دالان «زنگزور» و دلیل تهران برای مخالفت با آن
مهدی سیف تبریزی
کارشناس مسائل قفقاز
چند روزی است که پس از دیدار ولادیمیر پوتین و علیاف در باکو و اظهارنظر سرگیی لاوروف وزیرخارجه روسیه مبنی بر خواست مسکو بر بازگشایی راههای مواصلاتی منطقه بویژه مسیر ترانزیتی میان جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان که از جنوب خاک ارمنستان و استان سیونیک این کشور میگذرد، موجی از نگرانی و موضعگیری کارشناسی و بعضاً احساسی در فضای نخبگانی، سیاسی و رسانهای کشور ایجاد شده که میتواند نشان از اهمیت بالای منافع و امنیت ملی برای قشرهای مختلف جامعه داشته باشد.
اصولاً بحث بازگشایی راههای مواصلاتی در منطقه در بیانیه آتشبس جنگ دومقرهباغ در 9 نوامبر 2020 میان ارمنستان، جمهوری آذربایجان و فدراسیون روسیه مطرح شد. در بند 9 این بیانیه تأکید شده است «تمامی راههای ارتباطی اقتصادی و حملونقل در منطقه باید رفع انسداد شود.»
نکته مهمی که در این بند بیانیه به آن اشاره شده است، حق حاکمیت دولت ارمنستان بر مناطق جنوبی استان سیونیک است. در این بند روسها تنها اجازه دارند تا سال 2025 میلادی کنترل و حفاظت حملونقل بار و تردد شهروندان را تأمین کنند.
پس از این بیانیه بود که جمهوری آذربایجان با برتری که در منطقه قفقاز به دلیل پیروزی در جنگ برای آنان به وجود آمده بود، دست به تحرکات خارج از معاهده آتشبس زدند. سران جمهوری آذربایجان در محافل سیاسی بر این نکته تأکید کردند که باکو بهمنظور تأمین امنیت کالا و شهروندان خود خواهان حق حاکمیت بر این مسیرهای مواصلاتی است و دولت ارمنستان حق هیچگونه نظارت بر این مسیر را ندارد.
الهامعلیاف در یک نشست مطبوعاتی به صراحت اعلام کرد که در مفاد بیانیه آتشبس به هیچ عنوان از واژه کریدور برای مسیر مواصلاتی که از خاک ارمنستان میگذرد، استفاده نشده است و این موضوع و استفاده از واژه کریدور ابداع شخص وی در مناسبات سیاسی و بینالملل حاکم بر این چالش است. ریشه اختلافات میان کشورهای منطقه دقیقاً از همین نقطه آغاز میشود و آن حق اعمال «حاکمیت» بر این مسیر مواصلاتی است.
واژه کریدور در فرهنگ سیاسی و حقوق بینالملل دارایی با ارزشی است. بر اساس تفسیر جدیدی که حکومت آذربایجان از کریدور زنگزور ارائه میدهد، حکومت ارمنستان حق هیچگونه نظارت و کنترل بر حملونقل کالا و تردد شهروندان در هیچ نقطهای از این مسیر واقع شده در خاک خود را ندارد. این موضع تنها شامل حال تردد شهروندان و حملونقل کالا نمیشود بلکه خطوط انتقال انرژی(نفت و گاز) انتقال نیرو و اینترنت و... را نیز دربر میگیرد. این تفسیر به طور کامل حاکمیت ایروان بر بخشی از خاک خود در شمال رود ارس به طول 44 و عرض 5 کیلومتر همجوار با مهمترین مرز خود یعنی مرز با جمهوری اسلامی ایران را با چالش روبهرو خواهد کرد و در نتیجه این کشور حق اعمال هیچ گونه حاکمیت بر مرز خود را نخواهد داشت.
مواضع روسیه
نگاه کرملین به چالشهای موجود در منطقه قفقاز استفاده از راهبرد «منجمد سازی» تنشهای موجود بوده است تا به مسکو این اجازه را بدهد در مناقشات نقش میانجی و بازیگر اصلی را ایفا کند. آتشبس پس از جنگ دوم قرهباغ نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. روسها با گنجاندن بند 9 این بیانیه خواهان حضور حداکثری در منطقه و تثبیت جایپای خود در منطقه خارج نزدیک روسیه بودهاند تا بدین شکل از حضور بازیگران دیگر بخصوص بازیگرانی همچون ناتو و یا ترکیه جلوگیری بهعمل آورند.
