مدیر کل دفتر مخاطرات زیستمحیطی سازمان زمینشناسی از سوابق مطالعات فرونشست میگوید
لایحهای جدید برای پدیدهای قدیمی
پیگیری خبرنگار روزنامه ایران نشان میدهد سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری بهعنوان یکی از موظفان مهم در این حوزه، اطلاعی از تدوین لایحهای جدید در رابطه با این پدیده زمینشناسی ندارد. ما در یک کشور عمدتاً خشک و نیمه خشک زندگی میکنیم. ایران در 22 تا 23 سال گذشته با یک خشکسالی تقریباً پیوسته مواجه شده است و در این بازه زمانی خشکسالیهای پیوستهای داشتهایم.
لیلا مرگن
خبرنگار
حجتالاسلام والمسلمین محمد آقامیری رئیس کمیته عمران شورای شهر تهران از تدوین لایحهای برای فرونشست زمین و ارسال آن به مجلس خبر میدهد؛ لایحهای که به گفته او نواقص موجود در قوانین مرتبط با فرونشست زمین را رفع خواهد کرد، البته پیگیری خبرنگار روزنامه ایران نشان میدهد سازمان منابعطبیعی و آبخیزداری بهعنوان یکی از موظفان مهم در این حوزه، اطلاعی از تدوین لایحهای جدید در رابطه با این پدیده زمینشناسی ندارد. آیا واقعاً در حوزه فرونشست زمین با کمبود قوانین روبهرو هستیم؟ آیا نیاز به تدوین قوانین جدید در این رابطه وجود دارد؟ اینگونه به نظر میرسد طراحان لایحه فرونشست به دنبال تعیین متولی واحد برای این پدیده هستند. آیا چنین دیدگاهی برای کنترل پدیده فرونشست نتیجهبخش است؟ آنطور که رضا شهبازی مدیرکل دفتر مخاطرات زیستمحیطی و مهندسی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور به«ایران»میگوید: قوانین در این حوزه کافی است و از آنجا که پدیده فرونشست در کشور را کاملاً میشناسیم، برای مقابله با آن به قوانین جدید نیاز نداریم، بلکه باید به سه موضوع اقدامات قانونی، فنی و فرهنگی برای کنترل فرونشست، با جدیت توجه شود. شهبازی مقابله با مسأله فرونشست را هم یک پدیده بین بخشی اعلام کرده و تعیین تولیگری در آن را هم موضوعی مبهم توصیف میکند. مشروح گفتوگو با مدیر کل دفتر مخاطرات زیست محیطی سازمان زمینشناسی درباره دلایل تدوین لایحه جدید در زمینه فرونشست و شرح وظایف سازمان زمینشناسی در این حوزه در ادامه میآید.
از چه سالی موضوع بررسی فرونشست به سازمان زمینشناسی ابلاغ شد؟
موضوع فرونشست نخستین بار 19 دی سال 1383 از طرف سازمان برنامه و بودجه وقت به سازمان زمینشناسی ابلاغ شد. بر اساس این ابلاغیه باید سازمان زمینشناسی مطالعات، پهنهبندی و موضوع خطر فرونشست زمین را در کشور بررسی میکرد.
آیا فرونشست میتواند یک متولی واحد داشته باشد؟ به نظر شما چگونه باید فرونشست را مدیریت کرد؟
فرونشست، یک پدیده چند بعدی است. فرونشست در زمینشناسی انواعی دارد اما آنچه که مردم بهعنوان فرونشست میشناسند، یک رخداد زمینشناسی است که در اثر یک عامل عمدتاً انسانی بهنام برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی اتفاق میافتد. بنابراین ساز کار مطالعه، شناسایی و مباحثی از این دست یک کار زمینشناسی است. معمولاً سازمان زمینشناسی در این زمینه کار میکند و سازمان نقشهبرداری هم میتواند اعداد و ارقام ترازها را داشته باشد. در همه جای دنیا سازمان زمینشناسی است که مسأله فرونشست را بررسی میکند اما این پدیده خود پیامد است؛ مثل آتشفشان نیست که یک رخداد زمینشناسی صرف باشد. فرونشست در اثر سوءمدیریت منابع آب یا فشار بر منابع آب زیرزمینی رخ میدهد. وقتی تغذیه و تخلیه با هم همانگ نباشد، فرونشست ایجاد میشود. ما هر مخاطره زمینشناسی را که بررسی میکنیم صرفاً دنبال بررسی آن نیستیم ،بلکه میخواهیم راهکاری برای آسیب کمتر و کنترل این پدیده پیدا کنیم. برای کنترل فرونشست باید فشار را از منابع آب زیرزمینی برداریم. مدیریت آب در اختیار وزارت نیرو است و بهرهبرداران مختلف کشاورزی، صنعت و خدمات شهری دارد، ولی در نهایت هر کاری انجام میشود باید از متولی آب مجوز گرفته شود و متولی آب باید راهکارهای اجرایی را پیاده و فرونشست را کنترل کند. از این جنبه اگر نگاه کنیم، فرونشست یک رخداد زمینشناسی است. 20 سال است که در سازمان زمینشناسی جوانب مختلف آن بررسی میشود. دانشگاهها و پژوهشگرها روی آن کار کردهاند،اما در نهایت سازمانی که باید کاری انجام دهد که فرونشست بیشتر گسترش نیابد، متولی آب کشور است؛خواه و ناخواه فرونشست موضوعی است که نهادهای مختلفی در کشور را درگیر میکند.
