زندگی و مبارزات سیدمحسن امیرحسینی پیش و پس از انقلاب اسلامی
روایتهایی جذاب از یک چهره مؤثر
برقراری نظام جمهوری اسلامی مرهون فعالیتها و مجاهدتهای زنان و مردانی است که با گام نهادن در وادی مبارزات سیاسی به نوبه خود در پیروزی انقلاب اسلامی تأثیرگذار بودند. زنان و مردانی که با تبعیت از رهبر و مرجع عالیقدر خود، امام خمینی(ره) و با امید به پیروزی و پیاده شدن ارزشهای اسلامی در جامعه در این مسیر گام نهادند. هر یک از این مبارزان، ناگفتههای فراوانی از دوران پرتلاطم مبارزه در سینه دارند که روایت آنها میتواند زوایای پنهان یکی از مهمترین حوادث قرن اخیر را روشن سازد.
یکی از این روایتها و راویان تأثیرگذار سیدمحسن امیرحسینی است که خاطرات خود از زندگی و یک عمر مبارزه را در کتابی به نام «یادگار مبارزه» جمعآوری کرده و «انتشارات ایران» به تازگی آن را منتشر کرده است.
این کتاب همانطور که گفته شد در واقع روایتی است از زندگی و فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی سیدمحسن امیرحسینی از جمله مبارزان انقلابی که در روند جریانهای پیروزی انقلاب اسلامی در دهههای 40 و 50 حضور داشته و بهدلیل ارتباط با گروههای سیاسی انقلابی آن دوره، از وقایع مهم آن دوره آگاهی داشت. اگرچه شاید امیرحسینی در تاریخ انقلاب اسلامی چهره چندان شناختهشدهای نباشد، اما بهدلیل حضور پررنگ او در وقایع مهم این دوره، خاطرات ایشان از فعالیتهای گروه فدائیان اسلام، هیأتهای مؤتلفه اسلامی و جریانهای سیاسی دوره مصدق و آیتالله کاشانی، روایت متفاوت و پرجزئیاتی است و زوایایی دارد که در خاطرات افراد و شخصیتهای دیگر در آن دوره کمتر به چشم میخورد. در کنار خاطرات امیرحسینی از فعالیتها و اقدامات وقایع پیش از انقلاب، فصل آخر این کتاب به فعالیتها و اقدامات امیرحسینی، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی اختصاص دارد.
فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی امیرحسینی به سه دهه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی یعنی به سالهای ابتدایی دهه ۱۳۲۰ بازمیگردد؛ زمانی که آیتالله سیدحسین قمی به ایران بازگشت و درخواستهای پنجگانهای را از محمدرضا شاه پهلوی مطرح ساخت و بدینسان امیرحسینی متأثر از این حرکت به مبارزات سیاسی علیه حکومت پرداخت و از آن پس زندگی خود را صرف آن کرد.
او پس از این دوران ضمن آشنایی و ارادت به آیتالله سید ابوالقاسم کاشانی، با فدائیان اسلام همراه شد و در جریان ترور احمد کسروی، هژیر، رزمآرا، علا دستگیر و زندانی شد. با بروز اختلاف بین فدائیان اسلام و آیتالله کاشانی، امیرحسینی که ارادت فراوانی به آیتالله کاشانی داشت و در عین حال به روش فدائیان نیز انتقاد میکرد از جمعیت فدائیان اسلام جدا شد و به مجمع مسلمانان مجاهد به رهبری شمس قناتآبادی پیوست و در قالب مجمع به فعالیتهای سیاسی خود ادامه داد. امیرحسینی سپس به عضویت حزب زحمتکشان دکتر مظفر بقایی درآمد و یکی از مهمترین فعالیتهای او حضور در سازمان نظارتی بود که توسط دکتر بقایی برای بررسی و نظارت بر انتخابات مجلس تشکیل شد.
امیرحسینی همانطور که پیشتر گفته شد در دهه 1330 - 1320 به فعالیتهای سیاسی در جمعیت فدائیان اسلام، مجمع مسلمانان مجاهد و حزب زحمتکشان مشغول بود و در تمام این دوران از طرفداران و نزدیکان آیتالله کاشانی بهشمار میآمد. او در طول این سالها همواره در راستای اهداف آیتالله کاشانی حرکت میکرد و چنانکه در زمان نهضت ملی از آن حمایت نمود و پس از اختلاف بین آیتالله کاشانی و مصدق همچنان به آیتالله کاشانی وفادار ماند. با ورود به دهه ۱۳۴۰ و آغاز نهضت امام خمینی فعالیتهای سیاسی امیرحسینی وارد مرحله دیگری شد.
او در این زمان بهعنوان یکی از طرفداران سرسخت امام خمینی به فعالیتهای سیاسی خود تداوم بخشید. حضور در هیأتهای مؤتلفه که توسط هیأتهای مذهبی بازار تهران و با ارشاد امام خمینی تشکیل شده بود، مؤید این مطلب است. او در قالب هیأتهای مؤتلفه اسلامی به فعالیتهای مبارزاتی خود اعم از پخش و توزیع اعلامیه، کمک مالی به نهضت اسلامی، برپایی تظاهرات و... ادامه داد و در جریان ترور حسنعلی منصور توسط اعضای مؤتلفه، دستگیر شد. امیرحسینی پس از تبعید امام خمینی به فرانسه با چند تن از دوستان خود به ایشان پیوست و مسئول تدارکات بیت ایشان شد و با بازگشت امام به کشور همراه ایشان در پرواز موسوم به انقلاب به کشور بازگشت.
عرصه دیگری از زندگی امیرحسینی به بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مربوط میشود. او ابتدا در زندان قصر با آیتالله خلخالی کار کرد، سپس بهعنوان مسئول بنیاد شهید به سنندج رفت و پس از چهار سال خدمت در سال ۱۳۶۲ به تهران بازگشت و مسئول تدارکات بنیاد شهید شد. پس از مدتی فعالیت در این نهاد، در دیماه ۱۳۶۲، بهعنوان نماینده سازمان حج و زیارت عازم عربستان شد اما پس از کشتار حجاج در سال ۱۳۶۶ فعالیت او در عربستان متوقف و عازم سوریه شد. دو سال بعد به کشور بازگشت و مسئولیت اداره یک سلفسرویس دولتی را برعهده گرفت. مدتی بعد بهعنوان مسئول صادرات و واردات بنیاد مستضعفان در عربستان به آن کشور رفت. آخرین مسئولیت او عضویت در هیأت اجرایی انتخابات ریاست جمهوری ایران در کنسولگری ایران در شهر جده بود و سرانجام در اول اردیبهشت ۱۳۹۳ در سن ۹۱ سالگی دیده از جهان فروبست. همه آنچه در توضیح این کتاب آمد نوید این را به خواننده میدهد که با کتابی تاریخی و البته جذاب به روایت یکی از تأثیرگذاران تاریخ انقلاب اسلامی روبهرو خواهد بود که میتواند دستاوردهای بسیاری از خواندناش داشته باشد.