سجاد مهرگان در گفت‌و‌گو با «ایران» مطرح کرد

اقتباس از واقعیت در درام دادگاهی «آقای قاضی»

معصومه غفاری
خبرنگار


سریال «آقای قاضی» یک درام دادگاهی است که در تیرماه 1401 به کارگردانی «سجاد مهرگان» در دو فصل ساخته شد و از شبکه دو سیما روی آنتن رفت. این سریال در فصل اول خود توانست مخاطبان جدی بسیاری را به سوی خود جذب کند. دلیل اصلی استقبال مخاطبان از این سریال در کنار قصه‌گویی و فضای آموزشی که از منظر حقوقی برای آنها داشت، شاید نو‍‌ بودن آن باشد چرا که «آقای قاضی» در ساختاری طراحی شده که مخاطبان رسانه ملی تاکنون آن را تجربه نکرده‌اند، اما با حمایت و همکاری رسانه‌ ملی و قوه‌ قضائیه، سازندگان آن موفق شدند به یک ایده جسورانه بپردازند و قاعدتاً اگر این ریسک‌پذیری و حمایت نبود «آقای قاضی» ساخته نمی‌شد. نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد این است که مخاطبان رسانه‌ ملی عادت به دیدن سریال‌های مرسوم شبانه داشتند و حالا سریال «آقای قاضی» با یک مختصات جدید و سبک قصه‌گویی و درام‌پردازی نو وارد صحنه شد و توانست نظر مخاطبان را جلب کند. «ایران» با هدف بررسی این مجموعه تلویزیونی با «سجاد مهرگان» کارگردان این اثر به گفت‌وگو نشسته است که در ادامه می‌خوانید.

تلویزیون موجودی زنده است
مهرگان در این گفت‌و‌گو با پرداختن به چگونگی ساخت سریال «آقای قاضی» گفت: ساخت این سریال تلویزیونی از شروع فکر کردن من به مدیوم تلویزیون آغاز شد. فکر‌کردن به اینکه مدیوم تلویزیون چیست و ما چگونه می‌توانیم مخاطب را پای تلویزیون بنشانیم، من را به عنوان کارگردان این کار به فرمت و ساختاری جدید مانند این مجموعه تلویزیونی رساند و در تحقیقاتی که انجام دادم به این نتیجه رسیدم که ما باید یک شأن و کاراکتری برای تلویزیون قائل شویم؛ چرا که تلویزیون در بسیاری از خانواده‌های ایرانی موجودی زنده است. بنابراین من به این نتیجه رسیدم که تلویزیون کاراکتری مانند برادر بزرگ در یک خانواده است یعنی کسی که تو در فراغت و آسایش کامل در کنار او می‌توانی به تماشای تصاویر دلخواهت بنشینی. بله، تلویزیون یک چنین منطقی دارد. من متوجه شدم که مخاطبان تلویزیون اساساً مخاطبانی نیستند که شما بخواهید آنها را روبه‌روی تلویزیون نشانده و میخکوب کنید، مدیوم تلویزیون میخکوب کردن مخاطب نیست و جنس قصه‌پردازی و درام‌پردازی خاص خود را می‌طلبد.

علاقه‌مندی مخاطبان تلویزیونی به قصه‌های روان‌پردازش
این کارگردان در ادامه افزود: مخاطبان تلویزیونی قصه‌های روان‌پردازش را دوست دارند؛ قصه‌هایی که به سادگی فهمیده شوند و گره‌ها و پیچش درام برای مخاطبان غیر‌قابل فهم نبوده و قصه‌های برگرفته از زندگی خودشان باشد. وقتی این کار را ‌انجام دهید، عموم مخاطبان با شما همراه خواهند شد. شاید ایراد خیلی از سریال‌های تلویزیونی ما این است که مخاطبان آنها دسته‌بندی شده و قصه‌ای که به آن می‌پردازند در فیلم و سریال‌ها دغدغه همه مخاطبان نیست یعنی اساساً شرایط فهم آن را ندارند و به تبع آن دیدن این آثار جذابیتی برایشان ندارد. وقتی در خصوص تلویزیون صحبت می‌کنیم اساساً در حال صحبت کردن در خصوص یک مخاطب عمومی هستیم که تعداد زیادی از این مخاطبان را کارگران و کارمندان به خود اختصاص داده‌ پس شما باید قصه‌هایی بگویید که بتوانید همه این قشرها را همراه کنید و علاوه بر این داستان‌ها و قصه‌هایی بگویید که برای تمام افراد همه‌فهم باشد. از این بابت من به این نکته مهم رسیدم که شاید ساختار اپیزودیک برای تلویزیون ساختار جذاب‌تری باشد چرا که وقتی ساختار این‌گونه باشد، شما می‌توانید قشرهای متنوع‌تری از مخاطبان را به سوی خود جذب کرده و همذات‌پنداری لازم را در آنها ایجاد کنید.