در ایران سازمان منابع طبیعی داریم که وظیفه تغذیه آبخوانها را با اجرای پروژههای مختلف به عهده دارد. این مجموعه را هم باید در اجرای پروژههای مقابله با فرونشست دخیل بدانیم؟
میخواستم به این نکته هم اشاره کنم، اگر بخواهیم مسأله را بسط بدهیم، طرحهای تغذیه سفرههای زیرزمینی در سازمان منابع طبیعی اجرا میشود. سازمان زمینشناسی ساز کار فرونشست را احصا میکند. از 609 دشت موجود در کشور بیش از 400 دشت که حداقل دوسوم دشتها را شامل میشود، درگیر این پدیده هستند، البته کنترل فرونشست در هر کدام از این دشتها سازکار خودش را دارد و مشابه هم نیست. اصل ماجرا چرخه آب است. بخشی به منابع طبیعی مربوط میشود که آبخیزداری انجام دهد. در بالادست باید آب را نگه دارد و در پایین دست پخش سیلاب کند. وزارت نیرو که مجوزها و تخصیصهای آب را مشخص میکند باید منابع آب را پایش کند. در سوی دیگر بهرهبرداران قرار دارند. اگر سراغ وزارت نیرو بروید، میگوید نمیتوانیم چاهها را ببندیم ،زیرا بهرهبردار باید آگاه باشد. وقتی 80 تا 90 درصد آب را در بخش کشاورزی مصرف میکنیم، اگر کشاورز کمک نکند، وزارت نیرو هم نمیتواند کاری انجام دهد.
لایحهای از سمت دولت در ارتباط با فرونشست به مجلس رفته است. همه دستگاهها در تدوین لایحه حضور داشتند؟
بله در جریان هستیم،اما اینکه لزوماً بگویم صد درصد موافق یا مخالف آن هستم، نه. فقط نماینده ما در جلسات حضور داشته است.
از مفاد لایحه مطلع هستید؟ تولیگری فرونشست به عهده کدام دستگاه گذاشته شده است؟
از جزئیات آگاه نیستم. واژه تولیگری در این زمینه برایم مبهم است. ما پدیده فرونشست را میشناسیم. میدانیم این پدیده چیست و مشکل را هم میشناسیم. دوباره باید تأکید کنم که مدیریت آب دست وزارت نیرو است. هر کسی هر کاری بکند، باید با این مجموعه هماهنگ کند. در کشور دو خاستگاه برای مدیریت در حوزه آب داریم. یک خاستگاه شورایعالی آب بوده است که در پانزدهمین جلسه این شورا طرح احیا و تعادلبخشی منابع آب زیرزمینی کشور با 15 زیر پروژه مورد تصویب قرار گرفته است. بر اساس مصوبات این جلسه، پهنهبندی و بررسی مخاطرات فرونشست زمین در 609 محدوده مطالعاتی به سازمان زمینشناسی محول شده است. بعد از نامه سال 83 که از سمت سازمان مدیریت و برنامهریزی این وظیفه به ما محول شده بود؛ مجدداً در سال 1394 مصوبه پانزدهمین جلسه شورایعالی آب را داشتیم که از طرف وزیر نیرو به سازمان زمینشناسی ابلاغ شده است. بعد از آن در مصوبه هیأت دولت در بهمن 1400، سازمان زمینشناسی به مجموعه کارگروه سازگاری با کم آبی ملحق شد و بهصورت خاص موضوع بررسی علل و راهکارهای پدیده فرونشست زمین و پیگیری اقدامات مرتبط، به این سازمان سپرده شد. پس هماکنون سه سند بالادستی وجود دارد که سازمان زمینشناسی را متولی مطالعات پدیده فرونشست اعلام میکند. ماهیت این پدیده چند دستگاهی است. تولیگری را قانون به نوعی بر اساس آخرین مصوبه هیأت دولت به کارگروه سازگاری با کمآبی داده است و آنجا نقش سازمانها را مشخص کرده است و وظیفه همه دستگاهها هم مشخص است.
