ایران دومین کشور از نظر نرخ و سومین کشور از نظر مساحت فرو نشست در جهان است
وقتی زمین زیر پای ما سست میشود
نیلوفر منصوری
خبرنگار
لبخند تلخ شان، روز به روز بیشتر و بیشتر میشود. گاهی از مابین لبخندهایشان، تکهای گچ پرت میکنند وسط پذیرایی یا اتاق خواب تا ترس فروریختن دیوار و آوار شدن سقف روی سرمان دوچندان شود. گاهی چنان آزاردهنده میشوند که خواب را از چشمانمان میربایند! چندین بار لبخندهای کج و معوج را با مصالح دوختهایم، اما گویی هیچ فایدهای ندارد و روز دیگر دوباره سرباز میکنند تا به طعنه لبخند تلخشان را نثار ما کنند.
پیرمرد که نگاهش به ساختمانهای جدید و چند طبقه میافتد، دست راست را سایهبان چشمها میکند و با دست چپ آنها را نشان میدهد و میگوید: این ساختمانهایی که بالا رفتهاند، قدیمی شدهاند و در حال فروریختن هستند خانههایی که شکافهای عمیق دارند. برخی از سوی ارگانها خریداری و از نو ساخته شدهاند، برخی نیز همچنان با ساکنان قدیمیشان کنار آمدهاند.
یکی دیگر از ساکنان محله که چند سالی است به اینجا آمده میگوید: حدود 10 سال است که در این محله زندگی میکنم، اما دوسالی است که خانه را بازسازی کردهام. هرچند خانه جدید هم فرق چندانی با خانه قدیمی ندارد اما ترکهای آن به عمق قبل نیستند. با وجود این در بخشهای مختلف خانه به چشم میآیند و لحظهای نیست که فراموش کنیم که هر آن ممکن است شکافهایی که به سقف رسیده است، سقف را تکه تکه کنند.
همسایههای دیگر هم از ترک دیوارهای خانههایشان گلهمند هستند و میگویند: بعضی از شکافها آنقدر عمیقاند که سنگهای کف یا سرامیکهای خانه را هم احاطه کردهاند. این ترکها در اتاق خواب بیشتر است و هر شب با نگرانی میخوابیم که مبادا بخشی از آن دهان باز کند و بر سروصورتمان بریزد.
زمینهایی که دهان باز میکنند
زمینهای دهان گشوده، یا به عبارتی شکافهای عمیق، شکافهایی که هر چند چیزی در دل ندارند، اما تصویری ترسناک را از مرگ ترسیم میکنند. هر آن ممکن است هر چه هست و نیست را ببلعند. واقعیتی که فقط یکی از دلایل آن، خالی شدن سفرههای زیرزمینی است. شکافهایی که در اکثر نقاط ایران وجود دارند و تنها گیلان و غرب مازندران از آن مصون ماندهاند. تحقیقات نشان میدهد ایران دومین کشور دنیا از نظر نرخ و سومین کشور از نظر مساحت فرو نشست در جهان است. میانگین فرونشست در ایران 15 برابر نرخ اعلام شده از سوی اتحادیه اروپا است. سازمان ملل از فرسایش خاک به عنوان جذام زمین یاد میکند. جذامی که بخشهایی از زمین را میبلعد و تصاویر وحشتناکی برجا میگذارد.
داستان فرونشست در نقاط مختلف کشور را همه شنیدهاند؛ پدیدهای که دهان باز کرده و شهر و دیار را میبلعد. به گفته کارشناسان، حکمرانی غلط آب از سالها و دهههای گذشته (نیمقرن اخیر) باعث شده است وضعیت دستکم 14استان کشور به لحاظ پدیده فرونشست زمین در شرایط بحرانی قرار بگیرد و میانگین فرونشست زمین در آنها از میانگین جهانی این پدیده بیشتر شود. هماکنون میانگین فرونشست زمین در 14استان کشور براساس آخرین آمارها بیش از 10سانتیمتر در سال است.
رضا شهبازی؛ مدیرکل دفتر مخاطرات و مهندسی سازمان زمین شناسی کشور میگوید: فقط گیلان و غرب مازندران شامل این پدیده نمیشوند و امیدواریم هیچ وقت آن را مشاهده نکنند. او معتقد است نقش تغییرات اقلیمی یک باور اشتباه درعوامل ایجادکننده فرونشست زمین است. هر چند تغییرات اقلیمی در تشدید فرونشست نقش دارد، اما عامل اصلی در شروع فرونشست نیست.
او معتقد است فرونشست از زمان حفر چاههای عمیق با الکتروپمپ و الکتروموتور در ایران شروع شده است و مسأله تغییر اقلیم آن را تشدید کرده است. به گفته این مسئول، بهم خوردن توزیع اصلی الگوهای بارشی فصلی، وجود خشکسالیهای شدید، کم شدن جریان آب رودخانهها که تغذیه کنندههای مهم آبخوانها بودند از مهمترین عوامل فرونشست و خالی شدن زیر زمین است. برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی و تخلیه آبهای زیرزمینی توازن را بهم میریزد. فرونشستها هرچند در دشتهای کشور بسیار زیاد است و هر روز آماری از نرخ آن منتشر میشود، اما در کلانشهرها هم این وضعیت برقرار است.
