سناریوهای پیش روی فلسطین اشغالی

جعفر
قناد باشی
کارشناس مسائل غرب آسیا

آنچه مسلم است در حال حاضر رژیم صهیونیستی به جهت آسیب پذیری‌های متعددی که به آن دچار شده، در شرایطی نیست که به ادامه درگیری تأکید داشته باشد. رژیم در عرصه اعتماد به نیروهای اطلاعاتی-امنیتی دچار خلأ شده که در این جنگ خود را آشکار کرده و از این رو، مقامات رژیم باید وقت زیادی برای جبران آن صرف کنند. از سویی، ارتش بعد از روی کار آمدن نتانیاهو در وضعیتی قرار گرفت که برخی از افراد و افسران از آن تمرد کردند و نارضایتی شدید در آن به وجود آمد. از این رو، آنها در واکنش به عملیات طوفان الاقصی ضعیف ظاهر شدند. بنابراین می‌توان گفت که ارتش، یکی از ارکان رژیم بعد از رکن اطلاعاتی در شرایطی نیست که آمادگی برای طولانی‌تر شدن جنگ را داشته باشد.
رکن بعدی، جامعه صهیونیست‌هاست که در تجربه سال‌های گذشته نشان دادند توان ماندن در پناهگاه‌ها و دور ماندن از زندگی روزمره حتی به مدت یک هفته هم ندارند. به همین دلیل خواستار ادامه جنگ و تداوم چنین شرایطی نیستند. شاید به نوعی خواهان انتقام و تلافی باشند اما در عرصه عمل نمی‌توانند با سرکردگان رژیم در تشدید و گسترده کردن دایره نبرد همسویی کنند. یکی از نگرانی‌ها و نقطه ضعف بزرگ آنها هم همین روحیه جامعه صهیونیست‌هاست که از جنگ واهمه داشته و خواستار پایان دادن به آن هستند.
رکن دیگر امریکایی‌ها هستند. اما آنها خود در شرایطی نیستند که وارد یک درگیری دشوار شوند، بویژه که در جبهه اوکراین حضور دارند و کشیده شدن جنگ به منطقه می‌تواند موجب افزایش قیمت نفت و هزینه‌های کاخ سفید شود. بنابراین، مجموع عوامل اعتبار بایدن درانتخابات ریاست جمهوری را به چالش می‌کشد و ضربات جبران ناپذیری را با وجود اعتراضات داخلی بر دموکرات‌ها وارد می‌کند.
در نتیجه، رژیم صهیونیستی در یک طرف جنگ به هیچ وجه آمادگی لازم را ندارد ولی خواهان آن است که در کوتاه مدت ضربات سنگینی را به فلسطینیان بزند تا این شکست خفت بار را از اذهان پاک کند. اما میزان شکست به حدی است که به هر وجه نمی‌تواند افکار عمومی را از آن منحرف کند و این در تاریخ ثبت خواهد شد. بویژه که رسانه‌ها حتی رسانه‌های غربی نوک پیکان انتقادات را به سمت نتانیاهو گرفته و این عملیات را یک پیروزی برای حماس قلمداد می‌کنند و از این رو، هرگونه نتیجه، در باخت رژیم تفسیر می‌گردد.
این یک آزمایش بزرگ برای میزان ضعف رژیم بود بویژه که ضربات اسرائیل به فلسطینیان همچون گذشته با کشتار وسیع کودکان همراه است. این تصویر با تاریخ پر از جنایت رژیم گره خواهد خورد و افکار عمومی جهان را جریحه دار خواهد کرد که در نتیجه مورد ملامت قرار خواهد گرفت. بویژه که تصویری که از دولت کنونی به جهان مخابره شده در چهارچوب رفتار افراط گرایانه بوده و بسیاری از خبرنگاران و نشریات و رسانه‌ها آن را بازنشر داده‌اند. از این نظر بسختی افکار عمومی دنیا به سمت رژیم صهیونیستی جلب می‌شود و بازخوانی جنایات گذشته رژیم صهیونیستی چهره آن را برملا خواهد کرد.
