«هنر» بیآر تی نیست
سعید فلاح فر
پژوهشگر هنر
اگر به تازگی جذب دنیای هنرهای تجسمی شده باشید، به این معناست که با اصطلاحات جدیدی مواجه میشوید که ظاهراً مرز بین آنها روشن نیست. ممکن است معنای لغوی این اصطلاحات چندان مهم نباشد، اما آنچه هر کدام حسب قراردادهای تخصصی به چه مفاهیمی دلالت میکنند، حائزاهمیت و ظرایفی است که برای درک موضوع تعیین کننده خواهد بود. اصطلاحاتی مثل «هنرهای زیبا»، «هنرهای کاربردی»، «هنرهای تزئینی»، «هنر سرگرمی»، «هنر ـ صنعت»، «هنر مصرفی»، «هنر سفارشی» و «هنر تبلیغاتی.»
خط بیآر تی «راهآهن ـ تجریش» را فرض کنید که هر روز اتوبوسها از یکی به مقصد دیگری حرکت میکنند. هر راننده و مسافری میداند که این مسیر چگونه است. حداکثر در چند سفر اول این جزئیات میتواند تازگی داشته باشد. این ساختار میتواند مثلاً از مسیر «شمالی ـ جنوبی» به مسیر «شرقی ـ غربی» در خط «آزادی ـ تهرانپارس» تبدیل شود. اما جزئیات انجام فرایند هیچ تغییری نخواهد کرد. عمدتاً مسافران این اتوبوسها برای رفت و آمدهای روزانه به منظور مراجعه به محل کار ، تحصیل و... و برگشت به خانه از این سیستم حمل و نقل استفاده میکنند.
حالا یک مؤسسه توریستی را فرض کنید که طی یک اعلامیه یا فهرستی از چندین تور، گردشگرانی را دعوت به همراهی و سفر میکند. جزئیات سفر از مبدأ تا مقصد معین است. محلهای توقف، مکانهای مورد بازدید و حتی شرایط آب و هوایی مقصد به اطلاع مسافران میرسد. همه شرکتکنندگان میدانند برای چه تجربهای در این تور ثبتنام کردهاند و از چیستی و چگونگی وقوع این تجربه لذت خواهند برد. این تورها برای کسانی که بلد راه نیستند، اشتراکات گروهی را میپسندند، توان برنامهریزی یا تجربه سفر شخصی ندارند و کسانی که خطرپذیری کمتری در سفر دارند، ایدهآل خواهد بود.
مثال سوم مربوط به رانندهای است که با تجربه از سفرهای گذشته و تدارکات مورد نیاز احتمالی پشت فرمان مینشیند و از مقصد در جادههای بینشهری به سمت مقصد نامعینی حرکت میکند. اگر گرسنه باشد، به اولین رستورانی که مناسب تشخیص دهد مراجعه میکند و با استفاده از تابلوهای راهنمایی و رانندگی یا نقشههای گردشگری و حافظه، در پیروی از یک حس تجربی، به سمت جادههای جدید و مقاصد پیش آمده دور میزند تا جای مناسبی برای اتراق پیدا کند. زمان برگشت از سفر هم با توجه به شرایط و محدودیتهای دیگر میتواند زودتر یا دیرتر باشد. این گروه جذابیتهای منحصر به فردی را تجربه میکنند و حتی ممکن است مسیر سفر خود را بهعنوان یک برنامه قابل اجرا به دیگران و طراحان تورهای گردشگری پیشنهاد کنند.
مطلب را با مثال آخر به پایان برسانیم. آن هم گروهی که از اتکا به مسیرها و نقشههای رانندگی و حتی تابلوهای راهنما عبور میکنند و با شکستن قواعد مرسوم سفر، پا به جاهایی میگذارند که پیشتر شناخته شده نبوده و حتی ممکن است ردی از لاستیک اتومبیلهای قبلی و اقامتگاههای محلی در آن دیده نشود. البته این سفرها ممکن است خطرناک باشد یا حتی هرگز به مقصد مطلوبی منتهی نشود. همیشه امکان و لزوم برگشتهای مقطعی در اصلاح دوباره مسیر زیاد است. اما این امکان هم وجود دارد که به شکل شگفتانگیزی ماجراجویانه و سرشار از کشفیات تازه باشد.