تنبیه تل‌آویو با زبان «یافا»

علیرضا حجتی
دبیر گروه بین‌الملل

حمله پهپادی ارتش یمن به تل‌آویو، غافلگیرکننده‌ترین اتفاق برای رژیم صهیونیستی در 285 روز گذشته است که به‌هیچ‌وجه انتظارش را نمی‌کشید. این حمله طیفی از پیامدهای ناگوار را برای اسرائیل و کابینه افراطی حاکم بر سرزمین‌های اشغالی به دنبال خواهد داشت؛ کابینه‌ای که روز‌به‌روز در حال تحلیل رفتن است و بشدت از‌هم‌گسیخته شده است.
اصابت موفق پهپاد «یافا» به ساختمانی در تل‌آویو از آن دست اتفاقاتی است که صحنه جنگ را دگرگون خواهد کرد. این حمله از جنبه تغییر معادلات جنگی با دو اتفاق تاریخی نبردهای مقاومت قابل مقایسه است، اگرچه به لحاظ «گستره» و «مقیاس» متفاوت باشد: یکم هدف قرار دادن ناوچه «ساعر» توسط حزب‌الله لبنان در جنگ 33 روزه سال 2006 که به نوعی پایان جنگ را رقم زد و دومی هم حمله موشکی انصارالله به تأسیسات آرامکو عربستان سعودی بود که نقطه پایانی بر جنگ خونبار ائتلاف عربی به رهبری عربستان علیه یمن گذاشت.
عملیات موفق یمنی‌ها «زمین و زمان» را علیه اسرائیل کرد. این حمله در «زمان» مناسب برنامه‌ریزی شد. درست در روزی که نمایندگان پارلمان رژیم صهیونیستی در اقدامی ضد فلسطینی با اکثریت آرا به طرحی برای تشکیل کشور فلسطین رأی مخالف دادند، پهپاد «یافا» مسافتی 2000 کیلومتری از صنعا را طی کرد و از پیچیده‌ترین لایه‌های پدافندی -که در جهان نمی‌توان برای هیچ کشوری متصور بود و در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دارد- عبور کرده و در تل‌آویو فرود آمد و در نزدیکی کنسولگری ایالات متحده به هدف برخورد کرد.
این دقیق‌ترین طراحی در آستانه سفر بنیامین نتانیاهو به ایالات متحده بود؛ حمله‌ای که در نهایت باعث تعویق این سفر شد. در حقیقت حمله بامدادی یمن به قلب و مغز سرزمین‌های اشغالی یک تیر و چند نشان بود و پیام آشکاری برای واشنگتن و تل‌آویو داشت. در روزهایی که کابینه نتانیاهو امکان گسترش جنگ به جنوب لبنان را بررسی می‌کند، عملیات یمنی‌ها پیشاپیش تبعات و نتیجه هرگونه جنگ‌افروزی احتمالی ارتش صهیونیستی را مقابل چشمان آنها قرار داد. در دینامیسم سیاسی - نظامی اسرائیل، تل‌آویو به‌عنوان نقطه انتهایی جنگ قرار دارد که اگر موج حملات به آن برسد، به این معنا خواهد بود که روند جنگ مغلوبه شده است. در جنگ سال 2006 با مقاومت لبنان هم وقتی تل‌آویو در تیررس موشک‌های حزب‌الله قرار گرفت، رژیم صهیونیستی به آتش‌بس تن داد.
نگاهی به موضعگیری رهبر اپوزیسیون اسرائیل در واکنش به حمله یمن این گزاره را تأیید می‌کند. یائیر لاپید، تأکید کرد که انفجار تل‌آویو نشان می‌دهد دولت نمی‌تواند امنیت را تأمین کند. نخست‌وزیر سابق اسرائیل جمعه 29 تیر، طی توئیتی در شبکه اجتماعی «ایکس» نوشت: «سرنگونی هواپیمای بی‌سرنشین در تل‌‌آویو، دلیل دیگری بر این است که دولت نه می‌داند و نه می‌تواند امنیت را برای شهروندان اسرائیل تأمین کند.» او در ادامه توئیت خود خاطرنشان کرد: کسی که «بازدارندگی» در شمال و جنوب کشور را از دست داده، آن را در قلب تل‌آویو نیز از دست می‌دهد.»