افکار عمومی دنیا آمادگی لازم برای همراهی با جبهه مقاومت و برگزاری تجمعات حمایتی را دارد و فقط کافی است که پرونده خونبار رژیم صهیونیستی و تجاوزات مکرر آن در سرزمین‌های اشغالی چون نابلس و جنین طی یکسال گذشته در رسانه‌ها بازخوانی شود. در برخی از کشورها مانند امریکا، ترکیه و مصر تظاهراتی برگزار شده که با مرور زمان ملت‌های دیگر به آن می‌پیوندند. اما در کشورهای انگلیس، ‌کانادا و استرالیا در حدود 6 ماه گذشته قانونی تصویب کردند که اهتزار پرچم فلسطین جرم تلقی شده و مجازات آن 10 سال زندان خواهد بود که این به دلیل همکاری با رژیم صهیونیستی است. با وجود این ، شاهد هستیم که در اسکاتلند همچنان تظاهرات حمایتی پابرجاست و صدها نفر از اقشار مختلف مردم انگلیس نیز برای اعلام همبستگی با مردم فلسطین، مقابل سفارت رژیم صهیونیستی در لندن تجمع کردند.
در مجموع، رژیم صهیونیستی برای طولانی شدن جنگ آمادگی ندارد و هیچ کس به اندازه خود رژیم صهیونیستی خواستار پایان دادن به جنگ نیست و پاسخ کنونی نیز در حد زدودن ننگ شکست و خفت از مقاومت در چهره خود است.
نکته مهم دیگر، این است که نفع این عملیات تنها محصور به مرزهای فلسطین نیست، ‌بلکه اثبات شد که کشورهای اسلامی هر چند کوچک اما با برنامه‌ریزی هوشمندانه و تدارکات نظامی و آموزش‌های رزمی می‌توانند هرگونه ترتیبات تهاجمی دشمنان خود را به چالش بکشند.
این مسأله یعنی به چالش کشیدن همه کارخانه‌های اسلحه‌سازی در جهان و ‌همه اتاق‌های فکر که صادر کننده سناریوهای تهاجمی هستند. در واقع همه مستشاران نظامی در کشورهای اسلامی، همه فروشندگان سلاح به آنها و تولیدکنندگان سلاح که معتقد بودند می‌توانند از ضربات جلوگیری کنند نگران هستند. زیرا فلسفه وجودی آنها از بین رفته و مقاومت ثابت کرد که با نیروی اندک و تجهیزات نظامی بومی شده می‌توانند با یک طراحی همه جانبه ارتشی که ادعای قدرتمندی داشت را به ضعف بکشانند. این خدمت بزرگی به جهان اسلام بعد از 200 سال بود. زیرا به کشورهای اسلامی القا شده بود که آنها توانایی ساخت و ایجاد تسلیحات نظامی را ندارند. غزه با وجود کوچکی در برابر مساحت کشورهای مختلف اسلامی و منطقه‌ای، به طوری که 5000 بار از عربستان کوچک‌تر است، توانست با حداقل امکانات و تعداد اندک افراد در عین محاصره، توانایی لجستیکی و عملیاتی خود را ارتقا دهد.
البته باید توجه داشت که کرانه باختری به موازات این عملیات فعالیت داشته و حتی بسترساز آن بوده چرا که آنها پیشتر، وارد مبارزه با رژیم شده بودند. حتی می‌توان گفت که آنها زودتر از نوار غره وارد عرصه رویارویی با صهیونیستها و متجاوزان شدند. به طور فزاینده، از فروردین ماه امسال تاکنون روزی نیست که اخباری مربوط به مبارزات و مقاومت گروه‌های مستقر در نابلس، جنین و طولکرم مخابره نشود. آنها با دستان خالی و با دشواری‌های مختلف وارد صحنه شده‌اند و کوچکترین شهرها هم تا حد امکان به آنها پیوستند. اکنون نیز مشاهده می‌کنیم که گردان‌های قدس شاخه نظامی این جنبش موفق به نفوذ به مواضع اشغالگران در شمال فلسطین اشغالی شدند و همچنان با زنده نگه داشتن صفوف مبارزات خود، فعالیت می‌کنند.