با توجه به اینکه وضعیت همه دستگاهها مشخص است، چه لزومی به تدوین لایحه جدید وجود دارد؟
واقعاً نمیدانم. مصاحبهای که من خواندم به نظر میآید شاید به خاطر اینکه هیچ یک از اسناد بالادستی تا به حال موفق نشده اند مانع گسترش فرونشست زمین در دشتهای کشور شوند، یک طیف از تصمیمگیران فرض را بر این گذاشتهاند که قوانین در این زمینه مشکل دارد. بنابراین میخواهند قوانین را اصلاح کنند. ممکن است هنوز قوانین، مشکل و کاستی داشته باشند اما مسأله چیز دیگری است. واقعیت زمینی این است که بهطور مشخص ما در یک کشور عمدتاً خشک و نیمه خشک زندگی میکنیم. این کشور در 22 تا 23 سال گذشته با یک خشکسالی تقریباً پیوسته مواجه شده است و در این بازه زمانی خشکسالیهای پیوستهای داشتهایم، البته، آن وسط هر ازگاهی سال پرآب هم داشتیم. در چنین شرایطی طبیعتاً مصرف افزایش یافته و ورودی آب کم شده است. پس فشار بر منابع آب زیرزمینی شدت یافته است. از نظر من ممکن است قانون جدیدی بیاید و به بهبود شرایط کمک کند، ولی صرف قانونگذاری به تنهایی این مشکل را حل نمیکند. اگر مصوبات گذشته را درست اجرا میکردیم، مشکلات کمتر بود زیرا ما فرونشست را میشناسیم. مسأله اینجاست که ما آب کم داریم اما زیاد برداشت میکنیم. اگر بتوانیم این مسأله ساده را مدیریت کنیم، موفق میشویم فرونشست را کنترل کنیم. برای مدیریت این پدیده، به فرایند پیوستهای از اقدامات قانونی، فنی و فرهنگی نیاز داریم. از بعد اقدامات قانونی،باید برای مقابله با فرونشست قوانین محکمی داشته باشیم. به نظر من قوانین در این حوزه کافی است. عدهای میگویند قوانین کافی نیست. اشکالی ندارد، قوانین بیشتری داشته باشیم. از بعد فنی باید سازکار کم مصرف کردن و ابزار آن را دراختیار مردم و بهرهبرداران قرار دهیم. باید کشاورزان و شهروندان تجهیز به ابزاری شوند که آب کمتری مصرف کنند. باید تمهیدی بیاندیشیم که هدررفت آب در سامانههای انتقال کمتر شود. ضمن این که بازچرخانی و موارد دیگر که در کارگروهها به جزء بررسی میشود، مد نظر قرار گیرد. از نظر فرهنگی هم باید مسائل حل شود، زیرا فرونشست در ارتباط با برداشت بیرویه از آب زیرزمینی است. این منبع جلوی چشم مردم نیست و به همین دلیل، این خیال باطل از گذشته وجود داشته که ما یک مجموعه عظیمی از آب در زیر زمین داریم که هرچه پمپ کنیم تمام نمیشود. منابع زیرزمینی مثل یک سد جلوی چشم مردم نیست که خالی شدن آنها را ببینند . از سوی دیگر باران کم است و واقعاً آب نداریم. ما همواره فشار پمپها و عمق چاهها را افزایش دادیم.
بــــرش
زلزله خاموش در تهران
استان تهران رکورددار فرونشست زمین در جهان است. حلیاسادات حسینی، سرپرست اداره کل محیط زیست و توسعه پایدار شهرداری تهران با بیان این مطلب از فرونشست زمین به عنوان زلزله خاموش یا سرطان زمین یاد کرد و در گفتوگو با سایت شهر گفت: براساس آمار در جنوب، مرکز و دشتهای غرب و جنوب غرب استان تهران شاهد بیشترین فرونشست زمین هستیم.
به گفته وی، تغییر اقلیم، گرمایش جهانی، کمبود منابع آبی، بارگذاری و برداشت بیش از حد از منابع آب زیرزمینی، خشکسالیهای متوالی و برداشت بیرویه آب و حفر چاههای متعدد برای تأمین آب شرب، نشست زمین بر اثر حفر تونل برای گسترش خطوط مترو در تهران از جمله علل ایجاد فرونشست در کلانشهر تهران است.
آنگونه که این مسئول میگوید: دادههای کارشناسان نشان میدهند که به دلیل نابودی آبخوانها، دشت ورامین با پهنهای افزون بر ۷۰۰ کیلومتر مربع فرونشست زمین داشته که با توجه به نزدیکی راهآهن تهران-مشهد به این گستره، سازههای پیونددار با راهآهن در معرض خطر هستند.