سخنی با رئیس‌جمهور منتخب

احسان صالحی
سرپرست مؤسسه ایران


یک هفته از انتخاب دکتر پزشکیان به ریاست جمهوری ایران می‌گذرد. در این یک هفته، بخشی از وقت رئیس‌جمهور به ملاقات‌های مسئولان و قاعدتاً بخش مهمی از آن به بررسی و گفت‌و‌گوهای ناظر به تشکیل دولت جدید گذشته است که این روند تا روز تنفیذ و پس از آن ادامه خواهد یافت.
تجربه سیاسی نشان می‌دهد، مقطع کنونی دوره‌ای تأثیرگذار در سپهر دولت چهاردهم است و محاسبات و تصمیمات در این مقطع، تأثیراتی بلندمدت خواهد داشت. نکته قابل توجه در بررسی‌ها و ارزیابی‌های مقطع کنونی برای انتخاب مسیر آینده و حاملان و کارگزاران آن، داشتن تصویری صحیح از وضعیت موجود است؛ همان چیزی که در مناظره‌های انتخاباتی هم مورد توجه رئیس‌‌جمهور منتخب بود و به آن از زاویه «مِن اَین» و «اِلی اَین» (از کجا، به کجا) اشاره می‌کرد.
در این نوشته از باب فَأَمَّا حَقُّکمْ عَلَی فَالنَّصِیحَةُ لَکمْ، چند نکته از زاویه مذکور یعنی شناخت وضعیت موجود خدمت رئیس‌جمهور منتخب و گرامی تقدیم می‌شود. البته مایلم حرف آخر را اول بزنم و از رئیس‌جمهور منتخب تقاضا کنم اجازه ندهد واقعیت‌ها و نقاط قوت کشور در نظر ایشان، ضعف‌نمایی شود. دولت سیزدهم در بخش‌های مختلف، مسیرهای مطمئن و در حال جوابدهی به نیازها ایجاد کرده است که نادیده‌انگاری آنها و تکرار برخی مسیرهای تجربه‌شده و به خطا‌رفته، کشور را مجدداً با خسارت مواجه خواهد کرد. در ادامه به چند نمونه از این واقعیت‌ها و نقاط قوت اشاره می‌کنم:
رئیس‌جمهور منتخب خوشه‌چین نهج‌البلاغه است. فرازی از عهدنامه مالک که به ترجیح دادن رضایت عامه مردم به خواص و دلایل آن اشاره دارد، بسیار کلیدی است. طبیعی است که جنابعالی نیز مانند هر سیاستمدار دیگری اطرافیانی با سلایق و گرایش‌های مشخص داشته باشید که هیچ اشکالی ندارد. اشکال جایی است که عده‌ای بخواهند شما را در سلیقه خود خلاصه و منحصر کنند. مدعی شوند که رأی‌آوری شما در انتخابات مرهون آنها بوده و حالا نوبت جبران است. جنابعالی در سخنان چند روز اخیر خود نشانه‌های امیدوارکننده‌ای بروز داده و تأکید کرده‌اید که خود را خدمتگزار همه مردم می‌دانید. سوابق و روحیات شما از جمله مردمی بودن، ساده‌زیستی، عدالتخواهی و صداقت در گفتار و رفتار، امیدهای زیادی برای التزام به این الگو و پرهیز از انحصارگرایی زنده کرده است. البته ممکن است برخی با توقعات خود در این مسیر مانع‌تراشی کنند؛ مثلاً مدعی باشند که حضور و نقش‌آفرینی آنها علت اصلی رأی‌آوری شما در انتخابات بوده است. اگرچه نمی‌توان منکر تلاش‌ها شد، اما نتایج انتخابات (میزان و کیفیت آرا) نشان می‌دهد که نباید زیر منّت هیچ گروه و دسته و فردی بمانید. تحلیل آرا گواه این واقعیت است که بخش مهمی از رأی 16.5 میلیونی، مرهون رفتار سیاسی و سوابق خدمتی خود شماست. اگر بنا بود تلاش‌های سیاسی شخصیت‌ها و دسته‌جات تأثیر شگرفی در نتیجه انتخابات داشته باشد، اولاً کار در همان دور اول تمام می‌شد ثانیاً نرخ مشارکت به کانال‌های بالاتر از 60 درصد می‌رفت. توجه جنابعالی بر تقویت ارتباط با بدنه مذهبی جامعه و اقداماتی همچون حضور در منزل شهید رئیسی، نشان از ذکاوت سیاسی و نویددهنده التزام به افزایش همدلی و انسجام اجتماعی به عنوان یکی از رئوس سخنان و وعده‌ها در ایام انتخابات است.
