ایران از 4 کلان پروژه سیاستگذاری شده برای ظرفیتسازی اقتصادی گزارش میدهد
بازگشایی مسیرهای موفق راهبردی برای دولت چهاردهم
پایان یافتن زودهنگام فعالیت دولت سیزدهم به این معنی نیست که قرار است ظرفیتهای کشور بدون هیچ تغییر یا تحولی، به دولت بعد سپرده شود. دولت سیزدهم در فرصت فعالیت خود، گامهای مهمی در راستای ایجاد فرصتها و ظرفیتهای تازه برای کشور برداشت. اگر دولت سیزدهم میتوانست دوره قانونی فعالیت خود را طی کند، قطعاً این ظرفیتها پایههای محکمتری میداشت و زمینه و بستر آمادهتری برای بهرهبرداری دولت بعد باقی میماند. اما تا همین جا، نه تنها این ظرفیتها برای دولت بعد قابل استفاده و بهرهبرداری است، بلکه پایههای توسعه کشور نیز مستحکمتر شده است. این ظرفیتهای راهبردی، به طور ویژه از مجرای چهار کلان پروژه دولت سیزدهم حاصل شد. این چهار کلان پروژه که خود به معنای چهار سیاستگذاری راهبردی درازمدت است، حوزههای اساسی چون بازتولید ظرفیت استانهای مرزنشین، احیای نقش ایران در ترانزیت منطقهای، توسعه دریامحور و درنهایت حرکت در مسیر دستیابی به موقعیت هاب انرژی منطقهای را شامل میشود. به تعبیر دیگر، این پروژهها یا سیاستگذاریهای کلان، میتواند به معنای پیریزی و سپس بناکردن ساختمان یک بنا باشد. یا در نگاهی دیگر میتوان آنها را به ریلگذاری برای توسعه آینده کشور تعبیر کرد. منظور از این تعبیرهای متنوع، فقط رساندن این معنا و مفهوم است که کارهای اساسی انجام شده در این چهار کلان پروژه، هرچند تمام نشده و به همه اهداف خود نرسیده است، اما راه بازشده، مسیر فعالیت دولت بعد برای رشد و تعالی کشور در این حوزهها را هموارتر، هزینهها را کمتر و دشواریها را به حداقل رسانده است.
اهمیت بازتولید ظرفیت مرزنشینان
مرزها یکی از چالشهای دیرینه کشور بوده است. البته این چالش، نه از ناحیه مرزنشینان که با انواع سختیها و مشقتها روزگار میگذراندند، بلکه ناشی از فقدان سیاستگذاریهای مؤثر بود. همین فقدان بود که در نهایت باعث گسترش کولبری، انواع قاچاق و قاچاق سوخت و درنهایت مشکلات فرهنگی و سیاسی دیگر شد. برای حل این چالش بود که دولت سیزدهم به جای رویکرد امنیتی، رویکرد اقتصادی را در مواجهه با مرزها در دستورکار قرار داد. به همین منظور بود که چه در مرزهای غربی و چه در مرزهای شرقی، بازارچههای مرزی مشترکی برپا شد. افتتاح بازارچه مرزی پیشین در سیستان و بلوچستان، بهبود فعالیت بازارچههای مرزی سیرانبند، هنگهژال و گلهسوره بانه و سیف سقز در غرب کشور و نیز گسترش فعالیت بازارچه مرزی اینچه برون در شمال شرق کشور در استان گلستان، از جمله فعالیتهای دولت سیزدهم در این زمینه است. این امر به علاوه برنامهها برای ساماندهی کولبران و نیز بهبود تبادلات در گمرکات مرزی با کشورهای همسایه در شرق و غرب از دیگر مواردی است که باعث افزایش و بهبود نقش مرزنشینان در اقتصاد ملی شد.
ارتقای نقش ایران در ترانزیت منطقه
یکی از کلان پروژههای دولت سیزدهم، ارتقای نقش ایران در ترانزیت منطقهای بوده است. این امر بویژه از طریق توافقات اقتصادی و تجاری با پاکستان، جمهوری آذربایجان و ترکیه حاصل شد. در کنار این، افتتاح خط آهن رشت-کاسپین که علاوه بر اتصال بنادر جنوبی کشور به دریای خزر، نقش مهمی در کریدور بینالمللی شمال- جنوب دارد، بیانگر نگاه ویژه دولت سیزدهم در ترانزیت منطقهای است. با ورود واگنهای باری در هفته گذشته به این بندر، عملاً دولت بعد ظرفیت آمادهای را برای افزایش حجم تجارت و مبادله کالا با کشورهای شمال خزر در اختیار دارد. همچنین امضای تفاهمنامه ساخت راهآهن رشت-آستارا با طول 164 کیلومتر میان ایران و روسیه میان پوتین و شهید رئیسی، نمونه دیگری است که از تلاش ویژه دولت برای ارتقای نقش ایران در ترانزیت منطقهای حکایت دارد. همچنین که توافقها برای توسعه بندرچابهار با کشور هند نیز قطعه دیگری از این پازل را تکمیل میکند.
سنگ بنای توسعه دریامحور
در دولت سیزدهم بود که توسعه دریامحور از حوزه شعار خارج شده و فاز عملیاتی آن به طور جدی دنبال شد. این فرایند بیش از هرچیز در نگاه ویژه دولت به توسعه سواحل مکران نمود دارد. به طور کلی، در دولت سیزدهم محمد مخبر به عنوان معاون اول، پیگیری توسعه دریامحور کشور را در دستور کار خود قرار داد. ایجاد شهرکهای دریایی، تعیین مدیران و تصویب آییننامه برای توسعه بنادر مکران، حاصل این تلاشهای معاون اول وقت رئیس جمهور در دولت سیزدهم است.
ایران در مسیر تبدیل به هاب انرژی
با امضای تفاهمنامه همکاری دوجانبه در حوزه انتقال گاز طبیعی روسیه به ایران که 6 تیرماه صورت گرفت، عملاً یک گام مهم برای تبدیل ایران به هاب انرژی در منطقه برداشته شد. لازم به ذکر است که ایران درحال حاضر قراردادهای گازی دیگری با همسایه شمالی ترکمنستان، همسایه غربی ترکیه، همسایه شرقی پاکستان و همسایه غربی عراق دارد. هرچند فروش و انتقال گاز به پاکستان به دلیل فشارهای غیرقانونی امریکاییها با مشکلاتی مواجه است، اما تا همین جا، این قراردادها نشان میدهد که ایران در حوزه تبادل انرژی بویژه گاز، درحال تبدیل شدن به هاب منطقه است. زیرا ایران تنها کشوری است که به لحاظ ژئوپلیتیک، میتواند کشورهایی چون روسیه، عراق، پاکستان و حتی ترکمنستان را از طریق ظرفیتهای تولید و انتقال گاز خود به یکدیگر متصل نگاه دارد.
مسیری که باز شد
اکنون مسیر دولت بعد در این چهار حوزه کلان باز شده است. این امر به معنای سرانجام رسیدن همه کارها نیست، یا به این معنی نیست که مشکل دیگری وجود ندارد. بلکه به این معنا است که نیازی نیست در این چهار حوزه کلان، همه چیز از اول دنبال شود. چرا که با سیاستگذاریهای راهبردی دولت سیزدهم، ایران و دولت بعدی در مسیر قابل قبول و کم دردسری قرار گرفته است. مسأله امروز، وجود یک عزم تازه نفس، برای تداوم حرکت در این مسیر است.