نگاهی به سرکوبهای رسانهای و اجتماعی در کشورهای مدعی حقوق بشر
رویارویی ملتها با دولتهای حامی تلآویو
برخی کشورهای اروپایی چون فرانسه، انگلیس، آلمان و هلند هر گونه تجمع برای حمایت از مردم غزه را ممنوع اعلام کرده و حتی آن را جرمانگاری کردند.
فائزه سادات یوسفی
خبرنگار
این روزها افکار عمومی جهان بر خلاف انتظار غرب و رژیم صهیونیستی، در قامت حمایت از مردم غزه و توقف جنگ ظاهر شده و توانسته بخشی از محاسبات رژیم صهیونیستی و همپیمانان غربیاش را دچار چالش کند.
رسوایی رسانههای صهیونیستی و مطالبه جهانی برای پایان دادن به جنایات
رژیم اشغالگر از بدو عملیات طوفانالاقصی میکوشید که با سانسور، دروغپردازی و اخبار جعلی و با موجسازی رسانهای، افکار عمومی را به سمت خود جلب کرده و تحت جبهه حمایتی آنها به اقدامات خود مشروعیت بخشد. به عنوان نمونه اشغالگران با خبرسازیهای فریبنده چون کشتن و سربریدن کودکان سرزمینهای اشغالی توسط حماس تلاش کردند، بر خلاف واقعیتهای 75 ساله، مظلومنمایی کرده و با تظلمخواهی، جامعه جهانی را در برابر حماس و مردم فلسطین قرار دهند.
اما حجم جنایات و کشتار مردم به حدی بود که منجر به شکسته شدن حصار رسانهها شد و این ترفند در همان ابتدا عقیم ماند. این بار شبکههای اجتماعی پیشگام در خبررسانی، توانستند سوگیری مغرضانه غولهای رسانهای را آشکار کرده و با نشر تصاویر از جنایات تحمیلی اشغالگران بر مردم غزه، حقایق را به همگان عرضه کنند.
در اثر همین موضوع، اذهان عمومی با حرکت در جهت مخالف اراده غرب و رژیم صهیونیستی توانست جلوهای ضدصهیونیستی و حمایتی از مردم غزه به خود بگیرد و با رسوا کردن هجمهسازیهای سیاسی و رسانهای به کارزار رویارویی با آن مبدل شود. این رویارویی با کارکردهای سیاسی برخاسته از دروغپردازیهای رسانهای به حدی رسیده است که مدعیان غربی آزادی بیان و حقوق بشر احساس خطر کرده و به مقابله با آنها برخاستهاند.
از این رو میتوان گفت، در وهله کنونی یکی از اضلاع منازعه عرصه سیاسی و نه حتی اجتماعی و رسانهای، افکار عمومی جهان و به طور ویژه افکار عمومی داخلی متحدان رژیم صهیونیستی هستند، زیرا شکلگیری یک مطالبه عمومی با مضامینی که در بردارنده توقف پشتیبانی مالی و سیاسی دولت متبوع از صهیونیستها باشد، میتواند مانعی برای توجیه ادامه همکاریهای دولتها با رژیم باشد. همچنین فشار افکار عمومی میتواند تصمیمات و جهتگیریهای سیاسی مقامات غربی را تحتالشعاع خود قرار دهد، به همین دلیل، دولتمردان این کشورها وجود این مواضع را خطری برای تداوم حمایتهای خود از رژیم میدانند.
از سوی دیگر، تداوم راهپیماییها و تحرکات اعتراضی، میتواند به گسترش آن در کشور و در جهان منجر شده و یک موج فراگیر را در برابر دیدگان جهان قرار دهد. بنابراین، این دولتها برای رفع این موانع، از یک طرف با اعمال محدودیت، سرکوب و فروکوفتن جنبشهای حمایتی از مردم غزه و از طرف دیگر با ابزار تحریف رسانهای به مقابله با افکار عمومی برخاستهاند. این در حالی است که هیچ محدودیت یا ممنوعیتی برای تظاهرات حامیان رژیم صهیونیستی وجود ندارد و مقامهای دولتی فعالانه در تجمعات آنها شرکت و حمایت خود را به وضوح از این رژیم اشغالگر اعلام میکنند.
