جهان پس از پایان جنگ غزه
استفان والت / نظریهپرداز روابط بینالملل
فارن پالیسی
استفان والت در مقالهای به پیامدهای گسترده جنگ اخیر غزه اشاره کرد و به این سؤال پاسخ داد که «چرا این جهان پس از پایان جنگ غزه دیگر آن جهان سابق نخواهد بود؟»
وی در چند بخش به بررسی تأثیرات ادامه تراژدی جنگ غزه برای ژئوپلیتیک و سیاست خارجی ایالاتمتحده نیز می پردازد که در ادامه می خوانید؛
1. جنگ غزه، چوب لای چرخ تلاشهای امریکا برای عادیسازی روابط عربستان و اسرائیل گذاشته است. البته این جنگ ممکن است نتواند بهصورت کامل مانع این توافق شود اما با این حال، موانع بر سر این توافق، آشکارا افزایشیافته و هر چه تعداد تلفات بیشتر شود این موانع نیز بیشتر میشوند.
2. جنگ غزه، با تلاشهای ایالاتمتحده برای صرف زمان و توجه کمتر به خاورمیانه و معطوفکردن توجه و تلاش بیشتر به شرق آسیا، تداخل خواهد کرد. بایدن و بلینکن و دیگر مقامات ارشد ایالاتمتحده نمیتوانند هر چند روز یکبار به اسرائیل و دیگر کشورهای خاورمیانه پرواز کنند و زمان و توجه کافی هم داشته باشند که به مناطق و موضوعات دیگر اختصاص دهند. بهطور خلاصه جنگ غزه برای تایوان، ژاپن، فیلیپین یا هر کشور دیگری که با فشار فزاینده چین مواجه است خبر خوبی نیست. جنگ غزه، به لبنان یا ایران گسترش نمییابد که اگر اینگونه شود، ایالاتمتحده و دیگران را به وضعیت جدید و مرگبارتری سوق میدهد و زمان، توجه و منابع بیشتری را به خود اختصاص خواهد داد.
۳. درگیری در غزه، یک فاجعه برای اوکراین است. ایالاتمتحده و متحدانش قادر به تولید مهمات کافی برای رفع نیازهای اوکراین نبودهاند و واشنگتن مجبور شده بخشی از این مهمات را از انبارهایش در کرهجنوبی و اسرائیل تأمین کند تا کییف بتواند به جنگ ادامه دهد. اکنون که اسرائیل در حال جنگ است، خودش برخی از این گلولههای توپخانه یا سایر تسلیحات را دریافت میکند و تسلیحاتی که به اوکراین ارسال میشود، کمتر خواهد شد. اگر اوکراین زمینهای بیشتری را از دست بدهد یا اگر ارتشاش شروع به فروپاشی کند، بایدن چه کاری باید انجام دهد؟ در مجموع، آنچه در غزه اتفاق میافتد خبر خوبی برای کییف نیست.
4. برای اتحادیه اروپا نیز خبر بدی است چرا که جنگ در غزه باعث شعلهور شدن مجدد اختلافات اروپاییها شده است. بهطوری که برخی از کشورها بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت میکنند و برخی دیگر همدردی بیشتری با فلسطینیها نشان میدهند (البته نه با حماس).
5. مجموعه این اتفاقات خبرهای بدی برای غرب و خبرهای بسیار خوبی برای روسیه و چین است: هر چیزی که توجهات ایالاتمتحده را از اوکراین یا شرق آسیا منحرف کند، برای آنها مطلوب است؛ بهخصوص زمانی که آنها بتوانند در حاشیه بنشینند و خسارات انباشتهشده غرب را تماشا کنند. جنگ همچنین به مسکو و پکن استدلال آسان دیگری برای ترویج نظم جهانی چندقطبی ارائه میدهد.
6. کشورهای «جنوب جهانی» نیز همچنان از منافع خود پیروی خواهند کرد و علیرغم خشم و عصبانیتشان از ریاکاری غرب، با ایالاتمتحده و دیگران تجارت خواهند کرد. اما باید انتظار داشته باشیم که به همه بحثهای ما درباره هنجارها، قوانین و حقوقبشر توجه کمی داشته باشند. تعجب نکنید اگر کشورهای بیشتری چین را بهعنوان وزنه تعادلی مفیدی در برابر واشنگتن ببینند.
7. اگر شکست بنیامین نتانیاهو در دفاع از اسرائیل، با یک نتیجه ناخوشایند در اوکراین همراه شود، سایر کشورها نهفقط اعتبار امریکا بلکه قضاوت و فهم امریکا از مسائل را نیز زیر سؤال خواهند برد. این موضوع از همه مهمتر است زیرا سایر دولتها در صورتی به توصیههای واشنگتن توجه و از امریکا پیروی میکنند که معتقد باشند رهبران ایالاتمتحده درک روشنی از آنچه درحال وقوع است دارندو همچنین میدانند چگونه به وقایع پاسخ دهند و حداقل به ارزشهای ادعایی خود توجه میکنند. اگر اینطور نباشد، چرا در مورد هر چیزی از توصیههای امریکایی استفاده کنند؟