«ایران» واقعیتهای آمارهای مهاجرت را بررسی میکند
ایران مادر همه است، نپرسید «چرا برگشتید»
مسأله اساسی، رهاشدگی موضوع مهاجرت است، به دلیل اینکه ارتباط با ایرانیان خارج از کشور رها شده و به نوعی این افراد طرد شدهاند، متأسفانه شاهد رهاشدگی موضوع مهاجرت در کشور هستیم و همیشه طردشدگی میتواند عکسالعمل منفی به دنبال داشته باشد...
چند وقتی است که انگار در رسانهها بیشتر از گذشته مطالب مربوط به مهاجرت به چشم میخورد. در این میان، آمار و اطلاعاتی هم اعلام میشود که بیشتر از سوی مرکزی به نام رصدخانه مهاجرت ایران است، اما اینکه این آمارها چقدر دقیق و قابل اعتنا هستند و اصلاً چرا هر از گاهی شاهد افول و یا افزایش مطالبی از این دست هستیم، از جمله مواردی است که با «رسول صادقی» عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در مورد آن به گفتوگو پرداختیم. استاد صادقی که خود جزو نخبگان مهاجر بازگشته به کشور است در پاسخ به این سؤال که چرا مدتی است اخبار مربوط به مهاجرت بیشتر از گذشته مورد توجه رسانهها قرار میگیرد و آیا این ارقام برای شما به عنوان عضو هیأت علمی دانشگاه تهران و متخصص این حوزه قابل قبول است، به «ایران» میگوید: پیمایشها قواعد و اصول علمی خود را دارند. یک وقت هست که بخشی از آمارها مبتنی بر گزارشهای بینالمللی است ولی یک بخش از آن پیمایشهایی است که خودشان انجام دادهاند. مثلاً وقتی میخواهید یک پیمایش در شهر تهران انجام دهید، حتماً باید تمام تفاوتها در وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ... را ببینید یعنی طبقهبندی اقتصادی را در نظر بگیرید، اینکه فقط بروید مثلاً منطقههای اصطلاحاً بالای شهر را رصد کرده و چند تا پرسشنامه پر کنید، دقیق نیست و نمیتوانید نتایج آن را به کل تهران تعمیم دهید، البته برعکس این قضیه هم پذیرفته نیست و چنین پژوهشی حتی اگر بقیه قواعد را نیز رعایت کرده باشد، به طبقه خاص خودش قابل تعمیم است نه کل جامعه و این موضوعات نیاز به پیمایش ملی دارند.
این استاد دانشگاه در ادامه با بیان اینکه پیمایشهای مبتنی بر شبکههای اجتماعی را نمیتوانیم به کل جامعه تعمیم دهیم، میگوید: در پیمایشهای مبتنی بر شبکههای اجتماعی نمیتوانیم نتایج را به کل کشور تعمیم دهیم، چرا که اولاً نمونههای ما معرف کل افراد جامعه نیستند؛ همه افراد در شبکههای اجتماعی حضور ندارند و افرادی که در این شبکهها هستند هم با افرادی که در شبکههای اجتماعی نیستند ممکن است متفاوت باشند. نکته دوم اینکه افرادی که در شبکههای اجتماعی هستند، ممکن است هر پرسشنامهای را پاسخ ندهند و کسانی پرسشنامهای را که در مورد مهاجرت است باز میکنند و پاسخ میدهند که به احتمال زیاد یا به این موضوع علاقهمندند یا در ذهنشان به مسأله مهاجرت فکر میکنند. بنابراین چنین عواملی نتیجه پیمایشها را دچار مشکل میکند و قابلیت تعمیم دادن آن به کشور را سلب میکند.