حقوق بشر دولتهای غربی در خدمت منافع آنها
برخی کشورهای اروپایی چون فرانسه، انگلیس، آلمان و هلند هر گونه تجمع برای حمایت از مردم غزه را ممنوع اعلام کرده و حتی آن را جرمانگاری کردند. وزیر کشور انگلیس اهتزاز پرچم فلسطین، سردادن شعارهای آزادی فلسطین و خواندن متونی که میتواند باعث آزار یا ارعاب جامعه یهودیان شود را محدود کرده و دستور به سرکوب آنها داد. در برخی کشورها چون آلمان، پلیس حتی نمادهای ساده حمایتی مانند پرچم و شمع را نیز تخریب کرده است. البته این محدودیتها تنها شامل راهپیمایی نیست و بخشهای دیگری از فعالیتهای مدنی و اجتماعی را نیز در برمیگیرد. با وجود این اما مردم این ممنوعیت را نپذیرفتند و با حضور خود در خیابانها، خواستار توقف حملات رژیم علیه مردم غزه شده و با مردم فلسطین اعلام همبستگی کردند که البته طی آن دهها نفر توسط پلیس دستگیر شدند.
از سوی دیگر، در حالی رهبران کشورهای غربی این تصمیمات را به بهانههای مختلفی چون حفاظت از جامعه یهودیان اتخاذ میکنند که برخی از یهودیان ساکن در این کشورها خود از اعتراضکنندگان به سیاستهای رژیم صهیونیستی هستند و در تجمعات اعتراضی مشارکت دارند.
طی دو روز گذشته جمع انبوهی از مردم و یهودیان نیویورکی با سازماندهی گروه «صدای یهودی برای صلح» به ادامه جنگ علیه مردم غزه در یکی از مراکز بزرگ حمل و نقل این شهر اعتراض کردند. آنها با شعار «به نام ما نه» و «بیشتر از این به اسرائیل سلاح ندهید» خواستار پایان دادن به انواع کمکهای کاخ سفید شدند. بنابراین حتی جامعه یهودیان که این روزها به دستاویزی برای سرکوب اعتراضات مردمی علیه رژیم صهیونستی مبدل شده، در صف معترضین حضور دارند و موجب شدند که این خدعه تحت پوشش حقوق بشر نیز رنگ ببازد.
امریکا، سرآمد ممنوعیتها و خفقان آزادی بیان
اما محدودیتها و سرکوب در امریکا، کشوری که دولت آن، تکیهگاه صهیونیستها به دلیل ارسال تجهیزات نظامی و حمایتهای سیاسی مطلق است، جلوهای دیگر دارد، خصوصاً که در مسابقه بازدارندگی میان محور مقاومت و رژیم صهیونیستی این امریکا است که نقش محوری ایفا کرده و بازوی عملیاتی فرامرزی آن بوده و تدارکات ویژهای را برای آن در مناسبات بینالمللی کنونی، اختیار کرده است.
در هفتههای اخیر فشار مقامات دولتی ایالات متحده علیه گروههای فعال دانشجویی، ایجاد لیستهای سیاه عمومی در صنایع مختلف و موجی از اخراجها با انگیزههای سیاسی بر سر دیدگاههای حمایتی از مردم فلسطین و پایان دادن به حملات رژیم صهیونیستی در غزه، در حال افزایش بوده است. حتی پستهای رسانههای اجتماعی و مکالمه همکاران با یکدیگر بر سر این مسائل مورد توبیخ قرار میگیرد. این موضوع تنها در مشاغل سیاسی واقع نشده و در بخشهای مختلف رسانه و فناوری، هنر، دانشگاه، هوانوردی و روابط عمومی، تلاشهای آشکاری برای تهدید و حذف افراد از حرفه و جایگاه خود، در این زمینه صورت گرفته است.
