«ایران» قوانین درگیری نظامی در جنگ غزه را بررسی می‌کند

خوانشی در راهبرد‌های حزب الله

در برآورد صهیونیست‌ها، حزب‌الله ارتشی ایرانی در نظر گرفته شده است به‌طوری که به انواع تسلیحات با قدرت تخریب زیاد مجهز بوده و این گروه متشکل از نظامیان و رزمندگان ذخیره است که تعداد آنها بین ۵۰ تا ۱۰۰ هزار نفر تخمین زده می‌شود.

مترجم:حمید مهدوی راد
منبع: الجزیره

«یوآو گالانت» وزیر دفاع رژیم صهیونیستی که در چهاردهمین روز از هجوم بی‌سابقه این رژیم به نوار غزه، برای ارزیابی وضعیت میدانی به جبهه شمالی رفته بود با حضور در لشکر 91 پادگان برنت در نزدیکی مرز لبنان خطاب به افسران نیروهای ذخیره آن که پس از عملیات «طوفان‌الاقصی» به خدمت فرا خوانده شده بودند، گفت: «حزب‌الله تصمیم گرفته در جنگ شرکت کند و برای این موضوع بهای سنگینی پرداخت خواهد کرد». وی با لحنی خوشبینانه بیان داشت که ما در جنگی تحمیلی هستیم و هر جا که اقتضا کند حضور خواهیم داشت و در این جنگ پیروز خواهیم شد.
در همان روز و در مراسم یادبود شهادت یکی از اعضای حزب‌الله «علی شقیر»، که به تازگی در مرز به شهادت رسیده است، شیخ نعیم قاسم، جانشین دبیرکل حزب‌الله ایستاده بود و منطق این رویارویی و حضور را با زبان عدد و ارقام برای مخاطبان تبیین می‌کرد و می گفت: اکنون 3 لشکر مجهز صهیونیستی در جنوب لبنان برای رویارویی با حزب‌الله مستقر شده و 5 لشکر نیز برای مواجهه با غزه در آنجا حضور دارند و اگر حزب‌الله آنها را در این نقطه سرگرم نمی‌کرد همه این لشکرها اکنون برای تجاوز به غزه در آنجا بودند.
سخنان گالانت و ارزیابی‌های شیخ نعیم قاسم مؤید این موضوع است که در روزهای آینده ممکن است در جبهه شمالی شاهد درگیری‌های بیشتری باشیم. باید در نظر داشت که تحولات میدانی و لجستیکی که طی دو هفته گذشته در مرزهای شمالی توسط ناظران و تحلیلگران ثبت شده بسیار عمیق و گسترده است به طوری که تا پیش از جنگ 33 روزه و حتی بعد از عقب‌نشینی رژیم اسرائیل از لبنان شاهد چنین تغییر و تحولات میدانی نبوده‌ایم.
تخلیه شهرک‌های صهیونیستی همجوار مرز لبنان
در خصوص عملیات لجستیکی برای ایمن نگه داشتن و انتقال شهرک‌های صهیونیستی الجلیل، وزارت جنگ رژیم صهیونیستی در تاریخ 16 اکتبر برنامه تخلیه فوری ساکنان 28 مجتمع مسکونی واقع در این شهرک‌ها تا دو کیلومتری مرز لبنان و انتقال ساکنان آن به میهمانسراها را اجرایی کرد. در 21 اکتبر، وزارت جنگ رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت تا دامنه تخلیه را به تخلیه 14 شهرک دیگر مشروط بر اینکه شامل شهرک‌های موجود در عمق 5 کیلومتری مرز با لبنان باشد، توسعه دهد. به این ترتیب تعداد شهرک‌هایی که مقرر شد تا ظرف یک هفته تخلیه شوند از جمله «کریات شمنا - الخالصه»، که شامل 23 هزار شهرک نشین است به 43 شهرک یهودی رسید.
در جبهه نبرد، ارتش اسرائیل در روزهای نخست دامنه جغرافیایی پاسخ خود را به مزارع شبعا و اطراف آن در بخش شرقی جبهه و روستاهای لبنانی مجاور نوار مرزی محدود کرد و در پاسخ به رزمندگان مقاومت در بخش‌های مرکزی و غربی برای ضربه به واحدهای نظامی حزب‌الله و مراکز دیده‌بانی آن از توپخانه، تانک و هلیکوپتر استفاده کردند.
 