از جمله خطاهای محاسباتی که عده‌ای به صورت واضح در حال دامن زدن به آن هستند، بحران‌نمایی است. یکی از شگردهای رایج افراد حرفه‌ای برای جا کردن خود در موقعیت‌های کلیدی، بحران‌نمایی از شرایط و منجی‌نمایی از خود است. دکتر پزشکیان در ایام انتخابات تأکید ویژه‌ای بر استفاده از کارشناسان و ظرفیت‌های کارشناسی داشت. پیشنهاد می‌کنم در این فاصله با فراخوان کارشناسان امین خود در مسائل اساسی کشور، جلساتی در حضور خود با آنها و مسئولان کنونی برگزار کنید. شهید رئیسی در سال 1400 و در فاصله پیروزی در انتخابات تا استقرار دولت جدید، بخش اعظمی از وقت خود را به تشکیل چنین جلساتی در مسائلی مانند واکسن، فروش نفت، تنش آبی، ناترازی برق، منابع و تبادلات ارزی، وضعیت بودجه سالانه، ذخایر کالاهای اساسی، نظام بانکی و... اختصاص داد و درباره آخرین وضعیت کشور به گزاره‌های واقعی و قابل برنامه‌ریزی رسید. ان‌شاءالله اگر چنین جلساتی را تشکیل دادید مشخص خواهد شد که بر خلاف بحران‌نمایی‌های برخی افراد، وضعیت در بسیاری از بخش‌های کلیدی روی ریل‌های هدفمند و رو به بهبود قرار دارد. گزارش مراجع رسمی از شاخص‌های اساسی نشان می‌دهد، وضعیت در همه شاخص‌ها از تورم، بیکاری، رشد اقتصادی، رشد نقدینگی، ضریب جینی، درآمدهای کشور، دسترسی مردم به منابع و زیرساخت‌ها (آب، برق، گاز، اینترنت، راه، درمان...) از سال 1400 و ابتدای تشکیل دولت سیزدهم به‌مراتب بهتر و پایدارتر است.
در ادامه نکته قبل مایلم نظر رئیس جمهور منتخب را به برخی رویکردهای مجرّب در دولت شهید رئیسی جلب کنم. در دولت سیزدهم، جمع قابل توجهی از جوانان متخصص و انقلابی امکان کار و خدمت پیدا کردند. اجازه ندهید افکار بسته و افراد خسته، جنابعالی را از تعقیب این الگوی فرصت ساز محروم کنند. جایگزینی افراد جدید، طبیعی و قابل انتظار است اما نگذارید در انتخاب افراد جدید، راه برای ورود جوانان همسو و معتقد به مسیر شما مسدود شود؛ اتفاقی که در دولت دوازدهم با تشکیل دولتی با میانگین سنّی بالا رخ داد و کشور از افزایش ذخیره دانایی و تجربی جوان‌ترها محروم شد.
رویکرد مهم دیگری که در دولت شهید رئیسی دنبال شد، متوقف نشدن در مقابل موانع و محدودیت‌ها بود. بنا به برآوردهای کارشناسی، چنانچه قرار بود مسیر دولت دوازدهم در اقتصاد و سیاست و دیپلماسی دنبال شود، تورم‌های سه رقمی و غیرقابل بازگشت در کمین کشور بود و زندگی مردم را فلج می‌کرد. هنر شهید رئیسی این بود که ایشان با در پیش گرفتن مسیرهای عالمانه در اقتصاد و سیاست، کشور را از لبه پرتگاه نجات داد. بازگرداندن اقتصاد از مسیر شرطی شده و غیرقابل پیش‌بینی دهه 90 که با کوچک‌ترین تلورانس خارجی، شاخص‌های اقتصادی کشور دچار تکانه‌های اساسی می‌شد، به مسیری که در نتیجه آن حتی با وجود تحولات بی‌سابقه منطقه‌ای مانند طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق، نماگرها دچار التهاب نمی‌شوند، مدلی موفق و امتحان پس داده است.
شهید رئیسی البته بر خلاف عده‌ای حتی در جریان اصولگرا که معتقد به قطع همکاری و مذاکره با غرب بودند، به هیچ وجه زیر بار این حرف نرفت؛ از همان ابتدا بر دنبال کردن مذاکرات رفع تحریم تأکید کرد و برای آن مسیر و مدل مشخص کرد و ارتباط و تعامل خود با برخی سران کشورهای غربی را نیز از موضع عزت حفظ کرد اما هرگز کشور را معطل و بلاتکلیف غرب نکرد. الگوی خنثی‌سازی تحریم در دولت شهید رئیسی از مرحله ایده و شعار به واقعیت پیوست. این الگو ارکان و اجزای مهمی دارد که جانمایه آن کاهش آسیب‌پذیری کشور از طریق متنوع‌سازی مبادی و همکاران است. اجازه ندهید بار دیگر و با تکرار تجربه دولت یازدهم، مسیرهای فروش نفت و انتقال منابع ارزی کشور از دست برود و کشور در مقابل بیگانه دست بسته و بی‌گزینه شود. این اشتباه را یکبار به بهانه و در ظاهر نشان دادن حسن نیت به غربی‌ها در مذاکرات برجام و همچنین با پوشش مبارزه با فساد انجام دادند. اگر توانستید سایه تحریم را از سر کشور دورتر کنید حبّذا! اما تا قبل از آن، نگذارید با بهانه‌های واهی، دست جنابعالی را در مدیریت کشور خالی کنند.
از این دست نمونه‌ها برای یادآوری و عبرت‌خوانی در سال‌های 1392-1400 فراوان است که البته بازخوانی و مرور آنها به عنوان تجارب ملی که به قیمت‌های گزاف برای کشور حاصل شده است، ضروری است اما خلاصه مطلب همان جمله‌ای است که در مطلع نوشتار عرض کردم؛ نگذارید رادیکال‌ها با بحران‌نمایی و ردیف کردن مطالبی که کذب و غرض ورزانه بودن آنها واضح است (مانند خالی کردن آب سدها) ، از نقاط قوت کشور، نقاط ضعف بسازند.