برنامه‌ریزی برای ادامه ساخت آقای قاضی تا فصل ششم
وی با بیان اینکه که در همه جای دنیا منطق سریال‌سازی در تلویزیون‌های دولتی، منطق فصل‌بندی است، بیان کرد که مانایی روی آنتن خود باعث جذب مخاطب می‌شود البته این به مفهوم مانایی هر چیزی که ساخته می‌شود، نبوده و به این معناست که جذابیت لازم و پتانسیل ادامه ساخت فصول بعدی را به همراه داشته باشد. متأسفانه در ایران فضا به شکلی است که سریال ساخته می‌شود و اگر مورد استقبال مردم قرار گرفت فصل‌های بعدی آن نیز ساخته خواهند شد وگرنه ادامه‌دار نخواهند شد. اما در بسیاری از کشورهای جهان مخاطب هدف در فصل دوم به صورت حداکثری با سریال درگیر شده و طراحی به این صورت است که شاید در فصل اول از منظر تکنیکی کار را ضعیف‌تر بگیرند، در فصل دوم تکنیک را افزایش دهند، در فصل سوم به توسعه فرمت فکر کنند، در فصل چهارم به توسعه محتوا فکر کنند و به همین شکل تلاش کنند جذابیت‌های محتوایی و تکنیکی متفاوتی برای مخاطب خلق کنند تا سریال روتین نشود. البته این بدان مفهوم نیست هر سریالی که ما می‌سازیم باید منطق مانا بودن و فصل‌بندی شدن را برایش تعریف کنیم. به نظر من سریال‌هایی که طراحی فصلی دارند از همان ابتدا مخاطب رو‌به‌رشدی داشته و خود را نشان خواهند داد. از این منظر ما در فصل یک «آقای قاضی» می‌دانستیم که از لحاظ تکنیکی باید کار را سبک‌تر بگیریم و بار جذابیت را روی بازیگری و قصه‌پردازی بگذاریم و در فصل دوم تلاش کردیم تا از منظر تکنیکی نیز تا حدودی کار را توسعه داده و به موضوعات ژورنالیستی بپردازیم تا جذابیت بیشتری برای مخاطب داشته باشد و علاوه بر آن به موضوعات عمومی و حقوق مدنی مردم نیز توجه شود. مثلاً در فصل سه غیر از توجه به موضوعات روز مردم، چیزی که می‌تواند «آقای قاضی» را از منظر محتوایی جذاب کند توجه به مسائل کارآگاهی‌تر و درام‌های پیچیده‌تر این حوزه است که در دادگاه‌ها به آن پرداخته شده است. با توجه به این موارد تا انتهای فصل شش این سریال، برنامه‌ریزی داریم و احتمالاً در فصل سه «آقای قاضی» ما شاهد فقط یک قاضی در دادگاه نخواهیم بود و در منطق توسعه فرمت در کنار قاضی اصلی، یک یا دو قاضی دیگر هم برای بررسی پرونده‌ها اضافه خواهند شد و این توسعه فرمت به سمت فرآیند درام‌های کم‌لوکیشن و محدود در چند لوکیشن پیش خواهد رفت.
مخاطبان تلویزیون توانایی تماشای ایماج‌های پیچیده ندارند
به گفته مهرگان، جمله‌ای وجود دارد که می‌گوید تلویزیون جای «لانگ شات» نیست جای «کلوزاپ است». با توجه به این جمله ما اگر بخواهیم دقیق‌تر به تلویزیون نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که تلویزیون جای میزانسن‌ها و دکوپاژهای پیچیده نیست و مخاطبان تلویزیون توانایی تماشای ایماج‌های پیچیده ندارند، بنابراین کارها از منظر تکنیکی باید سبک‌تر انجام شوند، نه به معنای اینکه اثر از منظر زیبایی‌شناختی سطح پایین باشند بلکه از این منظر نگاه شود که در تلویزیون لزوماً از لنزها، دوربین‌ها و تکنیک‌های پیچیده سینمایی استفاده نشود و این موضوع مهمی است که در سریال «آقای قاضی» به آن توجه شد و ما با در نظر گرفتن تمام این موارد به ساخت سریال «آقای قاضی» در قالب درام دادگاهی رسیدیم.

قصه‌های سریال آقای قاضی اقتباسی از واقعیت هستند
کارگردان سریال آقای قاضی تصریح کرد که تمام داستان‌های آقای قاضی در فصل اول و دوم ریشه در واقعیت داشته و اقتباسی از واقعیت هستند. بنابراین ما در یک کار پژوهشی حدود 300 مشکل را که عموم مردم از لحاظ حقوقی در محاکم قضایی با آن درگیر هستند، مورد بررسی قرار دادیم و از میان آنها حدود 150 موضوع را انتخاب کرده و در دو فصل مورد استفاده قرار دادیم. در این سریال حدود 10 قاضی و وکیل از منظر حقوقی به ما کمک کردند اما با این حال یکی از سختی‌های بزرگ این جنس کارها این است که درون آن دعوای میان علم و هنر وجود دارد و این تفاوت که علم همیشه اول می‌اندیشد و بعد عمل می‌کند و هنر اول عمل می‌کند و بعد می‌اندیشد، وجود دارد. بنابراین همیشه زمانی که به عنوان یک هنرمند با دوستان حقوقدان، وکیل و قاضی صحبت می‌کردیم، می‌دانستیم که متعادل‌کردن این فضا نیازمند همکاری و صحبت بسیار است تا به خروجی و نتیجه دلخواه برسد و بتوانیم آموزش حقوقی درستی به مردم داده و درام و قصه جذابی را داشته باشیم. مهرگان در پایان با قدردانی از مسئولان صدا و سیما و قوه‌ قضائیه، تأکید کرد که این عزیزان برای ساخت بسیار دشوار سریال «آقای قاضی» با تمام توان ما را حمایت و همراهی کردند تا بتوانیم نویسندگان و بازیگران جدید و استعدادهای نو را کشف و در این فضا معرفی کنیم.

جستجو
آرشیو تاریخی