بهره‌مندی از نیروی هوایی
اما خیلی زود دامنه درگیری‌ها در پایان هفته دوم با حملات توپخانه‌ای گسترش یافت و با هدف قرار دادن حومه شهرهای قلعیا، مرجعیون و شهر بیت لیف به عمق 8 کیلومتری مرز لبنان رسید. از 19 اکتبر، «ارتش اسرائیل» با استفاده از جت‌های جنگنده حملاتی را در اطراف شهرهای جنوبی از جمله عیتارون انجام داد. بطوری‌که یک جت جنگی با پرواز در ارتفاع کم در آسمان صور و الزهرانی به بیروت رسید و دیوار صوتی را شکست.
ارتش رژیم صهیونیستی ضمن اعتراف به تلفاتی که در طول دو هفته اول درگیری‌ها در امتداد مرز جنوبی لبنان داشت به نقل از خبرگزاری رویترز گزارش داد که در جریان درگیری‌های اخیر 7 سرباز خود را از دست داده است.
در طرف مقابل نیز حدود 1500 نفر از اهالی روستاهای مرزی به شهر صور پناه برده و با ابتکار مرکزی وابسته به شهرداری در پناهگاه‌هایی که در مدارس دولتی و خصوصی ایجاد شده بود اسکان یافتند. در گزارشی که در 23 اکتبر منتشر شد، سازمان بین‌المللی مهاجرت تعداد آوارگان روستاهای جنوب را  از 8 اکتبر 19646 نفر تعیین کرد. در همان روز ارتش لبنان با هماهنگی نیروهای یونیفل با استقرار در مناطق مرزی جنوبی به گشتزنی پرداختند.
 
هدف قرار دادن برج‌های دیده بانی
اما در بعد نظامی، رزمندگان حزب‌الله از 7 اکتبر با در دست گرفتن ابتکار عمل سه موضع از مواضع ارتش صهیونیستی را در مزارع اشغالی و خالی از سکنه شبعا بمباران کردند و در بخش‌های مرکزی و غربی، چریک‌های فلسطینی وابسته به جنبش‌های حماس و جهاد اسلامی با عبور از حصار مرزی مبادرت به حمله نظامی به شهرک‌های شمالی «اسرائیل» کردند. در 15 اکتبر، «گردان‌های القسام» شاخه نظامی «حماس» را در لبنان راه‌اندازی کرد و مبادرت به پرتاب 20 موشک به شهرک‌های شلومی و نهاریا و اطراف آنها کردند. در 18 اکتبر، «نیروهای فجر» در بیانیه‌ای اعلام کردند که «مواضع اسرائیل را با موشک در سرزمین‌های اشغالی هدف قرار دادند» که نشان‌دهنده احیای شاخه نظامی حماس در لبنان برای اولین بار بعد از هجوم اشغالگران در سال 1982 است.
با این حال، درگیری اصلی در جبهه شمالی توسط حزب‌الله انجام می‌شود. در همین حال حزب‌الله با صدور بیانیه‌هایی در 7 و 11 اکتبر، بیان کرد که این گروه با حملات توپخانه و موشک‌های هدایت شونده و خمپاره اهدافی همچون خودروهای زرهی و برج‌های دیده‌بانی را مورد هدف قرار داده است. همچنین در بیانیه دیگری در 19 اکتبر اعلام کردند که یک مرکز فرماندهی در گردان تیپ غربی را مورد هدف قرار داده‌اند. تصاویر پخش شده توسط رسانه‌های حزب‌الله نشان از آن داشت که برج‌های دیده‌بانی و مراکز رصد الکترونیکی  صهیونیست ها در پشت حصار مرزی توسط موشک‌های هدایت شونده حزب‌الله مورد هدف قرار گرفته و این در حالیست که تا پایان روز هفدهم جنگ طوفان‌الاقصی 30 نفر از رزمندگان حزب‌الله به شهادت رسیده بودند.
برآورد آمار و ارقام ثبت شده در جبهه شمالی در سه هفته اول جنگ نشان می‌دهد که همچنان از نظر گستره جغرافیایی و فعالیت جنگی آنها عملیات محدودی را در دستور کار داشته‌اند. اما این بدان معنا نیست که ناظران مبتنی بر این آمار دامنه گسترش جنگ را ارزیابی کنند زیرا مؤلفه هجوم زمینی اشغالگران به غزه می‌تواند معادلات را به سمت گسترش جنگ در جبهه شمالی سوق دهد. در همین راستا، در 19 اکتبر مؤسسه تحقیقات امنیت ملی اسرائیل برآورد خود را از ظرفیت حزب‌الله در خصوص داشتن موشک‌های دقیق، پهپادها و ده‌ها هزار مبارز طی گزارشی در وب سایت خود منتشر کرد.