شهبازی ادامه میدهد: هر چیزی که به عنوان فرونشست مطرح میشود، به دلیل برداشت بیرویه آب است. در جایی مثل شهر اصفهان، برداشت و تغذیه منابع زیر زمینی آب با هم همسو نیستند. در زاینده رود بارشی وجود ندارد که دشت را تغذیه کند. یا در شهری مثل تهران به دلیل مسدود بودن آب در بالادست و عدم جریان آن، آبی وجود ندارد. از سوی دیگر در این شهر محل نفوذ آب وجود ندارد زیرا محل نفوذ آب، بخشهای درشت دانه یک دشت است که در بخشی مثل تهران که به شهر تبدیل شده است محلی برای نفوذ آب وجود ندارد و فشار بر منابع آبی زیاد بوده است.
قنات مانع فرونشست است
در فلات مرکزی مثل خراسانها و سمنان، یزد و تهران؛ معمولاً قنات های زیادی وجود داشته است. قنات سامانه پایدار است، یعنی با تغییرات محیطی، نوسانات آب همیشه وجود داشته است. سالهای پر آب، بیشتر آب میداده و در سالهای کم آب، آب کمتر میداده است. قرنها و یا به عبارتی بیش از دو هزار سال سابقه قنات در کشور داریم. این سامانه کار خودش را انجام میداده است.
این مسئول البته به تفاوت فرونشست و فروریزش هم اشاره میکند و میگوید: ناگفته نماند که مسأله فرونشست و فروریزش از هم جدا هستند. ریزشها و نشستهایی که در داخل شهر تهران اتفاق میافتد از نوع آب شستگی هستند که حفره ایجاد میکنند. مثل سقف ایستگاه مترویی که ریزش کرد یا فروریختن بخشی از خیابان ونک که آب شستگی بود.
او در توضیح فرونشست میگوید: حجم یک توده وسیعی از پوسته ناپایدار یا ناپیوسته زمین که شامل رسوب و خاک به سمت پایین است در یک حرکت وسیع و تدریجی اما خیلی گسترده فرو میریزد. جای فرونشست، در دشت ریزدانه است به همین دلیل در تهران انتظار نداریم از آزادگان به سمت شمال یا شرق فرونشست داشته باشیم. داخل شهر تهران معمولاً فروریزش هست.
او به مسأله اخیر فرونشست در اصفهان اشاره میکند و میگوید: در اصفهان ماجرا متفاوت است. از زاینده رود به سمت شمال تقریباً همه ریزدانه است و همه قابلیت فرونشست دارند. در مشهد به نوعی دیگر. در منطقه کشف رود این استعداد وجود دارد. هرجایی که ریزدانه باشد، پدیده فرونشست در آن وجود دارد.
به گفته این مسئول؛ مصارف کشاورزی، خدماتی و صنعتی هم دخیل هستند. مثلاً در کلان آن اعلام میشود که حدود 90 درصد منابع آب صرف کشاورزی میشود و 10 درصد صرف صنعت و شرب میشود. اما در جایی مثل تهران اینگونه نیست. در تهران 50 درصد صرف شرب میشود. برای همین هر منطقهای متفاوت است.
بــــرش
راه پیشگیری از فرونشست با تغذیه آبخوانها
راهکار هر چیزی در شناخت آن است. شهبازی نیز به همین مسأله معتقد است و میگوید وقتی دلیل شناسایی میشود در حقیقت راهکار هم مشخص میشود. کلان موضوع این است که برداشت بیرویه که آن را تعریف کردیم یعنی برداشت نامتوازن منابع آب به گونهای است که میزان تخلیه از میزان تغذیه بیشتر است. اولین راهکار به هم نزدیک کردن تخلیه و تغذیه است. یعنی برای جلوگیری از برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، باید به فرآیندهای طبیعی تغذیه با کمک دانش آبخیزداری و آبخوانداری و دانش زمین شناسی با توجه به میزان بارشها کمک کنیم. باید همه به خدمت گرفته شود تا به بالا رفتن تغذیه آبخوانها کمک کنیم. دنبال روش دیگری نباید باشیم. ایجاد تعادل در برداشت و تغذیه منابع آب زیرزمینی تنها راه پیشگیری از گستردهتر شدن فرونشستها است. چندی قبل وحید مرادی نسب، مدیرامور منابع آب تهران و پردیس از مسدود شدن ۲۷ حلقه چاه غیرمجاز توسط امور منابع آب تهران و پردیس خبر داده و میگوید با تلاش واحد بازرسی و نظارت و با اخذ دستور قضایی توسط کارشناسان حقوقی، از خروج ۱۵۴ هزار و ۵۴۸ متر مکعب در سال از سفرههای آب زیرزمینی در حوزه عملکرد این امور جلوگیری شد. این موضوعات در حالی مطرح میشود که کارشناسان معتقدند اگر الگوی مصرف کشاورزی اصلاح و حفر چاههای عمیق ممنوع نشود، ایران مرکزی به دلیل تنش آبی، با مهاجرتهای گستردهتر درون سرزمینی مواجه میشود.