«بازدارندگی» همان حلقه مفقوده صهیونیست‌هاست که طی 9 ماه گذشته هیچ‌گاه موفق به اعاده آن نشده‌اند. نتانیاهو و سران نظامی این رژیم برای نیل به این منظور اهدافی را در ابتدای جنگ طراحی کردند، از جمله نابودی حماس و مقاومت فلسطینی و بازگرداندن اسرای صهیونیست، اما هرچه زمان گذشت، نه‌تنها به هیچ‌یک از اهداف اعلامی دست پیدا نکرده (حتی مجبور شدند تن به مبادله زندانی با مقاومت فلسطینی بدهند که آنها را تروریست می‌خواندند) بلکه برای اولین‌بار با یک غافلگیری بزرگ مواجه شدند: شبکه هماهنگ مقاومت با اتاق عملیات مشترک.
انتظار می‌رود ضربه به قلب تل‌آویو، فشارها بر ائتلاف حاکم بر اسرائیل را برای توقف جنگ و پذیرش آتش‌بس بیشتر کند، آخرین امید نتانیاهو، انتخابات امریکاست تا با برگ پیروزی احتمالی دونالد ترامپ بتواند روی حماقت این نیویورکی حساب باز کند و پای ایالات متحده را به معرکه باز کند، بلکه بتواند نجات پیدا کند. سفر «بی‌بی صهیونیست‌ها» به امریکا با این هدف طراحی شد که با یک نمایش از تعهد امریکا به اسرائیل، صدای اعتراضات داخلی را بخواباند.
مقاومت در حال صدور آخرین هشدارها به تل‌آویو برای پرهیز از ماجراجویی بیشتر است، همزمان با حمله یمن به تل‌آویو، حزب‌الله لبنان هم روز گذشته شهرک‌های جدیدی را هدف قرار داد تا اعلام کند هر روز قادر است یک برگ تازه رو کند. راهبرد «توسل به زور» موضوعی که طی روزهای گذشته در نیویورک و اجلاس شورای امنیت مطرح شد با حمله یمن به تل‌آویو نشان داد می‌تواند دستور کار آتی محور مقاومت برای توقف نسل‌کشی صهیونیست‌ها در غزه باشد.
عملیات هماهنگ مقاومت شبکه‌ای شده در پساطوفان الاقصی بزرگ‌ترین چالش و غافلگیری رژیم صهیونیستی از فردای 7 اکتبر بوده است. اشغالگران بر مبنای ادراک روزهای ابتدایی جنگ، تصور می‌کردند طی چند روز ظرفیت نظامی مقاومت فلسطینی را کاملاً منهدم کرده و سپس به سراغ دیگر اضلاع مقاومت خواهند رفت، اما حملات حزب‌الله از شمال و ارتش ملی یمن و مقاومت عراق از جنوب سرزمین‌های اشغالی، برای نخستین‌بار از زمان تأسیس رژیم صهیونیستی، طولانی‌ترین جنگ تاریخ را به اسرائیل تحمیل کرد. امروز رژیم در استثنایی‌ترین وضعیت خود قرار دارد. شمال سرزمین‌های اشغالی به شهر ارواح تبدیل شده و جنوب هم از کار افتاده و بندر ایلات به‌عنوان مبادی اصلی اقتصاد اسرائیل و به‌واسطه حملات یمن اعلام تعطیلی کرده است.
انصارالله پس از هشدارهای اولیه به رژیم در توقف کشتار مردم فلسطین در غزه، در 3 فاز وارد جنگ شد. فاز اول در روز بیست‌و‌پنجم جنگ رقم خورد و یمن، ایلات را هدف حمله موشکی و پهپادی قرار داد. در فاز دوم ارتش ملی یمن دریای سرخ را به میدان جنگ دوم تبدیل کرد. انصارالله در یک عملیات برق‌آسا کشتی Galaxy Reader متعلق به رژیم صهیونیستی را توقیف کرد. اقدامات یمن در دریای سرخ و باب‌المندب مزیت استراتژیک مقاومت را به رخ کشید. هدف قرار گرفتن تمام کشتی‌های عازم اسرائیل 12 درصد تجارت بین‌المللی را با اخلال مواجه کرد. ائتلاف نظامی امریکا علیه یمن در دریای سرخ با عنوان «نگهبان رفاه» هم کاری از پیش نبرد. حملات سنگین امریکا و انگلیس به خاک یمن هم بازدارنده نبود و یمنی‌ها در پاسخ این حملات دو فروند کشتی انگلیسی را غرق کردند. حتی در آخرین تحول انصارالله ناو «آیزنهاور» را هم که برای تهدید یمن به دریای سرخ آمده بود، هدف قرار داد و این ناو غول‌پیکر از پنتاگون دستور بازگشت دریافت کرد. سؤال اصلی این است: اسرائیل در مقابل این یمن که امریکا را در دریای سرخ شکست داد، چه کاری از دستش ساخته است؟

جستجو
آرشیو تاریخی