مهمات حزب‌الله
در برآورد صهیونیست‌ها، حزب‌الله ارتشی ایرانی در نظر گرفته شده است به‌طوری که به انواع تسلیحات با قدرت تخریب زیاد مجهز بوده و این گروه متشکل از نظامیان و رزمندگان ذخیره است که تعداد آنها بین 50 تا 100 هزار نفر تخمین زده می‌شود. این تعداد شامل یگان‌ویژه رضوان است که واحدی کماندویی در حدود 2500 نفر بوده و از تجربه بالایی به جهت حضور در جنگ سوریه برخوردار هستند. همین‌طور می‌توان به این آمار، دیگر نیروهای پشتیبانی از کشورهای افغانستان، پاکستان، سوریه و عراق را اضافه کرد.
این برآورد می‌افزاید که «ادوات نظامی حزب‌الله بسیار شگفت‌انگیز است» و به لحاظ کمی، حدود 150 تا 200 هزار موشک با دقت و قدرت تخریب بالا را شامل می‌شود. این برآورد بیان می‌دارد که «در طول جنگ مستقیم با حزب‌الله باید سیستم‌های دفاعی را برای حفاظت از زیرساخت‌های غیرنظامی و نظامی متمرکز کنیم.» از داده‌های ارائه‌شده در این گزارش که به‌نظر می‌رسد براساس اطلاعات آشکار جمع‌آوری شده است، حزب‌الله 40 هزار موشک از نوع گراد با برد کوتاه 15 تا 20 کیلومتر و 80 هزار موشک فجر 3 و فجر 5 و همچنین «خیبر» یا «رعد 2 و 3» با برد متوسط ​​حدود 100 کیلومتر در اختیار دارد و همینطور 30 هزار موشک زلزال یا فاتح 110 که برد آنها بین 200 تا 300 کیلومتر است نیز در اختیار دارد. همچنان که تعداد کمی موشک اسکاد C و D با برد 700 کیلومتر حزب‌الله از سوریه دریافت کرده و صدها موشک فاتح 110 مجهز به کلاهک‌هایی با وزن 500 کیلوگرم مواد منفجره با قدرت تخریب بالا و ادوات هدایت‌شونده آن در اختیار دارد.

آمادگی برای جنگ الکترونیک
براساس این برآورد همچنان که حزب‌الله دارای موشک‌های زمین به دریا «C 802» تولید چین و «یاخونت» تولید روسیه و نسخه اصلاح‌شده و پیشرفته موشک‌های «کورنت»، با قابلیت پرتاب خمپاره و ضدهوایی سام 17 و سام 22 برای حمله به هواپیماهای بدون‌سرنشین و هلیکوپترها هستند.
این برآورد همچنین حاکی از آن است که رزمندگان حزب‌الله به پهپادهایی که بیشتر آنها تولید داخل هستند مجهز بوده و این پهپادها برای اهداف مختلف عملیاتی و اطلاعاتی با برد 400 کیلومتر برای جنگ الکترونیک مجهز هستند.
در پایان این برآورد آمده است: «تمام این موارد مستلزم پیگیری و تمرکز و آمادگی مداوم نسبت به حزب‌الله، بویژه در این برهه از زمان است.»
 