سخنان سرگیی لاوروف مبنی بر بازگشایی مسیرهای ترانزیتی در منطقه براساس مفاد بیانیه 2020 را باید در این چهارچوب درک و تحلیل کرد. مقامات روس به صورت آگاهانه و عامدانه در چهار سال گذشته از اطلاق واژه کریدور به مسیر زنگزور اجتناب کردهاند.
نگاه ایران
در سوی دیگر این چالش سیاسی ایران ایستاده است. پس از جنگ دوم قرهباغ بود که مقامات ایران با دیدن برخی اظهارنظرها از سوی مقامات باکو مبنی بر ایجاد کریدوری در مرز سنتی ایران و ارمنستان که حاکمیت ایروان بر مرزهای خود با ایران را مورد مناقشه قرار میداد و همچنین برخی خواستهای جاهطلبانه باکو در تصرف مناطق جنوبی ارمنستان وادار به نشان دادن عکسالعملهای شدیدی شدند.
در اولین اقدام مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای در پیامی واضح موضع ایران را در قبال هرگونه تغییر ژئوپلیتیکی در منطقه بخصوص مرزهای سنتی ایران و ارمنستان را اعلام کردند. ایشان در حاشیه نشست آستانه در تهران و در دیدار با آقایان پوتین و اردوغان و بعدها در دیدارهای دیگر با نخستوزیر ارمنستان نیکول پاشینیان از عدم تمایل و اجازه ایران در ارتباط با هرگونه تغییر در ساختار سیاسی و جغرافیایی مرزهای بینالمللی کشورمان با ارمنستان سخن به میان آوردند.
موضع ایران در زمینه بازگشایی راههای مواصلاتی منطقه به هیچ عنوان سلبی نیست بلکه از این اقدامات تا زمانی که منافع جمهوری اسلامی ایران و حق حاکمیت ارمنستان بر مسیر فوق لحاظ شود، پشتیبانی میکند.
همچنین باید براین نکته تأکید کرد که ایران به عنوان یکی از قدرتهای منطقهای همیشه به دنبال صلح و ثبات در منطقه قفقازجنوبی بوده است. از همین روی با حضور فعال در فرمت صلح ۳+۳ سعی کرده است تا زبانی مشترک میان کشورهای منطقه در خصوص تنشهای موجود ایجاد کند.
دسترسی جدید به ترکیه
تهران معتقد است صلح و ثبات تنها در شرایطی به وجود میآید که منافع تمام کشورهای منطقه تأمین شود و نه یک یا چند کشور به دنبال زیادهخواهی سیاسی و ارضی، قفقازجنوبی را وارد تنشهای بیپایان کنند. از همین رو بود که عباس عراقچی وزیر خارجه کشور در توئیتی معنادار بر سیاستهای تغییرناپذیر ایران در عدم قبول تغییرات جغرافیایی و ژئوپلیتیکی در قفقازجنوبی تأکید کرده است و آن را یکی از ستونهای امنیت ملی ایران دانسته است زیرا با اجرایی شدن دالان جعلی زنگزور امنیت اقتصادی ایران به دلیل مسدود شدن هر دو مرز زمینی و ترانزیتی ایران به سمت اروپا و در اختیار قرار گرفتن آنها در دستان دو کشوری که بیشترین رابطه سیاسی، امنیتی و نظامی را با رژیم صهیونیستی و ناتو دارند، قرار میدهد و همین امر معضل دیگر این دالان جعلی برای ایران یعنی مشکلات امنیتی آن را دو چندان میکند.
حضور ترکیه در منطقه قفقاز جنوبی عاملی تنشزا برای ایران و روسیه در میانمدت و بلندمدت خواهد بود و این موضوع در کنار خواست دو کشور ایران و روسیه در عدم تغییرات جغرافیایی و ژئوپلیتیکی میتواند پایه تعریف منافع مشترک دو کشور در قفقاز جنوبی قرار گیرد.