صفحات
شماره هشت هزار و صد و چهل و سه - ۱۴ اسفند ۱۴۰۱
روزنامه ایران - شماره هشت هزار و صد و چهل و سه - ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ - صفحه ۲۴

فرودگاه روح‌الله، روح ندارد

رقیه سادات موسوی    
کارشناس فرهنگی


این چند خط را در فرودگاه امام خمینی(ره) و در حالی که منتظر اعلام پرواز هستم، می‌نویسم؛ شما به‌عنوان درد دل بخوانیدش اما واقعیت‌اش این است که این یک مسأله است؛ مسأله‌ای که تصویر اولیه ما را پیش چشم آنهایی که ما را نمی‌شناسند، مخدوش می‌کند.
چند وقت پیش به استقبال دوستی غیرایرانی به فرودگاه امام خمینی(ره) رفتم. برنامه‌ای در شیراز دعوت بودیم و فرصت را برای تجدید دیدار و تهران‌گردی غنیمت شمردیم.
بار اولی بود به تهران می‌آمد. دوست ما از آنهایی‌ است که هر جا برود چهار چشم دیگر هم قرض می‌گیرد و با ولع همه چیز را ثبت می‌کند؛ به‌قول خودش سفرش را حلال می‌کند.
پیش از سفر گفته بود تهران برایش سفر معمولی و گردشگری نبود و از مدت‌ها قبل تلاش کرده بود تعطیلات‌اش را با تهران آمدن جفت و جور کند. تهران را ویژه دوست دارد؛ واکنش‌اش به پست‌های صفحات اینستاگرامی نمایش تهران را بارها به اشتراک گذاشته بود.
تمدن و هنر ایران را می‌شناخت و انقلاب اسلامی را زیر میز قدرت‌ها زدن می‌داند. جدای از همه اینها امام خمینی(ره) را بیش از معمول می‌شناسد. اصرارش برای مستقیم تهران آمدن را بعدتر متوجه شدم؛ وقتی صبح روزی که رسید و درخواست تور فرودگاه‌گردی کرد. تعارف خسته‌ای و فرصت هست را نپذیرفت و به گشتن فرودگاه مشغول شد.
ساعتی را در میان دیوارهای تکراری فرودگاه چرخیدیم؛ چهره‌اش نشان می‌داد در و دیوار فرودگاه امام بدجوری در ذوقش زده بود. در همان گشت و‌ گذار پرسید تبلور امام خمینی(ره) کجای این فرودگاه هست؟ نکند تهرانی‌ها مثل اینجا همه معماری‌های معاصر هنر ایرانی را دور انداخته‌اند؟ این فرودگاه نمی‌تواند میزبان کسانی باشد که به‌دنبال تمدن و اصالت آمده باشند... قول دادم بعدش برویم مرقد امام خمینی(ره) اما این بار اولی نبود که این در ذوق خوردن از فضای فرودگاه امام خمینی(ره) را می‌شنوم.
یکی دو سال پیش فاطمه بن محمود روزنامه‌نگار تونسی پس از سفر به ایران در یادداشتی نشان داد از وجوه مختلف ایران شگفت‌زده و به نوعی ذوق زده بود اما جملاتش درباره فرودگاه امام خمینی بخش تأسف برانگیز یادداشت‌اش بود: «نمای داخلی فرودگاه بی‌روح و متشکل از ستون‌های فلزی راست و کج بود. با چشمانم در اطراف فرودگاه پرسه می‌زدم که با فرودگاه‌های دنیا که واردش می‌شدم متفاوت به نظر می‌رسید. لطافت و زیبایی در آن نبود و در ویژگی‌های نازیبایی شاید بی‌نظیر بود.» هر باری در این فرودگاه بودم گفتم خیلی انتظار زیادی نیست که اگر چند بیت شعر امام یا بخشی از نمایش مدرن کتاب‌ در گوشه‌ای خودنمایی کند؛ طبعاً منظورم بنر و کتابخانه کوچک نیست بلکه نمادهایی هست که می‌توانستند بخشی از معماری فرودگاه باشند! همان اندک فرودگاه‌های کشورهای مختلفی که دیدم یادم دادند که فرودگاه‌ها به نحوی نمایش وضع موجود شهر و کشورشان هستند.

 

جستجو
آرشیو تاریخی