دامن بزند و این نبود توازن می‌تواند یک مانع در مسیر پیشرفت و تحقق اهداف مورد نظر باشد. بدون شک مهم‌ترین عامل رشد ضرباهنگ اقتصادی و توسعه هر جامعه‌ای، منابع انسانی آن است و از آنجا که زنان نیمی از جمعیت فعال جامعه محسوب می‌شوند، لذا نرخ مشارکت آنها در اقتصاد و در حالت جامع‌تر، توانمندسازی زنان و چگونگی تحول آن تحت تأثیر پیشرفت آی سی تی، از جمله مسائل مورد توجه برنامه‌ریزان و سیاستگذاران جهان محسوب می‌شود.
با ظهور فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهان، فرصت­‌ها و ظرفیت­‌های بی­‌شماری در حوزه‌­های گوناگون به‌­وجود آمده است و با عنایت به میزان توجه کشورها به فرصت‌های فراهم شده توسط آی سی تی و بهره‌مندی از آنها، مرزبندی و شکاف‌های جدیدی بین کشورها شکل گرفته و موجب شده تا شاخص‌ها و نشانگرهای جدیدی برای اندازه‌گیری میزان این شکاف‌ها، تعریف شود. در جامعه بین‌المللی، این مسأله تحت عنوان شکاف دیجیتال جنسیتی ارزیابی می‌شود. شکاف جنسیتی در حوزه دیجیتال به فاصله‌ میان توانایی زنان و مردان برای دسترسی و استفاده از فناوری‌های دیجیتال و همچنین شمولیت زنان در توسعه این فناوری‌ها گفته می‌شود. در سطح جهان، برای سنجش شکاف جنسیتی در حوزه دیجیتال سه معیار دسترسی، مهارت‌ و رهبری مورد ارزیابی قرار می‌گیرد.
در این مسیر، چالش‌های متعددی پیش روی زنان وجود دارد که می‌تواند به قوانین بازدارنده، سوگیری‌ها، بازماندن جامعه در آموزش‌های تخصصی فناورانه، تعصبات فرهنگی، مقرون به صرفگی فناوری و توانمندی اقتصادی خانواده و ... اشاره کرد. یکی دیگر از چالش‌های اصلی زنان در این مسیر، مسأله امنیت و حفظ حریم خصوصی است. امنیت آنلاین یک نگرانی فزاینده در سراسر جهان است و متأسفانه جامعه بانوان بیش از مردان، هدف تهدید و فعالیت‌های مجرمانه قرار می‌گیرند. با توجه به هنجارهای اجتماعی، این چالش می‌تواند به عنوان بهانه‌ای برای دور نگه داشتن زنان از فضای مجازی و محدود کردن دسترسی آنها مورد سوءاستفاده قرار گیرد.
فناوری‏‌های اطلاعات و ارتباطات می‌توانند ابزاری برای ایجاد و بهبود برابری جنسیتی و افزایش توانمندی‏‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی جامعه زنان در کشور باشند. چنانچه این موضوع به عنوان یک مسأله ملی مد نظر قرار نگیرد و برای آن برنامه‌ریزی صورت نپذیرد، رشد فناوری می‌تواند به افزایش شکاف جنسیتی در دستیابی به فرصت‌ها و ظرفیت‌های فناوری و بهره‌مندی از آن منجر شود. با توجه به اهداف توسعه و تحول دیجیتال در کشور، برقراری توازن، یک رکن اصلی دستیابی به این اهداف است، لذا دیجیتالی‌سازی زنان باید هم در برنامه‌های ملی برای توسعه فناوری و هم در سیاست‌های کمک به توسعه، موضوعی ثابت و همواره در دستور کار سیاسی هر کشوری باشد. توانمندسازی زنان در حوزه‌ آی سی تی از طریق آموزش و آگاه‌سازی ایشان نسبت به فرصت‌ها و چالش‌های فضای مجازی، برای جامعه و خانواده اهمیت بسزایی دارد. سیاستگذاران و تصمیم‌سازان باید اطمینان حاصل کنند که زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور، اهمیت و آگاهی فناوری‌های مذکور را درک کرده و آنها را مورد استفاده قرار می‌دهند.
خوشبختانه این مسأله به عنوان یک ورودی تصمیم، مد نظر وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات بوده و پروژه «تدوین نقشه ملی و بسته سیاستی اولویت‌های بخش ICT برای توانمندسازی زنان» در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات که اجرای آن را به عهده داشته‌ام، در همین راستا بوده است. این پروژه با هدف ارزیابی وضعیت شکاف دیجیتالی با تمرکز بر بانوان یا به بیان دیگر ارزیابی وضعیت دسترسی و میزان استفاده از خدمات فناوری اطلاعات و ارتباطات زنان در سطح شهرها و روستاهای مختلف کشور و نیز شناسایی موانع و چالش‌ها تعریف شده بود. استمرار توجه به این موضوع و بازتعریف برنامه، اقدام و پروژه‌های مشابه می‌تواند در این مسیر تسهیل‌گر سیاستگذاری قرار گیرد.