منابع امریکایی گزارش دادند که روز جمعه، مجلس سنای امریکا قطعنامهای را به اتفاق آرا تصویب کرد که در آن گروههای دانشجویی ضدصهیونیستی و حامی حماس در سراسر کشور پس از یک روز اعتصاب محکوم شد. صدها دانشجو به رهبری «دانشجویان برای عدالت در فلسطین» و «صدای یهود برای صلح»، کلاسهای دانشگاه کلمبیا، دانشگاه پرینستون، دانشگاه نیویورک و دهها کالج دیگر را ترک کرده و خواستار آتشبس در غزه شدند. اما در این بین آنچه که واکنش شدید دستگاههای سیاسی را در برداشته، شعار «پایان دادن به حمایت نظامی امریکا از اسرائیل» است که فحوای آن بیش از آنکه یک شعار باشد، یک مطالبه عمومی مخاطرهآفرین در امریکا است.
تعداد زیادی از نویسندگان از جمله ناتان ترال، تحلیلگر سیاسی و نویسنده و ویت تان نگوین، رماننویس به دلیل اظهاراتی در حمایت از فلسطینیها یا انتقاد از رژیم صهیونیستی، مجوزشان از سوی دولت باطل شده یا مجبور به تغییر مکان شدهاند. بسیاری از فیلمسازان گزارش دادهاند که برای حذف پستهای رسانههای اجتماعی و حسابهای اینستاگرام تحت فشار هستند. روز پنجشنبه، دیوید ولاسکو، سردبیر مجله Artforum پس از فشار به دلیل انتشار پستی در حمایت از حقوق فلسطین از کار برکنار شد. همچنین، مایکل آیزن، سردبیر مجله علمی غیرانتفاعی eLife، پس از به اشتراک گذاشتن مقالهای که در آن نسبت به بیتفاوتی عمومی نسبت به کشتار غیرنظامی فلسطینیها انتقاد کرد، مجبور به استعفا شد. ماها دخیل، یکی از عوامل استعدادهای برتر هالیوود، به دلیل اینکه در اینستاگرام گفته بود یک نسلکشی در غزه در حال وقوع است، از هیأتمدیره شرکتش حذف شد. طی هفته گذشته نیز ران دسانتیس نامزد تندروی انتخابات ریاست جمهوری امریکا و فرماندار فلوریدا، در اقدامی ضدفلسطینی به کالجها و مؤسسات آموزشی زیرنظر خود دستور داد یک سازمان دانشجویی حامی فلسطین را تعطیل کنند. تحلیلگران معتقدند، در کنار گسلهای آشکار مذهبی، فرهنگی و ایدئولوژیک، اما نبرد میان رژیم صهیونیستی و فلسطین همواره از سرفصلهای مهم حامیان آزادی بیان در ایالات متحده بوده است.
اما اقدامات ضد دموکراسی و یکجانبهگرایی سیستم سیاسی امریکا برای محدود کردن حمایت مردم از فلسطین بعد از عملیات طوفان الاقصی، نشان داد که شکاف بزرگی بین آزادی بیان و رفتارهای دولتمردان در قبال آن وجود دارد. به معنایی این عملیات عمق فاجعه «برقراری دموکراسی» در غرب را به همگان نشان داد زیرا موج سرکوب حامیان فلسطین به طور فعالانه در تعارض با ژستهایی است که مقامات امریکایی و غربی به عنوان قهرمانان آزادی بیان به خود گرفتهاند.
اکنون نقاب نفاق از چهره غرب افتاده و رفتار ریاکارانه آن به خوبی نزد افکار عمومی عیان شده است. بدان جهت مقامات غربی برای رهایی از این مخمصه، به طور منافقانهای دست به هر عملی میزنند. از نمونههای آن رأی مثبت فرانسه در مجمع عمومی سازمان ملل به آتشبس در غزه و همچنین آرای ممتنع انگلیس و آلمان است. علاوه بر آن، اظهارات ماکرون و مقامات اتحادیه اروپا مبنی بر ارسال کمکهای انساندوستانه به نوار غزه نیز در همین راستا معنا میشود.