عضو هیأت علمی دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه متأسفانه در زمینه مهاجرت خلأ آماری در کشور وجود دارد، میافزاید: در حال حاضر در ایران در حوزه مهاجرت هم خلأ داده و هم خلأ آماری وجود دارد و بیشتر پیمایشها به همین رصدخانه مهاجرت ارجاع داده میشود، در آنجا هم تلاشهای خوبی کردهاند که بتوانند این خلأ را جبران کنند، ولی به نظر میرسد جبران این خلأها از توان آنها خارج است و به همین دلیل به سمت نظرسنجیهای مبتنی بر شبکههای اجتماعی ورود کردهاند، و گرنه باید یک پیمایش بزرگ ملی را تعریف میکردند و بر اساس آن مطالعاتی را انجام میدادند تا ببینند که چند درصد از افراد تمایل به مهاجرت دارند، نکته قابل توجه دیگر اینکه در آمار بینالمللی اصطلاحات دیگری مورد توجه است که این میل به مهاجرت چقدر به تصمیم و اقدام برای مهاجرت منجر میشود و در چه شرایطی این میل به مهاجرت ایجاد شده است، اثر عوامل مختلف را باید بسنجند تا بتوانند تحلیل دقیقی ارائه دهند که من تاکنون چنین کار تخصصی در این زمینه ندیدهام.
این استاد دانشگاه با تأکید بر تأسیس سازمان ملی مهاجرت در کشور میگوید: مسأله اساسی، رهاشدگی موضوع مهاجرت است، به دلیل اینکه ارتباط با ایرانیان خارج از کشور رها شده و به نوعی این افراد طرد شدهاند، متأسفانه شاهد رهاشدگی موضوع مهاجرت در کشور هستیم و همیشه طردشدگی میتواند عکسالعمل منفی به دنبال داشته باشد. اما نکته امیدوارکننده تنها تأسیس سازمان ملی مهاجرت است که دولت به طور جدی دنبال آن است و در سند تحول دولت، رئیسجمهور محترم به طور خاص به مسأله مهاجرت توجه کرده و به این حوزه به عنوان یک فرصت نگاه شده است. اما از آنجا که فضای ناامیدی زیاد شده و جامعه به یک جامعه بیقرار تبدیل شده است، هر روز یک خبر بد میتواند جامعه را در شرایط خاصی قرار دهد.
کاری که به نظرم رسانهها باید انجام دهند، این است که تصویری از آینده ایران به مردم نشان دهند و با این تصویر آینده، در جامعه امید ایجاد کنند. به نظرم نشان دادن دورنمای آینده کشور باید یکی از اقدامات اساسی دولت باشد که رسانهها نیز در همان جهت حرکت کنند.
استاد صادقی که خود بعد از سالها زندگی در خارج از ایران برای تدریس به کشور بازگشته، در پاسخ به این سؤال که چرا در رسانهها خبرهای خوب مهاجرت مثل خبرهای مربوط به مهاجرین بازگشتی مطرح نمیشود، میگوید: یک اتفاق امیدوارکننده در کشورمان در مورد ایرانیانی است که رفتند و برگشتند و کارهای ارزشمند و اثربخش اجتماعی انجام دادهاند، خیلی خوب است که رسانهها روی این افراد متمرکز شوند، متأسفانه تا کنون این موضوع آن طور که باید در رسانهها مورد توجه قرار نگرفته است. توجه به این مورد میتواند فضای خوبی در جامعه ایجاد کند و مهمتر از همه فضای امید است؛ امید به آینده و تصویری که از ایران آینده میخواهیم در ذهن جوانها و مردم شکل بگیرد. مخصوصاً در شرایط فعلی که باید با هوشمندی خاصی مسائل اجتماعی را جلو ببریم و نباید با سیاهنمایی به جای حل مسأله اجتماعی آن را به بحران تبدیل کنیم. امروز باید از ایجاد چنین فضایی اجتناب کنیم و فضای جامعه به سمت پذیرش افراد برود. افرادی هم که رفتهاند ممکن است به کشور بازگردند، وقتهایی هم اتفاق افتاده است باید کسانی را که برگشتهاند، بپذیریم و نباید از آنها سؤال کنیم که چرا برگشتهاید. خود من هم تجربه خارج از کشور داشتم، وقتی برگشتم اولین اتفاقی که میافتاد این بود که همه میپرسیدند چرا برگشتید! این سؤال «چرا برگشتید» را اصلاً نباید بپرسیم.