اشغال غزه بعید است

سیمون فرانکل‌پرات
استاد سیاسی دانشگاه ملبورن

 

حمله هماهنگ و مستقیم حماس به اسرائیل که به‌نظر می‌رسد وزارت دفاع و دولت تل‌آویو را شوکه کرده است را چگونه می‌بینید؟
این حملات واقعاً اسرائیل را شوکه کرد و بعد از اینکه نیروهای حماس توانستند از حصارها و ایست‌های بازرسی اطراف باریکه غزه عبور کنند، منطقه را تا حدود زیادی برای اسرائیل ناامن کردند. بیش از هزاران مبارز فلسطینی نه‌تنها نیروهای ارتش اسرائیل را شکست دادند بلکه توانستند وارد شهرک‌ها شده و منطقه را تحت کنترل درآوردند. ضمن اینکه آنها بسیاری از زندان‌های اسرائیل را نیز در اختیار گرفتند. ویدیوهای منتشر شده از هر دو طرف، صحت این پیشروی‌ها را ثابت می‌کند و همین امر نیز این حملات را مرگبارترین روز اسرائیل از زمان تشکیل کرده و ناکامی اطلاعاتی در مقیاس وسیعی را برای تل‌آویو به ثبت رسانده است.

اعلام جنگ بنیامین نتانیاهو را چگونه می‌توان تحلیل کرد؟
بیانیه‌های عمومی دولت فعلی و سران دفاعی اسرائیل نشان می‌دهد که این جنگ با الگوهای تعیین‌شده‌ای که شامل بمباران‌های مقطعی و نفوذ به غزه و همچنین حمله به مواضع حماس است، ادامه خواهد یافت. اما احتمال می‌رود ابعاد این عملیات به مراتب وسیع‌تر از دفعات قبلی باشد. بنابراین ممکن است هفته‌ها به طول بینجامد و حتی بخش‌های زیادی از نوار غزه نیز به‌طور موقت تحت اشغال اسرائیل درآید. گرچه برخی از مقامات و سیاستمداران اسرائیلی بر نابودی کامل حماس و اشغال بلندمدت باریکه غزه تأکید دارند اما این دستاورد در برهه فعلی، بعید به نظر می‌رسد چراکه تبعات و خطرات بسیاری برای ارتش اسرائیل در پی خواهد داشت.
 
گفته شده است حمله همه‌جانبه حماس بدترین عملیات علیه اسرائیل در 15 سال اخیر بوده است. اگر مقایسه‌ای نیز با عملیات‌های گذشته داشته باشیم، درمی‌یابیم که این حمله هم از بعد برنامه‌ریزی و هم تجهیزات کاملاً متفاوت بوده و برخی نقش ایران را در آن محتمل می‌دانند...
گرچه برخی‌ها ایران را پشت این حملات می‌دانند اما به عقیده من، شواهد و مدارک این موضوع را ثابت نمی‌کنند. حماس قابلیت اجرای این عملیات را به‌تنهایی دارد و منابع اطلاعاتی اسرائیل نیز ظاهراً آن را تأیید کرده اند و همین امر برنامه‌ریزی عملیاتی این حملات را روشن‌تر کرده است. بعید به‌نظر می‌رسد حماس با ایران در این برهه همکاری داشته باشد. ایران حامی حماس است اما این به معنای آن نیست که در بعد عملیاتی این گروه مداخله داشته باشد. بدون شک اسرائیل ظرفیت‌ها و تجهیزات حماس را درست نشناخته بود و مهم‌تر از آن آژانس‌های اطلاعاتی اسرائیل نیز در اشتباه بودند و تصور نمی‌کردند حماس تمایلی برای حمله در این برهه داشته باشد.

با این وصف، چشم‌انداز ثبات و امنیت در منطقه را پس از این جنگ چگونه می‌بینید؟
شاید در این برهه، سخت بتوان یک دیدگاه کلی از ثبات منطقه داشت اما به‌طور کلی بعید است که همسایه‌های فلسطین و اسرائیل چندان درگیر این جنگ شوند. حزب‌الله، حزب سیاسی مسلمانان شیعی و از گروه‌های مقاومت مستقر در لبنان می‌تواند به این جنگ بپیوندد و جبهه دوم علیه اسرائیل را در شمال آن فعال کند و اسرائیل نیز در پاسخ به این حملات جنوب لبنان را بزند.
اما با اینکه حزب‌الله تا به این لحظه با چندین راکت حمله کرده و چندین شهید داشته‌اند و حتی تبادل‌های آتشی نیز در مرزهای شمالی وجود داشته اما تاکنون تحرکات مداخله‌جویانه گسترده‌ای در جنگ نداشته است. ضمن اینکه گروه‌های مبارز فلسطینی مانند جهاد اسلامی نیز از این مرزها حملاتی داشته‌اند. در این میان مداخله ایران نیز بعید به‌نظر می‌رسد و این یعنی حماس و باریکه غزه مقابل اسرائیل قرار می‌گیرند. با این حال به‌طور کلی نمی‌توان پیش‌بینی قاطعی درباره مسائل داشت و باید صبوری داشت و براساس شواهد قضاوت کرد.
از طرفی در پشت پرده این خشونت وسیع اشغال نوار غزه و حتی کرانه باختری، بسیاری از اسرائیلی‌ها، نتانیاهو را به‌عنوان مقصر اصلی این بحران می‌شناسند و همچنان انتقادات به دولت کم نیست چرا که اعزام شمار زیادی از نیروهای نظامی به کرانه باختری برای حفاظت از شهرک‌ها در ایام تعطیلات یهود به ضرر آنها تمام شده است. شاید اگر این نیروها در غزه مستقر بودند می‌توانستند در برابر حماس سریع‌تر عمل کنند. احتمالات زیادی مثل تغییر در کابینه نتانیاهو وجود دارد اما فقط زمانی می‌تواند یک پیش‌بینی مطمئن درباره آینده داشت که حفاظت از غیرنظامیان تحت قوانین جنگی و در چهارچوب قوانین حقوق بشری بین‌المللی قرار گیرد و طرفین درگیر از حمله به مناطقی که غیرنظامیان هستند خودداری کنند.