تضعیف اعتماد به‌نفس
در مورد ارزیابی وضعیت امنیتی و نظامی، تحلیلگران امنیتی اسرائیل تحلیل‌های خود را براساس آنچه ممکن است در جبهه شمالی رخ دهد مبتنی‌بر این اصل می‌گذارند که آیا ارتش اسرائیل دست به عملیات زمینی در جبهه نوار غزه خواهد زد یا خیر؟ ژنرال «عاموس گیلعاد»، رئیس سابق تیم سیاسی امنیتی وزارت دفاع در یک مصاحبه رادیویی گفت: «واقعیت این است که حزب‌الله از قدرت نیرویی که در اختیار دارد علیه اسرائیل استفاده نمی‌کند وگرنه معادلات تغییر خواهد کرد و هدف اصلی آنها تضعیف اعتماد به‌نفس اسرائیل و جلوگیری از حمله زمینی به غزه است.»
در همان روز، «عاموس هارول» در هاآرتص مدعی شد: «در جبهه شمالی شاهد درگیری‌هایی بین حزب‌الله و ارتش اسرائیل هستیم، اما حزب‌الله از اراده لازم و ابتکارعمل عملیات تهاجمی علیه اسرائیل برخوردار نیست و یحتمل منتظر چگونگی ورود نظامی به غزه است.» هارول در ادامه افزود: «حزب‌الله تاکنون به‌طور علنی از نیت خود برای حمله به سرزمین‌های اشغالی صحبت نکرده است زیرا می‌خواهد معادلات را به همین منوال حفظ کرده و اوضاع اسرائیل و لبنان را در آستانه جنگی همه‌جانبه نشان دهد. با این حال، کاملاً واضح است که لبنان از طرفی در حال کشیدن ترمز جنگ و از طرفی آماده ورود به یک رویارویی تمام‌عیار است. تجربیات قبلی نشان‌دهنده این موضوع است که اسرائیل خواهان جنگ دیگری با لبنان نیست و این مسأله ممکن است موجب افزایش اعتماد به‌نفس سیدحسن نصرالله شده و از طرفی سرنوشت حزب‌الله را نیز تغییر دهد.»
در همین زمینه، «تامیر هیمان»، در مقاله‌ای که در روزنامه «یدیعوت» در 17 اکتبر منتشر شد، با تشریح پیامدهای جنگ حزب‌الله در میدان نبرد و آنچه در رویارویی‌های قبل حادث شده بود، می‌نویسد: «در روزهای اخیر شاهد اتفاقات زیادی در مرز شمالی بودیم، حزب‌الله درگیر شده است اما در این مرحله به آنچه که سید‌حسن‌نصرالله آن را پاسخ طبیعی می‌داند قائل و پایبند است. نصرالله به فلسطینی‌ها این امکان را می‌دهد که از لبنان علیه «اسرائیل» عملیات کنند و خودش به‌صورت نمادین به سمت مزارع شبعا شلیک می‌کند اما خطرناک‌ترین موضوع این است که هزینه هر شهید حزب‌الله را می‌خواهد از طریق رویارویی مستقیم ارتش لبنان و ارتش صهیونیستی بگیرد.»
برخلاف ارزیابی‌های محتاطانه‌ای که کارشناسان امنیتی اسرائیل در مورد آنچه ممکن است در مرز لبنان اتفاق بیفتد می‌گویند، «لهیکو‌وایمان» کارشناس گروه بین‌المللی بحران، در گزارشی که این گروه در 14 اکتبر منتشر کرد، برداشت متفاوتی دارد. وایمن می‌گوید: «تا این لحظه تبادل آتش در مرزهای تعیین‌شده توسط حزب‌الله و اسرائیل در طول سال‌های باقی در همین حد مانده است.» این قواعد شکننده از طریق گفت‌و‌گوهای سیاسی بین دو طرف ایجاد نشده‌اند بلکه از طریق درگیری‌های فراوان بین دو طرف که آخرین آن در سال 2006 بود ایجاد شده است.

مخاطرات موضوع
وایمن در گزارش خود به حملات موشکی مبارزان مقاومت فلسطینی از جنوب لبنان می‌پردازد و می‌گوید: «موشک‌های پرتاب‌شده توسط گروه‌های مقاومت فلسطینی به شمال «اسرائیل» خطر تشدید تنش و درگیری بزرگ دیگری را بدون هیچ‌گونه مکانیزم کنترلی به همراه خواهد داشت.» وایمن در پایان می‌گوید: «گشودن جبهه دوم لزوماً به معنی ورود به جنگ همه‌جانبه‌ای نیست که حزب‌الله و اسرائیل از سال 2006 تلاش می‌کنند شعله‌ور نشود. در حالی‌ که حزب‌الله ممکن است به‌تدریج شعله‌های این جنگ را افزایش دهد به‌گونه‌ای که شاید در دستگاه محاسباتی خود روی درگیری «اسرائیل» و غزه حساب ویژه‌ای بازکرده باشد تا آستانه تحمل و تاب‌آوری اسرائیل را بالا برده به‌طوری که اسرائیل نمی‌خواهد به جنگی مانند آنچه در 2006 حادث شد، مجدد ورود کند.»